- اگر بازيكنان ميديدند كه رئيس فدراسيون كمر خم ميكند، مطمئناً يك سري از اين نتايج كسب نميشد
- با فكر پيروزي به خواب ميروم و با همين فكر بيدار ميشوم
- منتقدان از نظر من چندان مورد توجه نيستند
- دوباره ترس به سراغم آمده
- نميدانم آيا فرصت خواهم داشت حس خوبي را كه مردم ايران به من منتقل كردند را جبران كنم يا نه؟
- بايد شانس بياوريم كه در موقعيتهاي حساس، توپ را تبديل به گل كنيم
گفت و گو : محمد جواد زمان آبادي - آزاده پيراكوه
نگران است اما اجازه نميدهد اين نگراني، شيريني حضور در جمع 32 مربي حاضر در جام جهاني را از او بگيرد. نگراناست اما ميخواهد لذت ببرد. ميگويد: همه اينها يك بازي است و بازي هم براي شادي و لذت بردن است.
تا چند روز ديگر دومين حضورش در جام جهاني را تجربه ميكند؛ تجربهاي كه قطعاً با اولي تفاوتهاي زيادي دارد. 8 سال پيش وقتي به همراه چيرو به فرانسه رفت، همه كرواسي پشتش بود اما حالا نه جام جهاني فرانسه است كه ايران بعد از 20 سال به آن راه يافته باشد و صرفاً حضور قانع كننده باشد، نه او حاشيه امنيت يك مربي ديگر قرار دارد. خودش است و خودش؛ ستارگان پارسي، مردان خليج فارس و يا به زبان سادهتر، بر و بچههاي ايران را به جام جهاني ميبرد و بايد بتواند با كمك اين بچهها از حيثيت نام ايران دفاع كند.
برانكو كه معتقد است مردم ايران پشتش هستند، ميگويد: فقط با اين هدف به آلمان ميروم كه مردم ايران را شاد كنم اما نميدانم براي جبران آنچه كه مردم ايران به من دادند، فرصت داريم يا نه.
نزديكي رقابتهاي جام جهاني و استراحت چند ساعته برانكو در هتل المپيك فرصتي دست داده تا گروه ورزش ايرانيوز پاي صحبتهاي اين مربي بنشيند؛ صحبتهايي كه از جنس ديگر است و ناگفتههاي زيادي را در خود دارد.
٭ به نظر ميرسد كمي لاغر شديد. نكند شما هم مثل دادكان پير شديد؟
- ( با خنده ) من جوان هم شدم . لاغر شدم چون ميخواستم براي جام جهاني در فرم خوبي باشم و به بهترين وجه ممكن به نظر بيام. ولي آقاي دادكان فقط به خاطر نگرانيهايش لاغر شده چون هر ماه بايد يك بودجه هنگفتي براي كل فدراسيون، تمام ردههاي سني و در مجموع سازماندهي فدراسيون تأمين كند. آقاي دادكان نگراني تيم ملي بزرگسالان و ليگهاي مختلف را هم دارند و بدتر از همه طي دو، سه سال اخير بايد از تمام حملاتي كه متوجه فدراسيون بوده، دفاع ميكرد. به جاي اينكه ايشان از تعريفها لذت ببرد، هر روز صبح با اين فكر بيدار شده كه چطور بايد درمقابل انتقادهاي بياساس از فدراسيون و تيم ملي، دفاع كند بنابراين اصلاً جاي تعجب ندارد اگر ميبينيم كه آقاي دادكان پير شدند.
٭ يعني شما نگراني نداشتيد؟
- من هم داشتم . اما نگراني من نگراني شيريني است. زيباترين دوران زندگيام زماني است كه با بازيكنان در زمين به سر ميبرم. نگراني من اين است كه چطور تيم را به فرم ايدهآل برسانم و چطور تمرين بدهم كه اين هم شيرين است. من نگراني اين را دارم كه چطور در يك مسابقه حاضر شوم اما حتي اين را هم براي خودم نگراني ناراحت كننده نميدانم بلكه اين نگراني براي من تقدس دارد.
