چهارشنبه 23 آذر 1384

شك نكنيد، به المپيك صعود مى كنيم، گفتگوی ايران ورزشی با رنه رودريگز سيموئز سرمربی تيم ملی فوتبال اميد ايران

رنه رودريگز سيموئز


محمود مولايى -حامد مومنى
پيش از آنكه دير شود، پيش از فرا رسيدن روز شكست. تاريخ گويا است. فرصتى كه پس از جام جهانى ۲۰۰۲ و پيش از المپيك آتن براى تيم اميد پيش آمده بود. اين دوران يادآور تيمى است كه در بازيهاى آسيايى بوسان قهرمان شد. اين پيروزى با شكست در مقدماتى المپيك همراه بود. وقتى ستاره هاى تيم شرايط سنى حضور در اين رويداد را نداشتند. بازيكنانى مثل على دايى، بياتى نيا، ميرزاپور، يحيى گل محمدى و ... مسأله همين بود. البته تيم اميد پيش از آن همه چيز را باخته بود. هنگامى كه ژاپن به المپيك رفت، همان تيم جوانى كه در بوسان مقامى نياورد و همه چيز را فداى المپيك كرد و فوتبال ايران بالعكس.
به اين ترتيب، رؤياى رسيدن به «المپيك» براى تيم اميد ۲۸ ساله شد. به فاصله يك سال و نيم از اين ماجرا، ظاهراً تاريخ در حال تكرار است. وقتى هم تيمى متشكل از بازيكنان بزرگسال به بازيهاى غرب آسيا رفت، در حالى كه فرصت مناسبى بود براى بازى دادن به بازيكنان بى تجربه. همان كارى كه اغلب تيم هاى حاضر در اين بازيها انجام داده بودند اما در تيم ايران تنها چهار بازيكن بودند كه به بازيهاى مقدماتى المپيك مى رسند.
همين مسأله باعث شد با رنه رودريگز سيموئز گفت وگو كنيم. ديدار در لابى كوچك و دنج هتل گلشهر. هنگامى كه از سيموئز سؤال شد هدف از حضور با قدرت در اين بازيها چه بود. سرمربى برزيلى گفت: «در حال آماده سازى تيم بوديم. خيلى از بازيكنان را نمى شناختيم. براى همين سعى كرديم تيمى را به آنجا ببريم كه بد نتيجه نگيرد.»

