- استقلال تنها متعلق به "قلعهنويی" نيست
- با آييننامهی جديد فرهنگی مخالفم
نخستين نشست مطبوعاتی سرمربی تيم ملی فوتبال ايران با حضور نمايندهی رسانههای گروهی صبح امروز برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست که با ۲۰ دقيقه تاخير و به مدت ۱۰۰ دقيقه در محل روابط عمومی فدراسيون فوتبال برگزار شد، علی دايی به پرسشهای خبرنگاران پاسخ گفت.
* چه راهکاری برای تعامل با مربيان باشگاهی در نظر گرفتهايد؟
- بايد بگويم اگر ما قانونی را تصويب میکنيم، بايد آن را اجرا کنيم. اگر فدراسيون فوتبال قانونی را تصويب کرده، اين قانون برای همه است و ما نمیتوانيم تيمی را از آن جدا کنيم. تا زمانی هم که من باشم، اين قانون برای همهی تيمها اجرا میشود. متاسفانه مسالهای که در چند روز گذشته اتفاق افتاده، به اين دليل است که بعضیها تحمل باخت ندارند. اگر تيمی به خاطر نبود يک يا دو نفر میبازد، آن تيم، تيم نيست و بهتر که آن تيم ببازد. در يک فصل ممکن است يک بازيکن اخراج شود و نباشد اما، نمیتوان اين باخت را به دليل نبود آن بازيکن توجيه کرد. من در رقابتهای غرب آسيا به بازيکنانی فرصت دادم که تا به حال شانس بازی کردن در تيم ملی را نداشتند. اگر ما با تيم اصلی در اين مسابقات شرکت کنيم، همه میگويند چرا بايد از بازيکنان هميشگی استفاده کرد و وقتی هم که از تيم دوم استفاده میکنيم، همه میگويند چرا تيم دوم. من بايد جوابگوی تمامی اين سوالات باشم. آقايان تا ديروز میگفتند چرا طالبلو را به تيم ملی دعوت نکردی اما، حالا که من برای آزمايش او را دعوت کردم، میگويند چرا اين بازيکن را از ما گرفتهايد. در اين چند سال فوتبال ما چقدر پيشرفت کرده است؟ اگر کسی باشد که جواب اين سوال را بدهد، خوشحال میشوم اما، به نظر من تيم ملی در چهار، پنج سال اخير هيچ پيشرفتی نکرده است و ما تنها درجا زدهايم. بنابراين بايد سيستممان را عوض کنيم و به بازيکنان جوان بها بدهيم. از ابتدا هم گفتم که من به اسامی نگاه نمیکنم. خدا را شکر تيم ملی هم روز به روز بهتر کار کرده. مطمئن هستم برای رسيدن به هدفی که در پيش گرفتهايم، انتقادهای زيادی مطرح میشود. من از انتقادات خوب استفاده میکنم اما، نبايد جوانی را که نخستين بازی ملیاش را انجام میدهد، بکوبند. من برای هواداران پرسپوليس و استقلال احترام زيادی قائلم و معتقدم فوتبال ما مديون هواداران اين دو تيم است و من هم مديون آنها هستم. اما، با کمال احترام بايد بگويم نمیتوانم پرسپوليس و استقلال را از بقيه جدا کنم. به من حق بدهيد که با همهی تيمها رفتار يکسانی داشته باشم. با توجه به برنامهريزی که انجام شده بود ليگ پانزدهم مرداد شروع شد، هفدهم هم تيم ملی بازی داشت. بنابراين نمیتوانستيم درمدت بسيار کم بازيکنان را به زمين بفرستيم. ديگر بازيکنی که در چنين سيستمی بازی کند، به درد فوتبال نمیخورد. فدراسيون فوتبال به درست يا غلط قانونی را تصويب کرده، همان طور که همه جلوی چراغ قرمز توقف میکنند و کسی نمیتواند بگويد چون من فلانی هستم بايد از چراغ قرمز عبور کنم، همهی تيمها هم بايد از قانون فدراسيون فوتبال تبعيت کنند. من عاشق دو تيم استقلال و پرسپوليس هستم و به نظر من نتيجه گرفتن اين دو تيم به فوتبال ملی ما کمک میکند. هرچه استقلال و پرسپوليس قویتر باشد، تيم ملی هم قویتر است و اين چنين طرفداران زيادی به ورزشگاهها میآيند. اما، من چون عاشق ملت و سربلندی جمهوری اسلامی هستم، دشواریهای زيادی