دوشنبه 29 خرداد 1385

فوتبال ما عين سياست ما و ‌سياست ما برآمده از فرهنگ و تاريخ ماست، سعيد سلطانپور

بعد از پيروز شدن تيم ها، ‌طرفداران آن تيم در محله ای که مرز تجمع آن مليت در تورنتو است به جشن و پايکوبی می پردازند. اين کار بااينکه هزينه زيادی برا ی پليس و شهرداری دارد ولی اين سنت جا افتاده است. اهالی محل هم به ااين شيوه عادت کرده اند ورانندگان هم ترافيک را عمموما تحمل ميکنند .
و اين پديده زيبائی است که تنها د ريک دموکراسی که حق اقليتها در ان برسميت شناخته شده باشد امکان تجلی پيدا ميکند.
پديده به خيابان ريختن توسط هواداران تيم های ورزشی و اشغال موقت خيابانها که عمدتا با حضور دوستانه و يا غير ملموس پليس همراه است از نظر روانشانسی اجتماعی به مردم و جوانان فرصتی ميدهد که قدرت خودشان رادر خيابان ابراز کنند .و انرژی ها به مسالمت آميزترين شيوه خرج شود.

فوتبال ما عين سياست ما و ‌سياست ما برآمده از فرهنگ و تاريخ ماست، سعيد سلطانپور

[email protected]

مقدمه
تيم فوتبال ايران از رسيدن به دور بعدی جام جهانی حذف شد . براستی تيم ما سزاوار نتيجه بهتری بود ؟ يا به نوعب دچار بزر گ نمائی قدرت واقعی مان و توهم و غرو رکاذب هستيم که ريشه در فرهنگ و نگرش تاريخی ما دارد . اين بازی ها بهانه ای شد که ايرانيان در سراسر دنيا ساعاتی را با دوستان و خانواده دور هم باشند و صرفنظر از هيجانات و احساس شکست لحظات خوبی را باهم باشند . مخصوصا نسل دوم فعالانه دراين مراسم ها شرکت کردند و با شکست تيم گريه کردند در حاليکه بعضی ها سالهاست که ايران را نديده اند.

مطالبات ما د رهمه زمينه ها زياد است بدون اينکه تلاش مستمر ی برای رسيدن به ان هدف انجام داده باشيم. ما يادمان رفته که تا اين تيم به جام جهانی برسد چه سختی های به ملت وارد آمد . يادما ن رفته که تيم به اين دليل بالا امد زيرا تعداد تيمهای شرکت کنند ه از آسيا افزايش پيدا کرد ه بود و ايران در آخرين مرحله به جام راه يافت .
از سوی ديگر نبايد از نظر دور داشت که تيم زير شديدترين فشارهای سياسی بود (‌بدليل اظهارات بحران سا زانه احمدی نژاد که حتی به طرح حذف ايران از مسابقات انجاميد ) ولی به لغو مسابقات تدارکاتی بدليل فشار اسرائيل انجاميد . سطح توقع غير واقعی مردم ايران از تيم فوتبال که هر نوع حضور جهانی را يک فرصت برای نشان دادن تفاوت بين حکو مت و مردم می بينند. به اين فشار افزوده بود.

انتخاب يک مربی محا فظه کار که برای کسب مساوی به زمين مکزيک و پرتقال وارد شده بود و شجاعت لازم را نداشت ، يک دليل عمده ای ديگر ی برای اين شکست ها بود . در مقايسه با تيم کره جنوبی ،‌ژاپن که حريفان پرقدرتی داشتند.

مايکل ايسن بهترين مهاجم غنا که برای چلسی بازی ميکند بعد از شکست چک گفت ما هرگز قبل از مسابقه از تيم حريف نهراسيديم . در حالی که تيم ايران در بازی پرتقال بغير از يکی دو بازيکن مانند حسين کعبی که با اصول و البته با تعصب بازی کردند ،‌از نطر روحی برای پيروزی آماده نشده بودند .


سياست و فوتبال

فوتبال در سالهای اخير به يک موقعيتی رسيده است که سياستمداران در سراسر جهان خودشان را با ان منطبق
ميکنند. ستارگان فوتبال از سياستمداران محبوبتر و مشهور تر هستند. ملکه انگليس لقب “‌سر “ به ديويد بکهام می دهد. در فرانسه يک يچه مهاجر الجزايری ( زيدان ) قهرمان ملی ميشود . در بنگلادش امتحانات دانشگاهها به دليل همزمانی با جام دو هفته به تا خير می افتد. د رکنگو در جريان جنگ داخلی در فينال مسابفات آفريقا دو طرف ۴۸ ساعت آتش بس می دهند تا همه بتوانند اين مسابقه را تماشا کنند.

