در بين پيشکسوتان برجسته فوتبال ايران که در دوران قبل از انقلاب فعال بودند، میتوان از جمله از حسن روشن نام برد. جام جهانی ١٩٧٨ آرژانتين و المپيک ١٩٧٦ مونترال دوران اوج فعاليتهای اين فوتباليست محبوب است. حسن روشن در گفتگويی با صدای آلمان از جمله درباره وضع کنونی خود، فوتبال در داخل ايران و همچنين عملکرد مسئولين کشور برای پيشکسوتان ورزش و قهرمانان ملی سخن گفته است.
مصاحبه گر: فريد اشرفيان
دويچه وله: آقای روشن شما جزو پيشکسوتان فراموش نشدنی فوتبال ايران محسوب میشويد و نام شما هميشه در خاطره تمامی فوتبال دوستان ايران در دوران قبل از انقلاب زنده است. لطفا برای ما تعريف کنيد که فعلا چکار میکنيد، آيا در صحنه فوتبال هنوز فعال هستيد؟
حسن روشن: من فعلا بيکار هستم و خوشحال هستم که از اين بيکاری دارم استفاده میکنم و به پدر و مادر مريض خودم میرسم، هيچ ناراحتی هم ندارم و انشااله که همه پدر و مادرها در سال جديد خوب و خوش باشند و سلامت. از نظر مربيگری که من مربی پليس دوبی بودم و در سالهای ۹۰ و ۹۱ و ۹۲ اعزام شدم به انگلستان و شايد بعد از انقلاب تنها کسی باشم که License مربيگری را از انگلستان دارم. مدت ۶سال هم در خدمت تيم الاهلی بودم، و بعد که به ايران آمدم، تيمهای مختلفی را مشاوره کردم و کار کردم، ولی متاسفانه چون ابزار کار درست در ايران نيست من فعلا کاری ندارم به آن صورت، چون کاری که ما ياد گرفتيم ابزار میخواهد و آن ابزار در ايران وجود ندارد. فکر میکنم با اين مشکلاتی که در سال ۸۵ برای فوتبال ايران از نظر تيم ملی، تعليقش، و استقلال که محروم شد از بازيهای آسيايی شايد بهتر نتيجه گيری بشود و همت کنند و هم فدراسيون و هم باشگاهها را تقويت کنند، ما هم در خدمتشان باشيم.
دويچه وله: آقای روشن شما در دوران فعاليتتان در تيم فوتبال «آبیپوشان» پايتخت تاج تهران که الان اسمش «استقلال» هست بازی میکرديد. الان شما به نکته جالبی اشاره کرديد. آن حذف تيم استقلال از جام باشگاههای آسيا بود به دليل ارسال دير يا کلا عدم ارسال ليست بازيکنان به کنفدراسيون فوتبال آسيا. شما بعنوان يک بازيکن قديمی آبیپوش پايتخت که هنوز هم خودتان را در خانواده تاجیها يا استقلالیها میبينيد چه احساسی داشتيد، وقتی اين خبر تاسف آور را شنيديد.
حسن روشن: ببينيد، من شخصا خودم شايد از يکیدو ماه قبل اين موضوع را میدانستم که احتمال اين هست که ما شرکت نکنيم، بخاطر عدم آمادگی تيم، عدم توانايی مالی. راجع به اين موضوع حالا من در جای ديگری صحبت میکنم. اما اينکه ليستی ارسال شد، من اصلا اعتقاد به اين دارم که اصلا ليستی ارسال نشده و فعلا منتظر هستيم که مقصرها تعيين بشوند. ولی اگر هم احتمالا اين درست باشد که ليستی ارسال نشده يا دير ارسال شده، فقط بخاطر عدم آگاهی مسئولينی بوده که در تيم تاج يا استقلال فعلی کار میکردند و اين را شايد نمیدانستند که در ايران اسامی را وقتی رد میکنند يا رد میکردند، میتوانستند بقول آقای قلعه نويی با ۲ يا ۳هزار دلار ۶۰ ۵۰ هزارتومان ليست را عوض بکنند. اما اينهاغافل از اين بودند که در دنيا يک قانونی وجود دارد و در آسيا هم همينطور. واقعا کمال تاسف دارد و امسال، سال ۸۵ سال خوبی اصلا برای فوتبال ايران نبود. انشااله سالهای ديگر تصميمات بهتری بگيرند که قول داده اند که اينکارها را حتما انجام بدهند. ولی اينکه بخواهيم بگوييم که چرا اينطوری شد، من در تحقيقاتی که داشتم برای شخص خودم، اين بود که وقتی آقای نجف نژاد مديرعامل مستعفی تيم استقلال تقريبا ۵ روز بعد از اين مسئله به آقای منوصی فر در AFC مراجعه کردند حتا همان روز هم اين ليست ارسال نشده بوده. بنابراين مشخص شده که در ايران اصلا ليستی بصورت اسامی استقلال به AFC ارسال نشده.
