شنبه 3 دی 1384

خلق را تقلیدشان بر باد داد، ج. پاکنژاد

درلابلای اخبار به دوخبر برخوردم . خبر اول : شرکت پژو سهم بزرگی ازسودحاصله خویش در سال گذشته راناشی از فعالیت پژو در ایران میداند و خبر دوم : اروپایی ها از گسترش صنعت اتوموبیل کره ونفوذ آن در اروپا وجهان نگرانند.
بخاطر دارم ،هنگامی که دوران ابتدایی را میگذراندم ، روزی در کلاس درس ، دفترچه هایی را بین تمامی دانش آموزان توزیع کردند که دارای تصاویر مختلفی از یک اتوموبیل بود وما باید به دلخواه آنها را رنگ آمیزی میکردیم. به ما گفتند این اتوموبیل پیکان نام دارد و اولین خود رو ساخت ایران است وبه قید قرعه به یکی از دانش آموزانی که بهترین رنگ را ارائه کند اتوموبیلی را جایزه خواهند داد. آن موقع نمیدانستیم پیکان وصنعت اتوموبیل چه سرنوشتی خواهد یافت . در ما غرور کاذبی ایجاد شد زیرا پیکان را نه صنعت وابسته که صنعت ملی تصور می کردیم. امروز در ایران ، 24 نوع اتوموبیل در حال مونتاژ است و از صنعت ملی خبری نیست. تنها اتوموبیلی که تا نزدیک به پنجاه در صد در ایران ساخته میشود سمند است که آن نیز از استانداردهای جهانی فاصله دارد .اما در شرق قاره آسیا ، کره جنوبی که تقریبا همزمان با ایران، مونتاژ اتوموبیل را با هدف رسیدن به صنعت کامل ، آغاز کرد ، امروز، دارای چندین کارخانه اتوموبیل سازی است که در سراسرجهان بزرگترین سازندگان خود رو را به چالش میطلبد. چرا فکر ساخت اتوموبیل که در ایران و کره جنوبی همزمان ایجاد میشود دو فرجام متفاوت پیدا می کند ؟ چرا کره ای ها توانا به رقابت جهانیند و ما هنوزدرچنبره مونتاژ گرفتاریم ؟
دقت در رفتار کشورهای در حال توسعه ای که همچنان درجا میزنند، بخصوص رفتار ایران، ما را مطمئن می کند که مولوی نیک دریافته بود که: خلق را تقلیدشان بر باد داد.
مستبدان و اربابان قدرت به خوبی دریافتند که مردم پرسشگر و جوامع مبتکر تن به استبدادشان نمیدهند . پس لازم دیدند آنان را مقلد بار آورند . بطوری که دنیا وآخرت خود را در گرو تقلید کردن بدانند و، به تقلید، در غفلت از رشد خود بمانند .در امورمادی وزندگی ، تقلید از صنعت ومد،باب شد. در دین ، چون ،باب اجتهاد در دسترس همه کس نیست !لذا مراجع تقلید لازم آمدند .
ﺁموختن از تجارب دیگران و الگوها را سرمشق کردن ، که ﺁموختن و بکار بستن روش رشد و شیوه فعال کردن استعدادهای خود، پسندید ه و صرفه جویی در وقت است . تقلید کور کورانه و بدور از پرسشگری، تقلیدی که مانع ابتکار و شکوفایی انسان است بلای جان جامعه است حتی اگر به بهترین نحو انجام پذیرد .موزیسینی که فقط به اجرا و تقلید اساتید میپردازد و از خود ابتکار ندارد فقط میتواند یک نوازنده خوب بگردد ،تازه اگر در عمل خویش آزادی داشته باشد. حال در جوامعی که در همه امور خویش فقط به تقلید خو کرده باشند وابتکار را لازم ندانند ودر این تقلید هم آزاد نباشند، بالطبع تکلیف سازی برای انسانها، خلاء ابتکار ﺁنها را پر میکند. خرافه و خرافه پردازی بازار و خریدار پیدا میکند.
یکی از کارهای قدرت ،جایگزین کردن منافع ویا مصالح با حقوق است .در این کار چنان اصرارمی ورزد که در جامعه نیزاین فکر غالب میگردد. لذا همیشه در مباحث صحبت از منافع یا مصالح ملی در میان است ونه از حقوق.هرچه افراد جامعه از حقوق خویش کمتر آگاهی داشته باشند آسانتر میشود بنام منافع ومصالح ملی حقوقشان را پایمال کرد. امروز از کارهای بایسته این است که روشنفکران و تحصیلکردگان و دانشجویان یاد آور حقوق ملی باشند تا عرفان به این حقوق در جامعه ارتقا یابد ودرایت بر روایت پیشی گیرد ولی با کمال تاسف بخشی به عمد و برخی به سهو در تداخل و جایگزینی این دو اصرار دارند .