مهدی زعیمزاده
با پایان المپیك بیست و نهم مشخص شد كه ایران با قرار گرفتن در رتبه پنجاه و یكم جهان كه بدترین رتبهاش در طول تاریخ المپیك به شمار میرود به كار خود در پكن پایان داد. در واقع با مقایسه نتایج كاروان 55نفره ایران در المپیك 2008 با المپیكهای گذشته مشخص میشود كه لقب «ناكام» كاملا برازنده ورزش ایران در این دوره بازیهاست و حتی تكطلای هادی ساعی نمیتواند سرپوشی به این ناكامی قابل توجه باشد. ایران در شرایطی كه با بزرگترین كاروان سالهای اخیرش و با 55 نفر راهی پكن شد كه هرگز در المپیكهای قبلی رتبهای بدتر از چهل و چهارم كسب نكرده بود، اما اینبار با قرار گرفتن در پله پنجاه و یكم بدترین عملكردش را ثبت كرد، بهویژه اینكه در دو المپیك گذشته مكانهای مطلوب بیستو هفتم و بیست و نهم نصیب ایران شده بود و قبل از شروع المپیك تصور میشد این مرتبه چنین نتیجهای حاصل شود.
از نظر تعداد مدال چهار مدال كمتر از 2004 گرفتیم و به كمترین تعداد مدال در 20 سال اخیر دست پیدا كردیم، از نظر تعداد طلا هم به 12 سال قبل و 1996 برگشتیم. تمامی این آمار بهویژه مقایسه عملكرد كاروان ایران در پكن با دو المپیك قبلی ثابت میكند متصل كردن لقب «ناكام» به ورزش ایران بههیچ وجه غیرمنصفانه نیست و آنهایی كه ایران را در المپیك پكن ناكام نمیدانند یا از واقعیتها و گذشته خبر ندارند و یا قصد توجیه و فراكنی دارند. نتایج ایران در دو المپیك گذشته نشان داد كه ورزش ایران با توجه به پتانسیلی كه در كشتی و وزنهبرداری و ورزشهای رزمی دارد میتواند یكی از رتبههای كمتر از سیام را به خود اختصاص دهد. ایران در المپیك آتن 6 مدال كسب كرد و اگر آن موقع مثل هماكنون در كشتی به دو ورزشكار برنز داده میشد این مدالها به 8 میرسید چرا كه سجاد برزی و مسعود هاشمزاده در كشتی فرنگی چهارم شدند. ضمن اینكه نباید فراموش كرد كه آرش میراسماعیلی قهرمان جودوی جهان در سالهای 2001 و 2003 به دلیل رو در رو نشدن با حریف اسرائیلی در مسابقات شركت نكرد و الا با توجه به آمادگی آن موقع میراسماعیلی او هم به احتمال فراوان مدال میگرفت. طبیعتا با توجه به این شرایط و ظهور ورزشكارانی مثل احسان حدادی و حمید سوریان و اینكه در كشتی به دو ورزشكار برنز داده میشد، كسب 10 مدال از المپیك پكن نتیجهای كاملا منطقی و معمولی محسوب میشد، هرچند كه خود آقایان وعده كسب مدالهای بیشتری را میدادند، اما المپیك تمام شد و دستاورد ایران از 958 مدال توزیعشده تنها یك طلا و یك برنز بود. با مقایسه این دو مدال با نتایج المپیك آتن نباید گفت كه نتیجه بدتری گرفتیم بلكه باید گفت نتیجه بسیار بدتری گرفتیم. مدعیان ناكام
اگر به سوابق 55 ایرانی حاضر در المپیك توجه شود، مشاهده میشود كه در بین این افراد نزدیك به 20 نفر پتانسیل مدال گرفتن داشتند. در كشتی فرنگی سامان طهماسبی، قاسم رضایی و حمید سوریان مدال جهانی داشتند و هاشمزاده در المپیك قبلی چهارم شده بود. در بین آزادكاران مراد محمدی، سعید ابراهیمی، رضا یزدانی و فردین معصومی در گذشته از سكوهای جهانی بالا رفتهاند، ضمن اینكه در سه وزن دیگر حداقل امید به كسب برنز وجود داشت. در بین جودوكاران به غیر از آرش میراسماعیلی سایرین نیز بدون شانس نبودند. مسعود حاجیآخوندزاده در المپیك قبلی تا آستانه كسب مدال پیش رفت و پنجم شد و سایر ملیپوشان هم سابقه قهرمانی در آسیا را داشتند.
جودوی ایران چند ماه پیش در قاره آسیا قهرمان شده بود، اما در پكن یك برنز هم به دست نیاورد و این در حالی است كه سایر آسیاییها در پكن 5 طلا، 4 نقره و 4 برنز به دست آوردند، واقعا چگونه است كه جودوكاران آسیایی در المپیك به 13 مدال رسیدند اما سهم قهرمان آسیا یك برنز هم نبوده است!! بنابراین قرار دادن نام جودوكاران هم در بین افرادی كه شانس مدال داشتند، اصلا كار غیرمنطقی و رویاپردازانهای حساب نمیشود.
باید به احسان حدادی هم اشاره كرد، ركورددار پرتاب دیسك آسیا برای قهرمانی به پكن رفته بود. در تكواندو هم مثل همیشه دو ورزشكار مدعی داشتیم. همچنین از اصغر ابراهیمی در وزنهبرداری هم انتظار مدال میرفت. او در مسابقات جهان پنجم شده بود و گفته میشد كه میتواند در پكن مدال بگیرد. آیا كاروانی كه در آن 20 ورزشكار مدعی كسب مدال وجود داشتند باید با دو مدال به خانه برگردد!
