فوتبال را از بچگی دوست داشتم. بازيکن و نخستين مدرس فوتبال بودم. با علاقه و شناخت اين ورزش را دنبال کردم. ساليان سال با فوتبال زندگی کردم و با ريز و درشت اين مجموعه آشنا هستم. همزمان با فعاليتم در فدراسيون گلف، برای نايب رييس فوتبال کانديدا شدم تا شانس خودم را يک بار ديگر در مسير ورزشی زندگيم امتحان کنم و بالاخره با ۵۱ رای از سوی مجمع به عنوان نايب رييس انتخاب و معرفی شدم. هر چه زمان میگذرد، با حواشی و مشکلات بيشتری مواجه میشوم ولی، خوب میتوان گفت که مزه زندگی به همين سخت گذشتنهاست.
اين، مقدمهای از صحبتهای "فريده شجاعی"، نايب رييس فوتبال و فوتسال بانوان در فدراسيون فوتبال است. گفتوگوی تفضيلی وی با گروه ورزشی ايسنا در پی میآيد:
ورود به فوتبال و رسيدن به يک آرزو!
حدود ۱۰ سال پيش به طاهريان، رييس ورزش بانوان پيشنهاد دادم به فوتبال بها دهندکه در اين راستا با هاشمیطبا صحبت شد. او معتقد بود که فوتبال برای زنان عوارض دارد، جذابيت ندارد و رشتهای نيست که زنان راحت به آن بپردازند. ما تحقيقات فيزيولوژيکی و روانی را انجام داديم و ثابت کرديم که فوتبال هيچ آسيبی برای زنان نخواهد داشت و بسيار مفيد است.
گوی و ميدان را بدست ما دادند. من به کمک فدراسيون و مربيان فعاليت را شروع و نخستين دوره کلاسهای آموزش مربیگری را در ايران داير کردم. طاهريان معتقد بود که من در گلف موفقتر بودم، ولی از بدو ورودم به فدراسيون فوتبال مشکلات را بررسی و حل کردم. بيش از سه ماه نخست فعاليتم، به شناسايی حواشی و نيازهای فوتبال زنان پرداختم و با تدوين سند راهبردی چهارساله اهداف کوتاه مدت، ميان مدت و دراز مدت را دست يافتنیتر کردم.
لژيونر شدن بانوان ايرانی!
میخواهم فوتبال زنان را به جايگاه اصلیاش برسانم. فوتبال ايران بايد حداقل در آسيا مطرح شود. ما بايد حضور قدرتمند در ميادين بينالمللی داشته باشيم. بحث اصی برای ما تقويت بعد پرورشی، قهرمانی، همگانی و حرفهيی است. سال گذشته در مسابقات باشگاههای غرب آسيا، چندين با زيکن مورد توجه تيمهای خارجی قرار گرفتند؛ ولی اين بحث ادامه پيدا نکرد. بازيکنان ما با استعداد و با تکنيک هستند. با گذراندن تمرينات خوب قطعا زنان نيز میتوانند مانند مردان لژيونر داشته باشند. کشورهای عربی طبق نامههای AFC و فيفا بايد در فوتبال زنان نيز شرکت کنند و چون پتانسيل کمی در زمينه مد يريت، مربیگری، داوری و بازيکنان دارند، ممکن است از نيروهای ايرانی کمک بگيرند. البته، تاکنون بحث جدی در اين باره صورت نگرفته؛ ولی زمزمههايی شنيده میشود.
لباس زنان و صدور فرهنگ و ارزشهای دينی
لباس و پوشش زنان در ميادين ورزشی بسيار حساس است. وقتی لباس قهرمان المپيک شنا را مهندسان ناسا میسازند اين، يعنی لباس در رکورد و موفقيت يک شناگر موثر است. ما مساله پوشش را پذيرفتيم و حتی فرهنگ و ارزش دينی را نيز با کمک اين مقوله صادر میکنيم. بنابراين، بايد برای طراحی لباسها برنامه داشته باشيم تا مشکلات بازيکنان کمتر شود. در مسابقات ويتنام، به دليل هوای شرجی و دمای زياد هوا دو يا سه کيلو به وزن بازيکنان اضافه میشد و فيفا و AFC نيزمیدانستند که نسبت به ساير تيمها مشکلات بيشتری داريم. آن ها خوشحال هستند که ايران با اين شرايط در مسابقات حاضر میشود و حرفی برای گفتن دارد. کسی در ويتنام تصور نمیکرد چين تايپه را با در اختيار داشتن تاريخچه طولانی و بهرهگيری از سبک بازی مردانه شکست دهيم. ساير تيمها مربيان مرد داشتند و با پسران تمرين میکردند؛ ولی ما با وجود امکانات کم، تلاش کرديم حرفی برای گفتن داشته باشيم و در مسابقات جهانی، آسيايی و بينالمللی خوب ظاهر شويم.
