ايران ورزشى- رضا چلنگر در حالى كه ۴-۳ نسخه روزنامه ورزشى را زير كت اش مخفى كرده، وارد هتل استقلال مى شود. چند لحظه قبل خبرى از بر و بچه هاى تيم ملى نبود و ساعت ۱۱ صبح ديروز چلنگر با ورودش توجه حاضران در لابى هتل را به خودش جلب مى كند. مردى براى پسرش از مترجم برانكو امضاى يادگارى مى گيرد. رضا به مسؤولان حراست سازمان مى گويد: «هيچ كس حق مصاحبه ندارد؛ چه كادر فنى و چه بازيكنان!» اما خودش طاقت نمى آورد و با خبرنگارى كه نزديكش مى شود خوش و بش مى كند و جوابش را مى دهد. «صعود نكرده ايم. خيلى ها فردا (امروز) براى جشن صعود به ورزشگاه مى روند اما نبايد به اين زودى شادى كرد. كارشناسان فيفا معتقدند كه بحرين يكى از بهترين هاى آسيا است.»
چند لحظه بعد وحيد هاشميان وارد لابى هتل مى شود. از اتاقش در طبقه ششم هتل پايين آمده. هاشميان با چشمانى پف كرده اطرافش را نگاه مى كند و وقتى مى بيند خبرى از بقيه بازيكنان نيست، دوباره به اتاقش برمى گردد.
ساعت نزديك ۱۲ است و برانكو در لابى منتظر بازيكنان نشسته. انگار قرار است مرد كروات جلسه يى با بازيكنان برگزار كند. يك جلسه توجيهى است كه برانكو مى خواهد مسابقه ايران _ كره شمالى را براى ملى پوشان آناليز كند. بازيكنان دير كرده اند و مرد كروات به خانلرى (پزشك تيم ملى) اشاره مى كند كه ملى پوشان را خبر كند.
برانكو مضطرب است. تجربه تلخ بازى چهار سال پيش ايران _ بحرين را به خاطر دارد و مى گويد: «بازى سختى است. باور كنيد. ولى ما براى برد همه كار كرده ايم. ان شاءالله كه صعود مى كنيم.»
و حالا ملى پوشان در سه گروه به طرف آمفى تئاتر مى روند. گروه اول را باتجربه هاى تيم تشكيل مى دهند. البته به غير از دايى. او در گروه دوم است.
جالب اينكه فريدون زندى جزو هيچ كدام از اين سه گروه نيست. او آخرين نفرى است كه به جلسه مى رود. او مى گويد: «احساس مى كنم بازى، امروز برگزار مى شود. هيجان زده ام. بازى سختى است اما مى بريم تا به جام جهانى صعود كنيم. خوشحال كننده است و احساس خوبى از اين موضوع دارم.»
زندى تا حالا در چنين وضعيتى قرار نگرفته. با اين وجود تنها رفيق اش عليرضا واحدى نيكبخت در مسابقه چهار سال پيش از زمين بازى اخراج شد. عليرضا در اين باره با زندى صحبت نكرده. «لزومى ندارد حرفى بزنم. ديگر همه مى دانند كه چه اتفاقى افتاده. مطمئناً فريدون هم از اتفاقات آن بازى خبر دارد.»
نيكبخت مى داند كه در مسابقه امروز هم نيمكت نشين است اما در چهره اش هيچ ناراحتى پيدا نيست و سعى مى كند آرام باشد: «مشكلى نيست. فرقى هم نمى كند چه كسى بازى كند.»
ملى پوشان يك ساعت در كلاس توجيهى برانكو شركت مى كنند و ساعت يك بعدازظهر كم كم براى ناهار آماده مى شوند. هتل خلوت است و به جز يكى دو نفر كسى نيست كه عكس يادگارى يا امضا بگيرد. البته اين هم به دليل حضور حراست سازمان است. بازيكنان به آرامى راهى رستوران مى شوند. پيراهن نارنجى و شلوار طوسى، ملى پوشان را از بقيه حاضران متمايز مى كند.
نويدكيا در مسير آمفى تئاتر تا رستوران رو به خبرنگارى مى گويد: «بابا اين همه ننويسيد صعود كرديم. شايد باختيم و سقوط كرديم.» و مى زند زير خنده. در اين لحظه يك بازيكن به جمع ملى پوشان اضافه مى شود. او كسى نيست جز رحمان رضايى. مدافع دو اخطاره يى كه از مسابقه امروز محروم است. از رضايى مى پرسند تو چرا آمدى كه پاسخ مى دهد: «من هم آمدم كه باشم. لحظات حساسى است. ان شاءالله كه صعود كنيم و ديگر نگران نباشيم.»
پس از صرف ناهار، همه منتظرند ملى پوشان در لابى هتل استراحت كوتاهى مى كنند. آنها اما بلافاصله سوار آسانسور مى شوند و به طبقه ششم مى روند. ظاهراً دستور برانكو است. با اين وجود نيكبخت و على كريمى سرى به محوطه بيرون هتل مى زنند. بيرون هتل تعدادى هوادار منتظر اين دو ملى پوش هستند. بعد از چند عكس يادگارى و امضا، كريمى و نيكبخت هم به طبقه ششم هتل مى روند. بازيكنان در اتاق هايشان استراحت مى كنند و اعضاى كادر فنى در لابى نشسته اند. انگار نقشه مسابقه و جشن بعد از صعود را مى كشند اما هرچه هست خوشحالند.
با همه اينها بازيكنان تيم ملى به فاصله ۲۴ ساعت مانده به مسابقه ايران _ بحرين خوشحال هستند. مشام شان پر شده از بوى جام جهانى. ديگر نمى شود كارى كرد. رييس جمهور و مردم براى گرفتن جشن آماده شده اند. انگار چاره يى نيست و بايد به جام جهانى رفت.