بازيكنان وارد رختكن مى شوند و چشم به سرمربى تيم ملى دارند تا نكات تاكتيكى جديد را براى خروج از بحران به بازيكنان بگويد. بازيكنانى كه از ليگ هاى اروپايى آمده اند و با مربيان بزرگ كار كرده اند، به تخته وايت برد رختكن نگاه مى كنند و منتظر حرف هاى تازه هستند كه قلعه نويى نكات فنى را شروع مى كند: «آقاى اوساسونا، آقاى بايرن مونيخ، آقاى بولتون، آقاى لسترسيتى و آقاى هامبورگ سابق! همه بى غيرت هستيد. اگر پدر من هم توى زمين بود، ضعيف تر از شما بازى مى كرد. اين چه فوتبالى بود كه بازى كرديد. بايد خودم بيايم توى زمين و گل بزنم!»
همه منتظر واكنش لژيونرها هستند اما هيچ كس چيزى نمى گويد و همه سكوت مى كنند. قلعه نويى همچنان ادامه مى دهد: «اين نيمه ۲ تعويض داريم. على و حسين خارج مى شوند و ايمان و جواد به زمين مى آيند. نيمه دوم محكم بازى كنيد.» اين تمام توصيه هاى فنى اميرخان است.
البته على كريمى در حال و هواى ديگرى است و نشنيده كه امير قلعه نويى با واژه «آقاى بايرن مونيخ» او را مورد خطاب قرار داده است. وقتى ساير بازيكنان اين مسأله را به كريمى مى گويند، اخم هايش در هم مى رود و زير لب به بازيكنان نيمكت نشين مى گويد: «حيف نشنيدم والا جوابش را مى دادم تا حرف دهانش را بفهمد!»
يك ربع استراحت تمام شده است و تيم ملى با ۲ تغيير به زمين مى رود تا بازى ادامه پيدا كند. اين بود تمام داستان رختكن تيم ملى به روايت يكى از اعضاى فنى حاضر در رختكن كه با همان آب و تاب ماجرا را براى ما شرح داد.
------------------
قلعه نويى، عصبانى در رختكن
ديروز قلعه نويى به شدت از عملكرد بازيكنانش عصبانى و ناراضى بوده است.
او كه در اين بازى نمى توانست روى نيمكت بنشيند و تيم را از نزديك راهنمايى كند، وقتى بازيكنان پس از اتمام نيمه اول با قبول ۲ گل وارد رختكن مى شوند بسيار تند و عصبانى با آنها برخورد مى كند و آنها را بى تعصب و بى غيرت مى خواند، چرا كه به درستى تاكتيك هاى او را انجام نداده اند و انگار يادشان رفته است كه براى صدرنشين شدن در گروه شان بايد بازى چين را با پيروزى پشت سر بگذارند!
-------------------
درد دل امير با كاپيتان كيا
به لژيونرها كه نبايد بگويم محكم بازى كنيد!
بازى تمام شده است و امير قلعه نويى نتيجه دلخواه را كسب كرده است.
قلعه نويى كمى نگران است كه مبادا حرف هايى را كه بين دو نيمه خطاب به لژيونرها زده، با واكنش آنها مواجه شود.
به همين دليل مهدى مهدوى كيا را صدا مى زند تا با او صحبت كند. قلعه نويى به مهدوى كيا مى گويد: «آقا مهدى خسته نباشى! بچه ها زحمت كشيدند اما انتظار من از بچه هاى لژيونر بيشتر است. من كه نبايد به آنها بگويم كه درگير شويد و محكم بازى كنيد. از بچه هاى اروپايى انتظار دارم كه يك سر و گردن بالاتر از بقيه باشند و خودشان كارشان را درست انجام بدهند. خلاصه داخل رختكن اين شوك لازم بود و نيمه دوم بهتر بازى كرديم. اميدوارم فقط كسى دلگير نشده باشد و بازيكنان هم استرس و فشار را روى ما درك كرده باشند.»
امير قلعه نويى مربى باهوشى است؛ او مى داند كه على كريمى داغ كرده و ناراحت است و بهترين راه درد دل با مهدوى كيا و به دست آوردن دل كاپيتان است. اگر مهدى راضى باشد، كريمى و بقيه هم اعتراض نمى كنند.