دومين کنفرانس بينالمللی در ايسنا در آستانه شروع جام جهانی
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: جام جهانی ۲۰۰۶
تا چند روز ديگر مرحلهی پايانی رقابتهای جام جهانی ۲۰۰۶، بزرگترين رويداد فوتبال جهان که بیترديد شرايط زندگی در بيشتر کشورها را برای مدت يک ماه از حالت طبيعی خارج میکند، در خاک آلمان شروع میشود. سرويس ورزشی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، دومين کنفرانس بينالمللی جام جهانی خود را با محور گروه های جامجهانی، سازماندهی و شرايط ميزبانی آلمان، شگفتیها و پيش بينی بهترينها برگزار کرد.
در اين کنفرانس «مهرداد مسعودی»، تهيه کننده برنامه تلويزيونی هفتگی فيفا، «پيتر درآف هايده»، دبير سرويس ورزشی خبرگزاری آلمان dpa، «خوزه لوئيس تاپيا»، دبير روزنامهی مکزيکی Record و «الکساندر فرانکو» روزنامهنگار پرتغالی ABola شرکت کردند که مشروح آن در زير آمده است:
مخاطبان میتوانند پيشنهاد و نظراتشان را دربارهی دو کنفرانس بينالمللی جام جهانی به آدرس اينترنتی [email protected] ارسال کنند.
** گروه D
ايران در گروه D در کنار مکزيک، پرتغال و آنگولا قرار دارد. سه تيم با شيوهی بازی متفاوت که همگی برای بالا رفتن از مرحلهی گروهی به آلمان رفتهاند. گفتوگو دربارهی گروه D با رويارويی پرتغال و ايران شروع شد. مهرداد مسعودی به عنوان کارشناس ايرانی گفت:« از آنجايی که مکزيک به عنوان سرگروه انتخاب شد، تيمهای ضعيفتر مانند ايران و آنگولا هم برای صعود شانس خواهند داشت. تيم نيرومند اين گروه، پرتغال است. البته مکزيک هم به نوبه خودش تيم بسيار نيرومندی دارد. آنها از ۱۹۰۳ باشگاه فوتبال داشتهاند. همچنين قدرتمندترين ليگ داخلی را در ميان کشورهای آمريکايی از جمله آمريکای جنوبیها دارند. اما، با توجه به سنت جام جهانی، مکزيک چندان در اين رقابتها بالا نمیرود. اين برای تيمهايی مانند ايران و آنگولا نيازی به حساب میآيد. پرتغال در اين گروه بيشترين شانس را دارد.»
اما، نسل طلايی پرتغال در حال پير شدن است. به احتمال فراوان آلمان، آخرين فرصت اين بازيکنان برای به دست آوردن افتخار خواهد بود.
الکساندر فرانکو، کارشناس پرتغالی که مانند اوزه بيو افسانهای، در موزامبيک به دنيا آمده است، حرفهايش را اين چنين شروع کرد:« ابتدا از شما که به من چنين فرصتی را داديد سپاسگذارم و به تمام ايرانیهايی که گزارش اين کنفرانس را میخوانند سلام میکنم. به طور کلی با آنچه که مهرداد میگويد موافق هستم. چرا که هميشه فوتبال جهان را دنبال میکند و بسيار به اين موضوع نزديک است و من میتوانم آن را ببينم. تا آنجا که به پرتغال مربوط میشود، بازيکنان جديد در اين تيم به ميدان آمدهاند. آنها سبب تفاوت پرتغال با ساير تيمها خواهند شد.»
فرانکو نام اين بازيکنان را به زبان آورد:« مهرههايی مانند کريستيانو رونالدو که برای منچستر يونايتد بازی میکند، ريکاردو کورژما از پورتو يا پديده اين فصل اسپورتينگ ليسبون که نسل جديد را شکل میدهند. آنها در اين جام جهانی سبب تفاوت ما، با ديگران خواهند شد. همچنين آنها از حمايت و تجربه بازيکنانی مانند لوئيس فيگو هم برخوردارند. ترکيبی از بازيکنان با تجربه و استعدادهای جوان بسيار عالی وجود دارد. احساس میکنم که پرتغال و ايران برای بالا رفتن از اين گروه شانس بسيار خوبی دارند. مردم فکر میکنند مکزيک در اين گروه شانس نخست صعود است. مکزيک را میشناسم. جام جهانیهای اين تيم را دنبال کردهام. بازيکنانشان را میشناسم. میدانم آنها در اين جام جهانی از حرکت خواهند ايستاد. آنها تيمی نيستند که بسياری از مردم فکرش را میکنند.»
