 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
اشتفان رويتر: تا 25، 26 سالگى يک يورو هم پس‌انداز نداشتم
---------------------------------
عجب دنياى عجيب و غريبى است.
تا به امروز پول دارى و همه دنبالت هستند اما به محض اينکه پولت را از دست دهى و بنا به هر دليلى فردا پولى در بساط نداشته باشي، ديگر کسى سراغت را نمى‌گيرد!
اين نکته حکايت داستان برخى ستارگان امروزى بوندس‌ليگاست. گروهى که «من» و «شما» فکر مى‌کنيم به خاطر عقد قراردادهاى ميليون‌يورويى و دريافت دستمزدهاى کلان به اصطلاح پول پارو مى‌کنند و با «نداري»ها بيگانه هستند!
گروهى که موقع عقد قرارداد با اين يا آن باشگاه چنان مطبوعات مانور خبرى درباره‌شان دارند که گويى تا آخر عمر به خاطر تنها همين يک قرارداد يک، دو يا سه ساله از لحاظ شرايط زندگى و امرار معاش و آسايش بيمه هستند اما شايد باورتان نشود در همين بوندسليگا که از ايران چند بازيکن همچون مهدى مهدوى‌کيا (هامبورگ)، وحيد هاشميان (هانوفر)، على کريمى (بايرن‌مونيخ)، فريدون زندى (کايزرسلاترن)، محرم نويدکيا (بوخوم) و... حى و حاضر هستند ستارگانى پيدا مى‌شوند که تا به امروز آنقدر پول داشتند که مجبور بودند پول قراردادهايشان را در بانک‌هاى مختلف حفظ کنند اما فردا به بازيکنانى بى‌پول و ورشکسته تبديل شدند که آه نداشتند که با ناله سودا کنند. ستارگانى که به خاطر همين ورشکستگى و بى‌پولى مجبور شدند به انواع و اقسام کارهاى پرمشقت و سخت ادارى و کارگرى تن‌درداده تا بلکه بتوانند زندگى «بخورونميري» را ادامه دهند.
واقعاً باورتان مى‌شود؟!
ستاره‌اى که راننده اتوبوس است!
نمى‌دانيم تاکنون اسم «ماتياس بارونسکي» از بوندسليگا به گوشتان خورده است؟!
فوتباليست سابق اف.ث.کلن! ستاره‌اى که در اواخر دهه هشتاد در اين تيم در کنار توماس هسلر و بودو ايلگنر (دو تن از ملى‌پوشان آلمان در جام‌جهانى 1990) مطرح شد. او در آن هنگام متناسب با شرايط درآمد فوتباليست‌هاى زمانه خود پول کلانى از باشگاهش مى‌گرفت و دائم آنان را خرج مسافرت يا خريد ماشين‌هاى جورواجور مى‌کرد اما آيا مى‌دانيد الان او با 38 سال سن چه کار مى‌کرد؟! او پس از تحمل مشقت‌هاى بسيار مربى يکى از تيم‌هاى نونهالان باشگاه کلن شده است.
«يورگن وگ‌من» که همبازى لوتار ماتئوس، اشتفان افن‌برگ، کلاوس اوگنت‌تالر و... بوده و در دوره بازيگرى درآمدهاى خوب بازيگرى داشته، يک نمونه ديگر از همين ستارگان پول‌دار امروزى و بى‌پول‌هاى فرداست. او پس از پشت‌سر گذاشتن دوران بازيگرى به جاى اينکه به لطف سرمايه‌اش در روزهاى بازيگرى بقيه زندگى را به راحتى پشت سر بگذارد، به خاطر خرج کردن همه آن پول‌ها و از بين رفتن سرمايه‌ها، بايستى با حقوق ماهى 800 يورو باشگاه بروسيادورتموند به عنوان راننده اتوبوس حامل بازيکنان (!) بسازد.
از اين نمونه‌ها بازهم هستند: کارستن بائومن 34 ساله بازيکن سابق کلن که الان يک يورو هم از پول دوران بازيگرى‌اش را ندارد لذا راه و چاره کار زندگى را در اين ديد تا به مدرسه ورزشى کلن رفته تا به عنوان مربى شغلى را پيدا کند.
گونتر براتيسکه که زمانى در کنار ستارگانى مثل اشتفان رويتر، کارل هاينس ريدله و... در تيم بروسيادورتموند خوش مى‌درخشيد الان بايد در خانه بماند و انتظار بکشد تا حقوق بيمه بيکارى 500 يورويى در ماهش را به دست آورد. ديتر باست (مسئول اجاره دادن منازل)، لوتار هوبر (مسئول فضاى سبز باشگاه بروسيادورتموند) و... ديگر نمونه‌ها از اين گروه بازيکنان هستند.
سرنوشتى مبهم!
حال باتوجه به ذکر اين چند نمونه سئوالى که پيش مى‌آيد و مطرح مى‌شود اين است براى يک چنين ستارگانى چه اتفاقاقى افتاده که آنها را به چنين سرنوشتى دچار ساخته است؟
به اين پرسش کارل هاينس رومينيگه نايب‌رئيس بايرن چنين پاسخ مى‌دهد غلتيدن در امور حاشيه‌اى و عدم آينده‌نگرى باعث شده تا ستارگان بعضاً پول‌دار امروز، بى‌پول‌هاى فردا شوند. بازيکنانى که از طرق مختلف بدون هيچ‌گونه نگرش و دليل منطقى سرمايه‌هاى خود را يکي، يکى از دست داده‌اند.
