آمار اخیر موسسه زوگبی (1) نشان میدهد که در حال حاضر تنها 36 در صد از مردم آمریکا از سیاست دولت بوش در مورد عراق حمایت میکنند. مردم آمریکا با مواجهه با تصاویر تکاندهنده شکنجه و آزار در زندانهای عراق و همچنین تعداد تلفات روزافزون نیروهای نظامی آمریکا و هزینه سنگین این جنگ، اکنون در اکثریت خود بر این باورند که حمله به عراق یک اشتباه بوده است. اظهارات وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در پایان نشست مشترک وزرای خارجه هشت کشور صنعتی در آمریکا، در این راستا که اگر دولت آینده عراق به نیروهای ائتلاف احتیاج نداشته باشد، این نیروها عراق را ترک خواهند کرد -- اظهاراتی که روز بعد توسط جرج بوش تکذیب شد— و یا سخنان سناتورهای آمریکائی در زمینه بجلو انداختن تاریخ انتخابات در عراق، نشان میدهند که برای اولین بار رهبران ائتلاف با احتمال شکست در عراق دست وپنجه نرم میکنند. رهبران آمریکا اینروزها بر خلاف گذشته بجای تبلیغ در مورد ساختمان جامعه ای آزاد و دمکراتیک در عراق، در مورد پیامدهای فاجعه بار خروج نیروهایشان از آنجا هشدار میدهند. بنظر میرسد که دولت بوش استراتژی واقع بینانه ای را برای کسب موفقیت در عراق در دست ندارد و سیاستهای آن حالت روزمره گی پیدا کرده و بیشتر تحت الشعاع کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری ماه نوامبر آینده در آمریکا قرار گرفته اند.
مهمترین عوامل ناکامیهای آمریکا در عراق را که همگی ناشی از استراتژی و سیاستهای نادرست دولت بوش میباشند را میتوان در چند نکته اصلی خلاصه نمود: یکم، پر بها دادن به قدرت نظامی آمریکا که گرچه در مرحله اول در زمینه در هم شکستن ارتش صدام موفقیت شایانی بدست آورد، اما در مورد برقراری آرامش و ساختمان جامعه نوین عراق موفقیت چندانی نداشته است. دوم، اتخاذ سیاست قدر قدرتی و نادیده گرفتن سازمان ملل (حد اقل تا همین اواخر) و جامعه بین المللی در جهت حفظ کنترل انحصاری آمریکا برجامعه و منابع اقتصادی عراق. سوم، نادیده گرفتن هشدارهای صاحبنظران متعدد و از جمله آقای کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا توسط وزارت دفاع آمریکا در زمینه لزوم گسیل تعداد به مراتب بیشتری نیروی نظامی به عراق بمنظور برقراری امنیت و آرامش. و بالاخره چهارم، باین عوامل میبایست سیاست دنباله روی دولت آمریکا را از سیاستهای تجاوزکارانه دولت شارون در اسرائیل نام برد که موجب خشم هرچه بیشتر مردم عرب و فلسطین گردیده است.
اغراق آمیز نخواهد بود اگر گفته شود که پیامدهای شکست آمریکا در عراق برای جامعه بین المللی و مردم ایران میتواند فاجعه بار باشد. روی کار آمدن یک دیکتاتوری نظامی، و یا حکومتی دینی بسبک ایران، و یا تجزیه عراق و پیدایش هرج و مرج، همگی دارای عوارض و عواقب وخیم و بمفهوم شکست سنگین به اعتبار ابر قدرت آمریکا خواهند بود. سیاست استقرار نیروهای آمریکائی در عراق بمدت طولانی نیز بخاطر مخالفت مردم آمریکا بسیار بعید بنظر میرسد. شکست آمریکا در عراق بیش از هر چیز پیروزی تروریسم اسلامی خواهد بود. بسیاری از نیروهای چپ بین المللی بجهت ضدیت یکسویه خود با آمریکا به خطر تروریسم و فاشیسم اسلامی برای آنچه که ما تمدن مدرن بشری میشناسیم کم بها میدهند. هفته گذشته جامعه بین المللی شاهد یکی از دلخراش ترین تصویرهای ویدئوئی سر بریدن یک جوان آمریکائی توسط تروریستهای دد منش اسلامی در عراق بود. فقط لحظه ای تامل و ذره ای تفکر لازم است تا چالشی را که بشریت در دوره ای پس از آتش زدن سینما رکس آبادان تا سربریدن این جوان آمریکائی با آن روبرو بوده است درک گردد.
بهر حال، در صورت تحقق شکست در عراق، مسئولیت کلیه عواقب فوق بدوش جورج بوش و کابینه دست راستی او خواهد بود. ایدئولوژی راست مسیحی بوش جامعه آمریکا و بدنبال آن جامعه بین المللی را در معرض خطر جدی قرار داده است، همانگونه که حاکمیت ایدئولوژی اسلامی در ایران و یا نفوذ ایدئولوژی یهودی در اسرائیل صلح جهانی را در معرض خطر قرار داده است.