را به جان خريدهام. شايد در اين بين فحش و ناسزا بشنوم اما، اجازه بدهيد اگر کسی میخواهد فحش بدهد، به من بدهد. اما، کسی به بازيکنان جوان ناسزا نگويد. من عشق به کشورم را قبل از اين هم زمانی که با کليهی پاره و سر شکسته برای تيم ملی بازی کردم، ثابت کردم. اما، متاسفانه برخی میآيند و نتيجه نگرفتن تيمشان را منصوب به علی دايی میکنند. وقتی استقلال هفتهی اول ابومسلم را دو بر صفر برد، در کنفرانس مطبوعاتی میآيند و میگويند که ما نتيجهی دوازده کيلومتر دويدنمان را در ترکيه گرفتيم. اما، آنها به من بگويند در روز باخت اين دوازده کيلومتر کجا رفت. از استقلال تنها طالبلو در تيم ملی بوده و از پگاه هم حسين ابراهيمی. بنابراين دو تيم شرايط مساوی داشتهاند. مگر میشود تيم بزرگی مثل استقلال به يک نفر وابسته باشد. چرا قبل از بازی میگويند ما با بازيکنان جانشين جای خالی بازيکنان غايب را پر میکنيم اما وقتی تيمشان میبازد میآيند و میگويند که تيم ملی به باشگاه ضربه زد. استقلال تنها متعلق به قلعهنويی نيست. استقلال مال حجازیها، حاجيلوها و مردم است. هيچ کس نمیتواند بگويد استقلال مال من است و با يک باخت هواداران را مقابل تيم ملی بگذارد. با اين حال ايرادی ندارد. ما برای پيشرفت و رسيدن به هدف بزرگمان بايد تاوان بدهيم. بگذاريد اين تاوان را علی دايی بدهد.
* اما نمیتوان اين چنين مقابل باشگاهها موضع گرفت.
- من اصلا موضع نگرفتهام. برويد از مظلومی و بگوويچ بپرسيد. حتی ملاحی به من زنگ زد و گفت که يک بازيکن ما را بدهيد. اما، دلايلی که گفتم فکر میکنم به اندازهی کافی روشن بود. يا ما نبايد ليگ را برگزار کنيم يا اينکه نبايد برای تيم ملی بازی بگذاريم. در غرب آسيا به دليل اينکه ميزبان بوديم، نمیتوانستيم شرکت نکنيم. در فهرست بيست نفرهی تيم ملی تنها دو دروازهبان حضور داشتند بايد به من حق بدهيد که نمیتوانستم بازيکن را آزاد کنم و اگر اين دروازهبان مصدوم میشد، دستمان خالی میشد.
* به نظر شما چرا در اين چند سال تيم ملی درجا زده است؟
- به نظرم نبود برنامهريزی صحيح و عدم وجود امکانات باعث شده که تيم ملی در چند سال گذشته درجا بزند. در اينجا بايد از "تاج" تشکر کنم که با بيست سال سابقهی مديريت در راس کميتهی تيمهای ملی قرار دارد و همه جوره از من دفاع کرد، البته اين دفاع کورکورانه نبوده است. تاج هيچ موقع در مسايل فنی دخالت نکرده است، به نظر من اين نشان دهندهی ضعف يک مدير نيست. بلکه نشانگر قدرت اوست. مربی ضعيف است که به مديرش اجازهی دخالت در مسايل فنی را بدهد. همان طور که من نمیتوانم در مسايل فدراسيون دخالت کنم، فدراسيون هم در کار فنی دخالت نکرده است. بايد منطقی صحبت کنيم، بعضی از مديران دوست دارند در مسايل فنی دخالت کنند. اما، من مربی نيستم که اجازه بدهم کسی در کارم دخالت کند. کسانی هم که دربارهی بیبرنامگی تيم ملی صحبت میکنند به ياد داشته باشند که تيم ملی قبلا بیبرنامه بوده و نه حال حاضر که در آرامش کارش را انجام میدهد. اينکه تيم ملی با چهار امتياز بيشتر نسبت به ديگر حريفان در صدر گروه قرار گيرد، نشان دهندهی عملکرد تيم ملی است. من مخلص همه هستم اگر انتقاد سازندهای باشد، گوش میدهم، شما همهی فوتبال هستيد و نمیتوان رسانهها را از فوتبال جدا کرد. اينکه من دايی شدهام، نقش تک تک شما در آن ديده میشود. من مربی تيم ملی هستم اجازه بدهيد که تصميم نهايی را خودم بگيرم. اگر اين توانايی را نداشته باشم، میروم.