بعضی از باشگاهای اروپا بودجه شان از تمامی ورزش قاره آفريقا زيادتر است. . ترکيب پول و سياست و مردم پديده فوتبال را يک پديده پيچيده ای می کند .

جمهوری اسلامی هم چند سالی است که متوجه قدرت فوتبال شده است و سياست مخالفت خود را تبديل به سياست کنترل آن و استفاده ابزاری از ان کرده است. زيرا پيروزی های تيم ملی ميتواند به خيابان ريختن مردم را به دنبال داشته باشد .يک برخورد اشتباه امنيتی با مسئله مردم ميتواند بهيک بحران جدی برای رژيم منتهی شود. تجربه تجربه کنترل فوتبال در روزهای مهم و برخودرهای آبی و سرخ پوشان کمک زيادی به رژيم برای مهار کردن تظاهرات عمومی تر مانند جريانات دانشگاه ها داشته است. در اين راستاست که مانند زمان شاه دست اندرکاران نظامی مانند به سرپرستی تيمهای پايتخت مانند پرسپوليس منصوب می شوند . پشت پرده مشکلات مديريتی و جنگ قدرت در اداره اين تيمها که به منبع درامد ميليونی تبديل شده است بر کسی پوشيده نيست.
انتخاب برانکويچ خود نشانی از درگير ی های پشت پرده قدرت بر سر نفوذ بر تيم دارد که به داخل رختکن تيم ملی هم نفوذ کرده است.و به دسته بندی تيم منجر شده است . علی کريمی رهبری جوانترها در مقابل علی دائی .


انتخاب مربی از اروپا شرقی

به گفته کارشناسان فوتبال نظير مانوک خدابخشيان ،‌مربيان اروپای شرقی تنها از نظر تکنيکی قوی هستند ولی از نظر برنامه سازی بلند مدت عاجز هستند. دليل نماندن هيچ مربی خارجی اروپای غربی د رايران اين است که آنها اجازه نمی دهند کسی در انتخاب تيم تصميم بگيرد ولی بر عکس مربيان بلوک شرق مربيان حرف شنوائی هستند که د رسمت و سوی حرکت تيم و انتخاب بازيکنان از بالائی ها حرف شنوائی دارند . حضور هيئت ۱۵۰ نفره همراه تيم در آلمان می تواند نشان از اعمال نفوذ در انتخاب تيم در باشد و هم حکايت از بی نظمی سيستم ورزشی ما دارد . اعزام علی آبادی رئيس سازمان تربيت بدنی از طرف احمدی نژاد نمونه ا ی ديگرا زاين اعمال نظر هاست. رئيس فدراسيون در اين چند ماه هر کس نظری در مورد برانکو و يا تيم داد وی را خائن خواند.


علی دائی شاگرد چه سيستمی است ؟

اينکه علی دائی از حمايت مجتبی خا منه ای بر خوردار است شايعاتی است که اين روزها بشدت فعال شده است و از انجا که ما ملتی هستيم که دران شايعه سريعتر از خبرگزاری رسمی دولتی عمل ميکند لذا انرا نبايد جدی گرفت و بايد منتظر واقعيت بود .