مسعودی حرفهای کارشناس روزنامه پرتغالیABola را اين چنين کامل کرد:« فکر میکنم نسل جديد بهتر از نسل گذشته است. نسل قديم بازيکنان بسياری داشت و نامهای بزرگی را شامل میشد مانند لوئيس فيگو، اما، در پايان آنها هيچ چيزی به دست نياوردند. پرتغال در جام ملتهای اروپای ۲۰۰۴ عملکرد بسيار خوبی داشت و با بدشانسی قهرمانی را از دست داد. بازيکنانی مانند لوئيس فيگو در جوانی به باشگاههای برجسته اروپايی پيوستند. البته با اين که ۱۹۹۱ قهرمان جهان شد اما، در پايان دههی نود بود که به اوج فوتبالش رسيد و در بالاترين سطح باشگاهی اروپا چهره شد. ما کريستيانو رونالدو را هم میشناسيم، که برای يکی از بزرگترين باشگاههای جهان بازی میکند. در اين سن کم میتوانيد شاهد بازیاش در جام جهانی باشيد. بدون اغراق او میتواند مارادونای ۲۰۰۶ نام بگيرد. رونالدو يک جادوگر است. از هنگام پيوستن به منچستر يونايتد از نظر جسمانی از بسياری از هم سن و سالهايش قدرتمندتر شده است. در بازی دوستانه پرتغال برابر عربستان رونالدو تصميم نداشت که بازی با نتيجه تساوی بدون گل به پايان برسد و گلهای تيم ملی کشورش را به ارمغان آورد. رونالدو همان کار و نقش مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ را دارد. تفاوت آرژانتين ۱۹۸۶ و پرتغال ۲۰۰۶ اين است که پرتغالیها تنها رونالدو را ندارند. آنها بازيکنان جوان خوبی دارند که فيگو هم در کنارشان است. فيگو خوش شانس خواهد بود که به ترکيب اصلی يازده نفره راه پيدا کند. او بازيکن پا به سن گذاشتهای است اما، میتواند تجربه خوبی را به تيم تزريق کند، مانند آنچه در ديدار مقدماتی جام جهانی برابر روسيه انجام داد. اگر فيگو آماده باشد، آنها میتوانند هر تيمی را شکست دهند.»
اين بار پرتغال روی نيمکت خود لوئيس فيليپه اسکولاری را دارد که چهار سال پيش در خاور دور با برزيل جام قهرمانی را به چنگ آورد. اسکولاری میخواهد با تکرار شاهکار ژاپن و کره نامش را در تاريخ جام جهانی جاودانه کند. اما، بعضی از مردم پرتغال که يکی از آنها الکساندر است، او را مربی بزرگی نمیدانند، او به خبرنگار ايسنا گفت:« به عقيده من لوئيس فيليپه اسکولاری بهترين نيست. با تصميمهايش تيم ملی را محدود کرده است. به عنوان نمونه از اين بازيکن يا آن بازيکن استفاده کند که ممکن است تيم ملی به بهترين حالت ممکن انتخاب نشود. بیترديد دربارهی «ويکتور بايا» بهترين دروازهبان پرتغال حرف نمیزنم. اسکولاری همان کاری که با برزيل انجام داد و روماريو را دعوت نکرد با پرتغال تکرار میکند. تنها نکته اميدوار کننده که در پرتغال انجام داده اين است که مردم را با يکديگر متحد کرده است. آنها تيم ملی را حمايت میکنند. خوشحالم که با اتحاديهی فوتبال انگلستان برای جانشينی سون گوران اريکسون قرارداد امضا نکرد چرا که فکر نمیکنم مربی باشد که تيم ملیای را بخواهد.»
ارزيابی هايده از گروه ايران اين است:« بازی کردن در ليگ های اروپايی برای بازيکنان ايران امتياز بزرگی است. حالا تفاوتی نمیکند که ليگ آلمان، انگلستان يا ايتاليا باشد. ايران در گروه دشواری قرار دارد. مکزيک در جام کنفدراسيونها نشان داد که گروه قدرتمندی دارد. پرتغال هم هميشه عملکرد خوبی داشته است. آنگولا اين بازماندهی جنگ داخلی هم در اين گروه است. کسی نمیتواند بگويد آنها چه کار خواهند کرد. به هر حال در هر جام جهانی شگفتیهايی وجود دارد و مردم ايران دوست دارند تيمشان موفق شود.»
**مشکل مربی خارجی در تيم ملی
معمولا هواداران، مربيان خارجی را برای تيم ملی کشورشان نمیپسندند به نظر در برزيل هم چنين موضوعی وجود دارد.
الکساندر ادامه داد:« البته پيشنهاد انگلستان تاثيری بر جو تيم ملی نداشته است. او با خودش فکر کرد و به اين نتيجه رسيد که اين پيشنهاد را رد کند و سپس آن را به تمام جهان اعلام کرد. اسکولاری دعوت اتحاديهی فوتبال انگلستان را رد کرد. رييس فدراسيون فوتبال پرتغال از اين بابت بسيار خوشحال شد چرا که لوئيس فيليپه آن را به طور عمومی به زبان آورد. اما، مردم پرتغال میدانند او ديگر پس از جام جهانی در تيم ملی نيست.»
