حرف های علی پروين:
توقعها بالاست، بعد از شکست سنگين مقابل مکزيک همه از پيروزی برابر پرتغال حرف میزنند و شکست آنگولا را حتمی میدانند.
البته اعتقاد داريم اگر برانکو قدری شجاعتر عمل میکرد و در تعويضهايش دقيق و هوشيارتر بود، شايد میتوانستيم برابر مکزيک نبازيم. طی چند روز اخير همه کارشناسان اهل فن نظرات فراوانی درخصوص چگونگی تاکتيک تيمی برابر پرتغال به زبان آوردهاند. بهطور حتم حرفهای علی پروين مرد شماره يک پرسپوليس که زمانی رهبری تيمملی فوتبال کشورمان را نيز برعهده داشت بسيار شنيدنی است.
پروين ابتدا بهانه آورد و به اطرافيانش گفت بگو پروين مشغول تماشای بازی خودش با هلند در جامجهانی ۱۹۷۸ آرژانتين است. شبکه سوم دقايقی از آن بازی را به نمايش گذاشته بود، اما بههرحال به سئوالات ما پاسخ داد.
علیآقا نظر شما درخصوص شکست ايران برابر مکزيک چيست؟
به عقيده من اين بازی را بيش از حد بزرگ کردند توقع مردم را بيش از پيش بالا بردن اشتباه محض است. شما يقين بدانيد اينطور هم که میگويند نيست، پرتغال به مراتب قویتر و سختتر از مکزيک است. گاهی اعتماد به نفس زياد هم "سم" است. تيتر روزنامه شما را میخواندم که ملیپوشان گفته بودند "پرتغال را شکست میدهيم" البته داشتن اين روحيه خوب است اما بايد با واقعيتها درست برخورد کنيم شما ببينيد تيم مکزيک ۲۰ دقيقه فوتبال کرد و ۲ گل پياپی زد
يعنی شما معتقديد در نيمه اول تيم ما خوب نبود؟
چرا اتفاقاً تيم ما در نيمه اول خيلی خوب فوتبال کرد اما بچهها عجول بودند بعد از آن ۲۰ دقيقه ابتدايی که ۲ موقعيت خوب را خلق کردند، تمام انرژی خود را هدر دادند. به جای ۴۵ دقيقه ۶۰ دقيقه دويدند و همين عامل سبب شد، نيمه دوم کم بياورند. در حالی که بايد انرژی بچهها تقسيم میشد.
فکر نمیکنيد برانکو بايد در آن دقايق تعويض میکرد و اگر چنين میشد ممکن بود ما شکست نخوريم؟
ببينيد اينطوری هم نيست که شما میگوييد فوتبال پيچيدگیهای خاص خودش را دارد. من معتقدم که فاصله زيادی ميان فوتبال ما با مکزيک و پرتغال وجود دارد و ما بايد آنقدر زحمت بکشيم و سالها با برنامهريزی و امکانات بسيار قوی تلاش کنيم تا فاصله خود را با آنها کم کنيم
اين روزها از دايی انتقادات شديدی میشود شما با منتقدين موافقيد يا اينکه مخالف؟
من مخالف صد در صد منتقدان هستم، دايی بيچاره اينقدر که انتقاد میکنند گناهکار نيست که همه کاسه کوزهها را سر او بشکنيم. همه بازيکنان تيم در ميدان مسابقه راه رفتند، دايی هم مثل يکی از آنها، اينطور نبود که بقيه بچهها عالی و خوب باشند و فقط دايی بد باشد. اتفاقاً او در کارهای دفاعی هم شرکت میکرد، دايی استحقاق اين همه کم لطفی را ندارد، فکر میکنم به اين بچه ظلم شد.
نظرتان راجع به پرتغال چيست؟
پرتغال تيمی بزرگ و قویتر از مکزيک است بايد با حساب و کتاب مقابل آنها بازی کنيم و هوشيار باشيم تا از آن امتياز بگيريم
نسخه شما برای تيمملی در اين بازی چيست؟
حسن بزرگ تيمهای بزرگ توان فيزيکی و قدرتبدنی بالای آنهاست، شما نگاه کنيد ببينيد بازيکنان تيمهای مدعی چقدر میدوند به نظر من ما بايد با يک مهاجم مقابل پرتغال به ميدان برويم و در عوض تمام فضای بازی را با پرسکردن از آنها بگيريم و سعی کنيم گل نخوريم چون آنها برای شکستدادن ما میآيند و اگر ما بتوانيم مانع از به ثمررسيدن گل آنها شويم میتوانيم رفته رفته حاکم بازی شويم
در مورد آنگولا چه نظری داريد؟
فکر میکنم برای ما آنگولا سختتر از مکزيک و پرتغال است چون همه فکر میکنند ما به آنها ۴ گل میزنيم و همين مسئله برای ما دردسر درست میکند
پروين طرفدار چه تيمی است؟
من طرفدار پروپا قرص برزيل هستم و فکر میکنم آنها قهرمان جهان شوند در کنار آنها آرژانتين هم قوی است و شانس دارد.
