سگولن رويال، کانديدای رسمی حزب سوسياليستها، کيست؟
- بخش دوم -
چکامه بزرگمهر – پاريس
حزب سوسياليستهای فرانسه با اکثريتی بالای ۶۰ درصد خانم سگولن رويال Marie Ségolène Royal را به عنوان نامزد سوسياليستها برای انتخابات رياست جمهوری بهار آينده فرانسه انتخاب کردند.
سگولن رويال متولد ۲۲ سپتامبر ۱۹۵۳ در کشور سنگال در شهر داکار می باشد. وی که در زمان رياست جمهوری فرانسوا ميتران وزير محيط زيست بود، از اعضای حزب سوسياليست فرانسه ، دختر سرهنگ ژاک رويال Jacques Royal (۱۹۲۰ - ۱۹۸۱) و نوه ژنرال فلورين رويال Florian Royal (۱۸۹۱ - ۱۹۷۵) می باشد.
سگولن پس از بازگشت خانوادهاش به فرانسه به مدرسه عالی اقتصاد وارد شد که بسياری از دولتمردان فرانسوی از آن فارغالتحصيل شدهاند.
او همسر فرانسواز اولاندزFrançois Hollande نخستين رئيس حزبسوسياليست است، گفتنی است که آنها ازدواج رسمی نکرده اند و حدس و گمانهای بيشماری مبنی بر اقدام به ازدواج رسمی اين دو قبل از انتخابات رياست جمهوری وجود دارد. آنها صاحب چهار فرزند می باشند به نامهای توماس Thomas متولد ۱۹۸۴، کلمانس Clémence متولد ۱۸۸۵، ژوليان Julien متولد ۱۸۸۷ و فلورا Floraمتولد ۱۹۹۲.
خانم رويال که بسيار مورد توجه رئيس جمهور فقيد فرانسه فرانسوا ميتران بود مراحل حزبی را به سرعت پيمود. برای اولين بار سوسياليستهای فرانسه اين بار از اعضای حزب خواستند تا نظر خود را نسبت به نامزدهای انتخاباتی اعلام کنند و از بين سه نامزد که لوران فابيو Laurent Fabius نخست وزير پيشين نيز بين آنان بود اعضای حزب رأی به خانم روايال دادند.
رويال در سخنان انتخاباتی خود سعی در نشان دادن چهرهای مردمی داشت و اين سخن او که عنوان کرد دموکراسی همانند محبت است که هرچه انسان آن را زيادتر درک کند بر آن افزوده میشود بسياری از طرفداران سوسياليستها را بسيج کرد. وی همچنين اظهار داشت: "من می خواهم که اروپا مجدداً روی پای خود بايستد. بايد اروپا را از نو ساخت."
او برخلاف لوران فابيوس [نخست وزير سابق و عضو حزب سوسياليست] و دومينيک اشتراوس کان [وزير سابق اقتصاد و عضو حزب سوسياليست] که براساس چارچوب پيمان منع گسترش اتمی خواستار دستيابی ايران به انرژی اتمی هستند، به مخالفت با اين مسأله پرداخت. به همين علت خانم ميشل اليوت ماری، وزير دفاع فرانسه، در بيانيه ای او را مؤاخذه و اعلام کرد که مخالفت مطلق خانم رويال با اين مسأله نشان از نسنجيدگی او دارد.
۱۲سال پيش وقتی حزب کارگر انگليس، تونی بلر را به رهبری انتخاب کرد، چپ ها چندان خشنود نبودند. علی رغم اين ناخشنودی بلر با روحيه ای تازه و محبوبيتی بی نظير بهترين فرصت را برای بازگشت به قدرت بعد از ۱۵ سال انزوا در اختيار چپ ها گذاشت. اکنون در فرانسه سوسياليست ها بعد از ۱۱ سال دوری از کرسی رياست جمهوری و کاخ اليزه و در آستانه انتخابات بهار آينده در شرايط مشابهی به سر می برند. اما تفاوت اين دو وضعيت در آن است که سوسياليست های فرانسه به شدت در برابر کانديدای جديد و محبوب اين حزب که قلب های فرانسوی را به تسخير خود درآورده مقاومت می کنند.