براستی چرا علی دائی بايد استعفا بدهد ؟وی شاگرد علی پروين بود، مگر علی پروين تا سالها همچنان درتيم ملی و پرسپوليس کاپيتان نبود و مگر همچنان بر پرسپوليس حکومت نمی کند. نمی شود خدمات پروين را به فوتبال ايران ناديده گرفت ولی وی دانش مربی گری ندارد و حاضر هم نيست که در کلاس ان شرکت کند . شيوه هميشگی پروين در پرسپوليس در ۳۰ سال گذشته حمله از گوشهای تيم و سانتر روی دروازه برای سرزدن توسط يکبازيکن قد بلند مانند باقری ،‌دائی است .
.
در عرصه سياسی ايا کسی از رهبران سياسی کشور در ۱۰۰ سال اخير استعفا کرده است که ا لگوئی باشد برای ساير رهبران عرصه ها ی اجتماعی ما مانند عرصه ورزشی. بد ينست رهبران اپوزيسيون را هم در اين ميان اضافه کنم که همچنان عليرغم شکستها ی مختلف و حذف شدن در عرصه مقدماتی مبارزات مردم برای دمکراسی هم چنان به عنوان رهبر و يا کادر مرکزی فعال هستند .
از سوی ديگر در کدام عرصه اجتماعی و سياسی ما جوانگرائی داشيه ايم که توقع داريم د ر ورزش و فوتبال هم ميدان را به جوانان بدهيم.
وقتی که ارکان اجتماعی و سياسی با برنامه و منظمی نداريم ورزش با انسجام و فوتبال مرتبی هم داشته باشيم. وقتی رئيس سازمان تربيت بدنی )( علی آبادی )‌و محمد دادکان رئيس فدراسيون فوتبال ) باهم قهر هستند ايا نتايج بهتری را بايد انتظار داشت.


راه انحصاری به تيم ملی

اصولا راه انحصاری تيم ملی از پرسپوليس و استقلال می گذشته است و ميگذرد .اين دو تيم که استخوان بندی اصلی تيم فوتبال ايران هستند عملا بدليل سيستم محدود اجازه رشد به ديگر تيم های کوچک شهرستانی و رشد بازيکنان شهرستانی نمی دهد . تضعيف اين دو تيم نيست که به رشد فوتبال کمک ميکند بلکه تقويت ديگر تيم هاست که اين ورزش را رشد می دهد. به اين دليل جوانان برای رسيدن به تيم ملی بايستی قبلا به تيم های اصلی تهران جذب شوند که برا ی اين کار علاوه بر کارائی بايد حرف شنوئی هم داشته باشند .
اين رسم پروين است که بزرگترين بازيکنان را به پرسپوليس می اورد و انانرا روی نيمکت ذخيره مينشاند . هر کس با پروين در مسئله فوتبال مخالفت کند عملا ذخيره ميشود. به عنوان نمونه علت حذف خدادادعزيزی از تيم ملی انتقاد های علنی وی از برانکو و سيستم مديريتی فوتبال بود .


پايان سواستفاده از باورهای مذهبی؟

يکی از نتايج شکست تيم فوتبال بی بنيانی اراده ماوراالطبيعه در نتيجه بازی و پايانی بر سو استفاده از
باورهای مذهبی مردم باشد .
داودی رئيس فدرراسوين فوتبا ل در دهه ۶۰ در بعد از بازی ايران و کره جنوبی که “عابد زاده “توانست گهای زيادی را حفظ کند د رمصاحبه ای گفت که امام زمان از دروازه ايران دفاع می کرد.
حداد عادل“ رئيس مجلس می گويد “ بازيکنان را به حج اعزام ميکنيم .“
احمد ی نژاد در درديدار با فوتباليستها گفت “‌بازيکنان با الگو قرار دادن حضرت محمد ( ص) و خمينی و توجه به سيره انان ميتوانند به موفقيتهای بزرگی دست يايند. (۱۳ خرداد )
اينگونه مثال آوردن ها و تداخل دين در حوزه تخصصی ورزش در حاليکه نه حضرت محمد (‌ص ) و نه خمينی هيچ کدام در ورزش صاحب نظر نبوده اند يک عمل غير اخلاقی است که بنوعی فريبکاری است . جمله مشهور خمنيی که “ من ورزشکار نيستم ولی ورزشکاران را دوست دارم “ دليل بر افسايد بودن احمدی نژاد دارد . سو استفاده از امام زمان و دامن زدن ب

اگر براستی دعا در مسائل مادی نقش داشت که تيم ايران بايستی قهرمان جام ميشد.
در حاليکه اکثر کشور های صاحب فوتبال مسيحی هستند از برزيل بدهکارترين کشور دنيا تا آلمان ثروتمند و طرفداران انها هم دعا ميکننند .. .