* شما گفتيد که حق داريد که بازيکنان را در تيم ملی در اختيار داشته باشيد. باشگاهها ميلياردها تومان هزينه میکنند تا موفق شوند. ضمن آنکه مسابقات غرب آسيا در تقويم فيفا قرار نداشت. آيا فدراسيون در صورت مصدوميت بازيکنان مانند آنچه که برای "خليلی" اتفاق افتاد، به باشگاهها غرامت میدهد؟
- به من مسايل فنی تيم مربوط است. قانونی که در فدراسيون فوتبال ثبت شده با قوانينی که در فيفا است، فرق دارد. شما داريد براساس قوانين فيفا صحبت میکنيد و من از قوانين فدراسيون میگويم. قانونها تفاوت زيادی با هم دارند. غرب آسيا در تقويم فيفا نيست، ما بايد چه کاری انجام بدهيم. مگر سوريه، اردن، قطر و عمان در اين مسابقات شرکت نکردهاند؟
* کلاس فوتبال ما با اين کشورها قابل مقايسه نيست.
- در مملکت ما فدراسيون قانون دارد. در اروپا کدام کشور برای شب زندهداری بازيکنان و حضورشان در پارتیهای شبانه آنها را محروم میکند. در آلمان شما نمیتوانيد بازيکنی را به دليل حضور در پارتی محروم کنيد اما، در کشور ما به خاطر مذهب و قوانينی که وجود دارد، اين مسايل هست. اگر قوانين فيفا را در نظر بگيريم، نبايد در غرب آسيا شرکت کنيم. اما، بسياری از بازیهای کنفدراسيون فوتبال آسيا هم جزو روزهای فيفا نيست.
* آقای دايی ملاک انتخاب شما جوانی بازيکنان است يا خير؟ آيا نمیتوانيد از بازيکنی مانند باقری که بهترين بازيکن فوتبال ايران است، استفاده کنيد؟
- من به توانايیهای باقری اعتقاد دارم اما، در پستی که او بازی میکند، ما سه بازيکن داريم که در تيمهای اروپايی حضور دارند و توانايیهای بسيار بالايی دارند. ضمن اينکه باقری هم از تيم ملی خداحافظی کرده، پس به من حق بدهيد از بازيکنی استفاده کنم که در اين چند ساله در خدمت تيم ملی بوده است.
* اما، شنيده میشود که شما برای انتخاب بازيکنان خط قرمز داريد؟
- خط قرمز در کار من بیمعناست. من تنها به مسايل اخلاقی و فنی نگاه میکنم. از زمانی که ما به تيم ملی آمدهايم کوچکترين مشکل اخلاقی پيش نيامده است. من در حال حاضر از جوانانی استفاده میکنم که آيندهی فوتبال هستند. تا زمانی که شما به بازيکنانی مثل شجاعی، رضايی، پروين و غلامنژاد فرصت ندهيد، آنها نمیتوانند بازيکنی مثل مهدویکيا شوند. بايد به آنها شانس بدهيد که بتوانند جای بزرگترها را بگيرند. ضمن اينکه از بازيکنان با تجربهای که میتوانند مثمرثمر باشند، استفاده میکنيم تا اين جوانان بتوانند در کنار بزرگترها تجربه کسب کنند.
* با توجه به رويارويی ازبکستان و عربستان در جام ملتهای آسيا بازی دوستانه مقابل ازبکستان میتوانست برای تيم ملی مفيد باشد. چرا اين بازی چنين شرايطی پيدا کرد.
- رقابتهای غرب آسيا بيست و پنجم مرداد تمام میشود و برای سیام مرداد برای ديدار با ازبکستان برنامهريزی کرده بودند. ضمن اينکه ميان اين دو تاريخ بازیهای ليگ پيگيری میشد. بنابراين اين بازی به هيچ وجه به نفع ما نبود. ما سعی میکنيم در يکی از روزهای ششم تا هشتم شهريور يک بازی دوستانه انجام بدهيم. پس از آن اردوی چهار روزهای را در کيش برگزار میکنيم و صبح سيزدهم يا چهاردهم شهريور به عربستان میرويم. تيمهايی مانند عربستان چون ليگهايشان تعطيل است میتوانند به طور کامل از بازيکنان استفاده کنند. رقابتهای غرب آسيا هم بهترين فرصت برای ما بود تا از جوانان استفاده کنيم.
* شما مدام از برنامه صحبت میکنيد. اما، در دو هفتهی اول ليگ دو بازی لغو شده است. به نظر میرسد اين به دليل برنامهريزی تيم ملی است.
