روانشناسان میدانند كه فاصله نبوغ تا ديوانگى و فاصله انسانهاى خجالتى و خوددار تا بروز لحظات انفجارى بسيار اندك است. و اين گونه هم هست كه زيدان در ميان همه بزرگان فوتبال به تنهائى با دوازده كارت قرمز صدرنشين است.
جام جهانى به پايان رسيد، ملى پوشان ايتاليا با كسب عنوان قهرمانى امروز در ميان شادى و پايكوبى مردم در رم پايتخت اين كشور مورد استقبال قرار گرفتند. تيم ملى فرانسه دوم شد و تيم ملى آلمان، كشور ميزبان اين دوره از رقابتها با كسب عنوان سومى، قهرمان قلبهاى مردم خود شد.
اما آنها كه فينال را ديدند، هنوز مبهوت هستند كه زيدان را چه شد؟ بازى در وقت قانونى با تساوى يك بر يك به پايان رسيده است و پانزده دقيقه اول وقت اضافى نيز با همين نتيجه گذشت. در نيمه دوم وقت اضافى و در دقيقه يكصد و و دهم تراژدى بنام زيدان آغاز شد. موضوع از اين قرار بود كه در يك دوئل هوائى كه آنچنان هم مهم نبود، زيدان در مقابل «ماركو ماتراتزى» مغلوب شد. آنكه به مصاف ماتراتزى با قد يك متر و نود و چهار سانتى مترىاش میرود، میداند چه درانتظارش است. اين صحنه به اتمام رسيد و توپ بطرف زمين فرانسه رفت. زيدان و ماتراتزى چند جملهاى با هم تبادل كردند و آنگاه زيدان برگشت و با سر به سينه وى كوبيد و ماتراتزى نقش بر زمين شد. زيدان بخاطر اين حركت ناشايست ورزشى كارت قرمز دريافت كرد و از زمين اخراج گرديد.
اغلب در افسانه و اسطوره عناصرى تراژيك نهفته است. زين الدين زيدان فرزند خانواده فقير و مهاجر الجزايرى است كه در محلات حومه شهر مارسى بزرگ شده است. محلاتى كه بيكارى و فقر، دزدى و مواد مخدر در آن بيداد میكنند و نوجوانان در گوشه و كنار آن كار ديگرى ندارند بجز فوتبال خيابانى. شخصيت زيدان از همان آغاز به گونه ديگرى بود، خجالتى، آرام، با متانت و با شخصيت. اما در ميانه ميدان زيدان يك فيلسوف است، بازى را میخواند و تعبير میكند، تاكتيك و استراتژى تعيين میكند، پاسهايش همه معنى دارند. زيدان يك رهبر است. اين نابغه فوتبال، گام به گام همه عناوين ممكن در اين ورزش را تصاحب كرد: او به عنوان بهترين فوتباليست سال در اروپا انتخاب شد، سه بار بعنوان بهترين فوتباليست جهان انتخاب شد. قهرمانى اروپا را تصاحب كرد، قهرمان جهان شد، قهرمانى در چمپين ليگ و بالاخره بر كاپ جهانى بوسه زد.
«زى زو» و يا گربه سفيد، آنطور كه فرانسويان بر او نام نهادهاند، در ماه آوريل از تيم ملى كناره گيرى كرد، اما وضعيت فرانسه در ديدارهاى راهيابى به جام جهانى آنگونه وخيم بود كه بخاطر نجات تيم ملى دوباره پيراهن پر افتخار شماره ده را بر تن كرد و پا به ميدان گذاشت، با آمدن او نه تنها فرانسه به جام جهانى راه يافت، بلكه حتى بدور از انتظار همگان به مرحله فينال نيز رسيد. اما در سن سى و چهار سالگى، پس از يكصد و هشت حضور پر افتخار ملى در ميدان درست چند دقيقه مانده به پايان بازى ما شاهد اين لحظه انفجارى بوديم. روانشناسان میدانند كه فاصله نبوغ تا ديوانگى و فاصله انسانهاى خجالتى و خوددار تا بروز لحظات انفجارى بسيار اندك است. و اين گونه هم هست كه زيدان در ميان همه بزرگان فوتبال به تنهائى با دوازده كارت قرمز صدر نشين است.
اما در آن لحظه چه گفته شد كه زيدان اينگونه منفجر شد. بازار شايعات بسيار داغ است. خود زيدان هنوز سكوت پيشه كرده و تنها به نماينده واسط خود گفته است كه حرف بسيار جدى به من زده شده است. برخى میگويند كه ماتراتزى به وى گفته كه او يك تروريست الجزايرى است. خود ماتراتزى اين موضوع را تكذيب كرده و گفته است كه من حتى نمىدانم تروريست يعنى چه! اما شبكه تلويزيونى «گلوبو» از برزيل با نشان دادن فيلم اين ديدار به يك لب خوان به نقل از وى گفته است كه ماتراتزى دوبار به خواهر زيدان توهين كرده است. اما آنجا كه چشم ميلياردها انسان به اين ديدار دوخته شده است و قلب ميليونها فرانسوى براى كسب عنوان قهرمانى میتپد و ريختهگران میروند تا آخرين سمباده را بر تنديس جاوانه زيدان براى نصب در شانزه ليزه بزنند، اين سئوال پيش مىآيد كه آيا زيدان بايد اين حركت ناشايست ورزشى را انجام دهد؟ عليرغم خدشهاى كه بر اين تنديس وارد شد، زيدان بعنوان بهترين بازيكن اين رقابتها انتخاب و جايزه توپ طلائى را دريافت كرد و ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه در پذيرائى از او در كاخ اليزه گفت:«زين الدين زيدان عزيز، شما نابغه بزرگ فوتبال، انسانى فداكار و از خود گذشته هستيد و در قلبها جاى داريد، به همين خاطر هم فرانسه به شما عشق میورزد». زيدان، با ريش سه روزه، خجولانه لبخندى زد و در كنارى ايستاد.
محمود صالحى