از عواقب جانبی دیگر بحران فعلی عراق احتمال استعفای زود رس تونی بلر نخست وزیر انگلستان با پیامد منسجم شدن جبهه کشورهای اروپائی در مقابل آمریکا و تشدید تضاد این دو بلوک خواهد بود. یکی دیگر از پیامدهای شکست آمریکا در عراق احتمال سرنگون شدن رژیمهائی مانند عربستان، مصر و اردن است، که بخودی خود پدیده ناگواری نیست. اشکال کار در آنستکه این رژیمها با فقدان نیروهای دمکراتیک باحتمال زیاد با رژیمهای توتالیتر اسلامی جایگزین خواهند شد. نابسامانی و اغتشاش در عراق در عین حال بر بازار نفت جهانی نیز اثر سوء خواهد داشت و باعث افزایش قیمت نفت و تشدید بحران اقتصادی بین المللی خواهد شد.
از دیگر عواقب ترسناک شکست آمریکا در عراق آنستکه هر آینه در آینده هیئت حاکمه آمریکا در مواردی که منافع حیاتی آن در خطر جدی قرار گیرد، مصمم به حمله به کشور دیگری مانند عراق شود، رعایت حفاظت از جان مردم بیگناه در الویت سیاست نظامی آن قرار نخواهد گرفت، و چه بسا در استفاده از سلاح اتمی احتیاط کمتری از خود نشان دهد. باین دلیل که در نبرد کنونی آمریکا در عراق و سیاست کلی آن مبنی بر به حد اقل رساندن خسارات جانبی به جان و مال مردم، آمریکا در بسیاری موارد به حالت آچمز و فلج نگاه داشته شده و هزینه های سنگینی بآن تحمیل شده است.
صاحب نظران سیاسی امور ایران بدرستی معتقدند که بحران فعلی عراق و ناکامیهای آمریکا در آنجا تا حد زیادی بنفع رژیم متزلزل آخوندی تمام شده است. اگر یکسال پیش حضور پیروزمندانه آمریکا در شرق و غرب ایران ملایان حاکم را به وحشت انداخته بود، لیکن امروز با مشاهده گرفتاریهای آمریکا در عراق (چه بسا جناحهائی از مافیای حاکم بر ایران بخشاً مسبب این گرفتاریها باشند) با خیال آسوده تری سر به بالین میگذارند. حتی جناحهائی از هیئت حاکمه ایران با انتقاد از دار و دسته مرتجع مقتدا صدر بدولت آمریکا در باغ سبز نشان میدهند. بهر حال، ناکامیهای آمریکا در عراق احتمال سازش احتمالی دولت آمریکا را با رژیم ملایان افزایش داده است. از طرف دیگر، گران شدن قیمت نفت نیز که بخشاً نتیجه بحران خاورمیانه و عراق و سیاستهای هم پیمانان آمریکا در اوپک است، تا حد زیادی بکمک رژیم ایران و اقتصاد بحران زده آن آمده است. همه این عوامل بر زمینه شکست تاریخی جنبش دوم خرداد جامعه سیاسی ایرانرا در یک حالت یأس و انتظار مرحله ای فرو برده است، مرحله ای که مطمئناً دوام چندانی نخواهد داشت.
پیامدهای منفی شکست آمریکا در عراق برای رژیم اسلامی در ایران چندان تحلیل شده نیستند. از آن جمله اند نا آرامی احتمالی در کردستان و نواحی مرزی با عراق که میتواند موجب از دست رفتن کنترل رژیم بر این مناطق باشد، چیزی شبیه به مناطق بلوچ نشین ایران. پلاریزه شدن جامعه و رشد سکتاریسم قومی در عراق و تشدید تضاد شیعه و سنی از نتایج شکست احتمالی آمریکا خواهند بود. انعکاس منطقه ای این واقعیت، تشدید تضاد رژیم اسلامی ایران با رژیمهای عرب منطقه با عواقب نا معلوم خواهد بود.
هنوز نمیتوان شکست آمریکا و موتلفینش را در عراق قطعی دانست. اگر دولت بوش حاضر شود در زمینه انتقال قدرت در عراق به سازمان ملل اتوریته و مسئولیت کامل و واضح واگذار کند، بطوریکه دولت انتقالی عراق کنترل منابع نفتی و پروژه های اقتصادی را در دست داشته باشد، شاید با کمک دول اروپائی و سایر دول بزرگ جهان بتوان بر بحران کنونی عراق فائق آمد.
28 اردیبهشت 1383.
- - - - - - - - - - - -
1) تایمز مالی، 15، 16 مه 2004