مشابهت در پرونده قتل سرهنگ سپاه لطف الله بوربوردر سال 1379 و ترور قاضي مقدس در سال 1384، ع. مسیح

هنوز از ترور نافرجام سعيد حجاريان بيست روز نگذشته بود که جنازه يکي از اعضاء لشکر 27 محمد رسول الله به نام سرهنگ حسين بوربوردر حوالي دماوند کشف شد. هم زمان با اين مسئله موج تازه اي از حملات به اصلاح طلبان توسط نيروهاي طرفدار خشونت به راه افتاد. روزنامه کيهان به عنوان سردمدار اين جريان و براي القاء اينکه ترور بوربور کار اصلاح طلبان بوده است و براي کاهش هزينه ترور سعيد حجاريان به همراه بسيج دانشجوئي وارد صحنه شدند. سرهنگ بوربور شهید محسوب شد و تلاش گسترده اي براي مظلوم نمودن او و حملات سازمان يافته به مطبوعات و ... آغاز شد. يکي از فرماندهان سپاه به نام سردار محمد كوثري، جانشين فرماندهي قرارگاه ثارالله در سخنراني اي به شدت به روزنامه نگاران حمله برد. در پايان مراسمي که به يادبود سرهنگ بوربور برگزار شده بود بيانيه اي قرائت شد که در بخشي از آن آمده بود: آيا مساله شهادت سرهنگ پاسدار بوربور به اندازه‌‌ي قتل قربانيان پرونده قتلهاي مشكوك كه برخي از آنها به تعبير رهبر معظم انقلاب دشمن بودند، اما دشمن بي خطر، اهميت طرح و بررسي نداشت؟ اگر پاسخ منفي است، كه هست پس چرا اين قلم بدستان كه رسالت آنها اطلاع‌رساني صحيح است، گزينشي برخورد كرده و هرجا كه مطلبي به نفع آنهاست با تمام توان به آن مي‌پردازند و هرجا كه سودي نداشت بسادگي از آن ميگذرند.» حبيب الله عسکراولادي نيز در اين زمينه گفت: « چرا اصلاح طلبان در زمينه اعلام محکوميت به شهادت رسيدن مظلومانه شهيد بوربور سکوت کرده اند؟» درست 10 روز بعد و با فعاليت اداره آگاهي تهران رازهاي تازه اي برملا گرديد. اينکه مقتول بوربور با يک شبکه قاچاق اشياء عتيقه همکاري ميکرده است و قتل او فقط با انگيزه هاي مادي و شخصی صورت پذيرفته است.
اگر در آن زمان اين مطلب سيطره خود را بر مسئله حجاريان افکند امروز نيز قتل قاضي مقدس در حال افکندن سيطره خود بر پرونده اعتصاب غذای اکبر گنجي است. درست پس از اين ترور بود که مرتضوي به خود جرات داد گنجي را در يک خلاء ارتباطي با دنياي خارج قرار دهد. با توجه به وضعيتهاي مختلف تنها يک تصفيه حساب شخصي ميتواند انگيزه ترور قاضي مقدس را روشن سازد. اگر اداره اگاهي تهران هنوز نتوانسته قاتل را دستگير يا خبري از شناسائي ضارب به دست دهد تنها به اين دليل است که مرتضوي ميخواهد سرنخ ادامه اين بازي در دستان خودش باشد. مسئله بسیار ساده است مرتضوی به دنبال بهره بردن از این وضعیت فوق العاده است. وضعیتی که مسئله گنجی به دستور او چنان در بایکوت خبری قرار میگیرد که حتی همسرش نیز از او خبری ندارد! مرتضوی به خوبی قاعده بازی را بلد است تمامی فعالیتهائی که در خارج از کشور نیز برای رهائی گنجی صورت میگیرد هیچ گرهی از مشکل او باز نخواهد کرد.
تنها اصلاح طلبان داخل کشور هستند که میتوانند گنجی را از این مهلکه نجات دهند چرا که اگر هماهنگ عمل ننمایند هم یکی از سرمایه هایشان ( گنجی ) را از دست خواهند داد و هم تنی چند از آنان با برنامه سعید مرتضوی به زندان خواهند رفت. مرتضوی میخواهد اصلاح طلبان را در وضعیتی قرار دهد که آنها گنجی را به حال خود واگذارند، وگرنه برای مرتضوی پیدا کردن کسانی که به راحتی ترور را به گردن بگیرند و به دروغ اسم چند نفر را نیز بعنوان دستور دهنده مطرح کنند سخت نیست.

اگر پنج سال قبل نظامیان و خشونت طلبان نتوانستند قتل سرهنگ بوربور را به گردن اصلاح طلبان بیندازند صرفا به خاطر وجود محمد خاتمی بود باید دید آیا نظام ولائی این بار قتل قاضی مقدس را به گردن تنی چند از اصلاح طلبان خواهد انداخت یا خیر؟؟