- ما برنامههايمان را تا آخرين بازی مقابل کرهی جنوبی که شامل بازیهای دوستانه و رسمیمان است در اختيار کميتهی تيمهای ملی قرار دادهايم و کميتهی تيمهای ملی هم اين برنامه را به تيمهای ليگی میدهد تا آنها وضعيتشان را بدانند.
* آقای دايی شما از قانون و ليگ خوب صحبت میکنيد. اما، خيلی از کارشناسان معتقدند که رقابتهای غرب آسيا ارزش تعطيل شدن ليگ را نداشت و میتوانستيم با تيم اميد در اين بازیها شرکت کنيم.
- در حال حاضر وضعيت تيم اميدمان مشخص نيست. بايد ابتدا اين تيم را تشکيل بدهيم و هدفگذاری کنيم. ضمن آن که من به عنوان سرمربی تيم ملی معتقدم که رقابتهای غرب آسيا ارزش زيادی دارد.
* پس اگر اين طور است، تيم ملی هميشه بر باشگاهها ارجحيت دارد.
- اين يک چيز طبيعی است و تمام تيم های ملی به تمام تيمهای ليگی ارجحتر هستند. اين چيزی است که در تمام دنيا وجود دارد.
* شما در آلمان بازی کردهايد. آيا شده بود که به خاطر حضور در تورنمنتی اين چنينی بازیهای ليگ برگزار نشود؟
- هيچ وقت آلمان در تورنمنتی با عنوان رقابتهای غرب آسيا شرکت نمیکند. در آسيا سالانه تورنمنتهای بسياری برگزار میشود اما، در اروپا هيچ وقت چنين تورنمنتهايی نيست. ما در آسيا زندگی میکنيم و بايد خودمان را با شرايط اينجا وقف بدهيم.
* اما، جواب شما اکثر طرفداران فوتبال را راضی نمیکند.
- من واقعيتها را میگويم. نمیخواهم از خودم دفاع کنم و کسی را راضی کنم. به اينجا آمدهام که به مردم اطلاع بدهم که اگر مشکلی هست، به اين دليل است. شما طوری صحبت میکنيد که من مجبورم فلش بکی به عقب بزنم. چرا دربارهی قرارداد من اين قدر شلوغ کرديد؟ هر چند من دوست ندارم درمورد رقم قراردادم صحبت کنم، اما، حاضرم با شما بنشينم و قراردادم را با قرارداد مربيان باشگاهی و مربی سابق تيم ملی مقايسه کنم. شما چرا اين قدر شلوغ کرديد؟ چون دايی سرمربی تيم ملی بود. ما بايد با مردم روراست باشيم. من روزنامهها را میخوانم و میبينيم که در آن نوشته چرا فلان بازيکن به اردوی تيم ملی دعوت نشده است. بايد به عرضتان برسانم که ما برای دعوت از بازيکنان مرحله بندی کردهايم و در هر مرحله تعدادی بازيکن را به تيم ملی دعوت میکنيم. خواهش میکنم مطلبی بنويسيد که منطقی باشد و من هم از آن استفاده کنم.
* شما میگوييد که چرا رسانهها روی دايی زوم کردهاند؛ اما، قبول کنيد انتظاری که از شما میرود، از مربی ديگری نمیرود.
- دايی سرمربی تيم ملی است و به او هم گفتهاند که بايد تيم در غرب آسيا شرکت کند. من هم مجبور بودم بازيکنان را انتخاب کنم. دوست دارم که تيم ملی کشورم موفق شود. وقتی فدراسيون قانونی را تصويب کرده که تيمی که بيش از سه بازيکن دارد، بازیهايش لغو میشود نبايد من جوابگو باشم.
* از شما میخواهيم که چنين ذهنيتی نداشته باشيد که رسانهها روی شما زوم کردهاند.
- خدا شاهد است که چنين ذهنيتی ندارم. میدانم کار نويی که شروع کردهام عواقب بسياری دارد. بگذاريد به من فحش بدهند اما، هدفم اين است که تغييرات را در تيم ملی ايجاد کنيم.
* میگويند شما رسانه گريز هستيد، به عنوان نمونه در بازی ايران و فلسطين در کنفرانس مطبوعاتی شرکت نکرديد.
- من نمیدانستم اتاق کنفرانس مطبوعاتی ورزشگاه تختی کجاست. اتاق کنفرانس سی کيلومتر آن طرفتر بود ضمن اينکه صحبتهای من با ديگر مربيان تيم ملی يکسان است. اگر من را به عنوان يک مربی کوچک که با ده مربی بزرگ کار کردهام، قبول داريد میگويم "هومن افاضلی" جزء بهترين مربيان ايران است. اگر او در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرده، يعنی من صحبت کردهام.
