اگر كمى به حافظه تان فشار بياوريد حتماً در دوران تحصيلى خود براى يك بار هم كه شده موضوع انشاى تاريخى «علم بهتر است يا ثروت» در دستور كارتان قرار گرفته تا در مورد آن قلم فرسايى كنيد. مورد يا موضوعى كه همه مجبور بوديم باجملات دهن پركن و خوش آب و رنگ در آن توضيح دهيم كه علم بهتر است چون اگر خداى ناكرده عقيده اى برعكس داشتيم، متهم به تنبلى، بى فرهنگى و علم گريزى مى شديم و احتمالاً به انشايمان هم نمره تك مى دادند و بنابراين همه نوشتيم «علم بهتر است». در حالى كه در اين دوره و زمانه اگر ثروت نداشته باشى جاده كسب علم تبديل به گردنه اى صعب العبور مى شود و تازه وقتى علم را كسب كردى بايد در اختيار ثروت و صاحبان آن قرار دهى تا به پاس تأمين مخارج زندگى ات به كمك آن بر ثروت خويش بيافزايد. از موضوع اصلى دور نيفتيم. اين روزها بحث خوب بودن يا نبودن حضور پر تعداد ايرانى ها در ليگ امارات كاملاً داغ است. عده اى اعتقاد دارند كه ليگ امارات خوب است و لژيونرهاى ايرانى شاغل در آنجا موظفند در نقش شاگرد مدرسه هاى سابق اين موضوع انشا را بپرورانند «آنجا همه چيز خوب است. فوتباليست ها از نظر مالى كاملاً تأمين مى شوند. تمام امكانات مورد نياز وجود دارد، برنامه هاى تمرينى درست و به موقع اجرا مى شود. بازيكنان خارجى سرشناس و مربيان مطرح جهانى در آنجا مشغول به كار هستند و خلاصه همه چيز حرفه اى است.» اگر بدون عينك ريزبين و نقادانه به اين قضيه نگاه كنيم، حرف هاى آنها كاملاً درست است. ظاهراً همه چيز سر جاى خودش قرار دارد ولى در نقطه مقابل بسيارى ديگر معتقدند كه به رغم تمام امكانات مناسب موجود در ليگ كشورهاى عربى و به خصوص امارات، آنجا محل پيشرفت نيست و فوتباليست هاى ايرانى به جز افزايش قابل توجه صفرهاى حساب هاى بانكى شان از لحاظ فنى بدون كوچك ترين ترقى و رشدى فقط عمر سپرى مى كنند. سردمدار اين گروه امير قلعه نويى است كه از حدود ۴ هفته پيش سكان هدايت تيم ملى را در دست گرفته است. امير در دوران بازيگرى چند سالى در ليگ قطر بازى كرده كه البته شرايط آن دوران يعنى اواسط دهه ۶۰ به طور كلى از هر نظر با الان متفاوت است. او در حال حاضر به دليل سرمربيگرى تيم ملى مجبور است با مجموعه اى از بازيكنان كه گروهى از آنها هم در ليگ امارات شاغل هستند كار كنند.
ليگ امارات جاى پيشرفت نيست. فقط پول آنجا خوب است. بازيكنان ايرانى آنجا خراب مى شوند و وقتى به تيم ملى مى آيند اصلاً از شرايط بدنى خوبى برخوردار نيستند.
وقتى فرصتى دست مى دهد كه نگاهى به بازيهاى ليگ امارات داشته باشيم، دليل اين مسأله را متوجه مى شويم. كندى بازى به نحو آزاردهنده اى روى اعصاب هر فوتبالدوستى پياده روى مى كند و با وجود حضور مربيان سرشناس، فقر تاكتيكى و تكنيكى را به وضوح مى توان ديد. به همين دليل است كه همواره سراغ تكنيكى ها و گلزنان ساير كشورها مى آيند تا خلأهاى ليگ خود را به كمك پول برطرف كنند. ستاره هاى ما هم وقتى مى بينند بدون فشار آنچنانى و به لطف فقط چند دريبل و گل مى توانند خود را در دل شيوخ جا كرده و فرياد «احسنت، احسنت» برايشان به آسمان مى رود، طبيعى است كه نيازى به تمرين و فشار بيشتر نمى بينند و در واقع در فوتبال تنبل آنجا ذوب مى شوند.
البته مدافعان ليگ امارات همچنان بر مفيد بودن ليگ اين كشور پافشارى مى كنند و معتقدند اين ليگ آنقدر خوب است كه طى همين ۲ سال اخير نفراتى چون على كريمى و جواد نكونام از آنجا به اروپا ترانسفر شده اند و ضمناً از غير ايرانى هم بوبكر سانوگو را مثال مى زنند كه به هامبورگ پيوسته است. نمى دانيم اين ادعا را باور كنيم يا نه چون معتقديم رفتن كريمى به بايرن و نكونام به اوساسونا بيشتر از مربوط بودن به ليگ امارات، به بازيهاى آنها در تيم ملى ايران ارتباط دارد ولى در نقض ادعاى اين گروه فقط يك سؤال را مطرح مى كنيم؛ اگر ليگ امارات واقعاً خوب و جاى پيشرفت است چرا حتى يك بازيكن اماراتى حتى به دسته دوم اتريش، آلمان و انگليس هم ترانسفر نشده است؟ نه آقايان لطفاً سنگ آنجا را به سينه نزنيد، در ليگ امارات فقط خوب پول مى دهند و ديگر هيچ!