آقای کلمنته از يکشنبه (۱۴ بهمن) رسماً کار خود را به عنوان رأس هرم کادر فنی تيم ملی فوتبال ايران آغاز کرد.
او به فدراسيون فوتبال رفت و بعد از مذاکره با هیأت رييسه فدراسيون فوتبال، شرط های خود را برای عقد قرارداد مطرح کرد.
بی ترديد، اين مربی اسپانيايی تا ۳ هفته بايد به جمع آوری اطلاعات کلی و عمومی اقدام کند و قطعاً نمی تواند کار خاصی برای تيم ملی صورت دهد.
او حتی در تمرين های تيم هم کاری نخواهد کرد چون قانون مربيگری اين را می گويد.
شايد بار اصلی فنی تيم حتی درصورت حضور کلمنته هم روی دوش ابراهيم زاده باشد. او تا چند هفته بعد که کلمنته، مسلط به کار خود و فضای تيم ملی شود، همه کاره کادر فنی باقی خواهد ماند.
با اين حال معتقدم سود نشستن تشريفاتی کلمنته روی نيمکت تيم ملی برای ما به مراتب از نبودنش بيشتر است. اگرچه حرفه ای ها به اين زودی روی نيمکت نمی نشينند اما همه اميدوارند کلمنته اين کار را برای بالا بردن روحيه تيم ملی انجام دهد و به عنوان نفر اول روی نيمکت بنشيند چون همه اهالی فوتبال می دانند که نتيجه خوب يا بد تيم ارتباطی به سرمربی جديد پيدا نمی کند و به همين دليل بد نيست اگر او را در بازی چهارشنبه روی نيمکت داشته باشيم.
گذشته از بازی تيم ملی با سوريه که نخستين ديدار رسمی ما در چارچوب ديدارهای مقدماتی جام جهانی است، يک نکته اصلی باقی می ماند: نوع قراردادی که فدراسيون قصد دارد با کلمنته ببندد.
ظاهراً اين مربی اصرار عجيبی دارد که ۱۰۰ روز مرخصی در سال داشته باشد و فقط برای مسابقات و اردوها به ايران بيايد که اگر اين گونه باشد، آينده خوبی را پيش روی فوتبال ملی نمی بينم.
من آدم بدبينی نيستم؛ اما شرايط فعلی من را نگران می کند. برای بستن قرارداد با يک فرد حرفه ای، بايد تيمی حرفه ای پشت ميز مذاکره بنشيند. سايپايی ها ۴ ماه پس از جدايی لورانت و پس از شکايت به فيفا متوجه شدند لورانت در قرارداد خود چه بندی را قرارداده و بر اساس همان بند از ايران رفته است.
فکر می کنم تيمی که ظهر امروز، مذاکرات جدی با کلمنته را آغاز کرده، به شدت بايد مراقب بندهايی باشد که سرمربی اسپانيايی با مشاوره وکلای خود می خواهد در قرارداد بگنجاند.
دکتر بيژن ذوالفقارنسب