خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشی - فوتبال
تيم المپيک ايران پس از ۳۲ سال، يک بار ديگر بختش را برای حضور در بزرگترين رويداد ورزشی جهان آماده میکند، بیترديد اميدهای ايرانی برای رسيدن به المپيک پکن راه دشواری پيش رو دارند و اين بار نيز سرنوشت فوتبال ايران با يک مربی کروات گره خورده است، بگوويچ اين آرزوی ايرانی را بزرگترين چالش دوران حرفهاش میداند.
وی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، به بيان وضعيت خود و تيمش در برابر اين چالش پرداخته است.
** بگوويچ آمد
وينگو بگوويچ که مدتی از فوتبال ايران فاصله گرفته بود، ماجرای بازگشتش به ايران را چنين بيان کرد: نخستين بار در زمان برگزاری بازیهای آسيايی دوحه بود که وقتی برای تماشای ديدارهای ايران به ورزشگاه آمده بودم، با قراخانلو (رييس) و کفاشيان (دبير کل) کميتهی ملی المپيک ديدار کردم، البته در آن زمان صحبتهای ما به طور کامل دوستانه و تنها در زمينهی تبادل افکار بود. سپس در مدت چند هفته مانده به پايان نيم فصل نخست ليگ برتر تماسهايی از سوی باشگاه فولاد با من گرفته شد که با توجه به وضعيت بغرنج اين تيم و برخی انتظارات عمومی در زمينهی بازگشتم به فولاد، قرارداد داخلی من با اين تيم منعقد شد.
«اما ناگهان بگوويچ سرمربی تيم اميد شد»، وی در اين مورد میگويد: فولادیها زودتر از تيم اميد با من مذاکره کرده بودند و اولويت با آنان بود اما، از سوی ديگر تيم اميد نيز چالش بزرگی بود و علاقه داشتم خود را در اين عرصه امتحان کنم و از وردینژاد، رييس صنايع فولاد و رضاييان مديرعامل باشگاه فولاد خوزستان که اجازهی حضورم در تيم اميد را دادند قدردانی میکنم.
** دايرهی انتخاب
در روزهايی که حريفان ايران در مرحلهی مقدماتی در حال شناخت ترکيب نهايی هستند، وينگو بايد تيم خود را بازسازی کند.
بگوويچ در اين مورد به ايسنا گفت: ما بايد يک بدنسازی در تيم انجام دهيم. تقريبا تمامی فوتبالدوستان میدانند از تيمی که به دوحه رفت تنها هفت بازيکن از نظر قانونی میتوانند ما را در مرحلهی مقدماتی المپيک همراهی کنند و اکنون بايد به دنبال شانزده - هفده بازيکن جديد برای اضافه کردن به اين جمع باشيم. نفراتی که شايد بسياری از آنها هنوز به تيم ملی دعوت نشده و حتی در تيمهای باشگاهی خود نيز فرصت بازی پيدا نمیکنند. پس از رفتن سيموئز، پنجعلی برخی بازيکنان را به تيم اميد دعوت کرد و من نيز با توجه به آشنايی با پتانسيلهای برخی تيمهای فوتبال ايران و صحبت با پنجعلی، بازيکنانی را انتخاب کردم. البته ما الويت را به بازيکنان ليگ برتری داديم که در شرايط آمادگی بهتری هستند. اما دايرهی انتخابمان را به ليگ برتر محدود نکرديم و از بازيکنان ثابت ليگ يک نيز دعوت کرديم تا بتوانيم از بهترينهای اين گروه ترکيب خوبی را به دست آوريم. البته کار دشواری پيش روی ماست چرا که پس از گزينش بازيکنان بايد آنها را در قالب تيمی قرار دهيم و پس از آن بازیسازی را به نفرات آموزش دهيم. سپس به دنبال کسب نتيجه باشيم و تمامی اين کارها بايد در زمانی کمتر از ۳۰ روز انجام شود.