وقتی نفع و مصلحت ،به ناحق، جای حق نشست وقتی حق تعیین سرنوشت و هدایت خویش از مردم سلب و به مقامی خارج از اراده آنها سپرده شد و امکان هرگونه ابتکاری از آنها سلب شد، آنگاه وبنا بر فرض فوق و فسلفه تقلید( عامی دانستن مردم واینکه قادربه تشخیص مصلحت خویش نیستند) مقامی لازم می آید تا منافع و مصالح را تشخیص دهد ،پس مقام ولایت وشورای تشخیص مصلحت این امر را عهده دار میگردند.انتخابات که وسیله ابراز حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است، خود هدف میگردد وباز بنا بر فلسفه تقلید چون عوام قادر به تشخیص مصالح خویش نیستند ،شورای نگهبان این وظیفه را بر عهده میگیرد و به مردم لطف می کند و عده ای را که صالح می داند به آنها معرفی میکند تا از میانشان "نماینده" انتخاب نمایند. در این امر نیز مردمی که رأی می دهند ، درس اول رأی دادن را که بکار انداختن قوه ابتکار ، قوه رهبری و حق و مسئولیت رهبری است را نمی ﺁموزند . بلکه خود را از ابتکار ممنوع می کنند و به تقلید از شورا عمل مینمایند.در چنین جامعه ای، فرهنگ استبداد زمینه رشد مناسبی میابد.
در حال حاضر، درایران بحث انرژی هسته ای از مواردی است که میتوان به عنوان مثال ذکر کرد. قدرت حاکم با عنوان منافع ملی و ایجاد غرور کاذب در ملت کوشاست تا اهداف خویش را پنهان کند . از جمله ء این هدفها میتوان به گرفتن تضمین بقا رژیم از سوی آمریکا و غرب اشاره کرد که این عمل خود،نقض کامل استقلال و مقایر با حقوق ملی است. اما دست اندرکاران امر، با مقایسه کردن ملی کردن صنعت نفت توسط دکتر محمد مصدق که در راستای حقوق ملی واستقلال ایران انجام پذیرفت، با برنامه های هسته ای ایران ویکسان شمردن آنها،اهداف خود را با پوشش منافع ملی پنهان میدارند . اگر صدایی به مخالفت با برنامه های هسته ای که از دید بعضی منافی حقوق ملیست بر خیزد ، مخالفت با منافع ملی قلمدادشده وچون منافع ملی به غلط جای حقوق ملی نشسته است ، جامعه نمی داند حق با کیست و صدای حق به سهولت خفه و خاموش می شود . هر روز از بومی شدن دانش هسته ای دم میزنند اما قادر نیستند ناوگان هوایی ایران را که دسترسی به دانش آن بسیار سهل تر از دانش هسته ای است بهینه سازی نمایند تا با هر پروازجان هموطنان سرنشین در این تابوت های پرنده بخطر نیفتد . اما باید این ابهام را زدود وبه مردم آگاهی داد که حقوق ملی مقدم بر هر نفع و مصلحتی است از جمله ، حق مردم است تا از کم وکیف پروژه هسته ای و نیاز و یا عدم نیاز بدان اطلاع یابند.حق مردم است تا اولیاء وفرزندان و همسرانشان با خیال آسوده سفر نمایند و...
رژیم ولایت مطلقه که امروز ماهیت مافیایی او عریان گشته ودیگر پوششی را از قبیل اصلاحات و سازندگی ندارد، که پست های کلیدیش را یکی پس از دیگری جنایتکارانی از قبیل پور محمدی و محسنی اژه ای وتیر خلاص زنها در اختیار میگیرند توسل به مقام ولایت مطلقه فقیه را برای بقا کافی نمیداند ،بنا براین ، ناتوانی و ضعف خود را در هاله ای از ابهام که همانا ارتباط با امام زمان است میپوشاند. لیست نمایندگان مجلس و سپس وزرا به خدمت امام زمان تقدیم میگردد وعهد نامه وزرا توسط وزیر ارشاد به چاه جمکران سقوط میکند تا بدینوسیله سقوط رژیم، خلاف عهد با امام زمان وانمود گردد. آقای احمدی نژاد میکوشد تاریکی فکر و عدم کار آیی خویش را پشت "هاله ای از نور که از ماورا" اورا احاطه کرده است بپوشاند در حضور "مقامی روحانی " کلماتی را بزبان می آورد که از عقل سلیم بدورو قاعدتا از سوی اکثر علمای اسلامی مذموم است،هنگام سفر به عربستان همزمانی ورود خویش و شاه عربستان را چنان تعریف و تبلیغ مینماید که القاء کند این رفتار،بواسطه امام زمان انجام گرفته است . بیاد بیاوریم که همین حضرات در برهه ای اززمان نه چندان دور در نمازهای جمعه فریاد میزدند : « تبت یدا ابی لهب، بریده باد دست فهد » .حالا امام زمان احمدی نژاد را پا به پا با جانشین فهد وارد جلسه می کند و این افتخار را به « رئیس جمهوری ایران » ارزانی می کند!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