افق چهارساله و دستاوردها
تلاش میکنيم در پايان برنامه چهارساله يک تيم قدرتمند بسازيم و بتوانيم جايگاه اصلی خودمان را پيدا کنيم. هدف ما قرار گرفتن در جمع سه تيم برتر آسياست که دستيابی به اين هدف بسيار سخت است. استراليا، کرهشمالی و جنوبی، چين و ژاپن جزو ۱۰ تيم برتر جهان هستند و حضورشان در آسيا کار را برای ايران سختتر میکند. اگر بيشتر وقت بگذاريم و سرمايهگذاری کنيم قطعا به اين هدف میرسيم. تيم فوتسال زنان نيز قهرمان غرب آسيا شد. اردن با وجود داشتن شرايط ميزبانی تصور نمیکرد در فينال به ما ببازد. همه بازيکنان و کادرفنی تلاش کردند اردن را شکست دهند و قهرمان غرب آسيا شوند. اکنون حد انتظارات ا ز اين تيم بيشتر شده و بايد تمرينات را جدیتر دنبال کنند. مسابقات غرب آسيا با حضور هفت تيم در شرايطی برگزار شد که حتی فلسطين نيز نمايش قابل قبولی از خود ارايه کرد و از وجود مربيان مرد بهره برد. از طرفی تمرينات و اردوهای خارج کشور میتواند موجبات رشد را فراهم کند.
بهرهگيری از تجربيات مردان
فوتبال زنان کودکی يک ساله است که تجربه حضور در مسابقات برون مرزی را ندارد. مربيان ما خوب هستند ولی به لحاظ علمی عقب هستيم. ما در سطح B داور نداريم. در اين راستا قرار است مهرماه کلاس داوری درجه B در تهران تشکيل شود تا اين مشکل رفع گردد. تجربه مردان کمک کننده است و میتوان از آنها در قالب آناليزور و مشاور استفاده کرد. زنان نيز در کارهای علمی توانمند هستند. با همکاری مردان و بهرهگيری از نقطه نظرات آنها میتوان برنامهريزی درستی داشت.
مربی حرفهای زن، انگشت شمار است
سطح مربیگری ما قطعا در قياس با مربیگری جهان عقب است. آلمان قهرمان جهان در رده زنان است که مربی مرد دارد. با وجود قهرمانی، دليل نمیشود آلمان مربيان زن کارآمدی داشته باشد. حتی قهرمانی ملاک مشخصی برای ارزيابی کيفيت مربيان نيست. تعداد مربيان خوب در دنيا انگشتشمار است. از طرفی اين امکان وجود دارد که آنها شرايط مالی و پوششی ما را نپذيرند. البته، مربيانی نيز درخواست فعاليت در ايران را داشتند که هم سطح با مربيان داخلی هستند. بنابراين، ترجيح داديم مربيان داخلی را تقويت کنيم و مشکلات فنی آنها را با کمک مردان حل کنيم. البته، ما مدام در حال رايزنی و لابی هستيم تا در صورت امکان مربيان خوب خارجی را برای فوتبال و فوتسال به خدمت بگيريم.
ورزش زنان در اوج
۴۰ سال است که با ورزش زندگی میکنم و همه جوره ورزش را تجربه کردم. به جرات میگويم نقطه اوج ورزش زنان در اين دوره است. بسيار خوشحالم که پرچمدار المپيک پکن، يک زن بود. اين مساله بيانگر نگرش مثبت مسوولان به ورزش زنان است. خوشبختانه، اعضای هيات رييسه، رييس فدراسيون و علیآبادی و معاونان سازمان نگرش مثبتی به فوتبال زنان دارند. توجه و اهميت دادن به ورزش زنان میتواند در رشد و پويايی ورزش کشور موثر باشد. تجربه نشان میدهد هر جا که زنان در کنار مردان فعاليت میکنند نتيجه رضايتبخش است. بايد به زنان بها دهيم و آنها را تقويت کنيم تا نه در سطح مردان بلکه در سطح قابل قبولی وارد عرصه بينالمللی و مدالآوری شوند. زنان انگيزه و پتانسيل بسياری دارند و اگر روی ا ين قشر سرمايهگذاری شود، میتوانند در سطح مردان رشد کنند.