** مرد شجاع کروات!
بگوويچ نيز میداند که تحقق آرزوی ۳۲ سالهی ايرانیها برای صعود به المپيک بسيار دشوار است. وی در اين مورد میگويد:« پروسهی کاری دشواری را پيش رو داريم. چرا که انتظار بسيار بالايی در مقابل ما وجود دارد. ولی من در کرواسی نيز به شجاعت معروف بودم. میدانم که نبرد و چالش بزرگی پيش رو دارم، بنابراين سعی میکنم با تمام قوا وارد اين چالش شوم. در حال حاضر با همکارانم تيمی درست کرديم که به موفقيت اميدوارمان میسازد و کادر فنی بادانشی در کنار من قرار دارد تا بتوانيم اين پروژه را به ثمر برسانيم. اما، مشکل بزرگی که نبايد آن را فراموش کنيم اين است که ليگ در جريان است. نمیخواهيم جريان ليگ حرفهای قطع شود و بايد زمانهای تمرين تيم را به گونهای تنظيم کنيم که به ليگ برتر لطمه نخورد. اما اميدواريم سازمان ليگ و همچنين تيمهای ليگ برتری اين اجازه را به ما بدهند تا ده روز مانده به بازی با استراليا بتوانيم تمامی نفرات را برای يک اردوی شبانهروزی در اختيار داشته باشيم. بیترديد اين همکاری برای شخص يا فرد خاصی نيست. بلکه نخستين نفع آن به کل فوتبال ايران میرسد.
بگوويچ در مور نحوهی انتخاب بازيکنان تيم اميد نيز گفت:« بازیهای ليگ را ديدم و با توجه به شرايط سنی، بازيکنانی که میتوانستند در اين راه به ما کمک کنند را از تيمهای مختلف انتخاب کردم. در حال حاضر ميلاد نوری و مهرداد پولادی از پيکان، عادل کلاه کج و چمن آرا از فولاد خوزستان، ميلاد ميداودی و علی حمودی از استقلال اهواز، سوشا مکانی و اميد روانخواه از فجر شهيد سپاسی شيراز، علی نظيفکار و گل عليزاده از پگاه گيلان، نادر احمدی از پاس و کريمی از راهآهن نفراتی هستند که بر روی آنها حساب کردهايم. ضمن آن که احسان خرسندی، محمد پروين و غلامين نيز تا اندازهای توانستهاند در تيمشان بازی کنند. مهرداد اولادی نيز در حال حاضر بازی نمیکند و بايد عملکرد وی را مورد بررسی قرار دهيم، بازيکنانی چون شيری و حنيف عمرانزاده در تيمهای خود در ترکيب ثابت قرار دارند، ضمن آن که بازيکنانی چون لطيفی و محمدپور از تراکتورسازی تبريز نفراتی هستند که در ليگ دسته اول عملکرد خوبی داشتند.
بگوويچ همچنين در مورد کادر فنی تيم اميد و مطالبی که در مورد تغيير در کادر فنی عنوان شده بود اظهار کرد: تصور میکنم سو تفاهمی پيش آمده است. همکاران من پنجعلی، سعداوی و سلطانی هستند.
اما، رنه سيموئز پيش از پايان همکاری با فوتبال ايران قصد داشت تا ليگ برتر را برای آمادهسازی تيم المپيک به مدت زيادی تعطيل کند. به نظر میرسد بگوويچ در اين مورد قانعتر از مرد برزيلی است.
وی به ايسنا گفت: بايد واقعبين باشيم. تعطيلی کامل ليگ برتر کاری دشوار است. زمانی که تيم اميد کرواسی دست من بود به اين گونه رفتار میکرديم که در تاريخهای تعطيلی و زمان بازیهای فيفا اردو تشکيل میداديم تا بازيکنان بتوانند در اين مقطع زمانی هماهنگ شوند. در هر صورت ما برای بازی با استراليا حداقل به پانزده روز اردو نياز داريم تا بازيکنان زير نظر ما باشند و به آمادگی لازم برسند. از سوی ديگر بازيکنانی هستند که از نظر سنی میتوانند برای تيم اميد بازی کنند اما، در تيمهای باشگاهی خود بازيکن ثابت نيستند که میتوانيم آنها را در زمان برگزاری بازیهای ليگ نيز در اختيار داشته باشيم.