دويچه وله: آقای روشن همدورهایهای شما در نسل آنموقع فوتبال ايران اشخاصی هستند مانند ناصر حجازی و يا علی پروين. مخصوصا از طرف آقای ناصر حجازی ما خيلی میشنويم که برخورد مناسب و شايستهای با پيشکسوتان و قهرمانان ملی ايران در ورزش نمیشود از طرف مسئولين. شما در اين زمينه میتوانيد چی بگوييد؟
حسن روشن: والا از نظر مردم هم در داخل و هم در خارج ما هنوز داريم از محبت هايشان استفاده میکنيم و خجالت میکشيم از کارهايی که مردم برای ما انجام میدهند و باعث خوشحالیمان هست و واقعا همه مان خجالت میکشيم که اينقدر به ما احترام میگذارند. اما يکی دوسال هست که در ايران صندوق اعتباريی بوجود آمده برای پيشکسوت ها و ورزشکارهای قديمی که بيمه ای در نظر گرفته اند، يک حقوقی در نظر گرفته اند. من به کيفيت کار اهميت میدهم نه به کميت، ولی اينکه شروع کردند به فکر پيشکسوت ها باشند ما استقبال کرديم از آنها و تشکر میکنيم و به هرحال يک بيمه درمانی برايمان درنظر گرفته اند و حتا قطعه ای در بهشت زهرا درنظر گرفته اند بنام «نامآوران» مثل هنرمندان که قطعه ای دارند. انشااله که اين وضعيت برای بچه ها پيش نيايد و اگر از دنيا بروند در آن قطعه دفع میشوند.
دويچه وله: آقای روشن وضعيت کنونی تيم ملی فوتبال ايران را چگونه ارزيابی میکنيد؟
حسن روشن: راستش با اين کج دار و مريض که دارد میکند در جام ملتها الحمداله نتيجه خوبی گرفته و داشته، اما ما چون هنوز متولی فوتبال نداريم و رييس فدراسيون تعيين نشده و فدراسيون هم ما تقريبا همه کارمندها و عاليرتبه ايش حالت موقت دارند، هنوز نمیدانيم که آينده اين وضع چی میشود. اما اميدواريم در مجمعی که تعيين میشود، انشااله رييس فدراسيون تعيين بشود و همه همکارانشان معرفی بشوند و بتوانند کمک بکنند به تيم ملی. الان وضعيت بدی نداريم. ولی ما الان فعلا دنبال تيم اميد هستيم و منتظر هستيم تيم اميد فعلا نتيجه بگيرد که راه پيدا بکند به المپيک پکن و بعد راجع به تيم ملی بايد صحبت کرد.
دويچه وله: آقای روشن اگر شما بعنوان يک کارشناس قضاوت بکنيد، سبک فعلی تاکتيکی تيم ملی فوتبال ايران را مطابق با فهم روز دنيای فوتبال میبينيد؟
حسن روشن: من گفتم که به هيچ عنوان ما سبک اروپا را نداريم، خيلی عقبتر هستيم، ولی اميدواريم به آن سبک برسيم. اصلا ما رييس فدراسيون نداريم، رياست سازمان تيمهای ملی ايران را نداريم. ما منتظريم که اينها تشکيل بشود، بعد. وليکن ايرانیوار داريم پيش میرويم. اما به هيچ عنوان در سطح اروپا و فوتبال دنيا نيستيم.
دويچه وله: چه خاطراتی برای شما هميشه زنده وجاويد خواهد ماند از زمان فعاليتتان در فوتبال قبل از انقلاب ايران.
حسن روشن: ما خيلی خاطره داريم، ولی اولين خاطرهام به يک سال يا يک روز بستگی ندارد. بهترين خاطراتم برای آسيا اين بوده که از زمانی که ما از جوانان وارد تيم ملی شديم تا انقلاب ايران ما قهرمان مطلق آسيا بوديم. دومیاش اين است که در آن زمان بازهم مطلق بدون رقيب به المپيک مونترال رفتيم و آخريش هم اين است که باز بدون درنظرگرفتن مسايلی مثل صعود چهارونيم تيم از آسيا به جام جهانی ما بعنوان تيم برتر آسيا و اقيانوسيه به جام جهانی رفتيم.