 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
ايران ورزشى - فريدون زندى از اينكه يك بار ديگر به ايران برگشته، بسيار خوشحال است. او برخلاف گذشته، فارسى را كمى بهتر ياد گرفته و خيلى راحت تر مى تواند حرف بزند. هرچند بعضى وقت ها هول مى شود و به جاى كلمه اى كه مى خواهد به زبان بياورد، عكسش را مى گويد! شماره ۱۰ كايزرسلاترن براى بازى امروز برابر كاستاريكا آماده است.
او مى گويد:«مشكل ندارم، خوبم.» و همين طور از وضعيت تيم ملى راضى به نظر مى رسد. زندى دوشنبه شب و در مراسم تقدير از ملى پوشان، مثل هميشه در گوشه اى نشسته بود و تنها گهگاهى لبخند مى زد. او در ظاهر از همه چيز راضى بود اما ...
دوباره به ايران برگشته اى. خوشحال هم كه هستى.
< آره. دوست داشتم برگردم. ايران جاى خوبى است. مردم همه خوبند. تو خوبى؟! چه خبر؟!
همه چيز خوب است.
< مرسى! (و سپس سرش را به نشانه رضايت تكان مى دهد.)
وضعيت در لاترن بهتر از قبل شده. راضى هستى؟
< خيلى نه. مربى به من گفت بازى بعدى فرصت مى دهم. الان منتظرم تا بازى بعد شروع شود. من شانس دارم بازى كنم. با مربى حرف زدم، گفت فرى برو تو زمين بجنگ. خب، من مى روم مى جنگم تا جام جهانى. بعداً وضعيت بهتر مى شود.
بعد از جام جهانى چه اتفاقى مى افتد. به باشگاه بزرگترى مى روى؟
< من تا تابستان با لاترن قرارداد دارم. بعد بازيكن آزاد مى شوم. هرجا خواستم مى روم. خب، جام جهانى جاى خوبى است. من مى روم خوب بازى كنم. اگر اينجورى شد، مى روم يك تيم بزرگ و بهتر. الان اينجا مى مانم تا بعداً چى بشود!
در تعطيلات ژانويه مى گفتند زندى از لاترن مى رود اما اين اتفاق نيفتاد.
< بله. مربى گفت اردو مى رويم آنجا خودت را نشان بده. من با تيم رفتم جنگيدم. بعداً مربى گفت فرى بمان، من هم ماندم ولى شايد مى رفتم كه نرفتم!
راه بازى كاستاريكا. حريف به جام جهانى صعود كرده. مى بريم؟
< من نمى توانم بگويم مى بريم يا مى بازيم. حريف خوب است. رفته جام جهانى، پس قدرت دارد. من فكر كنم اين بازى را شايد ببريم! تيم ما بهتر است. بچه ها خوب تمرين كردند. الان آماده شديم.
خودت چطور، آماده هستى؟
< آره، بدنم مشكل ندارد. خوب تمرين كردم. بازى آخر لاترن كه نبودم، مشكل نداشتم. يعنى مربى نخواست بازى كنم ولى الان كه آمدم تيم ملى، برانكو گفت خوبى. من اگر بازى كنم فقط مى جنگم.