در بازی دوم مرحله گروهی ايران و پرتغال رو در روی يکديگر میايستند. برای مردان برانکو ايوانکوويچ گرفتن امتياز از اين بازی بسيار حياتی است. کارشناس ايرانی در اين باره به ايسنا گفت:« صادقانه میگويم همه چيز به قدرت دو تيم بستگی دارد. پرتغال تيم قدرتمندی است اما، بیاشکال نيست. ما در بعضی از منطقههای ميدان شاهد اين بودهايم که پرتغال نقاط ضعفی دارد و از هم گسيخته است. ترديدی ندارم که فيليپ اسکولاری از آنها به خوبی آگاه است. فوتبال پرتغال فرهنگ آمريکای لاتين دارد. ممکن است تيم بسيار پرنوسانی باشد. همانطور که در مرحلهی مقدماتی ديديم آنها با ليختن اشتاين به تساوی دو بر دو رسيدند و چهار روز پس از آن، تيم روسيه را با نتيجهی پر گل شکست دادند. تيم ملی ايران هم چنين شرايطی دارد آنها فراز و نشيب بسياری دارند. در روز خوبشان حتی میتوانند جمهوری ايرلند را شکست دهند و در روز بدشان از بحرين شکست را میپذيرند. اگر تيم خودش باشد شانس ايران برای گرفتن دست کم يک امتياز از پرتغال وجود دارد. رسانهها و مردم پرتغال بیاندازه از شرايط تيم ملی کشورشان راضی هستند چرا که احساس میکنند در گروه سادهای قرار دارند. البته به طور سنتی آنها هرگز برابر تيمهای ضعيف خوب بازی نکردهاند. هيچ بازی آسانی در جام جهانی وجود ندارد. اسکولاری به تازگی اين حقيقت را گفته است. در جام جهانی ۲۰۰۲ شاهد اين موضوع بوديم. مردم پرتغال و حتی بازيکنانی که بايد با کرهی جنوبی، لهستان و آمريکا روبرو میشدند احساس میکردند که تيمهای بزرگی نيستند. ديديم که چه اتفاقی رخ داد. فکر میکنم جام جهانی ۲۰۰۲ تجربهی خوبی بود تا بازيکنان بيش از اندازه مغرور نشوند و مراقب حريفانشان باشند. پرتغالیها نبايد اميدوار باشند که از حالا برابر ايران يا مکزيک پيروز میشوند.»
پس از ارزيابی شرايط پرتغال سراغ ايران و بازيکنان کليدیاش میرويم. فرانکو در اين باره گفت:« مهرداد تصوير خوبی از آنچه که احتمالا در مرحلهی پايانی رقابتهای جام جهانی رخ خواهد داد پيش روی ما گذاشت. فکر میکنم ايران بازی با پرتغال را جدیترين ديدارش در اين مرحله بداند. ايران سرنوشت صعود به مرحلهی حذفی را در صورت گرفتن امتياز از مکزيک يعنی پيروزی يا دست کم تساوی رقم خواهد زد. فکر میکنم سرنوشت بازی پرتغال و ايران در دومين ديدار مرحلهی گروهی تا اندازهی بسيار زيادی به توانايی بازيکنان پرتغال و خط دفاعی ايران بستگی دارد. احساس میکنم ايران برابر پرتغال بسيار دفاعی بازی خواهد کرد تا بتواند دست کم يک امتياز بگيرد. اگر ايران اين شيوه را انتخاب نکند با مشکل بسياری روبرو خواهد شد. اما، اگر ايران در بازی نخست برابر مکزيک امتيازی به دست نياورد شرايط دشوارتر خواهد شد. ايرانیها میدانند که برابر پرتغال بايد از تمام توانشان استفاده کنند تا امتياز بگيرند و بتوانند در اين رقابتها باقی بمانند. بنابراين شيوهی هجومی را انتخاب خواهند کرد. پرتغال با اين شيوه فضای بيشتری را برای نابغههايش مانند رونالدو، فيگو و پائولتا پيدا خواهد کرد. پائولتا در انتظار چنين موقعيتی است تا گل بزند. اگر ايران از مکزيک امتياز نگيرد کارش بسيار دشوار خواهد شد.»
**بحث ايران و پرتغال به پيش بينی میکشد
مسعودی پيش بينیاش را اين چنين به زبان آورد:« پرتغال به عنوان تيم اول صعود خواهد کرد. آنگولا با وجود اين که از نظر جسمانی تيم قدرتمندی است اما، برای جام جهانی تجربهی بازیهای ملی زيادی ندارد. جايگاه دوم اين گروه در روز يازده ژوئن و ديدار ايران و مکزيک رقم میخورد. ايران به دنبال يک امتياز خواهد بود. حدس میزنم پرتغال هم میتواند تيم دوم صعود کننده از گروه D را مشخص کند. شانس مکزيک و ايران برای صعود پنجاه - پنجاه است.»