٭ شما حتي همزمان با رقابتهاي بوسان و بعد از اين بازيها كه انتقادها براي ماندن شما زياد بود، خيالتان راحت بود و خودتان را سرمربي ايران ميدانستيد؟
- نگراني كه هميشه وجود دارد اما من به كار خودم و به بازيكنان اعتقاد دارم و البته معتقدم كه اين كار ميتواند نتيجه در پي داشته باشد. نگرانيهاي متداول، هميشه هستند اما من بر اين باورم كه نگراني و مشكل، انسان را قويتر ميكند. من اين را به عنوان يك بار تلقي نميكنم بلكه به عنوان يك مسؤوليت، يك تعهد حرفهاي و نگراني براي زندگيام تلقي ميكنم اما اين را هم خوب ميدانم كه اين يك بازي است و بازي يعني شادي. بنابراين بايد از همين بازي لذت برد. طبيعتاً گاهي شرايطي را به همراه ميآورد كه چندان خوشايند نيست ولي نگراني من نسبت به نگراني سايرين چيزي به حساب نميآيد.
٭ هر رئيس بر مجموعه تحت مديريتش نظارت دارد. شما نظارت و البته حمايت فدراسيون را چطور ديديد؟ از چه زماني اطمينان پيدا كرديد كه دادكان براي هميشه پشت سر شماست؟ گويا دادكان خيلي دوستتان دارد.
- از روز اول كه ايشان رئيس فدراسيون شدند، از من حمايت كردند. من از آقاي دادكان متشكرم چون براي هر مربي، پيش از هر مسأله ديگري مهم اين است كه از حمايت رئيسش برخوردار باشد. دليل اين كه ما توانستيم راهي جام جهاني شويم، به حمايتهاي شخص آقاي دادكان برميگردد. وقتي بازيكنان اين نوع حمايت را ببينند، قطعاً موضعگيري ديگري خواهند داشت و با اطمينان قلبي بيشتري كار ميكنند و به همديگر هم احترام بيشتري قايل ميشوند.
اگر بازيكنان ميديدند كه رئيس فدراسيون كمر خم ميكند، مطمئناً يك سري از اين نتايج كسب نميشد. البته وجود اين مسأله به اين معنا نيست كه بازيكنان كار غلطي انجام ميدهند، بلكه ضمير ناخودآگاه آنها، در نحوه رفتارشان تأثيرگذار است. ما در اين مدت توانستيم در آرامش كار كنيم و بر اساس وجدان و ارزيابيهايمان اگر چه ضعفهايي هم داشتيم، اما عملكرد قابل قبولي داشته باشيم.
٭ ما تلاش ميكنيم كه وارد مسايل فني نشويم اما ميخواهيم در رابطه با روياهايتان در جام جهاني چه از لحظه ورود و چه در طول بازيها و ... براي ما بگوييد.
- من روياي خودم را صاحب هستم و معتقدم هر شخص در زنگي و يا كارش بايد صاحب رويا باشد و براي آن زندگي كند. با اين حساب من هم روياي خودم را صاحب هستم . اولين روياي من حضور در جام جهاني بود . روياي ديگرم هم اين است كه آنجا خوب بازي كنيم، پيروز شويم و به دور دوم صعود كنيم. هر شب پيش از خواب، تلاش ميكنم كه اين تصويرها را كنار هم بچينم. تصاوير مسابقات، به ثمر رسيدن گلها، پيروزي و در نهايت تصاوير شاديها را كنار هم ميگذارم و ميخوابم.