حدود۹ ماه پيش وقتی رويال برای اولين بار در گفت وگويی با نشريه پاريس مچParis Match از قصد خود برای حضور در انتخابات رياست جمهوری خبر داد، سوسياليست های قديمی فرانسه با تمسخر به اين خبر واکنش نشان دادند. به طوريکه لوران فابيوس از نخست وزيران پيشين سوسياليست فرانسه در گفت وگويی با يکی از نشريات اين کشور گفت: اگر مادر چهار فرزند بخواهد رئيس جمهور شود، پس چه کسی از فرزندان اونگهداری می کند؟
تا همين اواخر استراتژی رويال کم حرف زدن و اجتناب از پاسخ به پرسش هايی بود که در ارتباط با سياست های وی مطرح می شد. او در اين مدت فقط نظاره گر سير صعودی آرايش بود و سکوت می کرد. در کنفرانس پاييز گذشته حزب سوسياليست او در سکوت نشست و به حرف های بزرگان حزب گوش سپرد. اما در روزهای اخير او با چند اظهارنظر به مقابله با قديمی های حزب سوسياليست پرداخته است. رويال که دختر يک سرهنگ ارتش است در نخستين اظهار نظراتش از مقابله گسترده با مجرمان نوجوان سخن گفت و خواستار فرستادن اين گروه از مجرمان که برای اولين بار مرتکب جرم می شدند، به اردوگاه های اجباری شد. او همچنين گفت که والدين اين مجرمان بايد به مراکز آموزش فرستاده شوند و مزايای پرداختی شان مورد بازبينی قرار گيرد.
هنوز جنجال و انتقادات به اين اظهارنظر رويال فرو ننشسته بود که او درباره طرح ۳۵ ساعت کار در هفته سخن گفت که پيشنهاد آخرين دولت سوسياليست فرانسه بود و اين بار او از تمايلات چپگرايانه استفاده کرد و گفت: اين طرح فقط به خاطر از بين بردن اخلاق کار يا فشار زياد بر شرکت ها نامناسب و مورد انتقاد نيست بلکه به اين دليل مردود است که باعث ناامنی شغلی می شود. مديران و کارفرمايان در مقابل کاهش ساعات کار در هفته بدون کاهش دستمزدها، به خود اجازه می دهند که با کارگران هر رفتاری داشته باشند. او در سايت رسمی خودش در اين باره نوشت: مديران از تعطيل بودن روزهای بيشتری در هفته، سود می برند و کارگران بايد شنبه ها هم کار کنند. اين اظهار نظرات او درون حزب مخالفت های شديدی را برانگيخته است. کلود الگره وزير آموزش پيشين فرانسه در اين باره به روزنامه پاريسينparisien گفت: « با چنين نظراتی او حزب سيوساليست را به دو پاره تقسيم می کند. »
حزب سوسياليست فرانسه که حزب با نظم و قانونی است و از طريق کميته های فرعی اجماع نظرات عمل می کند، شيوه کاری خانم رويال که در سايت اينترنتی يا در گفت وگويی مطبوعاتی به صراحت به اظهارنظر و انتقاد می پردازد را برنمی تابد. حزب سوسياليست فرانسه دو هفته پيش برنامه رسمی انتخاباتی خود را که برنامه ای کاملاً چپ است اعلام کرد. درخواست برای افزايش چشمگير حداقل دستمزدها و ملی کردن دوباره صنعت برق و همچنين افزايش ماليات برای شرکت های پرسود از محورهای اين برنامه انتخاباتی است.
