پنجشنبه 27 اسفند 1383

اگر مردم از انتخابات قهر كنند، ژنرال هاي داخلي و خارجي آينده ايران را ترسيم خواهند كرد، عيسي سحرخيز

اگر در روز انتخابات، آزادانه به هر نامزدي كه خواستيم راي داديم، باز در صحنه خواهيم ماند، سفيد خواهيم پوشيد، پرچم سفيد در دست خواهيم گرفت و اين بار فرياد خواهيم زد رئيس جمهور " تداركاتچي" نمي‌‏خواهيم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

متن كامل سخنراني عيسي سحرخيز در مراسم سالگرد ترور حجاريان

با ياد عزيزاني كه هنوز در زندان به سر مي برند، از جنبش دانشجويي و فعالان مطبوعاتي به ويژه آرش سيگارچي، حسين قاضيان، عباس عبدي، هدي صابر، تقي رحماني، رضا عليجاني و باالاخره ا اكبر گنجي. در اين ميان آنچه كه بر گنجي رفته و قرباني كنيه جويي ها شده جاي بسي تاسف است.نمي دانم چراآقاي خاتمي رئيس جمهور و آيت‌‏الله شاهرودي رئيس قوه قضائيه ساكت نشسته و اقدامي انجام نمي‌‏دهند و جلوي اين بي‌‏قانوني ها و برخوردهاي غيرانساني و غيراخلاقي را نمي‌‏گيرند؟ به ديگران كه چندان اميدي نيست.
گنجي همچنان گروگان سعيد مرتضوي است و دادستان تهران اجازه نمي دهد كه او همچون ديگران و بر اساس قانون از حقوق حقه خود استفاده كند و به مرخصي بيايد و چند روزي در ماه در كنار خانواده اش ، به ويژه دختر كوچكش باشد- هرچند كه اصولا زنداني كردن او وجاهت قانوني ندارد.

آنها اعلام مي كنند كه در ايام عزاداري محرم و صفر فرصتي را در اختيار زندانيان قرار مي دهند تا در بيرون زندان به عزاداري بپردازند، هر جنايتكاري نيز از اين امكان بهره مي برد، اما مرخصي قانوني و آزادي محدود ايام عزاداري را نيز از گنجي دريغ مي كنند. مي دانيد در پرده چه مي گويند؟ مي گويند چرا اكبرگنجي خانم شيرين عبادي را به عنوان وكيل خود انتخاب كرده است؟
اين ننگ را انسان به كجا برد كه يك زنداني، يك روزنامه نگار نمي‌‏تواند برنده جايزه صلح نوبل، فردي را كه افتخار اين ملت است به عنوان وكيل خود برگزيند؟ آن هم زنداني اي كه از بيماري رنج مي برد و هرگاه كه انسان صداي او را از پشت تلفن، همراه با سرفه هاي خشك و برامده از بدني رنجور مي شنود اشك در چشمانش حلقه مي زند. نه براي گنجي و نه براي خود، بلكه براي جمهوري اسلامي و عدالتي كه با انقلاب در پي آن بوديم، و در عوض آنچه كه شاهدش هستيم. سعيد حجاريان يكي ديگر از نمونه هاي اين عدالت اسلامي است. او اكنون با گذشت پنج سال هنوز با تني رنجور، ولي خوشبختانه با فكر و مغزي باز و سرزنده و فعال دركنار ماست.

به هرحال اميدوارم كه اكبر گنجي آنگونه كه وعده داده اند- هرچند كه هزار وعده خوبان يكي وفا نكند- ذر تعطيلات عيد وايام اربعين حسيني در كنار خانوده اش باشد تا شايد اندكي از عذاب وجدان ما كه آزادانه مي‌‏گرديم و سخن مي‌‏گوييم- هرچند كه برخي از ما را نيز با ممنوع الخروج كردن در سرزميني به وسعت ايران زنداني كرده اند- كاسته شود .

همه به خوبي مي دانيد كه اقتدارگرايان زماني كه دريافتند قافيه را باخته اند و در برابر قانونگرايي اصلاح ظلبان زمين گير شده اند دو شيوه را در پيش گرفتند .يكي انكه ، با خشونت و وحشي گري و ترور و كشتار انسان هاي بيگناه جلوي حركت اصلاحات را بگيرند و راه را سد كنند و ديگري، قانون را چون پوستين وارونه اي به تن كنند و رفتار خشونت آميز را چهره اي قانوني بخشند. و همانگونه كه آن روحاني معروف و پشت پرده بستن مطبوعات – البته به دستور آمران- كه اگر گنجي او را " عاليجناب خاكستري" مي ناميد، در خلوت گفته بود با سلاح قانون پوست از سر اصلاحات و اصلاح طلبان بكنند. كه البته چون ما پذيرفتيم كه با گوريل شطرنج بازي كنيم، در بسياري جاها پوست از سرما كندند و ما درحفظ حرمت قانون چيزي نگفتيم و حتي لبخند زديم اما قافيه را باختيم و مردم به ويژه دانشجويان اصلي‌‏ترين قربانيان خشونت را از صحنه سياست فراري و حتي در مقابل خودمان قرار داديم.