نقش اسپانسر و تبليغات در توسعه
درست است که نگرش مسوولان ورزش و فوتبال به ورزش زنان مثبت است؛ ولی در مقابل نيز ديدگاههايی وجود دارد. اسپانسرها نيز میگويند که حمايت مالی میکنيم ولی به ما چه میرسد؟ وقتی نمیتوانيم به آن ها سرويس دهيم، حمايت مالی نيز نمیشويم. برای تبليغات نياز به پخش تلويزيونی داريم. بسياری از باشگاهها نيز تمايل دارند از درآمدزايی در بخش مردان برای فوتبال زنان هزينه کنند. در اين صورت حداقل با بازيکنان قرارداد مالی بسته میشود و امکانات رفاهی و هزينه اياب و ذهاب آنها پرداخت میشود. اين اتفاق میتواند نويدی برای آينده بهتر باشد تا زمانی که حرفهيیتر شويم و حقوق مکفی پرداخت کنيم در سطح تيمهای ملی نيز برنامهريزی شده تا مبلغی به عنوان کمک هزينه به بازيکنان پرداخت شوند.
گله از رسانههای ورزشی
روزنامهای هميشه يک ستون را به ورزش زنان اختصاص میداد که متاسفانه، آن هم به هفتهای يک بار کاهش يافته است. آنها به جای اين که به ورزش زنان بپردازند، ميزان توجهشان را کاهش دادند. سياستها را نمیدانم. ما در مسابقات فوتبال غرب آسيا قهرمان شديم. تيم فوتبال مردان نيز با آن همه امکانات، اسپانسر و هوادار اول شد. ببينيد ميزان توجه، آن ها را تا کجا پيش میبرد؟! در شبکههای مختلف عملکرد آنها مدام آناليز میشود، در حالی که هنوز تعداد زيادی نمیدانند زنان قهرمان غرب آسيا شدند. در سختترين شرايط در کشوری عربی به خاطر بازیهای خوب مورد تمجيد قرار گرفتيم و بازیهايمان از سه شبکه تلويزيونی اردن به صورت مستقيم پخش شد؛ ولی در داخل ايران حتی يک برنامه کوچک به ما اختصاص ندادند. عدم استقبال از يک تيم قهرمان باعث میشود بازيکنان دل سرد شوند و جلوی پيشرفت آنها گرفته شود. وقتی زحمات يک تيم بازتاب ندارد، انگيزهها کمتر میشود. برای توجه به ورزش زنان با مسوولان ورزش و فوتبال صحبت میکنم؛ ولی آنها هيچ حرفی نمیزنند. يک بار حتی به "فردوسیپور" گفتم از ۹۰ دقيقه برنامه، چند دقيقه را به اخبار زنان اختصاص دهد. مسوولان کم لطفی میکنند. اگر بيشتر بها دهيم، حداقل رشته جذابی مثل فوتبال با علاقهمندان بسياری که دارد، میتواند با قدمهای محکم گام بردارد. تاکنون با مسوولان رسانهها وارد مذاکره نشدم؛ در حالی که با مجريان برنامه های مختلف سيما صحبت کردم. آن ها قول همکاری دادند؛ ولی هيچ کاری نکردند.
وعدهی رييس جمهور
رييس جمهور در مراسم بازديد از کمپ تيمهای ملی به تمرينات فوتبال زنان سر زد و قول داد در صورت کسب قهرمانی، پاداش ويژهای به آنها پرداخت شود. رييس سازمان نيز قرار است با دعوت از بازيکنان از آن ها تقدير کند. اين هفته قرار است کميته تيمهای ملی فدراسيون پاداش بانوان را مشخص کنند. کميته ملی المپيک نيز مبلغ ۳۰۰ هزار تومان به بازيکنان پرداخت کرد.
به هر حال قهرمانی در مسابقات غرب آسيا جايزه ويژهای را می طلبد و هرچه که برای مردان در نظر گرفته میشود بايد به زنان نيز پرداخت شود.
لزوم وجود ديدارهای تدارکاتی
بازی تدارکاتی در ورزش زنان سرنوشتساز است. اگر در مسابقات ويتنام يک بازی تدارکاتی داشتيم، بازی مقابل ميانمار را مساوی و به مرحله بعد صعود میکرديم. تيم فوتبال بازی به بازی بهتر میشد. اين بيانگر نداشتن ديدارهای تدارکاتی است. در بازیهای نخست بازيکنان با شرايط زمين آشنا میشدند. ما در ردههای سنی مختلف تيم داريم و برگزاری ديدار تدارکاتی به دليل کمبود منابع مالی برای ما محدود است. اگر برنامه سازنده میخواهيم، بايد هزينههای بسياری صرف کنيم که اين برای فدراسيون متصور نيست و ما بايد اين مساله را جا بيندازيم. در حال حاضر فيفا برای روز ۳۱ شهريور که روز صلح جهانی است از ما خواسته که مسابقاتی را با عنوان صلح و دوستی برگزار کنيم. برای برگزاری ديدار تدارکاتی در رده جوانان نيز با مسوولان ترکيه نامهنگاری کرديم.
