- مشکل تيم ملی اجرای سيستمهای مدرن بود
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: جام ملتهای آسيا
مشاور فنی تيم ملی فوتبال در واکنش به حذف ايران از جام ملتهای آسيا گفت: اکنون زمان يک بازنگری اساسی در ساختار فوتبال ايران فرا رسيده است.
منصور پورحيدری با تشريح عملکرد و نتايج تيم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۷ آسيا به خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: تيم ملی دراين دوره از رقابتها شروعی بسيار ضعيف و بد داشت. اين در حالی بود که به دليل حضور بازيکنان بزرگ و با سابقه در تيم و همچنين آرامش حاکم بر آن انتظار از اين تيم به خصوص پس از ناکامی در جام جهانی بسيار بالا و زياد بود. مردم در انتظار بازیهای زيبا و نتايج درخشان تيم ملی بودند تا خاطره تلخ جام جهانی را به فراموشی بسپارند. اما برخی اشکالات وکمبودها که بايد به صورت دقيق و موشکافانه بررسی شود مانع از برآورده شدن اين انتظارات شد تا ايران بار ديگر از شکستن طلسم چندين ساله قهرمانی بازبماند.
وی ادامه داد: از بعد فنی میتوان به پارهای از مسايل، مشکلات و ضعفهای فنی تيم در اين دوره از رقابتها اشاره کرد. تيم ملی مسابقات را بسيار بد شروع کرد اما، هر اندازه از زمان اين رقابتها میگذشت وضعيت و شرايط بهتری بر تيم حاکم میشد. در بازی با کره در مقايسه با ديدارهای مرحله گروهی شاهد ثبات تاکتيکی و انسجام تيمی بيشتری بوديم واين نشان میدهد که تيم بازی به بازی کاملتر میشد. اگر در ضربات پنالتی خوش شانس بوده و بازيکنان با دقت بيشتری به توپ ضربه میزدند در مراحل بعدی مسابقات از نظر تيمی به نمايش ايدهآل و آرمانی میرسيديم. اين اتفاق نيفتاد تا ايران از گردونه مسابقات حذف شده و زنگ خطری را برای فوتبال ايران به صدا درآورد. اکنون بايد اين هشدارها را جدی گرفته و به دنبال ارايه راهکار باشيم.
پورحيدری افزود: سيستمی که تيم ملی در اين دوره از بازیها از آن استفاده میکرد بسيار مناسب و جزو سيستمهای روز دنيا بود که بسياری از تيمهای مطرح نيز از آن بهره میگيرند. پس سيستم و شيوه بازی تيم ايراد ونقصی نداشت. آنچه که تيم ما را در برابر حريفان دچار مشکل کرده بود عدم اجرای مناسب اين سيستمهای مدرن بود. ضعف اصلی که وجود داشت نحوه استفاده از بازيکنان و قرار دادن آنها در اين سيستم بود. برخی از بازيکنان در پستهای غير تخصصی به بازی گرفته شدند و همين مساله کارايی و توانايی آنها را از بين برده بود. استفاده از بازيکنان در پستهای تخصصی میتوانست به اجرای بهتر سيستمهای مورد نظر مربيان کمک کند. برای مثال جناح چپ تيم ملی يکی از مناطقی بود که دچار ضعفهای اساسی بود، استفاده از بازيکنان در پستهای غير تخصصی در اين جناح به وضوح قابل مشاهده بود. اين بازيکنان در هنگام بازی از وظايف خود به طور کامل آگاه نبوده و تا حدودی سر در گم بودند. اين سردرگمی در حرکت و نوع بازی بازيکنان قابل مشاهده بود، از اين رو کار گروهی و تيمی در برخی مناطق دچار نقصان بود.
وی تصريح کرد: ما با تيمی پرستاره و پرمهره عازم اين رقابتها شده بوديم. حضور اين تعداد بازيکن بزرگ و با سابقه برای هر تيمی يک غنيمت است. اما همين مساله برای کادر فنی دردسرساز شده بود. گذشتن ازاين بازيکنان و نشاندن آنها بر روی نيمکت برای مربيان بسيار دشوار بود و از سوی ديگر حضور تمامی آنها نيز در زمين مسابقه امکان پذير نبود. اين مسايل موجب شد تا نتوانيم از تمامی قابليتها و توانايیهای خود به طورکامل استفاده کنيم.