٭ بين ايرانيها اينطور مرسوم است كه خواب ابتداي صبح تعبير ميشود. خواب پيروزي در آلمان معمولاً كي به ذهنتان وارد مي شود؟
- (با خنده) من با فكر پيروزي به خواب ميروم و با همين فكر بيدار ميشوم. حتي در طول روز هم اين افكار را مرور ميكنم. بنابر اين همه چيز را روشن ميبينم؛ اگر شرايط خوب باشد.
٭ نقطه هدف ما ايرانيها در جام جهاني صعود به مرحله دوم است تا كشورمان مطرح شود. شما چه هدفي را در جام جهاني دنبال ميكنيد؟ ميخواهيد به منتقدانتان چيزي را ثابت كنيد يا اينكه هدف ديگري داريد؟
- منتقدان از نظر من چندان مورد توجه نيستند بلكه نگاه من به ملت ايران است. من ميخواهم مردم ايران شاد شوند چون شادي كه طي چهار سال گذشته، تيم ملي به ايرانيها داده است، بزرگترين حقوق و عامل اصلي رضايتمندي من است. من خوشحالم كه اجازه ندادم ملت ايران مأيوس شوند و تصور كنند كه روي اعتمادشان به تيم ملي قمار كردهاند. دراين مدت تنها ترسي كه داشتم، اين بود. الان هم همين ترس دوباره به سراغم آمده ، چراكه نميخواهم ملت ايران مأيوس شوند و طي اين مدت سعي كردم واقعاً هر چه كه در توان و در دانش داشتم، به كار بگيرم تا خوبيهاي اين مردم جبران شود. من نميدانم آيا فرصت خواهم داشت حس خوبي را كه مردم ايران به من منتقل كردند را جبران كنم يا نه؟ با اين حساب رضايت خاطر مردم بزرگترين هدف من در جام جهاني است .
در اين ميدان تلاش نميكنم كه نظر منتقدان را جلب كنم چون ظرف 4 سال، وقتي تيم ملي موفق شده كه 75 درصد مسابقاتش را به پيروزي ختم كند و فقط 3 مسابقه رسمي را واگذار كند، ديگر نيازي به اثبات ندارم. تيم ملي بزرگسالان ايران سزاوار تعريف است.
٭ شما تجربه حضور در جام جهاني با كرواسي را هم داريد. شرايط تيم ملي كرواسي با ايران را مقايسه كنيد.
- سخت است كه بخواهم بين ايران 2006 و كرواسي 98 يكي را انتخاب كنم . البته كاري كه در تيم كرواسي انجام داديم، با آنچه كه در ايران صورت گرفت، قابل مقايسه نيست. كرواسي كشور من است و به سختي ميشود كه چنين شادي را دوباره تكرار كرد. آن موقع از سراسر كشور ما كه 5/4 ميليون نفر جمعيت دارد، 2 ميليون نفر براي استقبال از تيم ملي آمدند. طبيعتاً اگر اين اتفاق با ايران هم رخ دهد، 70 درصد مردم شادي ميكنند. با اين حساب اين جام جهاني با ايران هم براي من از حساسيت ويژهاي برخوردار است. سرمربيگري تيم ملي افتخار بزرگي است كه اين بار نصيب من شده است . اين از نظر من افتخار بزرگي است كه يكي از 32 مربياي هستم كه موفق شدند به جام جهاني بروند و جزو شش مربي هستم كه براي بار دوم راهي جام جهاني شدهاند.
