پنجشنبه 24 خرداد 1386

گفتگوی سايت انتخاب با بهروز وثوقی، بخش نخست

بهروز وثوقی در گفت و گو با «انتخاب»: مامور ساواک به من گفت با کاميون می آيم روی ماشينت | در آمريکا از من خواستند خودم را اسرائيلی معرفی کنم، گفتم من ايرانی ام و به آن افتخار می کنم

خبرگزاری انتخاب : «اوايل از من خواستند که خودم را اسراييلی معرفی کنم و حتی اسم بروس واسای را هم برايم انتخاب کرده بودند بهشان به صراحت گفتم من ايرانيم و به ان افتخار ميکنم و کار را با اين شرط ارزانی خودشان کردم...»(موسيقی فيلم «گوزن ها» را با صدای فرهاد بشونيد)

بخش نخست گفت و گو: بهروز وثوقی اسطوره ی به ياد ماندنی فيلم های پيش از انقلاب که در آثار بزرگی چون «قيصر»، «گوزن ها»، «داش اکل» هنرنمايی کرده، ميهمان امروز «انتخاب» است و به بخشی از سوالات خوانندگان، پاسخ گفته است.

اين بازيگر با نام واقعی خليل وثوقی در سال ۱۳۱۶ خورشيدی برابر سال ۱۹۳۷ ميلادی در شهر خوی متولد شد.

وی برادر چنگيز و شهراد وثوقی است که هر دو در ايران به کار هنرپيشگی مشغولند. تحصيلات وی در حد ديپلم می باشد و همسرسابق گوگوش می باشد اولين فيلم سينمائی اش فيلم صدکيلوداماد (۱۳۴۱به کارگردانی عباس شباويز) می باشد و فيلمی که درسال ۱۳۴۸ بهروز درآن بازی کرد وهرگز به نمايش عمومی درنيامد (هوکانی .به کارگردانی سياوش ياسمی)اول بوده است ،

از مشهورترين نقش های بهروز وثوقی نقش قيصر در فيلم قيصر به کارگردانی مسعود کيميايی در سال ۱۳۴۸ بود. جوان اول آن سالهای سينمای ايران در بسياری از فيلمهای فارسی به هنرنمايی پرداخته است که از جمله فيلمهای بهروز وثوقی می‌توان به بازی هنرمندانه او در فيلم (سوته دلان) که از دسته فيلمهای هنری و ماندگار در تاريخ سينمای ايران نيز هستند اشاره کرد ضمن اينکه اثار ديگری چون { کندو ، داش اکل ، همسفر ، ممل آمريکايی ، ماه عسل ، دشنه ، طوقی و گوزنهاوبسياری ديگر) جزو اثار به جا مانده از وی است.

بهروز وثوقی جزو معدود هنرپيشگان سينمای ايران است که توانايی بازی در انواع گونه‌های سينمايی را دارد از کمدی تا تاريخی از عرفانی تا تجاری. البته به ايشان (کلينت ايستوود) ايران لقب داده اند. او پس از آن به آمريکا رفت تا در فيلم « گربه در قفس » ساخته بهمن زرين دست بازی کند که از آن روزها، به ايران سفر نکرده است.

يکی از اتفاقات مهم در حضور هنری وثوقی در سالهای اخير جايزه ای است که داوران جشنواره سانفرانسسيکو در سال ۱۹۷۹ به عباس کيارستمی اهدا کردند و او نيز تقديم وثوقی کرد.

وی برنده جايزه بهترين بازيگر مرد جشنواره جهانی فيلم هند در دهلی در سال ۱۹۷۳ برای بازی در فيلم تنگسير و همچنين برنده جايزه بهترين بازيگر مرد در سومين جشنواره جهانی فيلم تهران در سال ۱۳۵۳ برای بازی در فيلم گوزن ها است.

بهروز وثوقی هم اکنون در سانفرانسيسکو، با همسرش کتايون، زندگی می کند.

حدود يک ماه پيش، «انتخاب» از خوانندگان خود خواست سوالات خود را از آقای وثوقی بپرسند، اما پاسخ به اين سوالات به دليل کسالات مختصر آقای وثوقی و همچنين سفر ايشان به ترکيه و همچنين کانادا در مورد بزرگداشت ايشان، به تعويق افتاد.