پورحيدری دربارهی عملکرد لژيونرها در اين دوره از مسابقات به ايسنا گفت: انتظارات از لژيونرها بسيار بيشتر از اين بود. بازيکنانی که سابقه حضور در ليگهای معتبر اروپايی و آشنايی با خصوصيات فوتبال روز دنيا را دارند میتوانستند نقش بيشتری در تيم ايفا کنند. آنها مطابق با انتظارات عمل نکردند. لژيونرها ضعيف بازی کردند و جای شکی در اين باره نيست اما، بهتر است که اين مساله را عميقتر و ريشهایتر بررسی کنيم. مشکلی که فوتبال ايران با آن روبروست نحوه استفاده از لژيونرهاست. ما عادت کردهايم که بلافاصله پس از قطعی شدن حضور در يک تورنمنت داخلی و يا خارجی لژيونرها را به تيم ملی فرا بخوانيم. اتکای بيش از اندازه بر لژيونرها آن در هم مسابقات تدارکاتی ودوستانه نتيجهای غير از اين در بر نخواهد داشت. متاسفانه ما بيشتر از آن که به فکر رشد سطح کيفی فوتبال خود باشيم به نتيجهگرايی میانديشيم.اين تفکر نتيجهگرايی مطلق فوتبال ايران را به سوی هدفی نامشخص و تکيه بر حرکات مقطعی کشانده است. ما تنها چند ماه در آستانه برگزاری مسابقات تشکيل اردو داده و پس ازپايان آن تورنمنت دوباره همه چيز به حالت اوليه بازمیگردد. ما درست نمیدانيم که به دنبال چه هدفی هستيم و اين سردرگمی برای فوتبال ما يک سم مهلک است.
وی افزود: فوتبال ما بيش از هر چيزی نيازمند يک برنامه جامع و بلند مدت است. بايد مسير حرکت فوتبال و هدف نهايی را مشخص کرد و طبق آن برنامهريزی کرد. اين الگويی است که کشورهای آسيايی از جمله کره در پيش گرفته و اکنون نتايج آن را گرفتهاند. آنها از شکست ترسی نداشته و به بازيکنان جوان خود اطمينان و اعتماد کردهاند. بازيکنان جوان سالهای گذشته اکنون نقاط اتکا و ثقل تيم خود هستند. ما هم برای موفقيت بايد از اين الگو پيروی کنيم. هر چند اين کار دشواری است اما، سرانجام بايد از نقطهای شروع شود. فوتبال فقط کسب نتيجه نيست. سالها به دنبال اين هدف بوديم و به نتيجهای دست نيافتيم. يک بار به نتايج بیتوجه باشيم و برای رشد و گسترش سطح کيفی و فنی فوتبال خود برنامهريزی کنيم. نتايج آن را در آينده خواهيم ديد.
پورحيدری دربارهی شرايط مديريتی فوتبال ايران و تاثير آن بر حذف تيم ملی از جام ملتها به ايسنا گفت: شک نکنيد که فوتبال ايران اکنون بدترين و بیثبات ترين دوران خود را پشت سر میگذارد. بدون شک اين شرايط بر عملکرد و نتايج تيم ملی تاثيری منفی گذاشته است. ما بايد برای پايان دادن به اين شرايط فکری اساسی داشته باشيم. رسيدن به نقطه مطلوب و موفقيتهای بزرگ نيازمند يک عزم جدی است. نبايد اجازه دهيم که فاصله فوتبال ايران از کشورهای آسيايی به حفرهای عميق تبديل شود. اگر اکنون برای اين مساله چارهای نينديشيم ديگر فرصت جبران نخواهيم داشت.
اين کارشناس فوتبال در پايان خاطر نشان کرد: اين درست نيست که به خاطر اين ناکامی و شکست بلافاصله پيکان انتقادات خود را به سوی بازيکنان و کادر فنی تيم ملی نشانه بگيريم. در اين شکست يک يا چند نفر مقصر نيستند. بايد عميقتر مساله را موشکافی کنيم. کمبودها زيادتر از آن چيزی هستند که در داخل زمين چمن مشاهده میکنيم. مشکلات فوتبال ما فراتر از اين مسايل فنی و يا اشتباهات فردی بازيکنان و مربيان است. بايد به تحول ساختار فوتبال اقدام کنيم.