در اين روزها شهر فرانكفورت مانند هر سال ميزبان برگزارى مسابقات بينالمللى تنيس Kia-Champions-Trophy است. در اين تورنومنت نمايشى در کنار تنيس باز پرسابقه ايرانى منصور بهرامى بزرگان سابق تنيس جهان چون John McEnroe و Goran Ivanisevic نيز حضور دارند. منصور بهرامى در گفتگويى با صداى آلمان از فعاليتهاى خود و تغيير و تحولات ورزش تنيس در طى دو دهه گذشته سخن گفته است.
مصاحبهگر: فريد اشرفيان
دويچهوله: آقاى بهرامى لطفا از کم و کيف تورنمنت Kia-Champions-Trophy امسال در فرانکفورت تعريف کنيد؟ شما بار اول نيست که اينجا آمدهايد!
منصور بهرامى: من از سال ۱۹۸۹ تا به امروز، يعنى ۱۷ـ ۱۶ سال است که دارم مى آيم اينجا به فرانکفورت براى مسابقه. همانطورى که مىدانيد بازيکنهاى خيلى صاحب نامى در اين مسابقات هستند، مثل مکنرو، ايوانيزويچ و موستر که تمام آنها قهرمانان اول دنيا بودند. منهم در اين بازيها و در قسمت دونفره مشغول هستم.
دويچهوله: شما، اگر نگاهى بکنيم به سابقه فعاليت خودتان در دنياى تنيس، مىشود گفت هم دورهى ايوان لندل هستيد و وقتى بوريس بکر شروع کرد، شما وسطهاى فعاليتتان در تنيس حرفهاى بوديد. شما در طى اين ۲۵ سال پيش به چه موفقيتهايى دست يافتيد و هدفتان در اين دوران چه بود؟
منصور بهرامى: ببينيد، هدف من هميشه اين بوده که بتوانم تنيس را به مردم بشناسانم و سعى کنم مردم را علاقمند به تنيس بکنم. فکر مىکنم تا حدى، تا آنجايى که مىتوانستم، به اندازهى خودم اين کار را انجام دادهام و همين الان هم باز مىگويم، من هيچ ادعايى ندارم که قهرمان بزرگى بودم يا قهرمان خوبى هستم، فقط من عاشق تنيس هستم و دوست دارم مردم را به اين ورزش علاقمندتر بکنم. هنوز هم، سالى ۳۵ تا ۴۰ هفته در نقاط مختلف کشورهاى دنيا مشغول هستم و بازى مىکنم... ولى از ۲۵ سال پيش کارهايى که کردهام، مثلا در ۶ مسابقه ATP قهرمان شدم که بيشتر در قسمتهاى دونفره بوده. در فرنچ اوپن من به فينال رسيدم، در مونت کارلو به فينال رسيدم، در اشتوتگارت به فينال رسيدم. اينها مسابقات مهمى بوده که من انجام دادهام و همانطور که مىدانيد الان بيشتر ديگر بازيهاى نمايشى مىکنم.
دويچهوله: شما صحبت از مردم کرديد. پل ارتباطى شما با مردم ايران و ورزش ايران چه بوده و چه هست الان؟
منصور بهرامى: راستش من تا همين ۱۰ سال پيش، باز در ۴۰ يا ۴۱سالگى براى تيم ملى ايران بازى کردم. از من خواستند بروم آنجا بازى بکنم. هميشه با دوستان ايرانى و با فاميل خودم هيچوقت رابطهام قطع نشده، تلفني... حتا هرسال مىروم که دوستان و فاميلام را ببينم و فکر مىکنم تا ۳ـ۲هفته ديگر برگردم به ايران. هر کمکى از من برآمده، انجام دادهام. گاهى اوقات خواستهاند، از طريق مستقيم يا غيرمستقيم به بازيکنها كمك كنم. چندتاشان سعى کردند بيايند فرانسه که يکى دوتاشان آمدند و منهم يکمقدار کمکشان کردم كه بتوانند بمانند و بازى كنند، که متاسفانه نتوانستند بمانند و برگشتند.
دويچهوله: از ديدگاه مربيگرى، آيا شما همکارى با فدراسيون تنيس ايران داريد يا از طرف فدراسيون تنيس ايران پيشنهادى به شما داده شده؟ در اين زمينه چه چيزى مىتوانيد بگوييد؟
منصور بهرامى: از طرف فدراسيون تنيس ايران چندين بار صحبت شده، ولى فقط صحبت بوده. حقيقتاش اين است که من سالى ۳۵ تا ۴۰ هفته در کشورهاى مختلف بازى مىکنم و کار اصلىام اين است. ولى اگر از طرف فدراسيون تنيس ايران کمکى از من بخواهند، با کمال ميل! حرفى ندارم. هميشه هم اين را بهشان گفتهام. ولى در ايران پيشکسوتهايى بهتر از من هم هست، دوستانى قديمى که بايد بهشان امکان داد. مىدانيد، شما هر کسى را بياوريد، بهترين مربى دنيا را هم بياوريد به ايران، ولى به او امکانى ندهيد که بتواند پيشرفت بکند، خب نمىتواند کارى بکند. بايد دستش باز باشد، بايد پول باشد و بايد بتوانند براى ورزش پول خرج بکنند. اما بازهم مىگوييم اگر از من کمکى بخواهند، با کمال ميل حرفى ندارم.
