شنبه 17 بهمن 1383

نگاهی به تهدید های حمله نظامی آمریکا به ایران! کوروش گلنام

زمانی که آشکار شد که حکومت مذهبی، غیر منتخب، تروریست وتروریست پرور ایران که با صرف هزینه های نجومی از کیسه ملت ایران، افزون برحمایت و تقویت از گروه های بنیاد گرای اسلامی و تشویق و تحریک هر روزه آنها( در هر جا که توانسته است) به آدمکشی و بمب گذاری و آتش افروزی، به شکلی پنهان و مخفیانه در پی دست یابی به تکنولوژی ساخت بمب اتمی است، زنگ خطر جدی ای برای جهانیان به صدا در آمد که واکنش های سخت جهانی به ویژه از سوی اسراییل و آمریکا را نیز به دنبال داشت. از زمان آشکار شدن این تلاش پنهان و معامله رژیم اسلامی با سود جویان وقاچاقچیان جهانی ،که کاملن پنهان از چشم مردم و با دزدی از خزانه مردم ایران صورت گرفته بود، و رو شدن سند ها و دم خروس دروغ سازی های سران رژیم اسلامی، دیگر جای تردیدی باقی نماند که این رژیم یک یاغی جهانی است، یک رژیم ضد صلح، ضد پیشرفت و دانش و ترقی ملت هاست، یک رژیم ضد اعلامیه حقوق بشر، ضد پیمان ها و توافق های جهانی است که خود از امضاء کنندگان آن بوده است، یک رژیم فریبکار و توطئه گر و آتش افروز است که اگر جلوی آن گرفته نشود نه تنها منطقه خاورمیانه (به ویژه) هرگز روی صلح و آرامش بخود نخواهد دید که با توجه به دیوانه سری ها و خیال پردازی های کودکانه سران این رژیم، جهان نیز گرفتار دردسرهای جبران ناپذیری خواهد شد. این حقیقت ها نشان داد که این رژیم باید به هر شکلی از سر راه برداشته شود. اما هیچ کس، حقیقتن هیچ کس در جهان، این رژیم خودسر، زور گو وفریب کار را بهتر از مردم ایران نمی شناسد. به همین جهت مردم ایران بهتر از هرکس می توانند به مبارزه نهایی با این رژیم بر خواسته و کار را یکسره کرده و اجازه ندهند که میهن ما دستخوش حمله نظامی بیگانگان شود و سرنوشت ما را آنها رقم بزنند!
اکنون پرسش این است که اگر چنین حمله نظامی، که این روزها تهدید به دست زدن به آن بسیار جدی تر از هر زمان دیگری است، روی دهد چه پیش خواهد آمد؟ وضع مردم ایران چه می شود و واکنش آنها چه خواهد بود؟ آیا این حمله به نفع رژیم تمام خواهد شد؟و یا به آشکار شدن نفرت زیاد مردم از این رژیم میدان داده و... پرسش های بسیار دیگری.
شماری از هم میهنان وکوشندگان سیاسی در گفته ها و تحلیل های خود از پی آمد حمله نظامی به ایران برای نابودی جمهوری اسلامی، پی در پی یاد آور می شوند که حمله نظامی به ایران بنفع رژیم تمام شده و آنها می توانند به بهانه دفاع از آب و خاک، مردم را بسج کرده و به خود مشروعیت داده و همچنان بر جا بمانند! این دلیل شاید مهم ترین دلیل آنها برای مخالفت با حمله نظامی به ایران است. اما آیا واقعیت های موجود چنین می گوید؟ نخست اجازه بدهید که نگارنده یکبار دیگر مخالفت خود را با حمله نظامی به ایران ابراز داشته و سپس دیدگاه های خودرا برای مخالفت با حمله نظامی و نسبت به پرسش های به میان آمده، از زاویه هایی دیگر، بیان دارد.