تهيه و اجرای مصاحبه: فريدون وحدت شعار


vshoar@verizon.net

پاسخ سوالات آقای وثوقی به سوالات خوانندگان «انتخاب» در پی می آيد:

آقای وثوقی عزيز! امسال وارد ۷۰ سالگی شده ايد، به عوان سوال نخست دوست دارم برای علاقمندانتان از وضع سلامتی خود بگوييد، چه احساسی می کنيد،

بهروز وثوقی: از سلامتی کامل برخوردارم و در اين سن وسال احساس بسيار زيبايی از زندگی دارم

تا چند سالگی در شهرستان خوی بوديد و چه زمانی به تهران آمديد و در کدام محله در خوی و تهران بزرگ شديد؟

وثوقی: من تا شش ماهگی در خوی بودم و بعد به تهران امدم اوايل را به ياد ندارم ولی بعدا در خيابان خرمشهر زندگی ميکردم

از چه سالی فعاليت هنری شما اغاز شد و ماحصل اين فعاليت ها، چند فيلم و تئاتر است؟
وثوقی: من از سن ۱۸ سالگی فعاليت های خودم را شروع کردم و ماحصل اين فعاليتها حدودا نزديک به ۹۰ تا ۱۰۰ فيلم و سريال ميباشد

چه مشاغلی در دورانی که هنوز بازيگر نشده بوديد و يا هنوز بازيگر مشهوری نشده بوديد، داشتيد؟

وثوقی: : بعد از اينکه دوبار در کنکور رد شدم در اداره بهداشت شروع به کار کردم و بعد در وزارت دارايی

يکی از خوانندگان از شما پرسيده، جريان اخراج شما از ورات بهداشت و درگيری با يک مقام وزارت دارايی چه بوده؟
وثوقی: در اداره بهداشت بخاطر توهينی که يکی از بازرسها در خرم دره زنجان به من کرد درگيری بوجود امد و مرا اخراج کردند

چند برادر و خواهر داريد؟
وثوقی: چهار برادر دارم به اسامی چنگيز , بهزاد, شهراد و فيروز

آقای وثوقی، از کی فهميديد که به بازيگری علاقه داريد؟
وثوقی: زمانی بديدن فيلمی به اسم ولگرد با شرکت اقای ملک مطيعی رفتم و از انجا که امدم بيرون احساسی در من بوجود امده بود و با ديدن چندين بار اين فيلم، جرقه ای از بازيگری در من زده شد

واکنش خانواده به علاقه حضرتعالی به سينما و بازيگری چه بود؟
وثوقی: :خانواده با کار من بطور کلی مخالف بودند, البته بيشتر پدرم.

برای اولين بازی، چقدر دستمرد گرفتيد؟
وثوقی: برای اولين بازی،۲۰۰۰ تومان دريافت کردم

چند سال فعاليت دوبله در سينما را پيگيری می کرديد؟
وثوقی: :در دوبله که بمدت ۷ سال طول کشيد

آيا بازی در فيلم های پيش از "قيصر" که شکل و شمايل فيلم فارسی را داشت، شما را راضی می کرد؟
وثوقی: شما برای شروع هر کاری بايد از صفر شروع کنيد منم مثتثنی نبودم مسلما راضی نبودم

تکنيک بازيگری برجستگی های غير قابل انکاری دارد، آيا حضرتعالی دوره ی خاصی را گذرانديد؟
وثوقی: من دوره بخصوصی نديدم فکر ميکنم دوران دوبله برای من کلاس خوبی بود

فيلم های پيش از انقلاب، اصولاً برای نمايش در سينما دوبله می شده است.اين مسئله باعث آزار شما نمی شد که فرد ديگری روی چهره ی شما صحبت می کند؟

وثوقی: من ۱۰فيلم اوليه ام را با صدای خودم بازی کردم و بعد در فيلمهای تنگسير, سازش, گوزنها هم صدای خودم بود و آنهايی هم که با صدای خودم نبود بدليل مشغله زياد و بموقع رسيدن فيلم - بدليل قرار دادی - من در محل دوبله نميتوانستم حاضر باشم