40 میلیارد برای دو مدال
بسیاری از مسوولان سازمان تربیتبدنی و كمیته ملیالمپیك قبل از شروع بازیها با امیدواری زیاد صحبت میكردند و وعده كسب 14، 15 مدال میدادند اما امروز كسب دو مدال را یك فاجعه نمیدانند. ورزش ایران پتانسیل كسب این تعداد مدال را داشت اما معلوم نشد چه بر سر این ورزشكاران مدعی آمد كه به بدترین نتیجه تاریخ دست پیدا كردند. چرا حمید سوریان دارنده سه مدال طلای جهان در المپیك پنجم شد؟ به چه علت احسان حدادی هشت متر پایینتر از ركوردش پرتاب كرد؟ چطور قهرمانان جودوی آسیا در پكن به یك برنز هم نرسیدند؟ چگونه كشتی ورزش اول ایران در المپیك پكن به بدترین نتیجه تاریخ خود دست پیدا كرد؟ این ناكامیها نشان میدهد كه دستگاه ورزش ایران راه و رسم آماده كردن قهرمانان خود را بلد نبود. بسیاری از كشتیگیران و جودوكاران در بدترین شرایط خود با حریفان خود مبارزه كردند و باید به كارشناسان حق داد كه نسبت به میزان تواناییهای مربیان تیمهای ملی كشتی، جودو و وزنهبرداری تردید داشته باشند و تاكید كنند كه هیچكدام از ورزشكاران ایران به صورت علمی و منطقی برای المپیك آماده نشدند، وگرنه سوریان همانی میشد كه همیشه بود. باید به احسان حدادی اشاره كرد. او چند ماه قبل در مسابقات تداركاتی تمامی حریفانش را شكست داد و ركوردهایی تحسینبرانگیز بهجا گذاشت اما با مصدومیت روانه المپیك شد و هشت متر پایینتر از ركوردش پرتاب كرد. در حالی كه تمامی ورزشكاران مدعی به نحوی تمرین كردند و مسابقه دادند كه در المپیك آماده باشند به بهترین نتیجهشان برسند، قهرمان پرتاب دیسك ایران مسیری برعكس را پیمود! اینگونه ندانمكاریها و بیتدبیریها در سایر رشتهها هم دیده میشود و برآیند این سوءمدیریت و ضعف تداركات و نمود دانش مربیان تنها یك طلا و یك برنز بوده است. به گفته محمد علیآبادی برای المپیك پكن بیش از 40 میلیارد تومان هزینه شده بود، 40 میلیارد برای قرار گرفتن در رده پنجاهویكم!!
متخصص در توجیه كردن
این یك حقیقت است كه ورزش ایران نتوانست در پكن انتظارات را برآورده كند. این در حالی است كه چندی پیش ادعا میشد موفقیتهای اخیر ایران در ورزش در طول تاریخ بیسابقه است. شاید اگر تنها تعداد مدال ملاك باشد این ادعا كاملا درست بهنظر میرسد. اما آیا كسی توجه داشته كه آن مدالها در كدام تورنمنتها و با چه كیفیتی به دست آمده؟ آیا پس از اینكه چند ماه پیش جودوی ایران بر بام آسیا قرار گرفت، بررسی شد كه سایر كشورها آن مسابقات را جدی گرفته بودند؟ جالب اینكه بسیاری از جودوكاران مدعی ما در المپیك به حریفان آسیایی خود باختند. حاصل بزرگكردن موفقیتهای كوچك همین ناكامی در المپیك است وگرنه میشد از همان مسابقات قهرمانی جهان در رشتههای كشتی، جودو و تكواندو در سال گذشته درسهای زیادی گرفت، اما مسوولان ورزش ایران به آن مسابقات معتبر بیاعتنایی كردند و انگشت روی پیروزی در تورنمنتهای كماعتبار گذاشتند!
جای تاسف است كه امروز هم كسی به این شكستها توجهی ندارد و آقایان به دنبال توجیه نتایج خود هستند. محمدرضا یزدانیخرم رئیس فدراسیون كشتی با اشاره به مدال نگرفتن كشتی فرنگی در 36 سال گذشته، بیمدال ماندن در پكن را ناكامی نمیداند. آیا در 36 سال گذشته هم كشتی ایران حمید سوریان داشت؟ و برخی دیگر از آقایان هم به غیبت رضازاده اشاره میكنند. پس چرا كسی به هدر رفتن قهرمانانی مثل حدادی و سوریان توجه نمیكند.
رئیس سازمان تربیتبدنی پس از بازیهای آسیایی دوحه مدعی شد كه ایران در بازیهای آسیایی 2010 سوم میشود. آیا واقعا قرار است ایران بیاید جای كرهجنوبی و ژاپن را كه در المپیك هفتم و هشتم شدهاند، بگیرد؟ اگر به این نكته توجه شود كه قزاقستان، مغولستان، تایلند، كرهشمالی، آذربایجان، ازبكستان، اندونزی و هند هم بالاتر از ایران قرار گرفتند، چگونه میتوان سوم یا چهارم شدن در آسیا را یك شوخی قلمداد نكرد؟!
متاسفانه در شرایط كنونی مسوولان در حال انداختن تقصیر بر گردن دیگریاند و در این زمینه با هم مسابقه گذاشتهاند.
برخی از روسای فدراسیونها در حركتی غیرطبیعی و مشكوك سازمان تربیتبدنی را تبرئه میكنند و تمام كاسه كوزهها را بر سر كمیته ملی المپیك میشكنند. در واقع همین اقدامات است كه باعث میشود از پله بیست و نهم به پنجاه و یكم برسیم و در آن سو بریتانیا بتواند در عرض 12 سال یك طلای خود را به 19 طلا تبدیل كند و از رتبه سی و ششم به چهارم برسد.