چرا نباید با حمله نظامی به ایران موافق بود؟
حمله نظامی به ایران می تواند به فاجعه ای برای ملت ما تبدیل شود. چرا؟ به این دلیل ها:
1 ـ چون در ایران تصمیم گیرندگان اصلی، پنهان، غیر منتخب و جدا از مردم بوده و در این بیش از دو دهه، بدترین و خشن ترین رفتار را با مردم داشته اند، و خود دشمنان اصلی مردم هستند؛ نه تنها کمترین اهمیتی به خسارت های جانی و مالی مردم و منابع ایران نداده بلکه برای حفظ قدرت باد آورده خود، تا آنجا که بتوانند و با هر زور و قلدری که امکان اجرای آن را داشته باشند، خود در سوراخ ها پنهان شده و مردم را به گوشت دم توپ تبدیل خواهند نمود. پرس و جو کنیم تا دریابیم کدامیک از فرزندان این آقایان در میان بمب گذاران انتحاری بوده اند که شب وروز دیگر مسلمانان را به انجام آن تشویق می کنند! آیا نشانی از فرزندان خامنه ای و رفسنجانی می یابیم؟
2 ـ چون رهبران "جمهوری" اسلامی بسیار بی کفایت، فریب کار، شیر در خانه و روباه در بیرون هستند، امکان آسیب های زیادی به مردم می رود. این جانیان برای تحریک مردم حتا می توانندخود به بمب گذاری و انفجار در مرکز های پر آمد و رفت دست زدهف مردم را تکه پاره کنند و آنرا به نام حمله آمریکا و متحدان عنوان کنند. رویداد آتش زدن سینما رکس آبادان و یورش به مسجد کرمان ، یا بمب گذاری در حرم امام رضا را(چند سالی پیش)، که ساخته دست همین ملایان بود، نباید فراموش کرد.
3 ـ چون دشمنان مردم بر مردم حاکم هستند و فساد و تباهی مملکت را فرا گرفته است، احتمال پدید آمدن قحطی، بی آبی، بی برقی و نا امنی و قتل و غارت بالاست. نگارنده قصد ترساندن مردم را ندارد، اما نمی توان چشم خود را بر واقعیت های موجود بست و آن ها را هر چند تلخ، بیان نکرد.
4 ـ هیچکس نمی تواند خسارت های احتمالی را پیش بینی کند. اما به جز خسارت های جانی و مردمی، بسیاری از مراکز صنعتی و حساس برای اقتصاد و آینده مملکت، راه ها، جاده هاو پل ها و سد ها و.. نابود خواهد شد.
5 ـ ایران به اشغال نیرو های بیگانه در خواهد آمد که به هر رو منافع خود را فدای منافع مردم ما نخواهند کرد و پس از آن نیز روشن نیست چه زمان و چگونه از ایران خارج خواهند شد.
6 ـ با توجه به آنکه در این 26 سال حکومت سیاه "جمهوری" اسلامی، زورگویی ها و ستم های زیادی به قوم های دیگر ایرانی رفته است، و با توجه به آنکه همیشه تند روهایی بوده اند که به بهانه های گوناگون از آن میان پشتیبانی از "حق قوم ها و ملیت ها"پرچم جدایی بر افراشته و ایده جدایی را به میان آورده اند، نمی توان تلاش آنها برای تجزیه بخش هایی از ایران را با تلاش کشورهای بیگانه ای که ازاین رویداد بهره مند خواهند شد، را از دید خود دور داشت و کسی آگاهی درستی ندارد که بیگانگان در این مورد چه نقشه هایی دارند!
7 ـ اصولن تکیه به نیروی بیگانه برای نجات خود، شایسته ملت ایران نیست که در بیش از یک صد سال یکی از پر سابقه ترین تلاش های شور برانگیز را برای رسیدن به آزادی در منطقه داشته است.
البته نگارنده باید یاد آور شود که بر خلاف دیدگاه آن شمار از هم میهنان که حمله نظامی به ایران را به نفع رژیم، تقویت و پایداری بیشتر آن می دانند، چنین دیدی ندارد. چون به دلیل نفرت شدید مردم از ملایان حاکم، هیچ دور نیست که شورش هایی سراسر ایران را فراگیرد و شیرازه همه امور یکباره از هم گسسته و رهبران پر مدعابه سوراخ های صدامی پناه برند، اما احتمال اینکه هرج و مرج و انتقام جویی بر ایران حاکم شود( که بازماندگان رژیم حتمن در آن نقش خواهند داشت همآن گونه که در عراق نقش داشتند)دور از انتظار نیست و افزون بر آن بیگانگان نیز در خاک ما حضور خواهند داشت و ما با گرفتاری ها و خطرهای تازه ای روبرو خواهیم شد.
چکار باید کرد؟


تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

راه درست رهایی می بایست تکیه و باور به نیروی خود بدون دخالت بیگانگان باشد. ما اگر به فکر نجات خود از چنگال اختاپوس حاکم هستیم باید به این نکات توجه داشته باشیم:
الف: در هیچ زمانی شناخت مردم جهان و پشتیبانی آنها از تلاش مردم ایران برای آزادی تا این اندازه نبوده است.
ب : امروز آمریکا به روشنی به مردم ایران پیام می دهد که اگر بپا خیزید از پشتیبانی همه جانبه او بر خوردار خواهید بود. چنین پشتیبانی آشکاری از مبارزه ملتی برای آزادی از سوی تنها ابر قدرت کنونی جهان(چه بخواهیم بپذیرم و چه نخواهیم) که بر سیاست جهان تأثیر بی چون وچرا دارد( چرائیش موضوع این نوشته نیست)، در دنیای امروز از اهمیت ویژه ای بر خوردار است با توجه به اینکه پس از حمله 11 سپتامبر تروریست ها در خاک آمریکا، آمریکایی ها تا اندازه زیادی در سیاست های جهانی خود بازنگری کرده و دیگر نمی توانند چون گذشته از دیکتاتوری ها پشتیبانی کرده و چشم بر سرکوب آزادی ها در جهان پیرامون خود به ویژه در آنچه مربوط به بنیادگرایی اسلامی است، ببند. این مکانیسم روز بازار سرمایه است و آنها نمی توانند برای نگهداری از منافع دراز مدت خود، همآن روش های گذشته را بکار برند چون خود نیز به سادگی می توانند ضربه پذیر باشند.
پ ـ امروز طرح بر پایی همه پرسی در ایران، رویداد مهم سیاسی است که در درون و برون ایران شکل گرفته است که خوشبختانه بازتاب جهانی خوبی یافته است و اگر همه ما همت کنیم می تواند با پشتیبانی جهانی، رژیم را به چالش نهانی بکشاند.
ت ـ با وجود همه هیاهوهای کودکانه سردمداران رژیم به قدرت مندی و پاسخ دندان شکن به آمریکا و هم پیمانان، رژیم اسلامی در ضعیف ترین روزهای خود به سر می برد. هیاهو ها و افزایش سرکوب و بگیر وببندها، خود بارزترین نشانه ترس رژیم از بهره جویی مردم از فرصت های پدید آمده و توجه هر روز بیشتر جهانیان به ایران و استبداد حاکم بر آن و خطر روزافزون بنیادگرایی ملایان دیوانه قدرت است.
هنر بهره وری درست و بجا از مجال ها، آن چیزی است که راه ما را هموار کرده و ما را به هدف می رساند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/17896

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نگاهی به تهدید های حمله نظامی آمریکا به ایران! کوروش گلنام' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016