** شناختی از حريفان ندارم
وينگو بگوويچ تنها استراليا را به خوبی میشناسد. وی در مورد شناختش از رقيبان تيم ايران در مرحلهی مقدماتی المپيک پکن به ايسنا گفت: تلاش میکنم از طريق اينترنت اطلاعاتم در مورد حريفان ايران را افزايش دهم. در حال حاضر تاريخ ديدارهای تدارکاتی استراليا را در اختيار دارم تا بتوانم بازیهای اين تيم را ببينم. اما، هنوز اطلاعاتی از سايت فدراسيونهای عربستان و اردن به دست نياوردهام. البته قرار نيست همه چيز را به دست قضا و قدر بسپاريم و بايد اطلاعات لازم را به دست آوريم، به همين دليل کار بسيار جدی و دشواری را آغاز کردهايم. اما، در حال حاضر بيشترين اطلاعات را از تيم استراليا داريم. استراليا با توجه به کارهای فوقالعاده در زمينهی تيمهای پايهای جهش بزرگی در ورزش جهان دارد و بسياری از بازيکنان اين تيم در ليگهای اروپايی بازی میکنند، ضمن آن که در کشور استراليا نيز ليگ تمام حرفهای راهاندازی شده است. اين تيم در المپيک آتن به مرحلهی يک چهارم نهايی رسيد و در آنجا نيز در حالی که از آرژانتين پيش بود با نتيجهی سه بر دو شکست خورد، بنابراين آنها جدیترين حريف ما خواهند بود. بیترديد عربستان قدرت برنامهريزی مانند آنچه که در استراليا وجود دارد را ندارد و آنها با سرمايهگذاری هنگفت در فوتبال تيمهايشان را قدرتمند میسازند. به همين دليل بايد منتظر باشيم تا ببينيم نسل جديد فوتبال عربستان از چه توانايیهايی برخوردار هستند.
وی ادامه داد: اردن از اين دو تيم نيز مجهولتر است و پيش از اين تنها در ردهی بزرگسالان با اين تيم بازی داشتهايم و اکنون بايد ببينيم که برنامهريزی اين کشور در کارهای پايهای چگونه است.
سرمربی کروات تيم ملی اميد ايران ادامه داد: با اين حال ايران نيز کشور بزرگی است و ملت بزرگی دارد. معمولا ملتهای بزرگ برای اثبات برتری خودشان بايد بدانند که هيچ کسی نمیتواند بهتر از آنها باشد. بیترديد بدبينی سبب ضعف نفس میشود و من از بازيکنانم خواستهام تا هر گونه احساس منفی را از خود دور کنند. نظر شخصی من اين است که ملت ايران به حق مغرور بوده و بازيکنان تيم المپيک بايد نشان دهند که اين ملت به چه علتی مغرور است. بیترديد اگر آنها بتوانند در زمين بازی اين افتخار را به منصهی ظهور برسانند نيمی از راه را رفتهايم.
بگوويچ معتقد است که اگر بتواند اين آرزوی ايرانی را برآورده کند خوشبختترين مربی جهان خواهد بود.
وی ادامه داد: زمانی که اين خواستهی ملت ايران محقق شود هيچ پول و ارزش مادی نمیتواند با خوشحالی حاصل از اين کار برابری کند. اما چيزی که نبايد فراموش کنيم اين است ما اکنون در اول راه قرار داريم.
** مربيان کروات در ايران موفق بودند
وينگو بگوويچ در بخش ديگری از گفتوگو با ايسنا به بررسی عملکرد مربيان کروات در ايران پرداخت و گفت: تصور میکنم پس از جام جهانی تصوير واقعبينانه از واقعيت فعاليت مربيان کروات در ايران ارايه نشد. ما نبايد فراموش کنيم مربيانی چون استانکو، ايوويچ، بلاژويچ و حتی خود من نقشی هر چند ناچيز در فوتبال ايران داشتهايم. تيم ملی ايران در زمان برانکو ايوانکوويچ عنوان نخست بازیهای آسيايی، سوم جام ملتهای آسيا و همچنين صعود به جام جهانی را به دست آورد و اکنون نيز در ايران شاهد فعاليت مربيان موفقی چون بوناچيچ هستيم.