٭ بازيكنان حال حاضر ايران با بازيكنان 98 تيم ملي كرواسي چه تفاوتهايي دارند؟
- سال 98 در كرواسي شور و اشتياق متفاوتي بود. جمهوري كرواسي موفق شده بود كه قدم به عرصه كشورهاي مستقل بگذارد و واقعاً سخت است كه بشود آن وضعيت را با شرايط فعلي مقايسه كرد. تيم ملي كرواسي سال 98 ، بازيكناني داشت كه در تيمهاي بزرگ مانند رئال، بارسلونا و ... بازي ميكردند. اينها بازيكناني بودند كه وقتي در رده سني زير 21 سال با هم بازي ميكردند، موفق شده بودند قهرمان جهان شوند. تيم ملي ايران بسيار منسجم و به اعتقاد من بسيار با كيفيت است و درمجموع فقط دو بازيكن داريم كه سنشان بالاست ، "علي دايي و يحيي گلمحمدي". ساير بازيكنان در ايدهآلترين رده سني قرار دارند و به طور حتم، اين بازيكنان هم با وجود يك شرايط خوب ميتوانند نتايج بسيار خوب را كسب كنند. به دفعات ثابت كرديم كه هم صاحب كيفيت و هم صاحب قدرت هستيم.
٭ همان انتقادهايي كه مطبوعات ايران از شما دارند، آيا رسانههاي كرواسي نيز داشتند؟
- روزنامههاي كروات به مراتب موضعگيريهايشان فرق داشت. هم 4 سال و هم 8 سال پيش؛ اين تيم ملي چه ايران باشد چه كرواسي، هيچ جايگزيني برايش وجود ندارد. در كرواسي همه با اين اعتقاد موافق بودند كه مردم، رسانهها، كادر فني، فدراسيون و مربيان حاضر در كرواسي در يك راستا قرار گرفتند. با اين شرايط تمام تخصص و دانش اهالي فوتبال و هواداران پشت تيم ملي قرار گرفت. البته در كرواسي هم ديگرانديشاني بودند اما هدف يكي بود.
٭ واقعيتي كه در جام جهاني وجود دارد اين است كه در كنار عملكرد فني بازيكنان، ما به كمي خوششانسي هم نياز داريم. شما نقش كداميك را مؤثرتر ميدانيد؟
- نميتوانيم اين دو موضع را از هم تفكيك كنيم. من به عنوان كارشناس متخصص موظف هستم كه در همه زمينههاي فكري و فني حداكثر توانم را به كارگيرم تا بتوانم از نظر فني تيم را آماده كنم. من ميتوانم بسيار كامل كار كرده و بازيكنان را آماده كنم اما اگر بازيكنان و ما، شانس ورزشي نداشته باشيم، آن وقت نتيجه هم كسب نميشود. ما بايد شانس بياوريم كه در موقعيتهاي حساس، توپ را تبديل به گل كنيم. در سوئيس ما هر مسابقهاي را ميتوانستيم با 10 گل ببريم اما اولين مسابقه ما 2 بر يك شد و در دقايق پاياني گل برتري را زديم. بازي دوم را 5 بر صفر و سوم را هم 3 بر صفر برديم. اين يعني بدشانسي. البته اگر فقط به اميد شانس پا به يك مسابقه بگذاريم، شانس هرگز به سوي ما نميآيد. من بر اين باورم كه با بالا بردن سطح كيفي كار ميتوانيم شانس را تحريك كنيم كه به سمت ما بيايد. به بازي پرسپوليس و نوژن نگاه كنيد. در ضربه آخر پنالتي، توپ به شانه دروازهبان خورد و وارد دروازه شد. اگر اين توپ به بيرون ميرفت، يك فاجعه براي پرسپوليس رخ ميداد اما توپ گل شد و الان همه چيز براي اين تيم عالي است. اگر توپي يك سانتيمتر به چپ ميرفت، مربي تيم مربي فاجعهآميز ميشود و يك سانتيمتر هم به راست، مربي تيم موفق ناميده ميشود.