برجسته ترين خاطره های شما از زنده يادان علی حاتمی و فريدون گله و اخيرا مرحوم عزيز رفيعی چيست؟
وثوقی: همراه با زنده ياد علی حاتمی در ايتاليا برای تهيه سر پرسوناژ و انتخاب گريمور بودم که روزهای خوبی بود , فريدون گله هم که از دوستان خوب من بود, و مرحوح عزيز رفيعی را هم بيشتر در امريکا ميديدم

جناب کيميايی چندی پيش در يک مصاحبه گفته بود که بهروز وثوقی هميشه اصرار داشت که اسم "او" در ابتدای تيتراژ فيلم ها باشد.
وثوقی: طبيعتا زمانی که من با اقای کيميايی شروع بکار کردم اسم معروفی داشتم و ياد ندارم که هيچ تهيه کننده ای حاضر بود که اسم من در رديف اول نوشته نشود چون تجارت را هم در نظر ميگرفتند و اصولا من در قرارداد ذکر ميکردم در مورد نوشتن نام در رديف اول، وگر نه کار نميکردم

شما و اقای کيميايی خالق شاهکارهايی بينظيری همچون قيصر , داش آکل , خاک و گوزنها بوديد ايا اگر به ايران بازگشتيد اين تيم طلايی دوباره با هم فيلم خواهند ساخت؟

وثوقی: در مورد همکاری دوباره فکر نميکنم

.چندی پيش آقای کيميايی سفری به آمريکا داشتند، ايا باهم ملاقاتی داشتيد؟


وثوقی: نه خير ، ايشان را نديدم

.آيا در فيلم هايی که بازی می کرديد، سانسوری هم از سوی حکومت شاه صورت می گرفت، فکر می کنم برای خيلی از فيلمها از جمله گوزن ها سانسور زيادی صورت گرفته است.
وثوقی: بله همينطور است

بازگرديم به "قيصر"، تصور می کنم فيلم «قيصر» اثری بود که جامعه را به تکاپو داشت و فکر می کنم، از آنجا بود که اسم بهروز وثوقی به عنوان يک بازيگر مطرح سينما، به گوش می رسيد، واکنش مردم به فيلم "قيصر" چه بود ؟ در مجموع کدام يک از فيلمهای شمابا استقبال زيادی رو برو شد و پرفروشترينها بودند؟

وثوقی: قيصر بدليل اينکه نقطه ضعف اجتماعی بود مورد استقبال مردم قرار گرفت و بعد از آن هم بيشتر فيلمهای من از فروش خوبی برخوردار بودند

تصور می کنم که حضرتعالی برای بازی در گوزن ها و آن نقش، کارهای متفاوتی کرديد؟
وثوقی: خوب هر بازيگری برای رسيدن به نقشی بايد تلاش زيادی بکند و من هم همين همينکار را کردم.

گوزن ها، قطعا يکی از بهترين فيلم های شما محسوب می شود،چه شد که اين فيلم توقيف شد؟
داستان از ابتدا شکل سياسی داشت. به همان شکل بازی شد که نوشته شده بود. هيات سانسور وقت، ايراد خاصی نديدند د ولی بعدا که مردم ديدند و تفسير خاصی کردند، فيلم توقيف شد. اگر دقت کرده باشيد، همه کارهای من با هم فرق دارد .اين هم يکی ازکارهای من بود که با کارهای ديگر من متقاوت بود از آنجا که هر بازيگر سعی می کند کارهای متفاوتی انجام دهد. من هم می خواستم کارهای غيرمتعارف بکنم. تنها گوزنها نبود که از نظر کار بازيگری غيرمتعارف بود. گوزنها کاربسيار بسيار مشکلی بود ، اگر دراين فيلم موفق نمی شدم، سابقه ام حرفه ای به هم می خورد و تلاشم اين بود که موفق بشوم . به همين خاطر شش تا هشت ماه طول کشيد تا خودم را به آن نفش نزديک کنم....

بسياری از کارهای شما به عنوان شاهکارهای تاريخ سينمای ايران ثبت شد سوته دلان" هم يکی از بازی های درخشان شماست، اين را قبول داريد؟
وثوقی: عنوان شاهکار برای فيلمهای من را نميدانم برای من قضاوت مردم در درجه اول قرار دارد

. سعيد راد در گفت و گويی از اختلاف نظر تخصصی با شما سخن گفته، اومی گويد: با بهروز وثوقی اختلاف نظر داشتم. او معتقد بود که بازيگر، ابتدا به ساکن يک چيزهايی در درونش هست که آن را به نقش محوله اضافه می کند. من مخالف بودم و می گفتم کاراکتر را مولف خلق می کند و بازيگر بايد به عنوان يک عامل ابزاری و اجرايی، با درگيری حسی با آن نقش، در اختيار کارگردان باشدايا ميتوانيم خلاصه موفقتر بودن شما در اثر هايی که خلق کرديدرا در اين اختلاف تفکر خلاصه کنيم؟.