الکساندر فرانکو هم تا حدودی با نظر نماينده فوتبال ايرانی موافق بود:« بايد بگويم که اگر از من میخواستيد پيش از مسعودی اظهار نظر کنم دقيقا هر آنچه که او گفت به زبان میآوردم. صد در صد با مهرداد هم عقيده هستم. بازی ايران و مکزيک تيم دوم گروه را مشخص میکند. فکر میکنم پرتغال شانس بيشتری برای صعود دارد. آنگولا بايد در ديدار نخست برابر پرتغال بازی کند. فکر میکنم اگر پرتغال آنگولا را پنج بر يک يا چهار بر يک شکست دهد مطمئن هستم که در ديدار دوم هم پيروز خواهند شد. بياييد آنگولا را فراموش کنيم و به ايران و مکزيک در بازی نخست فکر کنيم. اين ديدار برای هر دو تيم بسيار مهم است. اگر به نتيجه مساوی برسند اين موضوع مهم خواهد بود که پرتغال برابر ايرانیها و مکزيکیها به چه نتيجهای دست يابد. احساس میکنم که ايران در جايگاه دوم خواهد ايستاد. پرتغال اول میشود. مکزيک و آنگولا به ترتيب سوم و چهارم میشوند.»
پس از بررسی وضعيت پرتغال پيش از حضور در جام هجدهم، مهرداد مسعودی معتقد است که گروه چهارم تنها گروهی است که تمام تيمهای حاضر در آن شانس برابر برای راه يابی به مرحلهی بعد دارند.
تاپيا دربارهی آخرين وضعيت تيم ملی مکزيک بيش از حضور در جام جهانی به ايسنا گفت: " هم اکنون ما در مکزيک، انتظار زيادی از تيم ملی داريم، اما مشکلاتی هم اطراف تيم وجود دارد، بحثهايی که با «لاولپه» و حامی مالی تيم ملی ايجاد شد، از اين نوع نمونههاست."
به نظر میرسد که کشمکشها در مکزيک با لاولپه به بالاترين حد رسيده است. چه اتفاقی در آنجا رخ داده است؟ پاسخ دبير ورزشی مطرح ترين روزنامهی پايتخت به اين پرسش، اين چنين است: " لاولپه با کوکاکولا در ارتباط است در حالی که اسپانسر پيراهن تيم پپسی کولا است. اين مساله موجب ايجاد مشکلاتی شد و اين مساله بسيار خنده دار است. هم اکنون لاولپه به اين دليل با مشکلاتی رو به رو است اما، شايد او به پول نياز داشته است. فکر میکنم که اين مسائل در زمان برگزاری جام جهانی متفاوت شود چرا که معتقدم همهی اعضای تيم ملی تنها فکر و ذکرشان را به جام جهانی متمرکز کرده اند."
از سويی ديگر اعلام ليست نهايی تيم ملی مکزيک و حضور دو غير مکزيکی در اين فهرست و همچنين حذف بازيکن محبوبی همچون بلانکو انتقادات فراوانی را برانگيخت.
مسعودی در اين باره معتقد است: " سرانجام اين سرمربی است که تصميم میگيرد که چه بازيکنی را انتخاب و چه بازيکنی را حذف کند، اين شرايط من را به ياد زمانی که اسکولاری سرمربی برزيل بود، میاندازد. برزيلیها خواستند که روماريو در جام جهانی بازی کند اما، اسکولاری با تصميم اش به او فرصت حضور در آن مسابقات را نداد ".
نبايد فراموش کرد که اسکولاری اهل برزيل است و اگر او روماريو را دعوت نکرد، حداقل بازيکنان خارجی را هم دعوت نکرد.
مسعودی در اين باره گفت: " او اين تصميم را در پرتغال گرفت. بازيکنی برزيلی الاصل (دکو) را به تيم فراخواند و همهی پرتغال برابر تصميم او جبهه گرفتند."
اما، تايپا معتقد است که لاولپه بايد بلانکو را به تيم ملی دعوت میکرد: " باور دارم که مکزيک به بلانکو احتياج داشت چرا که او تنها بازيکن مکزيکی است که میتواند در ديدارها تفاوتهايی را ايجادکند. دليل دعوت نشدن بلانکو را نمیفهمم و لاولپه هم هرگز دليلی برای اين تصميم خود نياورده است. مردم در مکزيک به بلانکو علاقه مندند. "
شما روزنامه نگاران در مکزيک غيبت بلانکو در جام کنفدراسيون و بعضی ديگر از مسابقات مکزيک با رهبری لاولپه را دليل دعوت نشدن او به تيم ملی برای حضور در جام جهانی عنوان کرده ايد.
تايپا گفت: " اين دليلی برای دعوت نشدن بلانکو به تيم ملی نيست. او پيشنيهی بسيار خوبی دارد و زمانی که لاولپه در آمريکا بود او در مکزيک يکی از بهترينها بود. فکر میکنم لاولپه اين تصميم را به دلايل شخصی گرفت و اين مساله فضای منفی را در اطراف تيم ملی به وجود آورد. پس از ديدار دوستانهی برابر ونزوئلا، متوجه نشدم که تيم چگونه بازی میکرد اما، تنها چيزی که فهميدم اين بودکه ما به بازيکنی با ويژگیهای بلانکو نياز داريم. همه چيز به چنين بازيکنانی بستگی دارد، شايد فرانکوی آرژانتينی الاصل بتواند اين چنين باشد اما، اطمينان دارم که مکزيک نمايش خوبی را از خود ارايه خواهد داد."