آنان نيز بيكار ننشستند، در زندان ها، در دوران بازداشت و خشونت جسمي و روحي دانشجويان ، در كنار شكنجه سرخ و سفيد، در كنار فشار براي اعتراف گيري و تك نويسي و مصاحبه تلويزيوني و خودزني، سياست شستشوي مغزي را بكار گرفتند، به گونه اي كه دوست را دشمن و دشمن اصلي را اگر نگويم دوست، از زير ضربه مستقيم خارج كنند.

به هرحال خشونت طلبان، باند سعيد امامي كه قتل هاي زنجيره اي آنان با هوشمندي سعيد حجاريان و كشف غذه سرطاني در وزارت اطلاعات، ريشه كن شد، در جايي ديگر انتقام از سعيد حجاريان گرفتند و مغز او را آماج گلوله ساختند تا شايد مغز اصلاحات را نابود سازند و از حركت اندازند.

خشونت طلبان در تلاش خود براي كشتن پرنده سفيد اصلاحات ، يك بال آن را از طريق خشونت عليه دانشجويان ، حمله به خوابگاه دانشجويي ، دستگيري گسترده دانشگاهيان بريدند و بال ديگر پرنده اصلاحات ، مطبوعات آزاديخواه و مستقل را به مسلخ بردند، حكم اعدام آنها را صادر كردند و روزنامه نگاران را راهي زندان و بازداشتگاه هاي مخفي و سلول هاي انفرادي ساختند.: تصور آنان اين بود كه پرنده اي كه مغز او را هدف قرار داده‌‏اند، بال هايش از بيخ بريده شد زنده نخواهد ماند. آنان نمي‌‏دانستند كه اين پرنده ققنوسي است كه هر بار از خاكستر بيرون خواهد آمد و آواز آزادگي و مردم سالاري و صلح و دوستي سر خواهد داد .

اكنون ما در دوران سرنوشت سازي قرار گرفته ايم. گويا بر پل صراط ايستاده ايم كه كوچكترين خطا و تصميم غلط مي تواند ما را به قعر جهنم، به دوزخ سرنگون كند. دوزخ حكومت خشونت طلبان.
ما بايد هرگونه خشونتي را نفي كنيم. با خشونت هيچ مشكل اجتماعي و سياسي حل نمي شود. و مردمسالاري و آزاديخواهي در جامعه نهادينه نمي گردد. بايد شعار" زنده باد دشمن من" به يك فرهنگ تبديل شود كه نسل آينده در محيطي توام با مدارا و صلح زندگي كند. ما كشوري نيستيم كه بخواهيم مسائل خود را با جنگ و خشونت حل كنيم. ايران از راه مردمسالاري، انسان دوستي و صلح و آشتي راحت تر مي تواند مسائل خود را در داخل و با جهانيان حل كند. لذا ما نيازي به دولت پليسي يا دولت پادگاني نداريم .ما نمي‌‏پذيريم كه در يك انتخابات فرمايشي و غيرآزاد، نظاميان شخصي پوش، طرفداران جنگ و خشونت و شكنجه و ترور بر اين سرزمين حاكم شوند و در افق حيات ما همواره جنگ و خشونت ديده شود .
ما در شرايط كنوني براي جبهه دموكراسي خواهي به منشور وحدت ملي نياز داريم، منشوري كه مردم سالاري، جمهوريت، حقوق بشر و عدالت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و جنسيتي را سرلوحه برنامه خود قرار دهد.
ما نياز داريم كه تمام ايرانيان دموكرات، آزادي خواه و اصلاح طلب كه كنوانسيون حقوق بشر را سرلوحه فعاليت هاي خود قرارمي دهند، در چارچوب مفاد اين منشور و اصول مترقي قانون اساسي جنش اصلاح طلبي را در فاز و مرحله جديد به پيش ببرند.
مردم اگر از انتخابات قهر كنند، گوشه عزلت گزينند و در خانه بنشينند ژنرال هاي داخلي و خارجي آينده ايران را ترسيم خواهند كرد. در منطق ژنرال ها خصومت و خشونت حرف اول راي مي زند.
ما در مرحله جديد براي يك حكومت مردمسالار به يك منشورملي نياز داريم كه در آن تمامي افراد، تمامي ايرانيان، فارغ از قوم و نژاد، دين و زبان، مسلك و عقيده، و به عبارتي تمامي انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان بتوانند آزادانه و به دور از تحميل نظارت استصوابي خود را نامزد كنند و يا به نامزد مورد نظر خود راي دهند. ما به يك منشور نياز داريم كه در آن اصلاحات در جهت حذف انحصارهاي دولتي و خانوادگي حركت كند و ديگر حاكمان جرات نكنند كه بگويند آقازاده هاي ما اكنون آقا شده اند و خود مي دانند كه چه كنند. فضولي موقوف! ملت ايران به منشوري براي صلح و دوستي، براي زندگي توام با صلح و امنيت در كنار مردم جهان نياز دارد. ما از هم اكنون بايد خود را آماده كنيم. فردا هم خيلي دير است.

