تهران ، خبرگزارى جمهورى اسلامى ۸۶/۰۷/۰۴
سايت اينترنتى گل در مقالهاى به بررسى عملكرد و نقش افشين قطبى سرمربى تيم فوتبال پيروزى در فوتبال ايران پرداخته است.
به گزارش روز چهارشنبه ايرنا بهنقل ازسايت باشگاه پيروزى (پرسپوليس) ، خلاصهاى از اين مقاله به شرح زير است.
خودباورى و آگاهى از توانايىهاى خود، گام نخست در حركت بسوى جاده موفقيت است. در فوتبال بهترين تيمها در سرتاسر جهان توسط مربيانى اداره مىشوند كه تفكر مثبت واشتياق بهقهرمانى را به بازيكنان خود تزريق مىكنند.
بعد از قهرمانى بلكبرن رورز در سال ۱۹۹۵در ليگ برتر انگليس، تنها سه تيم منچستر يونايتد،آرسنال و چلسى توانستهاند قهرمان ليگ برتر شوند.
مربيان اين سه باشگاه بزرگ همواره به پيروزى و قهرمانى تيم خود باور دارند. به طورى كه هر فصلى كه شروع مىشود، سرآلكس فرگوسن، خوزه موزينيو (كه هفته گذشته استعفا داد) و آرسن ونژه از قهرمانى در ليگ برتر سخن مى گويند.
درايران اينكه مربى از قهرمانى در ليگ در آغاز فصل صحبت كند چيز غريبى است.حتى در سطح ملى نيز ما عادت كردهايم كه چنين چيزى را از زبان مربيان تيم ملى ايران نشنويم. به طورى كه هر مربى تيم ملى در هر كنفرانس خبرى يا مصاحبه خود ابتدا درباره فهرست مشكلاتش و توجيه نتايج يا بازىهاى ضعيف تيم صحبت مىكند.
البته در چندسال اخير لوكابوناچيچ(سرمربى سپاهان) و على دايى ( سرمربى سايپا) استثنا بوده اند. هرچند اين دو مربى با مثبت انديشى شان شناخته مى شوند اما اين هم يك واقعيت است كه باشگاههاى تحت رهبرى آنها در سرتاسر كشور هوادار ندارند در حالى كه تيم ملى ايران و باشگاههاى پرسپوليس و استقلال از اين نظر بسيار متفاوت هستند.
ورود افشين قطبى به ايران ماننددميدن نفسى تازه دركالبد جامعه مربيگرى ايران بود . قطبى توسط تنى چند از برترين مربيان هلندى عصر ما آموزش ديده است.قطبى اهميت افزايش توانايىهاى روحى براى بازيكنان، كادر فنى و مسئولان باشگاه،هواداران و رسانهها را به بخوبى مىداند.از لحظهاى كهاو وارد ايران شد به طور مطلق اعلام كرد كه تيم او قهرمان خواهد شد.
او نگفت كه ما براى قهرمانى شانس زيادى داريم، يا اگر همه چيز خوب پيش برود ما مىتوانيم قهرمان شويم. او هيچ پيام پيچيدهاى نداد و سردرگمى هم بوجودنياورد.قطبى هدف اصلى خود را از روز اول به زبان آورده است:ما اينجا هستيم كه پيروز شويم و خواهيم شد.
ادعاى قطبى تنها باعث نشد تا او بعنوان يك استثنا مطرح شود، بلكه اين كار او باعث شد تا توجهها از پرسپوليسى با مشكلات اقتصادى و داخلى به پرسپوليسى كه قهرمان مىشود، معطوف شود.
پس از اين سخنان قطبى رسانهها شروع كردند به بحث درباره اينكه آيا حرف هاى او به واقعيت مبدل مىشود و پس از هر برد پرسپوليس نيز اين نكته مطرح مىشد كه چه تيمى جلودار پرسپوليس خواهد بود.قطبى در عمل اين ايده را نشان داد كه يك مربى بسيار خوب بايد خود را نه تنها در طول ۹۰دقيقه و تمرينات بلكه در تمام عرصهها به اثبات برساند.
يك مربى پيروز بايد قدرت مثبت انديشى ، اشتياق به پيروزى و تلاش براى بهترين بودن را به تيم خود تزريق كند. به طور طبيعى عدهاى كه آينده كار خود را بعنوان مربى بابوجود آمدن چنين فضايى در خطر مىديدند مبارزه بزرگى را براى به شكست كشاندن قطبى آغاز كردند.
از نظر آنها موفقيت قطبى،بوناچيچ و دايى بهمعنى اين است كه اين مربيان نيز بايد خود را بااستانداردهاى فوتبال بينالمللى و حرفهاى هماهنگ كنند.
اين افراد نيازمند شكست پرسپوليس،حذف سپاهان در ليگ قهرمانان آسيا و عدم موفقيت دايى در دفاع از عنوان قهرمانى سايپا هستند.
موفقيت اين سه مربى به معنى پايان عصر مربيان خاصى در فوتبال ايران است. در حال حاضر شش هفته از ليگ برتر گذشته و پرسپوليس با چهار پيروزى و دو تساوى در صدر جدول قرار دارد. در همه جنبهها پرسپوليس تا اينجاى كار ديدنىترين بازىها را نيز به نمايش گذاشته است.
سپاهان بوناچيچ نيز با يك امتياز كمتر پشت پرسپوليس است و تا مرحله نيمه نهايى ليگ قهرمانان آسيا نيز پيش رفته است.دايى نيز موفق شده نتايج ضعيف دو هفته اول را جبران كند و نمايش فوقالعاده تيم او برابر استقلال آنها را بازهم بعنوان مدعى مطرح كرده است.
بهعلاوه همكارى نزديك قطبى واستيلى در موفقيت پرسپوليس نقش مهمى داشته است.آخرين بارى كه من با قطبى صحبت كردم او در مورد استيلى اينچنين گفت:
هريك از ما نقشهاى جداگانهاى داريم، ما مانند يك تيم عمل مىكنيم و مثل يك تيم نيز در بردها سهيم خواهيم بود.
به عنوان يك تيم، پرسپوليس اين شانس را داشته كه در مدت اخير سه مربى بزرگ را روى نيمكت خود ببيند، آرى هان هلندى كار تغيير شكل بازى پرسپوليس را شروع كرد و سال گذشته مصطفى دنيزلى با بازىهاى ديدنى خود هر چند موفق نشد قهرمانى را كسب كند اما ساختار تيمى را بهبود داد.
قطبى نيز كه از تيم كره جنوبى جدا شده است، روحيه مثبت و پيروزى را به تيم پرسپوليس تزريق كرده و نتايج شش هفته اخير گواه اين موضوع است. او موفق شده است كه توجهها را از حواشى هميشگى معمول اطراف پرسپوليس و استقلال به قهرمانى قرمزهاى پايتخت سوق دهد.
موفقيت قطبى در پرسپوليس، بوناچيچ در سپاهان و دايى در سايپا باعث مىشود كه نيروى مثبت تازهاى به فوتبال ايران داده شود. آنها نمونههاى عصر جديد در ميان مربيان ايران هستند. قطبى با شيوه عمل خود حالا پرچمدار تغييرات در فوتبال ايران است.
اتفاقات سه سال اخير در فوتبال ايران باعث نااميدى شدهاست.بيشاز موفقيت شخصىخود قطبى براى او مهم باشد،فوتبال ايران به پيروزىتيم قطبىنياز دارد.
فوتبال ايران محتاج اصلاح اساسى درنگرشها و رفتارهايش است و قطبى به درستى در حال انجام اين كار است.