انتخابات پارلمانی هفتهی گذشته در سوئد، به شکست سوسيالدموکراتها و پيروزی احزاب دست راستی انجاميد. در ميان ائتلاف پيروز، حتی يك گروه افراطی دستراستی بنام "حزب دمکراتهای سوئد" حضور دارد كه به آراء كمسابقهای بويژه در جنوب سوئد دست يافته است. دكتر مهرداد درويشپور در گفتگو با صدایآلمان، از برخی دلايل اين چرخش به راست در جامعه سوئد و پيامدهای آن بويژه برای خارجيان صحبت كرده است.
مصاحبهگر: جمشید فاروقی
دویچهوله: با سپاس از آقای دکتر مهرداد درویشپور که دعوت ما را برای این گفتوگوی تلفنی پذیرفتند. آقای درویشپور انتخابات سوئد چند روز پیش برگزار شد و با کمال حیرت شاهد پیروزی نیروهای محافظهکار در انتخابات سوئد بودیم، علیرغم اینکه نرخ بیکاری در این کشور کاهش پیدا کرده بود و با آهنگ رشد اقتصادی نسبتا مثبت و مناسبی هم روبهرو بودیم. میخواستم ارزیابی شما را راجع به این قضیه بدانم؟
مهرداد درویشپور: به رغم رونق اقتصادیای که در سوئد وجود دارد و سوسیال دمکراتها در این زمینه موفقیتهای چشمگیری داشتند این واقعیت بیکاری پنهان در حال رشد بود. یعنی در اینجا نرخ بیکاری آشکار ۵درصد ارزیابی شده، ولی اگر بیکاری پنهان را با بیکاری آشکار را در نظر بگیریم، نرخ آن ۹ درصد است و طبیعتا با آنکه یکدهم جامعه مهمترین سوال ذهنیاش اشتغال هست، در کمال بهتانگیزی شاهد این بودیم که سوسیال دمکراتها که شعار کلیدی همیشگیشان شعار اشتغال بود اینبار به رونق اقتصادی و دستاوردهای گذشته تکیه کردند و اشتغال را چندان اهمیت ندادند و احزاب بورژوازی بويژه حزب راست میانه برخی از شعارهای سوسیال دمکراسی را ربود و از جمله شعار اشتغال را به شعار کلیدی خودش تبدیل کرد.
دویچهوله: آقای درویشپور با توجه به اینکه معمولا چرخشهای سیاسی در کشورهای اروپایی تغییر در سیاست آنها را نسبت به خارجیان را در پی دارد، میخواستم ارزیابی شما را بدانم و بپرسم که شما فکر میکنید این پیامدش برای جامعه خارجیان ساکن سوئد، بخصوص ایرانیها چه هست؟
مهرداد درویشپور: به گمان من باید به این واقعیت نگاه کرد که سوئد بنوعی بعنوان سمبلی از دولت رفاه و یکی از دمکراتیکترین کشورها که در زمینه مسئله خارجیان با تمام کمبودهایی که وجود دارد سعی کرده است تا کنون با موج خارجیستیزی که تمام کشورهای اروپایی را دربرگرفته است،مقابله بکند. امروز میشود گفت سوئد بنوعی تحت فشار روند جهانی شدن
یا «گلوبالیزیشن» و موج فضای خارجیستیزی در کشورهای اروپاییست که به سوئد سرایت کرده و شکست انتخاباتی سوسیال دمکراتها یک نشانهی این هست. رشد احزاب خارجیستیز هم نمونه دیگریست. ما شاهد این هستیم که حزبی که با پیشینهی نازیستی هم بوده و بنام «حزب دمکراتهای سوئدی» که اساسا آرای بسیار بسیار محدودی داشته و بعنوان یک گروه راست افراطی شناخته میشد ۳درصد آرای کل کشور را بدست آورده و در بیش از ۲۰۰ کمون توانسته نماینده انتخاب بکند. در جنوب سوئد رای این حزب به ۲۳درصد رسیده است، یعنی از هر ۴ سوئدی در بخشی از کمونهای جنوب سوئد یک نفر به حزب دمکراتهای سوئد رای دادهاند. همهی اینها نشاندهنده آن است که آن موج خارجیستیزیی که در کشورهای مثل آلمان، فرانسه، دانمارک و نروژ شاهدش بودیم عملا سوئد را تحت تاثیر خودش قرار داده است. و این است که فکر میکنم عواقب سنگینی برای جامعه مهاجر داشته باشد، با توجه به اینکه مهاجرین کلا گروه محرومی در جامعه هستند و بخش مهمی از مهاجرین از درآمدهای پایینی برخوردارند. روی کار آمدن حکومت بورژوایی دراینجا اولا به نظر من به فقیرتر کردن بخش قابل توجهی از مهاجرین منجر خواهد شد. رشد خارجیستیزی هم باعث آن خواهد شد که فشار به گروههای مهاجر افزایش پیدا بکند. باضافه اینکه یکی از احزاب ائتلاف راست بورژوایی (حزب لیبرال مردم) آشکارا مسئله زبان را بعنوان شرط تبعیت سوئدی قرار داده و نوعی سیاست برای اعمال فشار بیشتر بر مهاجرین را در پیش گرفته است. به گمان من جامعه مهاجر از این انتخابات، چه پیروزی راستها و چه رشد حزب خارجیستیز دمکرات سوئدی سخت آسیب خواهد دید و عدم شرکت مهاجرین در این انتخابات خودش در این زمینه نقش داشته است.
دویچهوله: خیلی ممنون از شما آقای درویشپور که وقتتان را در اختیار شنوندگان دویچهوله قرار دادید.