جزيرهای که زمانی مادر فوتبال بود بدون جريان داشتن پول و ستارگان از سراسر جهان مادربزرگی بيش نخواهد بود.
طی دو شب گذشته دور برگشت رقابتهای مرحله يک چهارم نهائی جام چمپين ليگ برگزار شد. تيم انگليسی منچستر يونايتد در حالی که با نتيجه ۲ بر يک در ديدار رفت بازی را به آ اس رم واگذار کرده بود، در ديدار برگشت با نتيجه ۷ بر يک رم را ويران کرد. چلسی ديگر تيم بريتانيائی نيز در حالی که در ديدار رفت به تساوی يک بر يک دست يافته بود با نتيجه ۲ بر يک از سد تيم اسپانيائی والنسيا گذشت و به مرحله نيمه نهائی راه يافت. در دو ديدار باقيمانده، بايرن مونيخ در حالی که با تساوی ۲ بر ۲ در مقابل آ ث ميلان از وضعيت مناسب تری برخوردار بود، در ديدار برگشت با گلهای «کلارنس زه دورف» و «فليپو اينزاکی» با نتيجه ۲ بر صفر مغلوب شد. در آخرين ديدار از اين مرحله نيز اف ث ليورپول در حالی که پيروزی ۳ بر صفر را در توشه خود داشت، با نتيجه يک بر صفر در مقابل تيم هلندی آيندهوون به پيروزی دست يافت.
نتيجه ديدارهای مرحله يک چهارم نهائی را میتوان در يک جمله خلاصه کرد. يک تيم از قاره به مصاف سه تيم از جزيره میرود. با عبور آث ميلان از سد بايرن مونيخ، اين تيم اکنون تنها تيم قاره اروپا است که در مرحله نيمه نهائی در کنار سه تيم منچستر يونايتد، چلسی و ليورپول از جزيره انگليس قرار ميگيرد. اکنون اين سئوال پيش میآيد که آيا ما با پديده نوينی در فوتبال با نام انگليس روبرو هستيم. جواب اين سئوال به وضوح منفی است. با نگاهی به وضعيت تيم ملی انگلستان در گروه نچندان قوی پنجم در رقابتهای راه يابی به جام ملتهای اروپا میبينيم که ملی پوشان اين کشور با کسب يازده امتياز از شش ديدار پس از تيم اسرائيل در رتبه سوم جای دارند. اگر هم اين تيم به جام قهرمانی اروپا راه يابد، آيا می دانيد چه زمانی برای آخرين بار، ملی پوشان انگليس به عنوان قهرمانی اروپا و يا جهان دست يافتند. اما مهمتر اينکه اين تيم در آينده نيز صاحب عنوانی نخواهد شد. دليل آن نيز کاملا واضح است. ۶۵ درصد بازيکنان سه تيم منچستر يونايتد، ليورپول و چلسی را لژيونرهای خارجی تشکيل ميدهند و استعدادهای انگليسی به ندرت جائی در اين تيم ها می يابند.
حال نگاهی بياندازيم به وضعيت فوتبال در باشگاههای انگليس. روزنامه اسپانيائی «ال موندو» در شماره امروز خود مينويسد که «هيچ کس نمی تواند با اين فوتبال به رقابت بپردازد». اتفاقا اين خود اسپانيائی ها بودند که در دهه نود و قبل از آنها هم ايتاليائی ها و بعضا باشگاههای پرتغال نيز با خرج سرمايه های گزاف ستارگان فوتبال را از سراسر جهان در تيم های خود جمع کردند. تيم کهکشانی رئال مادريد هنوز از عواقب اين سياست در رنج است.
حال در ادامه سياست تاچريسم و جهانی سازی اقتصادی که پايش به فوتبال نيز باز شده، قرعه بنام انگليس افتاده است. «رومان آبرامويچ» پانصد ميليون يورو در چلسی سرمايه گذاری کرده است و سرمايه گذاران آمريکائی چون «مالکوم گليزر»، «جرج ژيلت» و «توم هيکس» نيز زير بغل تيم های منچستر يونايتد و ليورپول را گرفته اند. اما شايد تنها نکته مثبت در فوتبال باشگاههای انگليس اين باشد که مربيان خارجی چون «خوزه مورينهو» سر مربی پرتغالی چلسی، «رافائل بنيتز» سر مربی اسپانيائی ليورپول و بالاخره «آرسن ونگر» سرمربی فرانسوی آرسنال در جزيره انقلاب و فوتبال ترکيبی و سرعتی را جايگزين سيستم «Kick and Rush» و يا «بنداز و برو» کردند.
يکی از تفاوتهای اصلی سياست تيم های انگليسی با سياست اسپانيائی ها و ايتاليائی ها در اين است که آنها در کنار ستارگان، استعدادها را نيز ميخرند. در حالی که رئال مادريد ستارگانی چون بک هام، زيدان و يا رونالدو را بخدمت داشت، تيم آرسنال، «سس فاب رگاس» پانزده ساله را از بارسلونا خريداری و چلسی نيز برای «جان اوبی ميکل» هجده ساله از نيجريه، ۲۴ ميليون يورو پرداخت ميکند. رنالدو ستاره پرتغالی «منيو» نيز در حالی که بيست سال بيشتر نداشت به اين تيم پيوست.
جزيره ای که زمانی مادر فوتبال بود بدون جريان داشتن پول و ستارگان از سراسر جهان مادربزرگی بيش نخواهد بود.
محمود صالحی (راديو دويچه وله)