٭ آقاي برانكو . درست 6 سال پيش بود كه در يك روزنامه عكس آقاي بلاژويچ را در كنار عكس رئيس جمهوري وقت ايران چاپ كردند و عنوان كردند كه محبوبيت بلاژويچ به رئيس جمهور ايران نزديك شده است اما با اين حال، آقاي بلاژويچ هم فراموش شدند. شما براي ماندگاري در ذهن مردم ايران چه كار كرديد؟
- اين موضوع را هيچ كس نميتواند رهبري كند. من فقط انتظار دارم كه مردم به كارم احترام بگذارند چون مدت 5 سال است كه سرمربي تيم ملي ايران هستم و 4 قرارداد امضاء شده به عنوان سرمربي اين تيم دارم. قرارداد سرمربيگري ايران با من به امضا رسيد اما نه به خاطر اينكه كسي پسر خاله من بود، بلكه كار و نتيجه من توانسته شخص استخدام كننده من را قانع كند. در واقع من بهترين هيأت ژوئيه را دارم كه مدام كارم را ارزيابي ميكند كه نامش مردم است. اين مردم از بازي و نتايج تيم ملي راضي هستند . اين روشن است كه همه ما روزي به تاريكي فراموشي ميرويم و البته بر من واضح است كه در آينده، دوستاني ميآيند كه از من بهتر هستند، اما انتظار دارم نتايجي كه در دوره مربيگري من كسب شد و كار انجام شده، در سطحي قرار بگيرد كه بتوان بر آن ارزش گذاشت. البته من به وضوح ميبينم كه مردم ايران به نتايج كسب شده احترام ميگذارند. محبت مردم ايران را هرگز هيچ كجاي دنيا نديدم.
٭ ما ميتوانستيم از اين قويتر هم باشيم يا نه؛ حداكثر كاري كه ميشده براي تيم ملي انجام داد، همين قدر بود؟
- طبيعتاً يكي از تكاليف من اين است كه تيم با اردوهاي آمادهسازي، انتخابهاي مداوم، استعداديابي و ... آن هم در يك جو خاص، مدام رشد داشته باشد اما اين راه را يك شبه نميتوان طي كرد و يك پروسه چند ساله بايد طي شود. تيم ملي اين نتايج را كسب كرد چون بازيكنان باكيفيتي دارد كه با كيفيت هم انتخاب شدهاند و پتانسيل لازم را براي رشد دارند. اين بازيكنان موفق شدند كه بر برنامههايي كه ارايه ميدهم، مسلط شوند. حتماً دقت كردهايد كه كيفيت و نوع بازي تيم ملي ايران هر سال بهتر ميشود. تيم ملي ايران پيش از حضور من به سختي بازي ميكرد اما الان تقريباً تمامي تيمهاي عربي را به راحتي و قاطعانه شكست ميدهيم؛ اين يعني پيشرفت. كره و ژاپن هميشه تا حدودي مشابه ما بازي كردند كه يكي از آنها مقام چهارم جام جهاني را دارد و ديگري به مرحله يك چهارم نهايي راه پيدا كرده است. البته نه چهل سال پيش، بلكه چهار سال پيش.
٭ منظور شما اين است كه تيم ملي بيشتر از اين جاي رشد نداشته؟
- هيچ محدوديتي وجود ندارد. ما نميتوانيم براي موفقيت يك تيم سقفي تعيين كنيم و وقتي به آن حد رسيديم، بگوييم «ديگر كاري نداريم» بلكه هميشه مرزها بايد شكسته شود. يك مربي مدام بر روي اين مسأله تمركز دارد كه چطور رو به جلو حركت كند؛ نه به لحاظ نتيجه و نه به لحاظ ردهبندي در جهان. به هر جهت اين جام جهاني است. مسأله مهم در اينجا اين است كه ايران بايد ملاكها را تغيير دهد. اين رقابتها در سطح آسيا نيست بلكه گام ديگري بايد در جهت رسيدن به كيفيت اروپايي برداشته شود. تنها تيمي كه در ايران طي 4 سال گذشته توانسته نتيجه كسب كند، تيم ملي ايران بوده و متأسفانه هيچ كدام از باشگاهها در رقابتهاي آسيايي، حرفي براي گفتن نداشتند. براي نمونه، فولاد، سپاهان و ... هيچ كدام نتوانستند كاري از پيش ببرند و تنها نتايج بينالمللي توسط تيم ملي بزرگسالان به دست آمده است، اما همه از اين واقعيت چشمپوشي ميكنند.