بازيکنان مکزيکی به علاقه مندی برای حضور در ليگ داخلی کشورشان زبانزد بوده اند و آنها در بيشتر مواقع از حضور در ليگهای خارجی به ويژه اروپايی سرباز میزنند.
نظر کارشناس ايرانی اين است: " مکزيک بازيکنان با تجربهای همچون خاردبورگتی و خوسه فونسکا و همچنين مدافع تيم قهرمان بارسلونا را در اختيار دارد، اما به طور کل بازيکنان مکزيکی به دليل اين واقعيت که پول خوبی در مکزيک دريافت میکنند علاقهای به حضور در ليگهای خارجی ندارند و بازيکنان حاضر در ليگهای خارجی هم زمانی که تيم ملی برای حضور در رقابتهايی مانند جام جهانی آماده میشود، به کشورشان باز میگردند.
تيم ملی ايران هم بازيکنانی داشته و دارد که عضو تيمهای از بوندس ليگا بودهاند و آنها از ورزشگاههای آلمانی و شهرهای آنجا و همچنين فرهگ و زبان آنجا شناخت خوبی دارند که اين مساله به سود ايران خواهد بود. شش سال پيش ايران و مکزيک در ديداری نزديک در سنفرانسيسکو به مصاف هم رفتند و اگرچه ايران از بازيکنان جوانی استفاده میکرد اما، نشان داد که توانايی رقابت با تيمهای نظير مکزيک را دارد، ايران و مکزيک فرهنگی مشابه در فوتبال دارند و هر دو در داخل و خارج از ميدان فشارهای زيادی را تحمل میکنند. در مکزيک انتخابات رياست جمهوری پيش روست که جام جهانی آن را تحت تاثير قرار داده است. نامزدهای انتخاباتی نمیدانند که آيا مردم علاقهای به حضور در انتخابات دارند يا خير ؟ اين همان تعصبی است که در ميان مردم ايران هم نسبت به تيم ملی فوتبال وجود دارد.
فکر میکنم که هر دو تيم با ديدگاههای فرهنگی پا به اين مسابقات بگذارند. مکزيک ليگ حرفهای اش را به خوبی تاسيس کرد و بازيکنانش حرفهای تر از بازيکنان تيم ملی ايران هستند."
تاپيا درباره فرهنگ فوتبال مکزيک به ايسنا گفت: " فکر میکنم که هواداران انتظارات زيادی از تيم ملی در جام جهانی دارند، اما، اين نوع از انتظار مبالغه انگيز است. به عنوان يک مکزيکی دوست دارم که تيم کشورم به مرحلهی دوم، نيمه نهايی يا ديدار نهايی صعودکند اما، من با واقعيتها زندگی میکنم. فکر میکنم تنها به دور دوم صعود میکنيم. ما فرهنگ فوتبال را داريم اما، فرهنگ پيروزی را خير. دوست دارم که در اين جام جهانی پيروز شويم و هر حريفی را شکست دهيم اما، بايد واقع بين بود."
بايد پذيرفت که در مکزيک جو خوبی نسبت به تيم ملی وجود ندارد.
تاپيا گفت: " من برای شما دليل میآورم. نخستين دليل آن است که آنها نمیخواهند از اشتباهات سرمربی تيم ملی متضرر شوند. به عقيدهی من در اين فرآيند لاولپه به عنوان سرمربی تعداد زيادی بازيکن برای انتخاب ليست نهايی دارد و تا به حال من توانسته ام استيل واقعی فوتبال مکزيک را در ليگ واقعی ببينم. آنها ( بازيکنان دعوت شده به تيم ملی مکزيک ) بهترين بازيکنان مکزيک هستند. هر چند که لاولپه از بلانکو چشم پوشی کرد و به جای او بازيکنی را انتخاب کرد که با او رابطه خويشاندی دارد. نمیتوانم بپذيرم که او تيم ملی را همراهی میکند. آخرين دليل مربوط به فضايی است که لاولپه ايجاد کرده است. او در بيشتر مواقع مخالف رسانههاست و هيچ گاه با رسانهها ارتباط خوبی نداشته و فکر میکنم که اين به بزرگترين مشکل ما در جام جهانی تبديل شود. او فشار زيادی را به تيم ملی وارد کرد. ما بازيکنانی کاملی همچون مارکز، فونسکا و بورگتی داريم که همگی آنها دارای تجربه بين المللی هستند. آنها میتوانند به تيم ملی خدمات بسياری را ارايه کنند اما، به نظر من مشکل، حضور لاولپه روی نيمکت است. "
مسعودی معتقد است که برانکو ايوانکوويچ هم چنين مشکلی دارد. اما، بايد پذيرفت که مشکل ايوانکوويچ با رسانههاست و نه بازيکنان.
مسعودی گفت: " در راه صعود ايران به جام جهانی برانکو با رسانهها مشکل داشت. آنچه که تاپيا گفت به خوبی متوجه میشوم اما، معتقدم که مشکل برانکو با رسانهها با اختلاف لاولپه با رسانهها اساسا دارای دلايلی متفاوت است. پرتغال نيز چنين مشکلی دارد چرا که اسکولاری هم پرتغالی نيست."