رويال با استراتژی جديد و متفاوتی وارد عرصه رقابت انتخاباتی شده است. او از جنبش «سگوليسم» حرف می زند تا متفاوت بودن خود را به رأی دهندگان فرانسوی يادآوری کند. بدون شک انسجام نظرات به اندازه متفاوت بودن با اهميت نيست، بنابراين حتی اگر نظراتش را درباره موضوعات مختلف تغيير دهد و اين تغيير شيوه هم نشانه ای از تفاوت با سياستمداران ديگر فرانسه باشد، رأی دهندگان فرانسوی آن را می پذيرند. در اين استراتژی او به نيکولا سارکوزی شباهت دارد. نظرسنجی که اخيراً نشريه فيگارو انجام داده نشان می دهد ۶۶ درصد از فرانسوی ها با نظرات خانم رويال در مخالفت با جريان اصلی سوسياليست ها موافق هستند .
استراتژی دوم خانم رويال استفاده از اقبال عمومی و ارقام نظرسنجی ها برای فتح سنگر مخالفان درون حزب است. نظرسنجی های هفته های اخير نشان می دهد او اکنون محبوب ترين سياستمدار فرانسه است. درون حزب سوسياليست، بسياری اين ظهور ناگهانی رويال را موجی رسانه ای می دانند و منتظر ترکيدن اين حباب هستند. رهبران حزب سوسياليست می گويند: « رسانه ها بدون توجه به توانايی و قابليت خانم رويال فقط به ظاهر او توجه می کنند و به خاطر فروش خود تصاوير او را به چاپ می رسانند.» اما هرگز نبايد فراموش کرد که يک دهه پيش در انگلستان، تونی بلرنيز با شعار متفاوت بودن بعد از رهبری حزب کارگر، نخست وزيری را هم تصاحب کرد
***
نيکولا سارکوزی، کانديدای رسمی حزب دست راستی UMP، کيست؟
- بخش سوم –
چکامه بزرگمهر – پاريس
حزب حاکم فرانسه روز يکشنبه ۱۴ ژانويه ۲۰۰۷، با مجموع آرا، نيکولا سارکوزی، وزير کشور را به عنوان کانديدای رسمی حزب دست راستی UMP در انتخابات رياست جمهوری معرفی کرد . نيکولا سارکوزی برای نخستين بار در سال ۲۰۰۴ در يک برنامه سياسی تلويزيونی اعلام کرده بود که در انديشه رسيدن به مقام رياست جمهوری فرانسه، در انتخابات سال ۲۰۰۷ شرکت خواهد کرد. در همان سال نيکولا سارکوزی به رياست حزب حاکم UMP برگزيده شد، و نامزديش در انتخابات رياست جمهوری در اذهان عمومی قوت گرفت.
اما اين چهره پرانرژی سياسی و بر هم زننده اقتدار شيراک در ميان راستگرايان فرانسه کيست و چگونه راه پر فراز و نشيب سياست را در کشوری چون فرانسه با موفقيت و کاميابی پيموده است؟
نگاهی به پيشينه زندگی و همچنين سوابق سياسی اين نامزد انتخابات آتی رياست جمهوری فرانسه میتواند علاوه بر آشنايی با شخصيت سياسی و فردی سارکوزی، صحنه سياسی کنونی اين کشور و تغييرات احتمالی در اين عرصه مهم اروپايی و جهانی را نيز به تصوير بکشد.
سارکوزی با تباری از شرق اروپا و زاده خانواده ای يهودی!
در کشوری که امروزه تمايل راستگرايان افراطی برای مقابله با حضور خارجيان در آن، حقيقتی انکارناپذير است، به قدرت رسيدن فردی که خود از تباری غيرفرانسوی و پدری مهاجر از شرق اروپاست میتواند تامل برانگيز باشد.
پدر نيکلا سارکوزی يک مهاجر اهل مجارستان به نام "پال سارکوزی دی ناگی بوکسا" Pál Sárközy de Nagybocsa بود که در سال ۱۹۲۸ميلادی در بوداپست و در خانوادهای اشرافی، زاده شد.
پل سارکوزی جوان يا پدر نيکلای آينده به همراه برخی ديگر از اعضای خانواده خود تلاش فراوان کرد که از راه آلمان و اتريش مکان امن و جديدی بيابد و سرانجام پس از پنج سال موفق شد به استخدام يکی از واحدهای ارتش فرانسه به نام لژيون بادن بادن la Légion Baden-Baden درآيد و خدمت نظامی خود را در الجزاير (مستعمره سياسی وقت فرانسه) بگذراند.