در بار الهی نیز با دربار سلطان یکی شده و هر گاه" رئیس دولت امام زمان" قصد سفر ویا سخنرانی دارد از سوی این دربارقبلا هیئتی اعزام میگردد تا مقدمات سفررا فراهم سازد. مافیای حاکم بر ایران با برنامه ریزی خاصی وبا بازی با اعتقادات مردم، بکار تشدید بحران هویت مردم دردرون مرز وبحران بر بحران افزودن در بیرون مرز است. تئوری حرکت قسری مصباح یزدی این نظریه پرداز خشونت، در حال اجراست . مگر همین حضرات برای استقراراستبداد خویش، جنگی را که با تجاووز نیروهای صدام آغاز گرفت ومیتوانست پس ازکمتر از یکسال خاتمه یابد بمدت هشت سال ادامه ندادند تا نفعش به امریکا وانگلیس و اسرائیل برسد ؟ ﺁیا یکی از شعارهای جنگیشان این نبود که « راه قدس از کربلا میگذرد » ؟ ﺁیا امروز بحرانی را نمی سازند که « راه تجاووز اسرائیل غاصب به ایران از کربلا بگذرد ؟». اخبار رسیده حاکی از ایجاد پایگاههای نظامی توسط اسرائیل در عراق است که در صورت ماجراجویی و حمله موضعی به خاک ایران ،مورد استفاده آنها قرار گیرد.بهوش باشیم تا نادانان بار دیگر میهن ومردم را در گیر جنگی که سودش به چند ملیتیها ومستبدین خونریز میرسد ننمایند. بیگانه پرستان نیز آماده اند تا از این بحران سود بجویند .جمعی درلباس مخالفت با رژیم خواب نوکری بیگانگان ورسیدن به قدرت بهر قیمت را میبینند وبه آتش بحران دامن میزنند واز مشوقان حمله وجنگ با ایرانند و برخی به بهانه حق" تعیین سرنوشت خلقها" حقوق ملی را نادیده گرفته و خواب تجزیه وجدایی بخشهایی از وطن رادر سر دارند. اما زیان این رفتار را ایران و مردم آن می بینند . آیا همه ایرانیان به این امر ﺁگاهند؟ آیا امروز با بی تفاوتی وسکوت در برابر هر آنچه که در ایران میگذرد، تک تک ما مردم در قبال آینده و حتی حال وطن مسؤل نیستیم؟ ایران وطن ماست نگذاریم با جهل ونادانی ویرانش کنند.

jmpaknejad@yahoo.fr

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'خلق را تقلیدشان بر باد داد، ج. پاکنژاد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016