دکتر حامد البياتي که در حال حاضر معاونت وزارتخارجه دولت انتقالي عراق را بر عهده دارد تا پيش از حمله آمريکا و انگليس به عراق، نمايندگي گروه شيعي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي در لندن را بر عهده داشت.
وي اين روزها به همراه يک هيأت بلندپايه عراقي که شامل صدها تن از تجار و بازرگانان اين کشور است به تهران آمده تا پيام وزارت خارجه اين کشور را که شامل ابراز دوستي و محبت دولت عراق خطاب به ايران است به مقامات ايراني تقديم کند.
البياتي اگر چه ظاهري جدي دارد اما با آرامش و صميميت خاصي به سؤالات پاسخ ميدهد.
ــــــــــــــــــــ
تعدادي از مقامات عراق، کشورهاي همسايه را به حمايت از تروريستها متهم کردهاند که مرز را براي ورود آنها به عراق باز گذاشتهاند. آيا چنين مطلبي صحت دارد؟ چه تعدادي از تروريستهايي که دستگير کردهايد از کشورهاي همسايه عراق بودهاند؟
ما افراد مختلفي با مليتهاي مختلف دستگير کردهايم تعدادي از آنها اردني، سوري، سوداني و حتي چچني هستند؛ اين تروريستها از قسمتهاي مختلف جهان وارد عراق شدهاند.
پس چرا برخي مقامات عراق ادعا کردهاند که تعدادي ايراني نيز در اين ارتباط دستگير شدهاند...
تأکيد ميکنم که من تا اين لحظه چيزي در مورد دستگيري افراد ايراني نديده و نشنيدهام.
چرا با وجود نيروهاي امنيتي عراق و مأموران اطلاعاتي، هنوز مرزهاي عراق کنترل نميشود؟ مشکل آمريکا کجاست که با وجود در دستداشتن تجهيزات پيشرفته نميتواند مرزهاي عراق را کنترل کند؟
نيروهاي نظامي عراق، مسؤول مرزها نيستند. اين کار بايد توسط نيروهاي پليس مرزي صورت بگيرد. در زمان حمله آمريکا به عراق، آنها نتوانستند بعضي از پايگاهها را تحت تسلط خود قرار دهند و اين باعث شد تسليحات به دست مردم عراق بيافتد و ناامني ايجاد شود. در حال حاضر هم اين تسليحات فروخته مي شود و تروريستها به راحتي ميتوانند آنها را تهيه کنند.
سرمايهاي که براي گروههاي تروريستي در عراق فرستاده ميشود از کجا و کدام کشورها تأمين ميشود؟
من نميتوانم اسم کشورها را بياورم و از آنها نام ببرم، ولي اين پول از جاهاي مختلف براي آنها فرستاده ميشود و اين امر اين امکان را به آنها ميدهد که هر چيزي را که ميخواهند به راحتي تهيه کنند.
هدف اين کشورها از بيثبات کردن اوضاع عراق چيست؟ آيا بيثباتي در عراق به ضرر منطقه نيست؟
بعضيها خواهان ثبات عراق نيستند. آنها نميخواهند عراق دموکرات را ببينند. آنها خواهان تغيير حکومت در عراق نيستند. آنها با لطمهزدن به ثبات و امنيت عراق، وضعيت را وخيمتر ميکنند و انگيزه خاصي پشت اين اقدامات تروريستي وجود دارد.
در شرايط کنوني عراق، اجلاس ملي تا چه اندازهاي ميتواند نماينده گروههاي مختلف در عراق باشد؟
ما تلاش کرديم که همه گروهها در اين اجلاس شرکت کنند و از همه دعوت کرديم. اما بعضي از گروهها تصميم گرفتهاند که در اين نشست شرکت نکنند. سازمانمللمتحد اين اجلاس را تا دو هفته به تعويق انداخت تا راهي براي مذاکره با اين گروهها بيايد يا کنفرانس را بايکوت کند. به نظر ما اين روش مذاکره، فرصت را براي همه فراهم ميکند تا در اين نشست شرکت کنند. اما بعضي از مردم از گوشدادن به آنها خودداري ميکنند.
آيا سيد مقتدا صدر نيز در اين اجلاس شرکت ميکند؟
از طيف صدريها نيز دعوت به عمل آمده است اما نميدانيم که آيا آنها در اين نشست حضور خواهند يافت يا نه.