کمبود شديد نيروی انسانی در اروپای پس از جنگ، فرصت خدمت را برای پال سارکوزی دی ناگی بوکسا در ارتش فرانسه فراهم آورد، وی که پس از پايان خدمت خود در الجزاير راهی فرانسه شد و با نام فرانسوی پل سارکوزی مقيم اين کشور شد.
پل سارکوزی در سال ۱۹۴۹با دختری يهودی به نام آندره مالا Andrée Mallah در پاريس آشنا شد که اندکی بعد به ازدواج انجاميد و حاصل آن سه پسر بود.
بر طبق آيين يهود، مذهب از طريق مادر به فرزندان منتقلمیشود. از اينرو، سارکوزی را که مادری يهودی دارد میتوان يک يهودی خواند. از سوی ديگر، وی در خلال سالهای اخير به هنگام بحثهای مربوط به جنگ جهانی دوم و جنايات آلمان نازی در مرکز و شرق اروپا، بارها بر اين نکته تاکيد کرده که مادر بزرگ يهودی اش در اين جنگ به دست آلمانها کشته شده است.
بنابراين، از سوی خاندان پدری نيز سارکوزی يک يهودی تمام عيار محسوب میشود. با وجود اين وی تاکيد دارد که مطابق آيين کاتوليک، تعميد و نامگذاری شده است. کسانی که مختصر آشنايی با آيين يهود و شرايط زندگی پيروان اين قوم در اروپا دارند، به اين نکته واقفند که بسياری ازيهوديان به هيچ وجه تمايلی به مطرح ساختن آيين اعتقادی خود ندارند و چنين امری را در زمره مسايل شخصی خويش و نه عمومی میدانند.
میتوان گفت که پيوندهای مستحکمی از طريق خاندان پدر و مادر، سارکوزی را به آيين يهود مرتبط میسازد. حتی پس از جدايی پل سارکوزی از خانم "آندره مالا" در سال ۱۹۵۶هنگامی که نيکلای خردسال تنها پنج سال داشت، تمامی مراحل تعليم و تربيت يهود را در کنار مادر خود تجربه میکرد. نيکلا دوران کودکی و نوجوانی خود را در محيطی فارغ از مهر پدری و در دامان مادر يهودی خود در مناطق هفدهم پاريس و "نويی سور- سن" گذراند.
سارکوزی تحصيلات خود را در دبيرستان عمومی شاپتال در پاريس پیگرفت و پس از اخذ درجه Bدر دبيرستان، وارد دانشگاه پاريس ۱۰يا نانتر شد. وی علاوه بر دريافت دانشنامه ليسانس حقوق خصوصی از دانشکده حقوق پاريس ۱۰در سال ۱۹۷۸، همزمان به مطالعه علوم سياسی در اين دانشگاه پرداخت.
وی در همان سال به خدمت زير پرچم فراخوانده شد و پس ازآن، دورباره تحصيلات آکادميک خود را در موسسه مطالعات سياسی پاريس پی گرفت. سارکوزی جوان که با ورود به حوزه حقوق و سياست علايق حرفهای خود را رقم زده بود، در آزمون کانون وکلای فرانسه نيز با موفقيت شرکت کرد و همانند مادر خويش به کار و فعاليت در حوزه قضايی پرداخت و در دفتر يکی از وکلای پاريس به نام "گی دنان" Guy Danet استخدام شد.
سارکوزی پس از گذران دوران کارآموزی وکالت در دفتر دنان، در سال۱۹۸۱ميلادی موفق به دريافت گواهی رسمی وکالت در فرانسه شد. وی به همراه يکی ديگر از دوستان حقوقدان خود Arnaud Claude در همان سال دفتری به نام "دفتر وکالت آرنو کلود و نيکلا سارکوزی" با خدمات رسانی در بخش مسکن تاسيس کرد و بزودی فعاليتهای حرفهای قضايی خود را به همراه يازده وکيل ديگر در اين دفتر پی- گرفت.