* چقدر از رقابتهای غرب آسيا رضايت داريد و بازيکنان جوان تيم ملی چقدر توانستهاند شما را تحت تاثير قرار بدهند؟
- ما تنها يک بازی را در غرب آسيا انجام داديم. از امروز از تمام کسانی استفاده میکنيم که در تيم ملی حضور دارند. بازی اول نمیتواند ملاک خوبی برای ارزيابی عملکرد بازيکنان باشد. نمیتوانم بازی با فلسطين را يک ديدار تدارکاتی به حساب بياورم.
* شما به باشگاهها بازيکن نمیدهيد. اما، خودتان برای افتتاح استخر دوستتان به دامغان میرويد، اين يک تناقض است.
- بله من به دامغان رفتم اما، تيم ملی در آن روز تمرين نداشت. صبحها بازيکنان بيست دقيقه زيرنظر همکارانم تمرين میکنند. ديروز هم تيم ملی هيچ برنامهای نداشت. نبايد از صبح تا شب در اردو باشم. اين مسالهی شخصی من بود و به شما و هيچ کس ديگری مربوط نيست. به خودم ربط دارد که صبح میخواهم چه کار کنم.
* اما، اين سفر شما خيلی بیسروصدا بود.
- تمام کارهای من بیسروصداست. نمیتوانم بيايم به همه بگويم که يکی از دوستانم میخواهد چنين کاری بکند و من هم بايد برای افتتاح استخر به آنجا سفر کنم. اين کوچکترين کاری بود که برای دوستم انجام دادم که چه در زمانی که بالا بودم، چه پايين در کنارم بود. نبايد در مسايل شخصی کنکاش کرد. اگر من هم بخواهم در زندگی شخصی شما کنکاش کنم، مشکلات زيادی به وجود میآيد.
* نظرتان دربارهی اردوی تيم ملی در اسپانيا و چک چيست و چرا بازیهای تيم ملی لغو شد؟
- اين اردو چه در زمان بازيگریام و چه در زمانی که مسووليت فنی تيم را برعهده داشتم، بینظير بود. دليل لغو بازیهايمان در اسپانيا هم اين بود که پس از قهرمانی اين تيم در جام ملتهای اروپا رييس فدراسيون اسپانيا دو هفته مسابقات را به عقب انداخت. ما هم نمیتوانستيم دم خانهی بازيکنان اسپانيايی برويم و آنها را برای حضور در ديدار دوستانه با تيم ملی از خانههايشان خارج کنيم. بازی با مصر هم با وجود هماهنگیهايی که انجام شده بود، لغو شد. اما، الان اين بازی لغو شده و ديگر نبايد افسوس بخوريم که چرا اين بازی برگزار نشد. تلاش میکنيم بازی دوستانهی ديگری را انجام دهيم.
* آيا بازيکن جديدی در فهرست تازهی شما وجود دارد؟
- ما به دليل مشکلاتی که برای گرفتن ويزای عربستان داريم، اسامی ۳۸ نفر را به سفارت عربستان فرستاديم. در اين فهرست بازيکنان لژيونر زيادی حضور دارند. از امارات و اروپا بازيکنان جديدی به تيم ملی دعوت خواهند شد.
* آقای دايی شما مدام میگوييد که عملکرد سه بازيکن لژيونر را زيرنظر داريد. اما، هيچ وقت نشده که مانند امهژاکه بگوييد که فلان بازيکن به درد تيم ملی نمیخورد. اين شائبهای را ايجاد میکند که اين کار به مصاحبهای که پس از جام جهانی انجام داديد و گفتيد بعضی از بازيکنان در چشم من نگاه میکنند اما، به من پاس نمیدهند، ارتباط داشته باشد.
- بايد بگويم امهژاکه وقتی ديد بازيکنانی مثل ژينولا و کانتونا تيمش را به هم میزنند، تصميم قطعیاش را اعلام کرد. من به اين نتيجه نرسيدهام و دوست دارم تا زمانی که اين بازيکنان خوب هستند، از آنها استفاده کنم. هر زمان که به اين نتيجه برسم، اين مساله را اعلام میکنم و از هيچ کس ترس ندارم. من هنوز به اين نتيجه نرسيدهام که فلان بازيکن را از تيم ملی بيرون بگذارم. ضمن آنکه من در دورهی قبل اين سه بازيکن را به تيم ملی دعوت کردم. مهدویکيا مصدوم شد و عذرخواهی کرد. کريمی کشالهاش آسيب ديد و آن اتفاقات افتاد که اگر آن اتفاقات هم رخ نمیداد، به دليل آسيب ديدگیاش جايی در تيم ملی نداشت. هاشميان هم از طريق وکيلش اعلام کرد به دليل کمر دردی که دارد به استراحت نياز دارد و نمیتواند در مرحلهی اول بازی کند.