٭ آقاي دادكان گفتند كه بعد از جام جهاني ميروند. برنامه شما بعد از جام جهاني چيست؟
- قبل از هر چيز اين بستگي به دو طرف دارد. اول فدراسيون بايد ببيند كه منافعش تأمين ميشود يا خير؛ از آنجايي كه فعلاً رويدادي مثل جام جهاني را در پيش داريم و همينطور دغدغههايي كه دكتر دادكان دارند، هنوز درباره اين موضوع با هم صحبت نكرديم. در مجموع تصميمگيري خيلي سخت است چون يك نفر راضي است و ديگري نيست. در حال حاضر فشار بسياري بر روي دكتر وجود دارد و از قرار معلوم صاحبان منافع بسياري در اين بين هستند كه دكتر دادكان نخواستند در اين زمينه صحبتي با من به ميان بياورند. تنها چيزي كه در اين ميان عادي خواهد بود، اينكه بعد از تمام نتايج از من سؤال شود آيا ميخواهم قراردادم را تمديد كنم يا خير. معمولاً بعد از مسابقات، مسؤولان فدراسيون شرايط سختي دارند چون بايد براي تمديد قرارداد و يا استخدام مربي جديد موقعيتهاي مختلف را در نظر بگيرند.
٭ شما احساسي تصميم ميگيرد يا منطقي؟
- احساسات بايد در كار ما حداقل جايگاه را داشته باشد. البته ايدهآل اين است كه بتوانيم احساسات را در مسيري حركت دهيم كه به ما در جهت رسيدن به آرزوهايمان كمك كنند. ما حرفهاي هستيم و ميرويم به جايي كه خواهان ما هستند و شرايط بهتري را مهيا ميكنند.
٭ مربي اهل ريسكي هستيد؟
- برخلاف آنچه كه گفته ميشود من مربي اهل ريسكي نيستم، بسيار اهل ريسك هستم. اگر اهل ريسك نبودم، به ايران نميآمدم. جوانها و بازيكنان جديد را براي اولين بار به تيم ملي دعوت نميكردم. حتي اينقدر راحت به آنها فرصت نميدادم. اگر اهل ريسك نبودم، مثل مربيان قبلي، 10 بازيكن از استقلال و 10 بازيكن از پرسپوليس دعوت ميكردم، همه هم راضي و قانع بودند.
٭ به عنوان آخرين سؤال؛ با حضور شما درايران به طور حتم تغييراتي در تيم ملي ايجاد شده اما آيا در خود شما هم تغييري صورت گرفته است؟
- من را به اين خاطر استخدام كردند كه تغييراتي را در خصوص استانداردها و سطح كار تيم ملي ايجاد كنم و فكر ميكنم دراين زمينهها گامهاي بزرگي برداشتهايم. الان در تيم ملي بسياري از عادتهاي متداول كه در دنيا مرسوم است، رايج شده است. شيوه تفكرات و حتي عادتهايي مانند نوع تمرين و استراحت تغيير كرده است. تيم ملي ايران مانند ساير تيمهاي ملي كارش را به صورت عادي انجام ميدهد. البته وقتي فردي در يك محيط قرار ميگيرد، تا حدودي تأثيرپذيري هم از محيط دارد اما از آنجايي كه من مربي هستم، سعي ميكنم تأثيرپذيريام از محيط را كاهش دهم. البته در ايران رعايت احترام پيشكسوت و سلسله مراتب را ياد گرفتم. اين مسأله در ايران يك پيش شرط است و من هم به آن احترام ميگذارم.
٭ بيصبرانه منتظريم كه وقتي با نتايج خوب برميگرديد، همانطور كه گفتيد 70 درصد مردم ايران از تيم ملي استقبال كنند.
- انشاءالله.