... چرا از بازيكنان جوان تر استفاده نكرديد؟
< شناخت بازيكنان در اولويت بود. يعنى چيزى كه دنبالش بودم. به اين مسأله هم فكر مى كردم. حالا چه فرقى مى كند. البته اين خواسته فدراسيون هم بود. آنها مدال مى خواستند.
البته مدال برنز نصيب ايران شد.
< زندگى تجربه است. بايد ياد بگيريد. به نظر من بهتر شد به مدال برنز رسيديم. اگر طلا مى گرفتيم توقعات از اين تيم بالا مى رفت. مى گفتند ديگر نيازى نيست كه براى بازيهاى آسيايى ۲۰۰۶ ديدار تداركاتى بگذاريم. همين طور براى المپيك لازم نيست تمرين زيادى انجام بدهيم. من در اين بازيها به اين نكته رسيدم كه تيم قوى است ولى به بازى تداركاتى احتياج دارد. تيمى كه بتواند مدال طلا بياورد و همه اين موفقيت ها در آماده سازى تيم به دست مى آيد.
تيم اميد مى توانست برابر سوريه پيروز شود. به خصوص در اواسط نيمه دوم.
< مى شد، اما نشد. البته بخشى از آن به خود مسابقه بر مى گردد. نمى خواهم باخت به اين تيم را به قضاوت ربط بدهم. اما كمك داور در نيمه دوم در چند مورد آفسايدهاى اشتباه براى تيم ما گرفت. يك بار رضا عنايتى، يك بار سعيد دقيقى و ... در آفسايد قرار داشتند.
اما در كنفرانس مطبوعاتى پس از مسابقه از مهاجمان تيم ايراد گرفتيد؟
< قبول دارم. آن موقع احساس مى كردم بازيكنانم اشتباه كرده اند. براى همين آنها را سرزنش كردم. ولى وقتى فيلم مسابقه را ديدم نظرم برگشت. دو سه بار صحنه هاى آفسايد را مرور كردم و ديدم كمك داور در همه موارد اشتباه كرده.
در همان اواسط نيمه دوم شما تعويض مناسبى انجام داديد. در لحظاتى كه انتظار مى رفت بازيكنان تيم اميد گلى بزنند ياورزاده را بيرون كشيديد و دقيقى مهاجم را جايگزين كرديد. با وجود اين، به گل نرسيديد؟
< براى اينكه نمى شد. براى گل زدن بايد به دروازه حريف نزديك مى شديم. كارى كه با آفسايدگيرى بى مورد داور نمى شد انجام داد.
در ضربات پنالتى هم مشكلاتى به وجود آمده بود. خودتان توضيح مى دهيد.
< يك مورد بود و به قضيه رودباريان هم برمى گشت. به نظر من هم رودباريان اشتباه كرد و هم گلر حريف. اما تفاوتش در اين بود كه آنها دوباره فرصت پنالتى زدن داشتند و ما نداشتيم.
اين مسائل در بازى با تيم هاى عربى هميشه بوده. شما خبر نداشتيد؟
< نه، واقعاً نمى دانستم.
چطور نمى دانستيد، وقتى مجيد جهانپور و ياورى در كنار شما بودند. آنها چيزى نگفتند؟
< نه! فقط اين نبود. من خيلى چيزها را نمى دانستم. مسأله مهم ديگر هم بود. مثلاً سن بازيكنان، نكات فنى و ... البته در اين يك ماه متوجه خيلى چيزها شدم.
قبل از رفتن به اين بازيها اغلب بازيكنان از رويارويى با قطر هراس داشتند. تيم ميزبان بود و مى گفتند آنها از مسائل داورى نهايت استفاده را مى برند. در حالى كه قطرى ها در اين مسابقه ۴ گل دريافت كردند. شما اين مسأله را هم نمى دانستيد؟
< خودم هم نگران اين موضوع بودم. چون قبلاً در آنجا مربيگرى كرده بودم. با وجود اين، مى دانستم بازى راحتى نداريم. اگر چه با اقتدار اين تيم را برديم. البته ما مشكلات خودمان را داشتيم. تيم ما قبل از بازى كويت فقط يك تمرين انجام داده بود.
ولى ...
< مى دانم اردوى تهران را داشتيم. ولى منظور من با بازيكنان پاس است. جواد، آرش، رودباريان و اينها فقط يك جلسه با تيم تمرين كرده بودند و بعد جلوى اين تيم بازى كردند.
جدا از بقيه، جواد نكونام پنج سالى است در تيم ملى بازى مى كند و در عين جوانى بازيكن باتجربه اى براى تيم محسوب مى شود. بنابراين براى جا افتادن نكونام در تركيب مشكل چندانى نداشتيد. قبول داريد.
< بله، مى دانم جواد مدام در اردوهاى تيم ملى بوده اما تيم يك نفر نيست. هر كدام براى اينكه كنار هم قرار بگيرند كار مى برد. اصلاً جواد با ما نبود و از ابوظبى آمد.
بد نبود كه بازيكنى مثل نكونام جلوى تيم جوانان كويت و قطر بازى مى كرد؟
< قبول كنيد كه تيم ضعيف هميشه بازنده نيست. دست كم گرفتن همين تيم ها براى ما دردسر ساز مى شد. در هر دو مسابقه اول، نيمه اول گلى نداشت. مجبور بودم بين دو نيمه به بازيكنان بگويم بازى خودتان را انجام بدهيد. البته بازيكنان قطرى دو سال در كنار هم بودند. ۵۰ بازى با هم انجام داده اند.
مسعود شجاعى نمايش دلپذيرى در اين بازيها داشت. البته زياد هم دريبل مى كرد. اين آزادى عمل در دستور كار بود يا ...
< سعى كردم روى شجاعى و اولادى كار كنم. براى من زمان و مكان مهم بود. اينكه توپ دست ماست يا حريف، ما جلوييم يا عقب، توپ در محوطه جريمه ماست يا در محوطه جريمه حريف. اگر توپ در محوطه ۱۸ قدم آنها باشد بازيكن مى تواند دريبل بزند ولى وقتى توپ در ميانه ميدان است و تيم در حال حمله، بازيكن بايد سريع پاس بدهد. به هر حال مشكلى با اين مسأله نداشتيم.
در يك مسابقه اولادى در تركيب اصلى بود و در بازى بعدى روى نيمكت. ظاهراً از دريبل هاى زيادى اش ناراحت بوديد؟
< نه، اينطور نبود. اگر بازى نكرد، به خاطر شيوه بازى بود، وگرنه مسأله ديگرى نبود. اولادى خوب بود و دليلى نداشت تعويضش كنم. فقط يك بار به اولادى گفتم اگر دريبل بزنى و توپ را به او بدهى، با بازيكن حريف فرقى نمى كنى. اما اگر بعد از دريبل بتوانى پاس بدهى، موفق هستى. درست مثل بازى كويت كه يك گل براى ما ساخت.