اما، پيشبينی تاپيا و مسعودی دربارهی بازی ايران و مکزيک و تيمهای صعود کننده از گروه چهارم
تاپيا در اين باره به ايسنا گفت: " فکرمیکنم ديدار ايران و مکزيک بسيار سخت باشد چرا که اين دو تيم شباهتهای فراوانی به هم دارند، میدانم که ايران بازيکنان بزرگی در بوندس ليگا داشته و شايد آنها بتوانند تفاوتهايی را ايجاد کنند. دوست دارم که مکزيک پيروز اين ديدار باشد. صحبتهای فراوانی در ارتباط با اين ديدار مطرح شده است.
اين مسائل محدوديتهای را برای بازيکنان يا هر تيمی ايجاد خواهد کرد. مشکل لاولپه و فشار هواداران و رسانهها اين فشار را بر روی تيم مکزيک بيشتر میکند، باور دارم که تيم پيروز اين ديدار شانس بسيار زيادی برای راهيابی به مرحلهی دوم دارد و بسياری از چشمها به اين ديدار دوخته شده است. نمیدانم چه اتفاقی میافتد اما، فکر میکنم که مکزيک تيم بهتری باشد ولی نتيجه را نمیتوانم پيشبينی کنم. فکر میکنم که ما نه تنها در برابر ايران و آنگولا مشکل خواهيم داشت بلکه در مقابل پرتغال که تيمی بسيار قدرتمند است نيز با مشکل رو به رو خواهيم شد."
کارشناس ايرانی اين کنفرانس بين المللی نيز با تاپيا هم عقيده است: " بدون ترديد پرتغال يکی از تيمهای صعود کننده از اين مرحله خواهد بود، چرا که آنها بازيکنان باتجربه و جوانی به ويژه کريستيانو رونالدو را دارند و چهرهی تيم دوم پس از ديدار ايران و مکزيک در ۱۱ ژوئن مشخص خواهد شد. پيروز اين ديدار حتی با اختلاف يک گل به پرتغال در مرحلهی يک هشتم اضافه خواهد شد. اگر اين ديدار مساوی شود، همه چيز به ديدارها برابر آنگولا و پرتغال بستگی دارد. اما، اگر بخواهم پيشبينی کنم بايد مکزيک را تيم صعود کننده از اين گروه بدانم چرا که واقعيت آن است که آنها در زمين بهتر سازماندهی شده اند. داشتن بازيکنانی با تجربه در بوندس ليگا میتواند موقعيت بهتری را در ايران ايجاد کند."
* سازماندهی و دل مشغولیهای ميزبان جام جهانی
بار ديگر جام جهانی به خاک اروپا بازگشت. اين بار آلمان که نظم و برنامهريزیاش در سراسر جهان زبانزد است ميزبان اين رقابتهاست.
مهرداد مسعودی اين چنين نظم آلمانیها را ستود:« دربارهی آمادگی و برنامهريزی آلمانیها ترديدی نداريم. آنها برای جشن بزرگ فوتبال آماده هستند. هواداران هم جو عالی در ورزشگاهها به وجود خواهند آورد.»
پيتر هايده، دبير سرويس ورزشی خبرگزاری آلمان حرفهای مسعودی را اين چنين کامل کرد:« با حرفهای مهرداد موافق هستم و فکر میکنم سازماندهی جام جهانی عالی خواهد بود. آلمانیها بسيار کارآمد هستند. فکر کنم کارآمد بودن واژهی بسيار مناسبی برای شرح آنچه در جام جهانی رخ میدهد، باشد.»
اما، در کنار نظم و برنامهريزی مشکلهای ديگری مانند اوباش و خطر نئونازیها همچنان سران برگزاری بزرگترين رويداد فوتبال جهان را در نگرانی نگه داشته است.
مهرداد دربارهی اين ديدگاه ايسنا گفت:« فکر میکنم اين مشکل تنها محدود به آلمان نيست و سراسر اروپا درگير آن است. البته در انگلستان و ايتاليا اين مشکل کمتر به چشم میآيد. اما، به هر حال به سراسر ورزشگاههای جهان سرايت کرده است. در اسپانيا مشکل نژادپرستی وجود دارد اما، خشونت يا آزار دادن بازيکنان ديده نمیشود. فکر میکنم آلمان بخشی از اروپا و جامعهی اين قاره است که با اين موضوع دست و پنجه نرم میکند. شش هفتهی پيش ايتاليا به طور رسمی اعلام کرد که برای حمله به ترکهای آلمان برنامهريزی میکند. ترکيه در جام جهانی نيست اما، همانطور که میدانيد دو ميليون ترک در آلمان زندگی میکنند. پس تنها اين آلمان نيست که بايد با اوباش مبارزه کند. هواداران هلند هم برای مشکل آفرينی به آلمان خواهند رفت. بدون ترديد چند انگليسی هم برای دردسر ساز شدن راهی کشور ميزبان میشوند. چندی است که صحبت از گروههای نئونازی هم شنيده میشود.»