* نام اين سه نفر در فهرست سی و هشت نفره وجود دارد؟
- بله، اما ما تا روز آخر شرايط اين بازيکنان را ارزيابی میکنيم. ممکن است آنها جزو فهرست بيست و پنج نفرهی تيم ملی برای سفر به عربستان باشند. شايد مهدویکيا در عربستان کاپيتان تيم ملی باشد. شايد هم او به همراه ما به عربستان نيايد.
* کفاشيان در مصاحبهای گفته که اگر دايی نخواهد اين بازيکنان را به تيم ملی دعوت کند، من او را راضی میکنم. نظرتان دربارهی اين اظهارنظر چيست؟
- من زير دست کفاشيان کار میکنم و برای او احترام زيادی قائلم اما، بزرگتر از او هم نمیتواند در کار من دخالت کند. تا به حال هم نشده که کفاشيان و تاج جلسهای بگذارند و به من مسالهای را در حوزهی فنی گوشزد کنند. اگر اين کار انجام شود، مطمئن باشيد که من ديگر اينجا نيستم. من مثل کسانی نيستم که در جام جهانی آلمان کابينه تشکيل دادند و سرمربی و سرپرست تيمشان را انتخاب کردند.
* اما، آقای دايی اين کسانی که شما از آنها نام میبريد، همانهايی هستند که شما را سرمربی تيم ملی کردند.
- هيچ کس من را به تيم ملی نياورده است. يک نفر بيايد و بگويد که دايی برای رسيدن به تيم ملی رايزنی کرد. اما، آقايان خيلیها را پيش کسانی بردند که تصميم گير هستند. اما، در نهايت من سرمربی تيم ملی شدم.
* حضور تعداد زيادی از بازيکنان سايپا و سپاهان و لغو بازی اين دو تيم در ليگ باعث به وجود آمدن اين شائبه شده که دايی نمیخواهد بازیهای اين دو تيم در ليگ برگزار شود. نظر شما در اين مورد چيست؟
- مگر سايپا و سپاهان به من چيزی میدهند که من چنين کاری بکنم. من برای دعوت از بازيکنان به توانايیهای آنها نگاه کردم. ما برای دعوت از هر کس هدفی داريم، آبرويم را خيلی بيشتر از سايپا و سپاهان دوست دارم. قبل از بازی پرسپوليس و سايپا برخی از روزنامهها نوشتند که سرمربی سايپا با دايی مشورت کرده. اصلا چنين مسالهای نبوده. اگر ليتبارسکی بخواهد میتوانم تجربهی دو سالهام در سايپا را در اختيار او بگذارم. اما، تا حالا چنين اتفاقی نيفتاده است. ضمن اينکه به خودم هم اجازه نمیدهم در مسايل فنی سايپا دخالت کنم. از زمانی هم که به اسپانيا رفتهام تا به حال در جلسهی هيات مديره شرکت نکردهام.
* آقای دايی "کريم باقری" بهترين بازيکن فوتبال ايران است. چرا بر دعوت نکردنش اين قدر پافشاری میکنيد؟
- يک بار اين مساله را توضيح دادم. فوتبالی که ما بازی میکنيم با شيوهی پرسپوليس متفاوت است. جواد نکونام در سوريه و امارات بهترين بازيکن تيم ملی بوده است.
* اما، همين نکونام در ديدار برابر امارات دو اشتباه وحشتناک انجام داد.
- نکونام در بازی با امارات تنها يک اشتباه انجام داد. اگر قرار باشد نکونام اين يک اشتباه را هم در طول ۹۰ دقيقه انجام ندهد، بايد بشود "ماکلله" و برود چلسی و هفتهای ده هزار پوند حقوق بگيرد. ملاکم برای انتخاب بازيکنان چيز ديگری است و باقری به درد سيستم تيم ملی نمیخورد. ضمن اينکه کريم باقری هم از تيم ملی خداحافظی کرده است.
* رحمان رضايی هم از تيم ملی خداحافظی کرده بود؛ اما، شما رحمان را به تيم ملی دعوت کرديد.
- من خداحافظی رحمان رضايی را نديدهام.