در ورزش صرفنظر از تعصبی که به کشورمان و منجمله تيم فوتبال ان داريم نبايد فراموش کنيم که حق پيروزی با کسی است که بهتر تمرين کرده باشد و اصول و قوانين بازی را رعايت کرده باشد . بازيهای تدارکاتی بيشتری انجام داده باشد و کار تيمی در ان سيستم جا افتاده باشد و رهبری شجاع و مطلعی داشته باشد . .
در فوتبال هم مانند سياست بايستی با دانش باآان ‌بر خورد کرد علاوه بر آمادگی تيم خودی بايد شرايط زمين وؤ‌‌آب و هوا و تماشاچی و نحوه عملکرد تيم حريف و سابقه انرا مطالعه کرد تا بتوان به نتيجه ای که می خواهيم برسيم . و اگر از لحظه ها استفاده نشود فرصت سوزی شده است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اينکه چند تن از بازيکنان ما در اروپا بازی ميکنند برا ی پيروز شدن و يا رشد تيم زيرا تيم غنا د رحدود ۲۳ بازيکن ان در۲۳ تيم مختلف در اروپا بازی می کنند ولی در تيم ملی غنا يک تيم واحد هستند. همينطور تيم ساحل عاج و انگولای مسيحی که ۵/۴ مييلون جمعبت دارد و در زمره فقيرترين کشورهاست و از يک جنگ داخلی ۲۷ ساله هم رنج برده است و همه هم بازيهای بسيار خوبی ارائه دادند. از سوی ديگر تکيه بر اينکه علی دائی که بزگترين گلزن دانيا ست در ضمن اينکه بايد از تلاشش قدردانی کرد ولی آيا گلهای برابر تاجيکتسان و پامستان برابر گلهای پله و مارادونا در برابر حريفان قدری مانند برزيل و آرژانتين و آلمان و انکليس است.


زيبائی و ويژگی بازيها در تورنتو و کانادا

اما در شهر تورنتو تنها مليتی که۴ تا پرچم داشت ايرانيان بودند. ما شاهد بر افراشته شدن پرچم های ايران با آرم شيرو خورشيد ، آرم جمهوری اسلامی و پرچم با نوشته “‌ايران “ وبدون هيچ نوشتهای بوديم که نشان از اختلاف عقيده سياسی دارد که می شود در بعضی مواضع ملی متحد بود بدون اينکه از اصولی پائين آمد. .
همه ۳۲ کشور شرکت کننده در آلمان پرچم هايشان را برروی ماشين ها و يا مغازه های يشان نصب کرده اند که اين ويژگی خاص کاناداست که زيبائی به جامعه چند مليتی می هد. امسال برا ی اولين بار تلويزيون کانادا تمامی فوتبالها را پخش مستقيم کرد. زيرا هاکی ورزش اصلی کاناداست ولی فوتبال اين کشور را هم تحت الشعاع قرار داده است .

کمک به رشد ورزش در ايران

بايد از تيم های ورزشی منجمله فوتبال حمايت کنيم . انها را تشويق کنيم و ا زآنها بخواهيم که بهترين بازی خودشان را بکنند . بايستی از بازيکنانی که تلاش کردند قدردانی کرد
اميدوارم که برانکو برای رشد فوتبال در بازی با آنگولا از تمامی بازيکنان جوان استفاده کند که تجربه جهانی بدست بياورند و آنان اين اين تجربه را به نسل جوان منتقل بدهند.

برای تحول د رتيم فوتبال بايد در تمامی زمنيه های سياسی ، ،‌اجتماعی و فرهنگی خود تحول ايجاد کينم و ان نيز ميسر نمی شود مگر با شناخت ،‌اگاهی و کاردسته جمعی زيرا نا برده رنج گنج ميسر نمی شود . راهی طولانی در پيش است. بدون حمايت مردمی امکان مردمی شدن و همکانی شدن آن نيست.

بدون وچود اتحاديه های مستقل ورزشکاران و نيز تلاش برای شرکت زنان در تمامی عرصه های ورزشی امکان ريشه ای شدن ورزش در ايران نيست . قدم اول می تواند تلاش برای ايجاد ورزشگاه های عمومی با شرک سازمانهای غير دولتی برای شهرهای کوچک و بزرگ برای گسترش ورزش باشد تا بتوانيم نسل جوان مان را که در خطر اعتياد قرار دارند ،‌کمک کنيم. که عقل سالم در دبن سالم است .

از شکست ها تجربه بگيريم. تا سال ۲۰۱۰ آفر يقای جنوبی زمان زيادی نيست. به آنيده مردم و جوانان ايران بينديشم.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/30599

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'فوتبال ما عين سياست ما و ‌سياست ما برآمده از فرهنگ و تاريخ ماست، سعيد سلطانپور' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016