خشونت طلبان تيره مي پوشند و سياه، به رنگ دل هايشان. رنگ ما سفيد و روشن است، رنگ صلح و دوستي و نفي خشونت.

ما بايد در جهت دستيابي به انتخابات آزاد و نفي نظارت استصوابي گردهمايي ها و ميتينگ‌‏هاي خود را در فضاي باز، ميادين و پارك ها و هرجا كه شد آغاز كنيم . در آن روز همه بايد رخت سفيد و روشن بر تن كنيم. پرچم سفيد در دست بگيريم و خشونت را نفي كنيم و بر ضرورت برگزاري انتخابات آزاد تاكيد ورزيم. تا روز 28 خرداد، اين روز سرنوشت ساز هر از چند گاهي بايد چنين تجمع هايي را برگزار كنيم و بر خواسته خود، انتخابات آزاد ، نفي انتخابات فرمايشي و نظارت استصوابي تاكيد كنيم.

اگر در روز انتخابات، آزادانه به هر نامزدي كه خواستيم راي داديم، باز در صحنه خواهيم ماند، سفيد خواهيم پوشيد، پرچم سفيد در دست خواهيم گرفت و اين بار فرياد خواهيم زد رئيس جمهور " تداركاتچي" نمي‌‏خواهيم و پيگير مطالبات و خواسته هاي خود هستيم. و اگر نامزدهاي ما را رد صلاحيت كردند، باز 28 خرداد 84 در خانه نخواهيم نشست، با جامه اي روشن بر تن و پرچمي سفيد در دست و اگر اجماعي صورت گرفت، با برگ راي سفيدي در صندوق به خشونت طلبان و مستبدان " نه" خواهيم گفت،

اين رنگ سفيد، اين حركت مسالمت آميز واين راي پيام مردم ايران خواهد بود. تمامي دوربين ها، تصاويرتلويزيوني و اخبار و گزارش ها خواسته مردم ايران را اقصي نقاط كشور و گوشه گوشه جهان خواهند برد. آنها خواهند گفت : مردم ايران در يك حركت نمادين ، در يك رفراندوم خودجوش اعلام ‌‏كردند كه رئيس جمهوري معرفي شده نماينده آنان نيست، بلكه راه‌‏يافته اي است به كاخ رياست جمهوري.

شما فكر مي كنيد كه اگر تعداد آراي سفيد شمارش شده در صندوق هاي راي بالاتر از آراي نفر اول انتخابات فرمايشي باشد اين فرد مي تواند بر صندلي رياست جمهوري لحظه اي بنشيند؟ شما يك بار در انتخابات مجلس ششم نتيجه رفتار خود را ديده آيد، فرد اعلام شده حتي يك روز نيز بر كرسي سرخ مجلس ننشست. اكنون مي تواند بر صندلي رياست جمهوري جلوس كند؟ بر فرض هم كه نشست آيا جهانيان او را به عنوان نماينده ملت ايران مي پذيرند؟

ملت ايران نمي پذيرند، پس جهانيان نيز نخواهند پذيرفت.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/19457

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'اگر مردم از انتخابات قهر كنند، ژنرال هاي داخلي و خارجي آينده ايران را ترسيم خواهند كرد، عيسي سحرخيز' لينک داده اند.

نظرسنجی انتخابات رياست جمهوری

يادداشت‌های پراکنده رک‌گو
March 22, 2005 10:41 PM

ترس از ژنرال‌ها و باقی قضايا

يادداشت‌های پراکنده رک‌گو
March 28, 2005 10:07 AM

ترس از ژنرال‌ها و باقی قضايا

يادداشت‌های پراکنده رک‌گو
March 30, 2005 09:51 PM

Copyright: gooya.com 2016