رنه رودريگز سيموئز

اين دو بازيكن همان بازيكنانى بودند كه شما مى خواستيد؟
< حالا دارند شروع مى كنند. بعضى وقت ها يادشان مى رفت ولى سرشان داد مى زدم (خنده)... با جواد و زارع هم كار شده بود. به هر حال آنها هم مى توانند دريبل بزنند.
سيستم ۲-۴-۴ تيم اميد در اين بازيها تفاوت چندانى با سيستم بازى تيم ملى ندارد. اين مسأله را در نظر گرفته بوديد؟
< آنقدرها متفاوت نيست. بله، فكر كرده بودم. اگر آنها به آمادگى برسند حتى مى توانند در جام جهانى هم بازى كنند. به هر حال تيم نونهالان، نوجوانان تا بزرگسالان به هم متصل هستند. مثلاً پژمان منتظرى، ارزانى، مازيار و بهشاد براى اولين بار در اين سيستم بازى مى كردند. حالا برانكو مى تواند اين بازيكنان را در اين سيستم ارزيابى كند.
قبلاً با اين سيستم كار كرده بوديد؟
< معمولاً برزيلى ها ۲-۴-۴ استفاده مى كنند. البته برزيل در جام جهانى ۹۰ ، ۲-۵-۳ بازى مى كرد. آرايش با چهار هافبك متفاوت است. مثلاً مى تواند به شكل الماسى باشد يا لوزى و حتى مستطيلى شكل.
تيم اميد در قطر با دو هافبك دفاعى بازى مى كرد و دو پيستون. در حالى كه تيم ملى يك هافبك دفاعى دارد و يك هافبك هجومى.
< يكى از دو هافبك دفاعى تيم من دفاع مطلق نبود. من نكونام را آزاد گذاشته بودم.مى خواستم بازيسازى كند. يعنى او بازيساز بود تا هافبك دفاعى و يك بازيكن تخريب كنند.
به طالب لو و رودباريان يك مسابقه در ميان بازى مى رسيد. اين تصميم شما كمى عجيب بود؟
< قبول دارم. مخالف اين گفته نيستم. معمولاً گلرها تعويض نمى شوند اما من مى خواستم آنها را شناسايى كنم. دو گلر در يك سطح هستند. رودباريان فقط زودتر به اردو ملحق شد و در بازى اول بود و طالب لو هم در بازى با قطر دروازه بان بود.
ولى شناخت طالب لو و رودباريان چه فرقى براى تيم اميد مى كند؟
< يك سال ديگر در بازيهاى ۲۰۰۶ به ميدان مى رويم. روى آنها حساب كرده ايم. وحيد و حسن مى توانند در اين بازيها شركت كنند.
ولى چه فايده وقتى هيچ كدام شرايط حضور در بازيهاى مقدماتى المپيك را ندارند.
< فدراسيون مى گويد اول بازيهاى آسيايى و بعد المپيك. براى همين دو برنامه براى اين بازيها داريم، يعنى دو پروژه.
اين همان اشتباه سه سال پيش است. وقتى تيم اميد با حضور شش بازيكن بزرگسال در بازيهاى آسيايى بوسان قهرمان شد اما اين تيم براى المپيك برنامه اى نداشت.
< اما تيم ما اول بايد در بازيهاى آسيايى شركت كند و بعد المپيك. ما نمى توانيم نگاهمان را يكدفعه به المپيك معطوف كنيم.
در بازيهاى آسيايى از چه بازيكنانى استفاده مى كنيد. از بازيكنانى كه به المپيك مى رسند يا با داشته هايتان؟
< مى خواهيم نتيجه بگيريم. اگر بازيكنان جوان در آن موقع توانستند به ما كمك كنند، مى بريم. وگرنه از بازيكنان ديگر استفاده مى كنيم.
ژاپن در بازيهاى دور قبل از بازيكنان جوان استفاده كرد و نتيجه اش را در مقدماتى المپيك آتن گرفت و تيم اميد بالعكس.
< برنامه داريم. روى بازيكنان نوجوان متولد ۱۹۸۷ حساب كرده ايم در حالى كه متولدين ۱۹۸۵ هم مى توانند در مقدماتى المپيك شركت كنند. ما دنبال متولدين ۸۵ و ۸۶ و ۸۷ مى گرديم. آنها را دعوت مى كنيم تا بعد از بازيهاى ۲۰۰۶ به درد تيم بخورند.
ولى مشكل اينگونه بازيكنان نداشتن تجربه است. مثلاً بازيهاى تداركاتى پيش از اين رويداد بزرگ.
< برنامه تداركاتى زيادى داريم. با تجربه شان مى كنيم.
حتماً مى دانيد كه ۲۸ سال است به مرحله نهايى المپيك نرفته ايم؟
< اين مشكل ۳۰ ساله ايران است. من قول مى دهم به المپيك مى رويم ولى آيا تضمينى هست؟ شما مى دانيد كه حتماً اين مصاحبه در روزنامه چاپ مى شود؟
مطمئنم ...