آمريکا هدف خود از حمله به عراق را آزادسازي اين کشور از ديکتاتوري صدام و تزريق دموکراسي به آن اعلام کرده اما عراق، جامعه متمدن و ساختار زيربنايي اجتماعي لازم براي ايجاد دموکراسي را ندارد. عراق حتي گروههاي غيردولتي و اجتماعي ندارد و در عوض متشکل از قبايل مختلف است. حال شما چگونه ميخواهيد در کشوري که مردمش در 30 تا 40 سال حکومت ديکتاتوري، حق ابراز عقيده نداشتهاند، دموکراسي ايجاد کنيد؟ آيا اين کار مشکل نيست؟
ما در آغاز قرن بيستم دموکراسي داشتهايم .از سال1921 تا 1958...
اما اين مربوط به نسل گذشته است و همه افراد آن نسل هم مردهاند. الآن چطور ميخواهيد اينکار را انجام دهيد؟
بسياري از مردم ما معتقدند که ميتوانند در عراق داراي دموکراسي يا حکومت دموکراتيک زندگي کنند. من معتقدم مردم ما متمدن هستند. ما اميدواريم که به اين آرزوي بزرگ دست پيدا کنيم.
اگر افراد منتخب قصد داشته باشند دموکراسي از نوع دموکراسي حاکم بر ايران ايجاد کند؛ به نظر شما آيا جامعه جهاني و آمريکا اجازه چنين کاري را به آنها ميدهند؟
حکومت آينده عراق نه از نوع جمهوري اسلامي مشابه ايران خواهد بود و نه مانند ليبرالدموکراسيهاي غربي؛ بلکه ما سعي داريم تلفيقي از اين دو را با توجه به تنوع ساختاري جانب عراق ايجاد کنيم.
نقش مجلس اعلاي انقلاب اسلامي بهعنوان يک گروه شيعي در نظام در آينده عراق چيست؟
مجلس اعلا با ايجاد دموکراسي موافق است و عقايد اسلام را نيز محترم ميشمارد. مجلس اعلا به عنوان بخشي از دولت جديد، در آينده عراق نقش خواهد داشت.
آيا حاکمشدن سکولار دموکراسي بر عراق، از نظر مجلس اعلا قابلپذيرش است؟
گفتم؛ نه سکولار دموکراسي و نه جمهورياسلامي؛ بلکه چيزي ميان اين دو را ميپذيريم. اين نوع دموکراسي، دين اسلام را محترم ميشمارد. اين طور بگويم که اسلام، ديني دولتي است و در ايران، قانون رسمي محسوب ميشود ولي در عراق تنها اگر کسي با اسلام مخالفت کند، پذيرفته نميشود. بنابراين، حکومت آينده عراق مبتني بر سکولار دموکراسي نيست.
حمله صدام به ايران، جزء ليست اتهامات وي در دادخواست قاضي نبود؛ چرا؟
چون اين، اولين جلسه محاکمه صدام بود و در آن، فقط تعدادي از اتهامات به وي تفهيم اتهام شد و ساير اتهاماتش در جلسههاي بعدي بيان خواهد شد.
پس چرا اتهام حمله صدام به کويت در ليست دادخواست جلسه اول قرار داشت؟
عقيده من اين است که اتهاماتي که از نظر قوانين بينالمللي قابل طرح بود در جلسه اول مطرح شد و مابقي در جلسه هاي ديگر مطرح خواهد شد.
آيا گروههاي مستقل؛ بهعنوان مثال، مجروحان جنگي ايران که شيميايي شده و يا دچار قطع عضو شدهاند ميتوانند در دادگاه علني صدام شرکت کنند يا طرح شکايت فقط مختص دولتهاست؟
اين، يک مسأله حقوقي است که بايد در مورد آن تصميمگيري شود و من پاسخي براي اين سؤال ندارم؛ اما ميدانم که گروههاي شاکي هم ميتوانند شکايتشان را عليه صدام در ادگاه مطرح کنند.
خبري در شماره دوشنبه روزنامه الشرقالاوسط آمده بود مبني بر اينکه يکي از معاونان هوشيار زيباري، وزير خارجه عراق که رابطه خوبي با ايران داشته از همراهي با وي در سفرهاي خارجي، منع شده است؛ آيا قرار است شخص خاصي جاي وي را بگيرد؟ ضمن اينکه گفته شده اين موضوع در مورد افراد ديگر نيز صدق ميکند.