اين دفتر وکالت همچنان در پايتخت فرانسه به فعاليت خود ادامه میدهد و سارکوزی حتی پس از ورود به فعاليتهای سياسی، ارتباط خود را با آن قطع نکرده و همواره بخشی از سود فعاليتهای اين دفتر وکالت را دريافت میکند، سودی که در سال ۲۰۰۲ميلادی به ۲۴۱هزار يورو بالغ شده بود.
سارکوزی با توجه به پيشينه خانوادگی خود و تبار اشرافی خاندان پدری به طور طبيعی از اوان جوانی به گرايش راست سياسی فرانسه تمايل داشت.
سارکوزی جوان در سال ۱۹۷۴ميلادی و هنگامی که تنها ۱۹سال داشت به عضويت تشکل راستگرای (اتحاديه دمکراتهای حامی جمهوری) پيوست و در انتخابات رياست جمهوری همان سال از "ژاک شبان دلماس" نخست وزير پيشين فرانسه حمايت میکرد.
وی از سال ۲۰۰۲ بدنبال پيروزی مجدد ژاک شيراک در انتخابات رياست جمهوری، پس از ۷ سال دوری از سياست و سردی روابطش با ژاک شيراک، بار ديگر به او نزديک و وارد کابينه ژان پيير رافارن Jean-Pierre Raffarin نخست وزير فرانسه شد، و مقام وزارت کشوررا بر عهده گرفت .
پس از تغييراتی در دولت ژان پيير رافارن، نيکولا سارکوزی برای مدت کوتاهی به عنوان وزير اقتصاد و دارائی فعاليتش را ادامه داد، و بدنبال رای «نه» در رفراندوم مربوط به قانون اساسی اروپا، و انتصاب دميينيک دوويلپن Dominique de Villepin به مقام نخست وزيری در سال ۲۰۰۵، مجدداً وزير کشور فرانسه شد.
از سال ۲۰۰۵، سارکوزی، هم به عنوان وزير کشور، و هم به عنوان رئيس حزب حاکم UMP ، و بويژه به عنوان نامزد شرکت در انتخابات رياست جمهوری، تبديل به يکی از جنجالی ترين چهره های ميدان سياسی فرانسه شد.
در طول آشوب های جوانان مناطق کم بضاعت فرانسه در پائيز ۲۰۰۵، وی به عنوان وزير کشور نقش اصلی را در آرام کردن اين بحران اجتماعی به عهده داشت، و سخنان تحريک آميزش که طی آن، جوانان آشوبگررا اوباش خوانده بود، سبب شد که نام وی بيش از هر شخصيت ديگر سياسی در خبرهای داخلی فرانسه مطرح شود .
اما شعله های جاه طلبی های کسب مقام رياست جمهوری در وی فرو ننشست، و رفته رفته، مهره های طراز اول حزب حاکم UMP ، به جز شمار اندکی از هواداران نزديک ژاک شيراک، به وی پيوستند، و از او به عنوان تنها شخصيت سياسی دست راست که احتمال پيروزی در انتخابات آينده را خواهد داشت نام بردند.
درنهايت، اعضای حزب UMP در طول انتخابات درون حزبی، در نبود رقيب ديگری، به اتفاق آرا، رسماً نيکولا سارکوزی را به عنوان نامزد خود در انتخابات رياست جمهوری که دور نخست آن در ۲۲ آوريل برگزار می شود برگزيدند .
سارکوزی در اين مراسم، گفت که « هدفش ايجاد يگانگی و اتحاد بين همه مردم فرانسه با پايگاه های فکری گوناگون خواهد بود». همچنين وی از دوستان خود خواست اين مسئله را درک کنند که وی فقط کانديدای حزب UMP نخواهد بود و برای همه مردم فعاليت خواهد کرد.