* شما چه طور خداحافظی باقری را به خوبی به ياد میآوريد اما، خداحافظی رضايی که در مالزی انجام داد را از ياد بردهايد؟
- باقری هم بازی من بود و به خوبی به ياد دارم که او چگونه از تيم ملی خداحافظی کرد. اما، خداحافظی رضايی را نديدم. اگر کسی فيلمی از مصاحبهی رضايی دارد که در آن او از فوتبال خداحافظی کرده، آن را برای من بياورد. مشکل فوتبال ما خداحافظی باقری و رحمان رضايی نيست. مشکل اين است که شما به همه چيز گير میدهيد.
* ما سوالهايمان را از سرمربی تيم ملی میپرسيم و نه شخص علی دايی.
- شما بايد به عقيدهی من احترام بگذاريد. از من میپرسيد که چرا کريم باقری را به تيم ملی دعوت نمیکنيد و من هم میگويم او از تيم ملی خداحافظی کرده و در آن پست ما سه بازيکن عالی داريم. هيچ وقت به خودم اجازه نمیدهم که بازيکنی مانند کريم باقری را نيمکت نشين کنم. او بازيکن بسيار بزرگی است و کاپيتان تيمی است که سی و چهار ميليون هوادار دارد.
* آيا قصد دعوت از اشکان دژاگه به تيم ملی را داريد؟
- او نمیتواند برای تيم ملی ايران بازی کند چرا که شرايط سنی او به گونهای است که قوانين فيفا اجازهی تغيير تابعيت را به دژاگه نمیدهد. ضمن اينکه مگر او دوست دارد برای ايران بازی کند؟ او خودش را آلمانی میداند و برای تيمهای آلمانی بازی میکند.
* پس از برخوردی که برخی هواداران پرسپوليس در ديدار با سايپا با شما انجام دادند، شايعه شد که شما قصد پيگيری اين مساله را داريد.
- اصلا چنين تصميمی ندارم. من خودم را مديون اين هواداران میدانم. آن اتفاق را نبايد به حساب طرفداران گذاشت. اين کاری است که توسط چند ليدر انجام شد.
* گويا قرار است محدوديتهايی برای رسانهها برای پوشش اخبار تيم ملی ايجاد شود. اينکه هيچ خبرنگار و عکاسی به همراه تيم به اسپانيا و چک نرفت و اين تصميمی که برای ممنوعيت ورود خبرنگاران به هتل تيم ملی در عربستان گرفته شده، حکايت از اين مساله دارد.
- معتقدم که خبرنگاران هم میخواهند تيم ملی موفق شود. اين خواستهی من بود که در هتل تيم ملی خبرنگاری اجازهی ورود پيدا نکند. خواهشمان هم اين بوده است که به غير از خبرنگاران ديگر مسوولان عالی رتبه که جداگانه به عربستان میآيند هم در هتل ما نباشند. غير از اين مسالهی ديگری نبوده است و ما کاری به اين نداريم که خبرنگاران در کجا اقامت خواهند کرد و قبل و بعد از تمرين هم جوابگوی آنها خواهيم بود. در سفر به اسپانيا هم معتقدم که کوتاهی رخ داده است و بايد سايت فدراسيون با اعزام خبرنگار و عکاس اين اردو را پوشش میداد. من مخالف ايجاد محدوديت برای رسانهها هستم چرا که اگر شما اخبار تيم ملی را انعکاس ندهيد، فعاليتهای تيم ملی هيچ فايدهای ندارد. دوست دارم در بين تيم ملی و رسانهها احترام ايجاد شود. می دانم که شما هم راضی نيستيد مشکلی حاشيهای در تيم ملی ايجاد شود.
* حضور شما در هيات مديرهی سايپا اين شايعه را به وجود آورده که حضور پنج بازيکن سايپا در تيم ملی به اين دليل بوده است.
- سالی که سايپا قهرمان شد، دو بازيکن از تيم ما به تيم ملی دعوت شد. اما، من اعتراضی به اين مساله نداشتم. در حال حاضر هم معتقدم که هفت بازيکن بايد از سايپا به تيم ملی دعوت شوند.
* اما، حضور بازيکنانی که محبوبيتی بين هواداران ندارند، باعث فراری شدن تماشاگران از ورزشگاهها میشود.