وثوقی: با سعيد راد رابطه نزديکی نداشتم و نميدانم راجع به چه موضوع صحبت کردند اما معتقدم هر بازيگری برای رسيدن به نقشهايش راهها و سليقه ای بخصوص پيدا ميکند.

اقای سعيد راد توی بخش ديگری از مصاحبه می گويد: منکر استعداد بهروز وثوقی نيستم، اما واقعاً اگر کيميايی نبود، او چه وضعيتی داشت؟، نظر شما در اين مورد چيست؟

وثوقی: :اين اقای سعيد راد از خودشان نپرسيدند که اگر بهروز وثوقی نبود انوقت قيصر چه وضعيتی پيدا ميکرد

يکی از انتقاداتی که به شما هست اين است که شما در اوج کارتان رفتيد و «ليلی و مجنون» يا «ممل آمريکايی» و «ماه عسل» و «بت شکن را بازی کرديد، آيا اين کار دليلی داشت؟

وثوقی: من اجبارا بايد فيلمهايی تجارتی را هم بازی ميکردم که تهيه کننده از نظر مالی تامين شود که بتواند فيلم درست تری را سرمايه گذاری کند.

يکی از خوانندگان پرسيده ايا فيلم اخراجی ها را ديده ايد؟
ج:نه متاسفانه

بعضی از اثار نمايشی اثرهای سوء فرهنگی در جامعه ها داشته و دارد، از جمله بنا به امار بعد از پخش فيلم قيصر ۱۰ ميليون جفت کفش به علت خواباندن پاشنه يکسال زودتر ازموعد عمر کرده و دور انداخته شده اين پديده تا کنون نيز ادامه دارد. بسياری اين مسئله را تاثير سوء فيلمهای از نوع قيصر ميدانند ، نظر شما چيست؟

وثوقی: راجع به خواباندن پاشنه کفش و ميليون جفت زباد خبری ندارم اين يکی از عادتهای اين نوع نقشها بود و من هم اجرا کردم. فيلمهای من اثار مثبت هم داشته مثلا بعد از نمايش گوزنها نامه های فراوانی به دستم رسيد که در آن مادر ، برادر، يدر و خواهر معتادين از من تشکر ميکردند چرا که عزيزانشان را در فيلم ديدند و تصميم به ترک گرفتند.

با کدام يک از بازيگران سينمای پيش از انقلاب رابطه داريد؟ آيا خبری از اقای ملک مطيعی داريد؟
وثوقی: بله ازاقای ناصر ملک مطيعی خبر دارم ايشان را هم دوست دارم و هم در ارتباط هستم اقای مشايخی هم همينطور .

.از هنرپيشگان و کارگردانان مشهور هالی وود کدام يک مورد علاقه شما بود و هست و با کدام دوستی داريد؟

وثوقی :رابرت دنيرو را ميپسندم و دوستی بسيار نزديکی با زنده ياد آنتونی کويين داشتم

.گفته ميشود شما نتوانستيد به راحتی خود را با جامعه هنری خارج از کشور از جمله هالی وود وفق دهيد و در گفتگوهايی که قبلا شما داشتيد اينطور به نظر ميرسد بر خلاف بسياری از هنرمندان ايرانی هاليوود از پذيرفتن نقشهايی منفی تا انجا که ميشده خودداری کرديد و کلا فرموديد نقشهای پيشنهادی در شان شما نبوده؟ با فرض جدا دانستن يهود از صهيونيست ها به نظر شما تا چه حد فرضيه هاليوود در خدمت صهيونيستها صحت دارد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