در اولين واکنش ها به اين نامزدی، دمينيک شترواس کان Dominique Strauss-Kahn، رقيب سابق خانم سگولن رويال در انتخابات درون حزبی سوسياليست ها، سارکوزی را شخص خطرناکی برای جامعه فرانسه توصيف کرد .
در سال ۱۹۷۶ميلادی هنگامی که "ژاک شيراک" نخست وزير وقت فرانسه تشکل سياسی جديدی را با عنوان "تجمع برای جمهوری" R.P.R بنيان نهاد، وی به اين حزب راستگرا پيوست. وی در همان سال با "شارل پاسکوا" Charles Pasqua ديگر رجل سياسی قدرتمند آينده فرانسه آشنا شد. دوستی و همسانی مواضع سارکوزی با پاسکوا در آينده سياسی وی نقش مهمی ايفا کرد، به گونهای که سارکوزی در سال ۱۹۸۳ آشکارا اعلام کرد: همگان میدانند که من پاسکوای دوم هستم!
سارکوزی مراحل ترقی را در حزب تجمع برای جمهوری با سرعت تمام گذراند و پس از آنکه به سمت دبير بخش اين حزب در منطقه نويی (حومه پاريس) در سال ۱۹۷۶و دبير فعاليتهای اجرايی آن در مناطق نويی و پوتو در سال ۱۹۷۷ برگزيده شد، به نخستين کاميابی سياسی خود دست يافت.
سارکوزی درانتخابات رياست جمهوری سال ۱۹۸۱فرانسه و هنگام رويارويی "ژاک شيراک "راستگرا و "فرانسوا ميتران " سوسياليست، به عنوان رييس کميته جوانان پشتيبان شيراک فعاليتی پر شور از خود به نمايش گذاشت.
اين انتخابات اگر چه با پيروزی شيراک همراه نبود اما تجربهای بس مهم در فعاليتهای سياسی و حزبی سارکوزی را رقم زد و وی را به گونهای بسيار جدی وارد عرصه سياست داخلی فرانسه کرد.
او يکسال بعد و درسپتامبر ۱۹۸۲با خانم "ماری دومينيک کوليلی" Marie-Dominique Culioli که دختر يک دارو ساز جزيره "کرس" فرانسه بود، ازدواج کرد.
سارکوزی در سال ۱۹۸۳و هنگامی که تنها ۲۸سال داشت به سمت شهردار منطقه "نويی" در غرب پاريس برگزيده شد. وی چهار سال بعد سمت جديدی را در وزارت کشور فرانسه فرانسه تجربه کرد.
وی به عنوان يکی ازاعضای ستاد مقابله باخطرات شيميايی و راديو اکتيويته در فرانسه منصوب شد.
سالهای خدمت سارکوزی دراين سمت مقارن با فاجعه "چرنوبيل " در اتحاد جماهير شوروی و توجه همه جانبه فرانسويان همچون ديگر اروپاييان به تاثير زيست محيطی اين فاجعه در قاره اروپا بود.
حضور قوی سارکوزی در رسانهها به عنوان مشاور هيات دولت در امورارتباطات از وی چهرهای آشنا برای شهروندان فرانسه ساخته بود.
نيکلا سارکوزی درسن ۳۴سالگی به سمت نمايندگی مجلس ملی فرانسه و درسن ۳۸ سالگی به سمت وزير مشاور در امور بودجه در دولت راستگرای "ادوارد بالادور" نخست وزير وقت فرانسه منصوب شد.
سارکوزی در سال ۱۹۹۶و پس از جداشدن از همسر نخست خود با خانم "سسيليا آلبنيز" Cécilia Albeniz ازدواج کرد. نيکلا سارکوزی هنگام پيروزی قاطع راستگرايان فرانسه در انتخابات مجلس قانونگذاری اين کشور در سال ۱۹۹۳ميلادی به عنوان نماينده منطقه نويی به مجلس فرانسه راه يافت.