- من بايد کاری کنم که تيم ملی نتيجه بگيرد حالا استاديوم خالی يا پر باشد، برايم تفاوتی ندارد. میگوييد بايد افراد محبوب به تيم ملی دعوت شود. پس اگر اين طور است من به "رضا گلزار" بگويم به تيم ملی بيايد چون آدم محبوبی است. نمیشود کسانی که غير از استقلال و پرسپوليس هستند را به تيم ملی دعوت نکرد. شما هم زمانی که مسوول شديد، محبوبها را دعوت کنيد. اگر قرار بود براساس محبويت آدمها بازيکنان را به تيم ملی دعوت کنم، به گلزار، سعيد راد و پروين که استادم است، میگفتم به تيم ملی بيايند. ما بايد بهترينها را انتخاب کنيم و نه محبوبها را. سايپا اين پتانسيل را دارد که بيشتر از اين بازيکن در تيم ملی داشته باشد. مطمئن باشيد تيم ايران با همين ترکيب به جام جهانی صعود میکند.
* آييننامهی جديد انضباطی و ممنوعيت گذاشتن ريش لنگری باعث شد بعضی روزنامهها ريش شما را با ريش سياوش اکبرپور مقايسه کنند. آيا شما از اين قانون مستثنی هستيد يا اينکه بايد زير بار اين قانون برويد؟
- ما همه از قانون تبعيت میکنيم. ريش من هم نه لنگری است و نه چيز ديگری. من هشت، نه سال است که چنين ريشی را گذاشتهام. نه سبيلم را زدهام و نه کار ديگری انجام دادهام. در اين چند سال هم هيچ کس به من گير نداده که چرا چنين لباسی میپوشی و چنين کاری را میکنی. (رو به يکی از خبرنگاران به شوخی) اما، شما از سوال اول و دقيقهی يک به همه چيز گير دادهايد. همه می دانند که ريش من با اميرآبادی و اکبرپور خيلی تفاوت دارد. اما، خودم هم مخالفم که کميتهی انضباطی چنين آييننامهای تصويب کرده است. شايد بازيکن ريشش را درست کند اما، هزار اشکال ديگر در او به وجود بيايد. اين مسايل شخصی است و من نمیتوانم بگويم که شما چرا ديروز با دوستتان به کافی شاپ رفتهايد.
* آقای دايی چگونه میخواهيد با مربيان باشگاهی تعامل داشته باشيد؟
- تعامل ما به اين صورت است که برنامههای تيم ملی را تا آخرين بازی در مقدماتی جام جهانی در اختيار باشگاهها قرار دهيم. اين بزرگترين تعامل است. نمیتوانم پيش از هر اردو به همهی مربيان ليگ برتری و دسته يکی زنگ بزنم و بگويم که به نظر شما کدام بازيکن را به تيم ملی دعوت کنم. در زمانی که در امارات بوديم، کسانی در ورزشگاه حضور داشتند که پرچم امارات در دستشان بود تا پس از باخت تيم ملی علی دايی را دراز کنند. در بين مطبوعاتیها هم برخی بودند که تيترهايشان را آماده کرده بودند اما، تعداد شان کمتر از پنج درصد بود اما، خدا خواست و بازيکنان غيرت به خرج دادند و تيم ملی برنده شد. هم اکنون هم در خدمتتان هستم و به خدا و پيغمبر و هر چيز ديگری که اعتقاد داريد، اگر همين الان هم از تيم ملی بروم، هيچ چيز را از دست نمیدهم. تنها به خاطر عشقم بوده که در تيم ملی بودهام. در سيزده سالی که در تيم ملی بودهام از خيلی چيزها گذشتهام و خيلی چيزها را هم بدست آوردهام. بايد بگويم تابحال يک ريال هم از فدراسيون فوتبال پول نگرفتهام اما، آقايان قبل از قراردادشان پولشان را گرفتهاند. از عشقم است که در تيم ملی هستم. میدانم که اگر دايی برود بازيکنانی مثل رضايی و شجاعی نمیتوانند حقشان را بگيرند. متاسفانه مطالب روزنامهها جوری شده که ۹۰ درصد مطالب منفی است اما، من کارم را انجام میدهم چون هدفم بزرگ است و تمام انتقادات را به جان میخرم.
* شايعه شده که به دليل رفاقت شما با "بذرپاش" مديرعامل کارخانهی سايپا اين شرکت اسپانسر تيم ملی شده است.
- من تابحال بيش از چهار يا پنج بار بذرپاش را نديدهام و رابطهای هم با او ندارم. او از مديران بزرگ صنعتی است و با علیآبادی و تاج دوست است. حتما برای اينکه سايپا به فدراسيون کمک کند، آدمهای بزرگی دخيل بودند. ضمن اينکه حتما به نفع فوتبال ملی و سايپا بوده که اين کار انجام شود و اصلا من نظری در اين باره ندادم.
در پايان دايی گفت: از شما میخواهم که زمانی را تعيين کنيد که هفتهای يک يا دو هفته چنين نشستی برگزار شود.