رومينيگه درست مى‌گويد. اين گروه بدون آينده‌نگرى غرق در امورى شدند که جز تباهى چيز ديگر برايشان نداشت. البته همه اينها به رغم رومينيگه غلتيدن در امور حاشيه‌اى نبوده بلکه با يکسرى اتفاقات ناخواسته روبه‌رو شدند که سرمايه‌شان از دست رفته است.
به همين خاطر وقتى حتى به وضعيت ستارگانى خارجى مثل «ده‌ده» (بروسيادورتموند) يا مارسلينهو (هرتابرلين) نگاه انداخته مى‌شود، مى‌توان احتمال داد که اينها هم در آينده بى‌پول شوند چراکه آنها بارها و بارها اعتراف کردند تمامى دستمزد خود از باشگاه‌ها را به نزد خويشاوندان خود در وطن‌شان (برزيل) ارسال مى‌کنند بنابراين وقتى بازيکنى مثل ده‌ده از همسرش در برزيل جدا شده و مجبور است خرج زندگى او را هر ماه علاوه بر خرج سنگين زندگى خويش تأمين کند، بديهى است احتمالاتى در خصوص ورشکستگى مالى‌اش به وجود آيد.
خدا را شکر مى‌کنم بى‌پول نيستم
در ميان اين عده که نام برديم، يک فوتباليست کاملاً سرشناس نيز وجود داشته که نزديک بود لقب يکى از ورشکسته‌هاى مالى بوندسليگا را به خود بگيرد اما او در نيمه‌هاى عمر بازيگرى‌اش به خود آمد و به خاطر داشتن همسرى مهربان و خوش‌فکر توانست بقيه درآمدش را پس‌انداز کند تا الان زندگى نسبتاً راحتى داشته باشد.
مى‌خواهيد بدانيد اين بازيکن سرشناس کيست؟!
پاسخ روشن است. اشتفان رويتر مدافع اسبق تيم‌ملى آلمان و بايرن‌مونيخ! کسى که نزديک بود در 25، 26 سالگى فنا شود...
آقاى رويتر، طبق آمار موجود 26 درصد بازيکنان بوندسليگا در پايان دوران فوتبال خويش ورشکست مى‌شوند، فکر مى‌کنيد اين آمار واقعى باشد؟
بله امکان دارد اينگونه که گفتيد، باشد.
چه توضيحى براى آن داريد؟
به اعتقاد من برخى از بازيکنان خيلى زود صاحب همه‌چيز مى‌شوند. آنها به پول کلانى مى‌رسند و هيچ‌گونه اطلاع و تجربه‌اى هم ندارند. بعداً سطح زندگى‌شان به سرعت بالا مى‌رود و خرج‌هاى بيهوده‌اى مى‌کنند. خرج‌هايى مثل انجام سفرهاى بى‌دليل گران‌قيمت و پرتعداد، خريد ماشين‌هاى جورواجور، خرج دوست و آشنا کردن و چيزهايى مثل از اين دست که خيلى زود آنها را بى‌پول مى‌کند و آن‌وقت مى‌بينند همان دوستان فقط آنها را به خاطر پولشان مى‌خواستند.
به نظر مى‌آيد شما هم اين شرايط را تجربه کرده باشيد؟
بله متأسفانه! من تا 25، 26 سالگى اسير يک چنين حالتى بودم. به طورى که هيچ پولى در اختيار نداشتم اما بعداً والدينم کمکم کردند و مرا نصيحت کردند. بعد هم که ازدواج کردم با «بريگيت» همسرم قول و قرار گذاشتم و تا به امروز به آن وفادار مانده‌ام و البته هيچ ضررى هم نکردم.
ممکن است بگوييد چقدر به خاطر اين بى‌تجربگى از دست داديد؟
نمى‌توانم رقمش را بگويم اما فقط مى‌گويم يک رقم کلان و اعجاب‌انگيز بوده است.
شما که سابقه انجام پانصد بازى در بوندسليگا را يدک مى‌کشيد، از اين بابت افسوس نمى‌خوريد؟
چرا! اگر سرمايه‌اى که تا 25، 26 سالگى به دست آورده بودم، درست حفظ مى‌کردم و خرج دوست و رفيق، سفر يا خريد ماشين‌هاى گران‌قيمت نمى‌کردم، الان بازهم زندگى بهترى مى‌داشتم. البته من خداراشکر مى‌کنم که به موقع از اين غفلت دور شدم و با راهنمايى‌هاى والدينم و نيز همسرم شرايطى خوب براى داشتن يک زندگى مطلوب فراهم کنم.
پس الان شما مثل ورشکسته‌هاى بوندسليگا مجبور نيستيد تن به انجام کارهاى سخت و طاقت‌فرسا دهيد؟
درست است. من پشتوانه مالى خوبى دارم اما بدون فعاليت هم نمى‌توانم بمانم. در واقع الان به خاطر دلم کار مى‌کنم.