عقيدهی هايده دربارهی اوباش و تروريستها هم جالب است:« فکر میکنم اگر به امکانات آلمان توجه کنيم همانطور که گفته شد اين کشور هم بخشی از اروپا است و اروپا سياستهای خودش را در بسياری از زمينهها تغيير داده است. هفتهی گذشته برای نشستی به آلمان رفتم و پس از آن ديدار پايانی جام يوفا را در آيندهوون تماشا کردم. در اين سفر قسمتهايی از آلمان را بازديد کردم. کميتهی برگزار کنندهی رقابتها با گروهی از هواداران که میکوشند مشکل بوجود آورند روبرو خواهد شد. سادهتر اين است به اين افراد اجازه داده نشود که به آلمان سفر کنند اما، اگر کسی بخواهد میتواند سفر کند و برای کسی دردسرساز شود.»
بليت فروشی يکی از مشکلاتی بود که به تازگی کميتهی برگزار کننده رقابتها با آن دست به گريبان شده بود و حتی با فيفا هم اختلاف پيدا کرد. مشکل چه بود؟
مسعودی به اين سوال ايسنا پاسخ داد:« بزرگترين مشکل اين بود که بيشتر بليتها به ميانگينی از تعداد هواداران نرسيد و درصد بسياری از اين نوع بليت فروشی پشتيبانی نکردهاند. در حالی که جام جهانی آلمان هواخواهان زيادی دارد. برای مردم لهستان سفر به گلزن کرشن ساده است. چرا که جامعه لهستانی بسياری در اين شهر زندگی میکنند. آنها شصت وهفت سال پيش به اين منطقه آمدند. لهستان بخش بزرگی از جامعهی اروپاست اما، بليتهای زيادی به آنها نرسيده است. پس مشکل بليت فروشی در اروپا بيشتر به چشم میآيد. البته در کره و ژاپن هم با چنين مشکلی روبرو بوديم. هواداران میپرسيدند که پس اين همه بليت چه شد؟! بعضی از ورزشگاهها صندلی خالی داشتند در حالی که بليتها فروخته شده بودند. اين مشکل دنبالهداری است و از اين حقيقت سرچشمه میگيرد که تنها چهل يا چهل و پنج درصد از بليتها برای هر بازی در اختيار مردم قرار میگيرد و ساير آنها به دلايل مختلفی به کسان ديگر اختصاص میيابد.»
هايده، نويسنده کتاب فوتبال آفريقا هم گفت:« به طور کامل با اين گفتهها موافق هستم. اما فکر میکنم بسياری از بليتها از طريق سايت رسمی فيفا فروخته شد که برای من فاجعه است. من خودم بيست ساعت در دو روز را برای گرفتن بليت صرف کردم. فکر میکنم بسياری از بليتها فروخته نشده است. به نظر من برای به دست آوردن بليت بايد ساعتها را صرف کرد. هر جای جهان شما میتوانيد ميليونها ميليون مردم را ببينيد که میخواهند بازیها را تماشا کنند.»
نمايندهی ايرانی کميتهی رسانههای فيفا در جام جهانی ادامه داد:« پيتر به طور کامل حق دارد. فکر میکنم برای نمونه اگر برزيل به ديدار نيمه نهايی يا پايانی جام جهانی برسد ششصد هزار بليت به فروش گذاشته خواهد شد. چه کسی فکر میکندکه بليتها تمام خواهد شد؟ اما از ظرفيت ورزشگاه تنها شصت تا هفتاد درصد به اين هواداران اختصاص داده خواهد شد. پس روشن است که تعداد بسياری از مردم نااميد خواهند شد. چرا که فيفا بايد حاميان مالی، فدراسيونها، مردم آلمان و هواداران فوتبال از ساير کشورها مانند استراليا را هم راضی کند. فکر نمیکنم که راه حلی برای اين مشکل وجود داشته باشد چرا که تقاضا بسيار بيشتر از عرضهی بليتهاست.»
جنجال و تبانی در ايتاليا فوتبال جهان را شوکه کرد، اکنون اين بيم وجود دارد که هر بازی در هر جای جهان با نفوذ بنگاههای شرطبندی نتيجهاش تغييرکند. آيا جام جهانی از اين خطر در امان خواهد بود؟
دبير سرويس dpa به ايسنا گفت:« فکر میکنم که ما در جام جهانی چنين مشکلی نخواهيم داشت. آلمان مشکلات بسياری دارد و بايد اکنون به اين مشکلات توجه کند. مردم و بازيکنان جام جهانی را دوست دارند. آنها ستارههای برجستهای هستند که ميليونها يورو در هر سال درآمد دارند. اما فکر نمیکنم در آلمان مشکل تبانی وجود داشته باشد.»