کی به آلمان میروی؟
احتمالاً ۱۰ روز آخر میروم تا فينال را از نزديک ببينم
***
حرف های ناصر حجازی:
ناصر حجازی در تلويزيون به عنوان کارشناس بازی ايران و مکزيک، به خوبی اين مسابقه را مورد نقد و بررسی قرار داد و با اشاره به نقاط ضعف تيمملی، برانکو را يکی از مقصران شکست تلخ اولين بازی ايران در جام ۲۰۰۶ آلمان معرفی کرد.
در اين زمينه با ناصر حجازی اين چهره مردمی و دوستداشتنی صحبت کرديم که در زير میخوانيد:
ناصرخان! از ابراهيم ميرزاپور شروع کنيم. عملکردش را چگونه ارزيابی میکنيد؟
فکر کنم تعداد بازيهای ميرزاپور به من و عابدزاده رسيد اما متأسفانه هنوز اشتباهات روز اول را مرتکب میشود و در اين ۵ ساله پيشرفت خيلی کمی داشته است و در اين خصوص بايد از مربيان تيم انتقاد کرد، نه صرفاً ميرزاپور، چون خود ابراهيم دوست دارد پيشرفت کند ولی مربيانش نتوانستهاند او را به سطح استاندارد برسانند. بگوويچ و سجادی در اين ۵ سال هنوز نتوانستهاند نکات اوليهای مثل شوت زدن، جايگيری، نحوه خروج، زاويهبندی يا حتی چيدمان مدافعان به هنگام ارسال ضربات ايستگاهی و کرنر را به ميرزاپور ياد بدهند. در صحنه گل اول مکزيک، دروازهبان تيمملی بايد دو بازيکن کوتاهقامت را مأمور مراقبت از ديرک اول و دوم میکرد اما چنين نشد و مهاجم مکزيک مثل آب خوردن دروازه ما را فروريخت.
در صحنه گل دوم، رحمان رضايی هم اشتباه بدی انجام داد. چرا؟
اول اين که حسين کعبی همباشگاهی و دوست ابراهيم است و از ضعف او خبر دارد و نبايد به او پاس رو به عقب میداد. در ثانی وقتی ميرزاپور توپ را گرفت، يا بايد به اوت میزد يا کرنر، چون به قول معروف مارگزيده از ريسمان سياه و سفيد میترسد و ايشان دقايقی پيش از اين اشتباه، يک بار ديگر توپ را جلوی بازيکنان مکزيک انداخت که توسط نصرتی دفع شد. در ادامه توپ به رحمان رسيد و او از هولش توپ را بد استپ کرد و مکزيکیها با دو پاس به ميرزاپور رسيدند و اين دروازهبان هم از هولش به زمين خورد و واکنش خوبی نشان نداد.
ضعف جناح چپ تيمملی مشهود بود و گل سوم مکزيک بر همين مبنا طراحی شد و به ثمر رسيد.
البته نمیخواهم از کسی اسم ببرم ولی داشتيم بازيکنانی که به درد اين جناح بخورند اما مورد استفاده قرار نگرفتند. در نيمه اول اکثر حملات مکزيک از جناح چپ ايران صورت میگرفت و اگر مربی ما عاقل بود و فوتبال را به خوبی میفهميد، بايد متوجه اين موضوع میشد و درصدد ترميم اين نقطه برمیآمد اما متأسفانه برانکو روی نيمکت "کپ" کرده بود. بگذريم از اين که بازيکن ۱۶۳ سانتيمتری اين تيم در حضور مدافعان و سنگربان بلندقامت ما به هوا پريد و با يک ضربه سر دروازه ايران را گشود.
چه عاملی باعث شد نيمه اول رؤيايی تيم ايران، در نيمه دوم کام همه را تلخ کند.
بازی ژاپن و استراليا را ديدی؟ گاس هيدينک سه تعويض انجام داد و همين نفرات تعويضی مسبب به ثمر رسيدن سه گل شدند و بازی باخته را به يک پيروزی پرگل تبديل کردند. مربی روی نيمکت چوب خشک نيست و بهخصوص در نيمه دوم که نيمه مربيان نام دارد، بايد با تفکرات خود و ايجاد تغييرات تاکتيکی، روند تيمش را رو به بهتر شدن پيش ببرد. مربی مکزيک با آناليز نيمه اول توانست تيمش را برای نيمه دوم با تحولی بزرگ و مفيد به ميدان بفرستد اما مربيان ما...!