وی ادامه داد: در طول اين مدت مربيانی از کشورهای مختلف چون آلمان،ايتاليا و فرانسه در ايران فعاليت کردهاند. مربيانی چون گده، سوبل، کخ و آریهان هيچ گاه نتوانستند مدت طولانی در ايران دوام بياورند و بسيار زود به کشورشان بازگشتند. اگر اين مربيان خارجی را در يک کفهی ترازو و مربيان کروات را در کفهی ديگر بگذاريم باز هم شرايط به نفع مربيان کروات است. شايد يکی از دلايل آن اين است که روحيات و خلقيات ايرانیها و کرواتها شباهتهايی به يکديگر دارد و همين ارتباط باعث شده است تا کرواتها و ايرانیها درک مشترکی از يکديگر داشته باشند.
بگوويچ در مورد شرايط فعلی تيم اميد نيز اظهار کرد: بیترديد کاری که امروز آغاز شده است بايد پس از المپيک آتن آغاز میشد و از همان زمان بايد بازيکنانی را انتخاب میکرديم که بتوانند امروز به کمک تيم اميد بيايند. در هر صورت من بايد برنامهريزی لازم را انجام دهم تا بتوانيم با همين شرايط نتيجه بگيريم.
** تنها به تيم اميد فکر میکنم
پس از آمدن وينگو بگوويچ به ايران مسايل و شايعات مختلفی مطرح شد. از جمله بحث مبلغ قراردادش، وجود ليست پنهانی، همچنين حضور اين مربی در چند تيم باشگاهی که سرمربی تيم اميد به اين شايعات چنين پاسخ میدهد: در حال حاضر تنها به تيم اميد فکر میکنم. مسايلی چون دستمزد من از جمله مباحثی است که بعدا بايد به آن پرداخت. اما، اطمينان داشته باشيد که مبلغ قرارداد من بسيار معمولی است.
وی در مورد دخالتهای احتمالی در فهرست نهايی تيم اميد نيز گفت: تنها من به اتفاق همکارانم اين ليست را انتخاب میکنيم، شايد از سرمربی تيم بزرگسالان راهنمايی بگيرم، در هر صورت فدراسيون فوتبال و قلعهنويی تمام تلاش خود را انجام میدهند تا به تيم اميد کمک کنند. اما، اين به معنای دخالت نيست و هيچ مشکلی از اين نظر وجود ندارد.
بگوويچ همچنين در مورد احتمال فعاليتش در تيمهای باشگاهی نيز گفت: من فولاد و پرسپوليس را بسيار دوست دارم اما، در حال حاضر تنها به يک تيم فکر میکنم و آن هم تيم المپيک ايران است.
سرمربی تيم اميد در مورد ضعف فوتبال پايه در ايران نيز تنها به مثالی اکتفا کرد: در فوتبال استراليا آکادمی قدرتمندی در کانبرا وجود دارد که در عين بازپروری استعدادهای درخشان بازيکنان فوتبال میتوانند در اين محل به تمرين و تحصيل بپردازند. در واقع آنها دانشجويانی هستند که در اين مرکز از نظر فوتبال به تکامل میرسند، البته کانبرا مرکز ورزش استراليا است و تمامی رشتههای ورزشی در همين مرکز بازيکنان و استعدادهای آيندهی خود را میشناسند. به همين دليل است که اکنون اين کشور يکی از قدرتهای ورزشی جهان است. بیترديد ورزش ايران و به خصوص فوتبال در سطح پايهای قدرتمند نمیشود مگر آن که کاری برنامهريزی شده و نهادينه از سنين ابتدايی اين ورزشکاران آغاز شود.