مسعودی هم گفت:« بحران شرطبندی از آسيای جنوب شرقی و شرق اروپا سرچشمه میگيرد. اين بنگاهها میکوشند تا نتايج بازیها در سراسر اروپا را تغيير دهند اما، ترديد دارم که اين مشکل به جام جهانی برسد. فکر میکنم تيمهايی مانند آنگولا تنها میخواهند برای کشورشان بازی کنند و اين موقعيت بسيار خوبی برای آنهاست که بدرخشند. جام جهانی با رقابتهای باشگاهی تفاوت دارد. تمام جهان اين بازیها را تماشا میکند. داوران هم پول بسيار خوبی برای قضاوت در اين رقابتها میگيرند. البته اگر کسی بخواهد که با بازيکنان يا داوران تماس بگيرد میتواند اين کار را انجام دهد. افزون بر اين فشار هواداران هم وجود دارد. به عنوان نمونه در ديدار پايانی ليگ قهرمانان اروپا داور برای اخراج بازيکن آرسنال و گرفتن ضربهی ايستگاهی انتقاد شديدی را تحمل کرد به طوری که به سرعت پس از بازی به اشتباهش اعتراف کرد. به نظر من اين مشکل تنها به ايتاليا محدود میشود. کشوری که يکی از شانسهای قهرمانی است و ممکن است اين مشکل شانس آنها را پايين بياورد.»
*ارزيابی گروه ميزبان
پيتر درآف هايده دربارهی گروه A مسابقات که آلمان، لهستان، اکوادور و کاستاريکا در آن قرار دارند به ايسنا گفت:« آلمان تيم بسيار خوبی دارد. فکر میکنم آنها برای بالا آمدن از اين گروه مشکلی نداشته باشند اما، در مرحلهی بالاتر ممکن است با انگلستان در گروه B روبرو شوند. به هر حال اگر به مرحلهی حذفی برسند به لطف تماشاگران خودی میتوانند به ادامهی راه اميدوار باشند.»
مسعودی هم شانس آلمان را برای صعود از گروه A بالا میداند:« آلمان میتواند به راحتی از اين گروه صعود کند اما، بازی پايانی گروه A و B در يک روز است. آلمان بايد ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت محلی به ميدان برود و انگلستان ۹ بعد از ظهر. آلمان میتواند با انگلستان يا سوئد و شايد هم پاراگوئه روبرو شود. بیترديد انگليسیها هم دوست ندارند که با ميزبان روبرو شوند. اگر آلمان به جمع شانزده تيم پايانی برسد تا نيمه نهايی پيش خواهد رفت. آنها «تيم تورنمنت» هستند و هر چه از رقابتها بگذرد بهتر میشوند. ممکن است که تجربهی کمی داشته باشند و مربی جوانی روی نيمکت آنها بنشيند اما، با توجه به امتياز ميزبانی میتوانند به هدفشان برسند. آيا آلمان به ديدار پايانی خواهد رسيد؟ شما هرگز نمیخواهيد که عليه آلمان شرط ببنديد! آنها بهترين رکوردها را در رقابتهای ملی دارند اما، کمبود تجربه ممکن است نااميدشان کند.»
** پيش بينیها
پيتر در آف هايده قهرمان، بهترين بازيکن، بهترين گلزن و بهترين بازيکن جوان رقابتها را اين چنين پيش بينی کرد:« برزيل - کاکا و رونالدينيو - رونالدو، بورگتی (البته مهاجم تيم ملی مکزيک شانس کمی دارد چرا که تيمش نمیتواند چندان در اين رقابتها بالا برود) و ميروسلاو کلوزه (او در بيست و پنج بازی بيست و چهار گل به ثمر رسانده است) - انگلستان و آلمان بازيکنان جوان بسيار خوبی دارند مانند رونی و پودولوسکی.»
اين هم پيش بينی مهرداد مسعودی است:« برزيل قهرمان جهان میشود. تنها تيمی که میتواند برابر آنها بايستد ايتالياست - رونالدينيو و رونالدو میتوانند بهترين بازيکنان اين رقابتها لقب بگيرند - لوکاتونی میتواند با گلهايش جام را از دست برزيلیها در بياورد - کريستيانو رونالدو با ۲۱ سال سن بیترديد میتواند بهترين بازيکن جوان اين رقابتها باشد.»
ميهمانان کنفرانس در يک نگاه:
* مهرداد مسعودی، تهيه کننده برنامهی تلويزيونی هفتگی فيفا است که در اين برنامه کارشناس و برنامهريز ارشد هم هست. از او مقالات بسياری در روزنامههای آمريکايی و کانادايی چاپ شده است.
*خوزه لوئيس تاپيا دبير روزنامهی ورزشی Record مکزيک دومين روزنامهی پرتيراژ اين کشور است. او رقابتهای بسيار مهمی مانند جام جهانی، گلدن کاپ، کوپا امريکا و المپيک را پوشش داده است.
*پيتر در آف هايده دبير سرويس ورزشی خبرگزاری آلمان dpa است. او که به فوتبال آفريقا علاقهی بسياری دارد کتاب و مقالههای بسياری را دربارهی فوتبال اين قاره منتشر کرده است که معروفترين آنها کتاب « سوت در دست کيست؟» است.
*الکساندر فرانکو روزنامهنگار پرتغالی روزنامهی ABola است. او مانند اوزهبيو اسطورهی فوتبال پرتغال در موزامبيک به دنيا آمده است.
انتهای پيام
تهيهی گزارش از خبرنگاران ايسنا؛ امير دهرهصبح و محسن ابوالحسنی