بحث روز کارشناسان تعويض علی دايی بود، به نظر شما دايی بايد تعويض میشد؟
ببينيد، علی دايی شاگرد خود من بود و دوستش دارم و افتخار میکنم يکی از شاگردانم به اين درجه رسيده و بهترين گلزن کشور شده است اما دل کندن از فوتبال خيلی سخت است. مرا در ۲۹سالگی از فوتبال کنار گذاشتند و هنوز حسرت آن روزها را میخورم ولی علی که ۳۷ سال سن دارد و به هر آنچه میخواسته رسيده بايد میفهميد با توجه به شرايط جسمانیاش و پست مهمی که دارد بايد کنار بکشد. مهاجمان دنيا خود يک پا هافبک و مدافع هم هستند و بايد آن جلو کلی تحرک و دوندگی داشته باشند و همانطور که گفتم شرايط سن دايی اين اجازه را به او نمیدهد تا مثل هاشميان جنگندگی کند، تکنيک کريمی را هم ندارد که حفظ توپ کند يا با حرکاتش به چشم بيايد. حريفان ما در جام جهانی قطر، مالديو، عمان، سريلانکا، گوام، بحرين و... نيستند که بروند تو لاک دفاعی و دايی فقط به فکر شوت زدن و سر زدن باشد بلکه بازيهای جامجهانی مملو از تحرک است و علی بايد میفهميد نمیتواند خواسته اهالی فوتبال را برآورده کند. به هر حال نظر خودش مهم است و به ما ارتباط چندانی ندارد و مردم به خاطر تيمملی انتقاد کردند و من به خاطر تيمملی و خودش که دارد خراب میشود و حيف است افتخاراتش و خاطرات خوبش را به خاطرهای بد و تلخ تبديل کند.
شما به تعويض علی کريمی اعتراضی داشتيد.
کريمی مثل گذشته سرحال نيست اما همينطوری هم در ايران بیرقيب است. ديديد که فردوسیپور در گزارشهايش میگفت مکزيکیها از کريمی میترسند، همگی او را میشناسند و رويش برنامهريزی کردهاند. همين که کريمی را بيرون کشيديم مدافعان مکزيک نفس راحت کشيدند و به هافبکها نزديک شدند. هافبکها با آسودگی بيشتر در کارهای هجومی شرکت کردند و فشار روی دروازه ايران بيشتر شد. به هر حال آنها از ترک علی کريمی که مبادا صاحب توپ شود و با يک حرکت انفجاری دروازهشان را فرو بريزد تا زمان حضور اين بازيکن در ميدان آزادی عمل و آزادی فکری زيادی نداشتند.
بهترين بازيکن تيمملی در اين بازی چه کسی بود؟
تيموريان، رحمان و مهدویکيا در نيمه اول خوب بودند اما در نيمه دوم همه بچهها افت کردند و تيموريان و مهدویکيا نيز شامل اين قضيه تأسف برانگيز شدند.
بازی با پرتغال را چطور میبينيد؟
اگر مثل بازی با مکزيک که در نيمه اول برزيل بوديم و در نيمه دوم مالديو! که به هيچ کجا نمیرسيم ولی در صورتی که همانند نيمه اول در وقت دوم بازی هم شجاع، هجومی، پرتحرک و کم اشتباه باشيم شکست پرتغال دور از دسترس نيست.
به نظر شما در اين برهه، يعنی قبل از بازی ايران و پرتغال، تغيير سرمربی چقدر به نفع يا ضرر تيمملی است؟
هر کسی را هم بگذارند بالای سر تيمملی بدتر از برانکو نتيجه نمیگيرد. اگر يک مربی بزرگ و خوب داخلی که مورد احترام بازيکنان باشد روی کار برود خيلی بهتر از برانکو نتيجه میگيرد. يک مربی که خودش ملیپوش بزرگی بوده باشد و مثلاً کريمی و دايی نتوانند برايش شاخ شوند و جرأت کنار گذاشتن ۲-۳ عضو نامفيد و مضرر را داشته باشد.
از جمع مربيانی که به آلمان رفتهاند کدامشان چنين خصوصياتی دارند؟
نمیدانم، من که تصميم گيرنده نيستم.
مثلاً امير قلعهنوعی که در آلمان هم هست، میتواند؟
میتواند، چی؟
مربی تيمملی شود؟
(خنده بسيار بلند) داشتيم جدی صحبت میکرديم، سئوالات را ادامه بده.
چقدر اميدواريد تيمملی به مرحله دوم صعود کند؟
اميد که هست و بايد باشد ولی به شرط اينکه همه چيز درست و روی منطق جلو برود.
شما چرا به آلمان نرفتی؟
من از ۱۸ سالگی به تمام کشورهای دنيا رفتهام و عقده مسافرت خارجی ندارم که تا يک بليت دستم دادند هول مسافرت بگيرم! دادکان دعوتم کرد اما گفتم اگر در هتل محل اقامت تيمملی اسکان میيابم که به جامجهانی میآيم اما اگر فکر کردهايد مثل برخیها حاضرم با بوقچیها و ديگران به صورت فلهای در يک هتل ديگر بروم در اشتباه هستيد، من ناصر حجازی هستم و در شأن خودم نمیبينم به هر کجا بروم و دست به هر کاری بزنم. متأسفانه خود ما پيشکسوتان ارزش و اعتبارمان را زير سئوال میبريم چون برای يک مسافرت يا کمی پول يا يک موقعيت کوچک زير بار هر کاری میرويم.