بالادور Édouard Balladur که با پيروزی راستگرايان در اين انتخابات به نخست وزيری کشور رسيده بود، توجه خاصی به سارکوزی جوان داشت و وی را به عنوان وزير مشاور در امور بودجه کشور برگزيد. سارکوزی در خلال اين دوره به عنوان يکی از پر انرژیترين وزرای کابينه بالادور شناخته شد و با حضوری قوی در رسانههای کشور، به يکی از چهرههای آشنای دولت فرانسه در نزد شهروندان اين کشور مبدل شد.
سارکوزی که به عنوان وزير کشور به کابينه فرانسه راه يافته بود، بسرعت به چهره رسانهای دولت مبدلشد و ازسوی مخالفان چپ گرای دولت آماج انتقادات و حملات سياسی قرار گرفت.
در انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۰۲ميلادی نيکلا سارکوزی از ژاک شيراک حمايت کرده بود، با اين همه شيراک پس از پيروزی در انتخابات ژان پیير رافرن را به عنوان نخست وزير برگزيد و سارکوزی به سمت وزير کشور معرفی شد.
سارکوزی در سمت وزارت کشور به عنوان مقتدرترين وزير کابينه فرانسه سياستهای قاطعی را به ويژه به منظور تامين و گسترش امنيت، مقابله با بزهکاری و همچنين مهاجرتهای غيرقانونی به فرانسه در پيش گرفت. وی حتی مقررات سختگيرانهای را بهمنظور کاهش تلفات جادهای و محدودساختن بیسابقه سرعت در بزرگراههای فرانسه اجرا کرد که بر اثر آن ميزان خسارت جانی در جادههای بين شهری اين کشور تا حدود پنجاه درصد کاهش يافت.
سارکوزی در مقام وزير کشور قوانين جديدی را برای کاستن از ميزان مهاجرت غيرقانونی در فرانسه به تصويب مجلس ملی اين کشور رساند که با عنوان قوانين سارکوزی در فرانسه شناخته میشود.
اوجگيری اقتدار سياسی سارکوزی از نظر رسانهها و سياستمداران فرانسوی پوشيده نماند و از همان اويل خدمت وی در سمت وزير کشور، فرانسويان به سارکوزی به عنوان يکی از نامزدهای بالقوه رياست جمهوری سال ۲۰۰۷ميلادی مینگريستند.
سارکوزی در يکی دو سال اخير با طرح "گسست از گذشته" راه خود را از "ژاک شيراک" رييس جمهوری جدا کرد. او با ارايه اين طرح عملا با رييس جمهوری و دومنيک دو ويلپن، نخست وزير تعيين شده توسط او به ستيز پرداخت. اين امربطورحتم خوشايند ژاک شيراک رييس جمهوری و سياستمدار کهنه کار فرانسه نبود، چرا که وی سودای سومين پيروزی در انتخابات رياست جمهوری و رقم خوردن دوران بیمانند ۱۷سال ( يک دوره ۷ساله و دو دوره ۵ساله) حکمرانی بر اليزه را در سر داشت.
درسال ۲۰۰۴ميلادی سارکوزی در دولت ژان پی ير رافرن، به عنوان وزير امور اقتصاد و دارايی و صنايع فرانسه منصوب شد.
وزارت خانهای مهم با مشکلاتی فراوان که اداره آن میتوانست برای هر سياستمداری درد سرساز باشد. برخی از ناظران مسايل سياسی فرانسه اين سمت را هديهای مسموم از سوی شيراک به سارکوزی ارزيابی میکردند. شايد ازاينرو، که مشکلات مالی فراروی دولت فرانسه و به ويژه اختلافات پاريس و اتحاديه اروپا در خصوص کسری بودجه اين کشور میتوانست با ناکامی وزير اقتصاد همراه باشد و اين امر ارتقا جايگاه مردمی و رسانهای سارکوزی را محدود سازد.
با اين همه عملکرد سارکوزی در مقام وزارت اقتصاد کشور به گونهای ديگر بود و وی در برابر انبوه مشکلات موجود در اين وزارت خانه کارنامهای نسبتا موفق از خود به نمايش گذاشت.