جو استاديوم آدم را میگيرد!
در ديدار دوستانه مقابل زامبيا و بازی استقلال – پرسپوليس، سرپرست زن زامبيا و خانم قطبی را با کسب مجوز برای تماشای بازی همراهی کردم. در ديدار مقابل زامبيا از شدت هيجان اشکم درآمد. جو استاديوم آدم را میگيرد. ديدن مسابقات از نزديک در مقايسه با تماشای بازی از تلويزيون بسيار متفاوت است. جوانان تفريح کمتری دارند، اجازه ورود به ورزشگاهها و يا آزاد بودن تماشای مسابقات برای زنان میتواند تفريح سالم قلمداد شود و باعث تخليه، ايجاد انگيزه و نوعی برنامه تفريحی – ورزشی تلقی شود.
ورود زنان به ورزشگاهها و...
نگرش مسوولان به ورود زنان به ورزشگاهها منفی نيست، فقط حساسيتهايی وجود دارد که میتوان با نظارت و کنترل آنها را مرتفع کرد. دو هفته گذشته مجوز تماشای ديدار ايران- اسپانيا را برای دختران فوتسال گرفتيم. متاسفانه، از بازی دوم دوباره اجازه حضور در سالن را ندادند. میخواهيم اين مساله باب شود. بنابراين، بايد زمينه های فرهنگی ايجاد کنيم. فيفا و AFC برای حضور زنان در ورزشگاه امتياز میدهند. ورود زنان به استاديوم به نفع فوتبال ايران نيز هست. از طرفی حضور زنان در استاديوم باعث میشود مردها شعارهای زشت ندهند و حرمت نگه دارند. در اين صورت، آرام آرام محيط سالمتری در ورزشگاه ها ايجاد میشود.
مسابقات برون مرزی
AFC به دليل نداشتن ليگ در رده جوانان نمیخواست به ما مجوز حضور در مسابقات آسيايی مالزی را دهد. ما طی نامهای به آنها اعلام کرديم که در ردهی جوانان ليگ نداريم؛ ولی مسابقات جوانان را به صورت متمرکز برگزار میکنيم. بلافاصله، برای حضوردراين مسابقات به استانها فراخوان داديم و با حضور ۱۸ تيم در مازندران مسابقاتی را تحت اين عنوان برگزار و گزارشی از آن به AFC فرستاديم.آن ها نيز ما را پذيرفتند و در قرعه کشی مسابقات شرکت کرديم. البته، تيم ما بسيار جوان و نوپاست و نمیتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. با وجود قرعه سخت و بازیهای سنگين برای کسب تجربه میرويم. برای مسابقات ۲۰۱۰ گوانگجوی چين، اردوهای تمرينی را از مهر آغاز میکنيم و حضور قدرتمندانه را در برنامه داريم. در مسابقات فوتسال داخل سالن ويتنام نيز، تيم ما جزء سه تيم برتر مسابقات خواهد بود. در بحث مسابقات کشورهای اسلامی که ۱۷ تا ۲۳ مهر در تهران بر گزار میشود، دو تيم ليگ برتری بال گستر و ملوان انزلی به نمايندگی از ايران در کنار ساير تيمها به رقابت خواهند پرداخت.
ليگ بانوان
از امسال، ليگ را زيرنظر سازمان ليگ برگزار میکنيم تا به ليگ زنان بها داده شود و دچار مشکلات مالی نشويم. محمدی ازعضويت ليگ بانوان در سازمان ليگ استقبال کرد و از همه مديران باشگاههای ليگ برترودسته اول، درخواست تيمداری در ليگ زنان را کرد. شش تيم از ليگ گذشته در کنار تيمهايی که برای حضور در ليگ برترزنان مشتاق باشند، در ليگ امسال رقابت میکنند. البته، برای کاهش هزينهها و سرويسدهی بهتر، مسابقات را به صورت منطقهای برگزار میکنيم. مسابقات فوتسال نيز به همراه ليگ فوتبال از نيمه دوم آبان ماه آغاز خواهند شد.