دويچهوله: شما هم در طى بيست سى سال گذشته فعال بوديد و تنيس امروزه را هم مىبينيد و همانطور که خودتان گفتيد مرتب از اين کشور به آن کشور سفر مىکنيد. ورزش تنيس در عرض اين ۲۰ يا ۳۰ سال از نظر فيزيکى، تکنيکى و از نظر تاکتيکى چه رشد و يا چه تغييرى کرده؟
منصور بهرامى: ببينيد، مثلا راکتها بکلى عوض شده. من مثلا وقتى شروع کردم با راکتهاى چوبى بازى مىکرديم، راکتها ۵۰۰ گرم وزنشان بود. امروز شما مىتوانيد با راکتهايى بازى کنيد که ۲۰۰ گرم باشند. ما آنموقعها... اصلا شما که بازى مىکرديد، انگار يک گرز دستتان گرفتيد و داريد مىرويد به زمين. يکى اينها بود، يکى هم توپها خيلى فرق کرده و چيز مهمتر از همه اينکه آنموقعها که ما بازى مى کرديم، جايزه پولى نبود در مسابقات. الان شما يک مسابقه بزرگ مثلا داشته باشيد، مىتوانيد تا ۵/۱ نيم ميليون دلار جايزه بگيريد. کسانيکه حتا راند اول مسابقه در دور اول حذف مىشوند، مثلا در خيلى از اين مسابقات ۱۰ تا ۱۲ هزار دلار جايزه مىگيرند. اينها خب خيلى مهم هست. جوانهاى امروز بيشتر مىخواهند به پول، به ثروت و به مقام اول و دومى برسند و پولدار بشوند. ولى مثلا پيشکسوتهاى من، قهرمانهايى که شايد سنشان از من بالاتر بود، کسانيکه تنيس را به اين چيزى که امروز هست رساندهاند، اينها وقتى شروع کردند پولى در بين نبود، اينها فقط براى عشق به ورزش شروع کردند. مثلا شما اگر فکر کنيد درست ۳۰يا ۳۵سال پيش، قهرمان فرنچ اوپن ۵۰۰ دلار جايزه میگرفت. امروز کسى که فرنچ اوپن را مىبرد ۱ميليون ۳۰۰هزار دلار جايزه مىگيرد. اين فرقش هست. تنيس هم خيلى فرق کرده و همانطور که گفتم بيشتر بخاطر جايزههاى پولى که هست، بازيکنها مجبورند قويتر و قويتر بشوند، وگرنه کسان ديگرى مىآيند جلو مىزنند. به همين دليل اينها مجبورند از نظر تمرينات... تمريناتى که امروز مىکنند خيلى سختتر از تمرينهايىست که ما مىکرديم. امروز تمام بازيکنها هرکدامشان يک مربى دارند، يک بدنساز دارند، يک فيزيوتراپيست دارند و همه با ۵ـ۴ نفر سفر مىکنند و از اين هفته به آن هفته به کشورهاى مختلف. ولى درگذشته اصلا چنين چيزى نبود.
دويچهوله: در دوران الان تنيس به نظر شما کاملترين ورزشکار تنيس امروزه چه کسى هست، از نظر فيزيکى، تکنيکی؟ مثلا آنموقع مىگفتند پيت سمپرس کاملترين بازيکن است و حالا مىگويند روجر فدرر بازيکن سوييسى کاملترين بازيکن است. چنين شخصى را شما از ديدگاه خودتان مىبينيد؟
منصور بهرامى: پيت سمپراس بدون شک يکى از بهترين بازيکنهاى تاريخ تنيس است، حداقل از نظر نتايجى که آورده و پيروزىهايى که بدست آورده. ولى هيچوقت کاملترين بازيکن نبوده، ولى روجر فدرر به نظر من و به نظر خيلىها که در کار تنيس هستند، کاملترين بازيکن تاريخ تنيس هست. براى اينکه او روى هر زمينى و در تمام نقاط زمين کارش خيلى خوب است و به نحوه احسن اجرا مىشود. هم مىتواند عقب زمين بازى کند و هم جلوى زمين، هم سرو او قوى ست، هم دم تور خوب كار میكند و هم از نظر فيزيکى خيلى قوى هست، مىتواند ۵ ساعت توى زمين بماند. ولى پيت سمپراس به محض اينکه بازى به ست چهارم مىرسيد، اصلا حالش بهم مىخورد. و اين چيزىست روجر فدرر ندارد.
دويچهوله: يک خانم ۱۹ سالهى ايرانى در فرانسه هست بنام خانم رضايى. ايشان ريشه ايرانى دارد، ولى هويت فرانسوى. نظرتان راجع به ايشان چه هست؟
منصور بهرامى: ارغوان رضايى در شهر سنت اتين بدنيا آمده، دختر خيلى خيلى خوبىست، ورزشکار خيلى خوبى هم هست و تنيساش هم به نظر من میتواند بزودى جزو ده نفر اول دنيا بشود و اميدوارم که به اين هدف برسد. ايشان هم مادرش و هم پدرش ايرانىست، بازىاش واقعا حرف ندارد، ولى هنوز خيلى راه پيشرفت دارد، خيلى بيشتر مىتواند ياد بگيرد. يکى دوسال بيشتر، فکر مىکنم، تجربه کسب بکند تا برسد به بالاترين مقامها. ولى در ايران ما بازيکنى نداريم که بتواند به سطح جهانى برسد.