در دوران وزارت سارکوزی برای نخستين بار پس ازسه سال کسری بودجه دولت فرانسه به ميزان تعهدات اين کشور در پيمان ثبات اروپا يعنی کمتر از ۳درصد بازگشت.
در بخش صنايع نيز سارکوزی، خصوصیسازی برخی از مهمترين صنايع کشور ازجمله مخابرات فرانس تلهکام و بخشی از صنايع هستهای "آروا" را اعلام کرد.
شايد بتوان گفت، سارکوزی که در طول چهار سال گذشته رقابتی غيررسمی اما محسوس را با شيراک برای در دست گرفتن اهرمهای قدرت در جناح راست سياسی فرانسه آغاز کرده بود، بتدريج خود را برفراز قله قدرت راستگرايان در اين کشور يافته است و دسترسی به مسند رياست جمهوری را تنها در چند قدمی خود میبيند.
از سوی ديگر، ژاک شيراک تلاش کرد با به ميدان آوردن مهره ديگری چون خانم آليو ماری Michèle Alliot-Marie وزير دفاع، دو هدف را دنبال کند.
هدف اول، قرار دادن يک رقيب جدی از جناح راست در مقابل سارکوزی در انتخابات رياست جمهوری فرانسه و هدف دوم ، انحراف افکار عمومی اين کشور از خانم "سگولن رويال" نامزد جناح چپ بود.
با اين همه، ظاهرا اين تمهيدات جواب نداده و شيراک ناگزير پذيرفته که بايد به اين بازی خطرناک و سخت تن دهد. شايد يکی از مهمترين عوامل موفقيت سارکوزی برای بردن اين بازی، جلب دوستان و نزديکان شيراک بوده است. کسانی که رييس جمهوری گمان نمیکرد که به اين سرعت او را تنها گذاشته و دراردوی رقيب هم حزبی او قرار گيرند.
شيراک با کسانی روبرو است که تا ديروز در کنار و حتی با کمک او به مناصب بلند دست يافته و به چهرههای سياسی بدل شدهاند، ولی امروز در کنار رقيب و در صف مخالف او ايستادهاند.
بن بر نظر خواهی ( ۱۱ژانويه) که در روزنامه پاريزين به چاپ رسيده است، سارکوزی از نظر شخصی برای ۸۰درصد از فرانسویها چهرهای شجاع و جسور است، ۵۹درصد نيز گفتهاند که او چهرهای مهربان دارد، ۵۷درصد بر اين باورند که او میتواند کشور را متحول کند و ۵۵درصد نيز بر اين اعتقادند که او در عرصه بينالمللی چهرهای شناخته شده و مورد اعتماد است.
با وجود تلاشهای سارکوزی، جناح شيراک به رهبری دو ويلپن نخست وزير کنونی فرانسه در ماههای اخير تلاش خود را برای پيروزی راستها و البته جبهه رييس جمهوری بکار بسته است.
ويلپن تاکيد کرده است که برنامههای دراز مدتی تدوين شده که منجر به کاهش بيکاری تا مرز شش درصد خواهد شد و رياست جمهوری سال ۲۰۰۷را به دوره ۲۰۱۲پيوند خواهد زد.
ويلپن اين روزها خسته و منزوی است، اردوگاه راستها در دست سارکوزی و همراهان او قرار گرفته و نخست وزير همچنان وفادار به شيراک باقی مانده است.
نخست وزير کنونی فرانسه در حقيقت خود را فدای سياستهای شيراک کرد.
ويلپن در اين صدارت حدودا دو ساله با ناکامیهايی روبرو بود که در کاهش محبوبيت عمومی او سهم اساسی ايفا کرد. نخست وزير دوران خداحافظی شيراک، مرد اول شکست پروژه اشتغال و پرونده سياسی امنيتی بانک "کلی ير استريم" است.
همه چيز در اين دو سال به ضرر ويلپن و به نفع رقبای او رقم خورد. با وجود اينکه او نخست وزير راستها است ولی عنوان رهبر اکثريت امروز به سارکوزی اطلاق میشود .