وثوقی: آن اوايل از من خواستند که خودم را اسراييلی معرفی کنم و حتی اسم بروس واسای را هم برايم انتخاب کرده بودند بهشان به صراحت گفتم من ايرانيم و به ان افتخار ميکنم و کار را با اين شرط ارزانی خودشان کردم و اين درست که تا اندازه زيادی رابطه جای ضابطه و مستعدين را در هاليوود گرفته و اين جايگزينی ها و کنارگذاری شايسته سالاری چيزی جديد و فقط مختص به هاليوود و اين نقطه از دنيا نيست. اينطور به نظر می آيد از هنرمندان ايرانی علارقم استعدادهای استثنايی که دارند زيرکانه در بيشتر موارد نقشهای ضد ايرانی و نقش تروريستها و نوعا منفی به انها داده ميشود و تا انجا که ممکن است رولهای مثبت به انها داده نميشود. چيزی که من را بسيار خوشحال ميکند اين جوانهای پر استعداد و خلاقی که ازدانشگاه ها پا به اين عرصه ميگذارند چه در ايران و چه در اينجا. اميدوارم روزی برسد ايرانيها در هالی وود به جايگاه والايی ارتقا پيدا کنند که حتما پيداخواهند کرد. در مجموع من کاری بکار کسی ندارم و نميدانم ديگران چه ميکنند ولی ميدانم که من بايد کار را دوست داشته باشم و انتخاب کنم حالا اگر سالها طول بکشد

در گفت و گويی که چندی پيش با سينما دوستان سان فرنسيکو داشتيد گفتيد که در زمان حکومت شاه، به دليل برخی آثارم از جمله "گوزن ها" مورد آزار و اذيت قرار گرفتيد و حتی گفتيد که به ساواک احضار شديد. ماجرا چه بود؟
وثوقی:ما برای فيلم گوزنها، مجبور به تغيير کامل ۳۰ دقيقه از فيلم شديم.اين فيلم ابتدا نامش «تيرباران» بود، اما دستور آمد که بايد نامش عوض شود.يک مسئله ديگر هم بود که می گفتند، «چرا در «گوزن ها» برای يک دزد اين همه پاسبان می آيد؟» البته ما هم پاسپانها را کم کرديم.

برای همين فيلم، يک روز يک اقايی به من زنگ زد ، آدرس داد و گفت، فردا ساعت ۸ صبح بيا در خانه ای در خيابان گلستان.من به آنجا رفتم، يک نفر در انجا بود.مرا در اتاقی برد که فقط يک صندلی داشت.به من گفت اينجا بنشين الان کسی که با شما کار دارد، پيدايش می شود.اما فرد مورد نظر تا ساعت ۴ بعد از ظهر نيامد و من عصبانی شدم و گفتم آقا ما کاروزندگی داريم، اما او گفت: اين اقا جلسه داشته و دارد می آيد.

فرد مذکور بالاخره در ساعت۶.۷ آمد.يک آدم بسيار لاغر و نحيفی بود.اولين سوالش از من اين بود که چرا در اين فيلم بازی کرده ايد؟گفتم دليل خاصی ندارد من فيلمهايی با موضوع متفاوت را بازی می کنم.او گفت : اگر در فيلمی تفنگ به تو بدهند و بگويند شاه را بکش تو می کشی؟ گفتم اگر موضوع متفاوت و خوبی داشته باشد بله اين کار را می کنم.او گفت، نه خير، اشتباه می کنی!

آن فرد به من گفت، ما برای شما احترام قائليم ، اما اين کارها را نکن.مثلاً يکی از يک ميليون کاری که می توانيم بکنيم آن است که ساعت ۱۲ شب با کاميون روی ماشينت برويم و بکشيمت.شيشه ی مشروبی هم در ماشينت می گذاريم که روزنامه ها و مردم بگويند، بازيگر خوب سينما در حالت مستی رانندگی کرد و مرد.آنروز گذشت، اما من تا ۸ ماه بعد از آن قضيه، هر وقت کاميونی در پشت سرم می ديدم، آنقدر گاز می دادم و کوچه پس کوچه می رفتم که خطر از بين برود.

آيا پيش از اين قضيه و يا پس از آن هم، چنين مزاحمت هايی بود؟
وثوقی: نه فيلمها روال ساده تری بخود گرفت و بيشتر خانوادگی و کمتر سياسی شده بودند

پايان بخش نخست گفت و گو

ادامه دارد...

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/33450

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گفتگوی سايت انتخاب با بهروز وثوقی، بخش نخست' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016