وقتي که وزيرخارجه، سفر ميکند لزومي ندارد که معاوني هم حتماً همراهش باشد. اما چنين خبري صحت ندارد و تمامي معاونان، به کار خود ادمه ميدهند.
مسألهاي که باعث نگراني ايران شده، استقرار گروهک منافقين در عراق است که هم از طرف سازمانمللمتحد و هم از طرف ايران و آمريکا، بهعنوان گروهي تروريستي شناخته شده اما اين گروه همچنان در عراق به سر ميبرد و دولت جديد عراق هم نه آنها را اخراج ميکند و نه آنها را به دادگاه بينالمللي و يا ايران تحويل ميدهد؛ آمريکا هم با استناد به کنوانسيون ژنو، آنها را تحت حفاظت خو.د قرار داده و همين امر باعث شده آنها از دادگاه بينالمللي درخواست کمک کنند؛ زيرا اولاً اين گروه از متحدان صدام بودهاند و ثانياً در جريان انتفاضه کردهاي زيادي را به قتل رساندند چگونه شما اين تفاوت بين عمل و رفتار را حل ميکنيد؟
نهتنها به عقيده ايرانيها بلکه به عقيده ما هم گروه منافقين يک گروه تروريستي است؛ آنها نهتنها مرتکب قتل کردها بلکه شيعهها هم شدهاند؛ بنابراين سياست ما اين است که با اين گروه، برخورد کنيم؛ در حال حاضر صليبسرخ بينالملل از اين گروه محافظت ميکنند و در پي يافتن راهي هستند تا آنها را از عراق خارج کنند.
ايران اکنون آماده پذيرش آنهاست اما ارودگاههاي آنها توسط نيروهاي آمريکايي و محافظان خودشان کنترل ميشود و اجازه نميدهند حتي يکنفر از اين اردوگاه خارج شود تا بتواند خود را به سفارت ايران معرفي کند؛ اين موضوعي است که دولت عراق، بايد شرايط را براي آن مهيا کند. آنها بايد حق خروج از اردوگاه را داشته باشند تا بتوانند به سفارت ايران مراجعه کنند چون خيلي از آنها مايل هستند به ايران بازگردند...
در حال حاضر اعضاي کميته بينالملليصليب سرخ به آنها دسترسي دارند؛ آنها با اعضاي اين گروه، گفتوگو ميکنند و اگر شخصي مايل باشد به ايران برگردد آنها از وي محافظت خواهند کرد.
پس آنها ميتوانند از اردوگاه خارج شوند، به بغداد بيايند و مستقيماً با مقامات گفتوگو کنند؟
به نظر من؛ گفتوگوي آنها با اعضاي صليب سرخ بينالملل، بهترين روش است؛ ما زندانيان مختلفي در عراق داريم و ميخواهيم مطمئن شويم که با آنها مصاحبه شده و عقايدشان را آزادانه بيان کردهاند. بايد صليب سرخ هم از نيت و هدف آنها با خبر شود تا بعد بتوانيم تصميم بگيريم که چه کاري براي آنها انجام دهيم.
پس نقش آمريکا چيست؟ زيرا در واقع آمريکاييها اردوگاههاي آنان را کنترل ميکنند؛
عراق و دولت عراق هرگز نميپذيرند که عراق پايگاهي براي گروههاي تروريستي باشد و اين مطمئناً جزء سياستهاي ماست.
نظر شما در مورد پيشنهاد عربستانسعودي مبني بر اعزام نيروهاي حافظ صلح اسلامي به عراق چيست؟
اين پيشنهاد عربستانسعودي بود که دولت عراق بايد در خصوص آن تصميمگيري کند. هر چند ما اجازه نميدهيم که هيچ يک از کشورهاي همسايه، نيروي نظامي به عراق اعزام کند؛ اگر ما نيروهاي نظامي را از کشورهاي همسايه بپذيريم اين باعث خجالت است زيرا عراق بهوسيله دولتهاي ديگر تحقير خواهد شد.
از اينکه وقت خود را در اختيار ايلنا قرار داديد متشکريم.