سالها پیش از این، در کهکشانی خیلی خیلی دور... در 25 مارس 1977 وقتی اولین قسمت جنگ ستارگان بر روی پرده سینما اومد، هیچ کس فکرشو نمی کرد که این مجموعه تبدیل به اسطوره ای در تاریخ سینمای جهان بشه و فرهنگ یک سرزمینو انقدر تحت تاثیر قرار بده. خود من تا دیشب که برای دیدن اولین نمایش فیلم به سینما رفتم اونقدرها به پدیده جنگ ستارگان اهمیتی نمی دادم ولی وقتی وارد پارکینگ بزرگ سینما که در روزهای آخر هفته به زور پر میشه شدم و حدود نیم ساعت دنبال جا پارک گشتم و همچنین ایستادن در صفی به طول بیش از یک کیلومتر برای ورود به سینما به پدیده نامیده شدن این فیلم ایمان آوردم. اصولا در آمریکا وقتی عده زیادی از مردم وسط هفته از خوابشون می زنن تا جزو اولین افرادی باشن که یک فیلمو ببینن می شه حدس زد که جایگاه این فیلم کجاست. نفر جلویی من تو صف یک مرد حدودا پنجاه ساله بود که در بین این همه جوون خیلی به چشم میومد. وقتی ازش به شوخی پرسیدم تو دیگه چرا ،گفت من چهل و هشت سالمه و زمان اکران اولین فیلم از سری جنگ ستارگان بیست سالم بود و ازون روز تا الان تمام اکرانای اول این فیلمو اومدم. طوری در مورد فیلم حرف می زد که انگار داره در مورد خدای خودش توضیح می ده. بعد از این که صف طولانی حدودا ده هزار نفره وارد سینما شدن هر کس داخل یکی ازبیست سالن موجود شد و فیلم با یک تاخیر ده دقیقه ای در ساعت دوازده و ده دقیقه به نمایش در اومد. تیتراژ فیلم و افتادن لوگوی جنگ ستارگان روی پرده چنان مورد تشویق و پس از اون سکوت مطلق توی سالن شد که حداقل من مثلشو در مورد هیچ فیلم دیگه ای ندیده بودم. از الان به راحتی می شه نتیجه گیری کرد که رکورد فروش آخر هفته کل تاریخ سینما به آخرین فیلم جرج لوکاس تعلق می گیره. کارگردانی که خودش بزرگترین طرفدار این مجموعه به حساب میاد. عنوان پر فروش ترین فیلم سال هم که از مدتها پیش مشخص بود به این فیلم تعلق می گیره. فقط باید ببینیم آیا آکادمی اسکار تجربه ارباب حلقه ها رو تکرار می کنه و سازندگان این مجموعه رو با خاطره خوش راهی خونه می کنه یا نه.
در حاشیه:
*عنوان اصلی فیلم جنگهای ستاره ای هست ولی چون از اول غلط ترجمه شده و این اسم جا افتاده من هم ترجیح دادم از همین عنوان استفاده کنم.ا
* قبل از شروع فیلم یه نفر یکی از این توپهای بادی ساحلی آورد که تماشاچیا باهاش بازی و پاسکارن کنن تا خواب از سر همه بپره.ا
*من از زور خستگی یه قسمت از فیلم خوابم برد و وقتی چشامو باز کردم دیدم بغل دستیم داره چپ چپ نگام می کنه
*وقتی از سالن بیرون مییومدیم دیدیم یه عده دیگه توی صف ایستادن برای سانس بعدی
* این فیلم بر خلاف فیلمهای قبلی که جلوه های ویژه رکن اساسیشونه بیشتر به شخصیت پردازی قهرمانان داستان پرداخته و تلاش جرج لوکاس برای از محوریت درآوردن جلوه های تصویری کاملا مشهوده .
محمدرضا