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

< اگر همين حالا كه بيرون رفتيد، تصادف كرديد چه؟! يا اگر فردا چاپ نشد و پس فردا خبرهاى جديدترى شد، مى توانيد اين مصاحبه را چاپ كنيد. همين قدر بدانيد كه بهترين تيم ممكن را آماده مى كنم. هيچ بازيكن خوبى شانس حضور در اين بازيها را از دست نمى دهد.
جدا از اين مسائل مى شود اين طلسم بشكند؟
< براساس پتانسيلى كه داريم، چرا كه نه. به المپيك صعود مى كنيم. با وجود اين من خدا نيستم. برنامه اى براى صعود داريم و در اينكه صعود مى كنيم شك نكنيد. البته اگر اتفاق خاصى نيفتد.
از گروه بندى جام جهانى خبر داريد، مثلاً از گروه ايران؟
< بله، ولى چرا از من مى پرسيد. برانكو همين جا در اتاق ۱۰۲ است. مى توانيد از او بپرسيد. (در حالى كه برانكو هنوز به ايران برنگشته)
ولى نظر شما را مى خواهيم؟
< نمى گويم گروه راحتى است اما شك ندارم ايران به دور دوم صعود مى كند.
ايران و چه تيمى؟
< ايران و پرتغال.


نمى شود به همه چيز فكر كرد، حتى تيم ملى ايران

ايران ورزشى - وقتى از سيموئز سؤال شد كه اگر پيشنهاد مربيگرى تيم ملى ايران را در اين شرايط دريافت كنيد، چه تصميمى مى گيريد مثال عجيبى مى زند:«اگر در جايى كه حيوانات هستند، اتفاقى بيفتد مثلاً اگر در جنگل باشد اسب مى گويد مشكلى ندارم و مى روم. در دشت بيفتد، پرنده مى گويد پرواز مى كنم و ماهى مى گويد در آب شنا مى كنم. مرغابى مى گويد كه من مى توانم در هر حالت خودم را نجات بدهم اما او آرام پرواز مى كند، در آب سنگين است و... به نظر من نبايد فكر همه چيز را كرد، اين طورى باشد به بقيه كارهايم نمى رسم.» او البته مى گويد كه برانكو تيم را به جام جهانى برده. بنابراين مى تواند در جام جهانى هم باشد.

اولادى اسلحه قوى

زمانى كه تيم اميد در قطر بود خبر رسيد سيموئز از حركات پا به توپ مهرداد اولادى ناراضى است. سرمربى برزيلى معتقد است او زياد دريبل مى زند. براى همين در يك مسابقه اولادى به نيمكت ذخيره ها پيچ شده بود. با وجود اين، سيموئز مى گويد:«اولادى خوب است و دليلى نداشت بازى اش ندهم. اولادى اسلحه قوى است.»

سوريه فرصتى براى گلزنى نداشت

سيموئز اصلاً حاضر نيست قبول كند كه تيمش مقابل سوريه كم آورده. او همين كه از سوريه گل نخورده اند را مسأله مهمى مى داند:«كويت در نيمه اول بازى با ايران ۴ موقعيت داشت، قطر هم يك گل به ما زد اما سوريه هيچ وقت نتوانست به ما گل بزند. آنها اصلاً فرصتى براى باز كردن دروازه ايران پيدا نكردند.» او البته از دفاع مطلق سوريه ناراضى بود و اينكه آنها براى دفاع كردن وارد زمين شده بودند. هرچند داورى را هم يكى از دلايل باخت به سوريه مى داند ولى نه همه دليل آن را.

پيراهن تيم ملى سنگين است

سيموئز در قسمتى از حرف هايش گفت:«پيراهن باشگاهى سبك است اما پيراهن تيم ملى سنگين. مگر پاس و ملوان چند تا تماشاچى دارند... يك هزار تا؟ مطمئناً ندارد ولى وقتى پيراهن تيم را مى پوشى ۷۰ هزار نفر تماشايت مى كنند. اين خيلى سنگين است. البته در آن موقع چشم هاى بيشترى بازيكنان را مى بينند.» سرمربى برزيلى مى خواست تفاوت پيراهن باشگاهى و تيم ملى را نشان بدهد.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/27931

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'شك نكنيد، به المپيك صعود مى كنيم، گفتگوی ايران ورزشی با رنه رودريگز سيموئز سرمربی تيم ملی فوتبال اميد ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016