مجله تایم، ۱۱ ژوئن ۲۰۰۶ میلادی
به عنوان پسرارشد پادشاه ایران، دوران جوانی رضا پهلوی در کاخ های زیبای تهران و همچنین افق برتخت نشستن وی، با انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و تبعید خانواده او از ایران، جملگی به پایان رسید. در بین ملاقات های خود با سیاسیون فرانسوی، پهلوی، چهل و پنج ساله، در اقامتگاه مادر خویش در درپاریس، با فرستاده مجله تایم، ویویان والت، به گفتگو نشست. وی در این دیدار، چگونگی بهترین راه کنار زدن نظام حاکم در تهران و بازگشت خویش به میهن را با ما درمیان گذاشت.
تایم: چگونه اپوزیسیون قادر خواهد بود نظام را از پای درآورد؟
پهلوی: تنها راه مجبور ساختن نظام به عقب نشینی، نافرمانی گسترده مدنی در ایران است. از قبیل، اعتصابات درسطح ملی، تظاهرات، سرپیچی از همکاری... آنچه بیش از هرچیزدیگری، از جمله تحریم های اقتصادی و حمله نظامی، خامنه ای رهبرنظام را به وحشت می اندازد حضور مردم در خیابان هاست.
تایم: با این حال، همین یک سال پیش تعداد بیشماری در ایران به محمود احمدی نژاد رای دادند.
پهلوی: با شعارهای رابین هوودی (قهرمان مستضعفان) می شود تا مدتی بخشی از مردم را گول زد ولی تا ابد نمی شود به این کار ادامه داد. فراموش نکنید که همین غربی ها تا مدت ها مبهوت و مسحور لبخند و به اصطلاح دیالوگ محمد خاتمی شده بودند و این درست در زمانی بود که در ایران روزنامه نگار و دانشجو را روانه زندان می ساختند و در رسانه ها را یکی پس از دیگری تخته می کردند.
تایم: نقش شما در اپوزیسیون چیست؟
پهلوی: فراجناحی اندیشیدن و فراجناحی عمل کردن. خیلی وقت ها شده که شاهد بوده ایم شخصیتی حاضر نبوده است با شخصیت دیگری یا جناح دیگری از اپوزیسیون حتی برسر یک میز بنشیند. من توانسته ام در اینگونه موارد اینها را به یکدیگر نزدیک کنم و باب گفتگو را میان آنها باز کنم. نقش مدرن من امروز نقشی است که درکارکرد ملی خود مفهوم می یابد.
تایم: شما از اروپا و آمریکا چه انتظاری دارید؟
پهلوی: اگرفهرستی می توانستم تهیه کنم، اولین درخواست من این می بود که ابزار مخابراتی لازم برای شکستن سد فیلترهای اینترنتی در اختیار مخالفان ایرانی قرار داده شود. یک چنین اقدامی می تواند به خودی خود دینامیک جدیدی را در داخل جامعه ایران پدید آورد. تا به امروز، تبادل اطلاعات و مخابرات بسیار محدود بوده است. به همین دلیل بوده که حرکاتی چون اعتصابات کارگری، جنبش دانشجویی و نافرمانی های مدنی در گوشه و کنار کشور تا به امروز محدود و فرقه ای مانده اند. اگر امکان ارتباط با بدنه جامعه برقرارشود، آنها خواهند توانست در سطح توده ای این گونه حرکات را سازماندهی کنند.
تایم: آیا آمریکا و متحدانش از گزینه نظامی خوبی برخوردارند؟
پهلوی: من گزینه نظامی شدنی ای را نمی بینم. حتی تصور اینکه روزی تانک های خارجی در خیابان های تهران در رفت و آمد باشند به مغزم خطور نمی کند. هیچ ایرانی ای تهاجم به ایران را برنخواهد تافت. چنین کاری تازش به سرزمین مادری ما محسوب خواهد بود. حتی ضربات هوایی محدود نتیجه ای معکوس خواهند داد. اگر می خواهید مردم را برعلیه خود برانگیزانید، به گزینه نظامی روی آورید.
تایم: ابعاد نارضایتی در بدنه نیروهای مسلح ایران را چگونه و تا چه حد ارزیابی می کنید؟
پهلوی: بسیارند آنهایی که در درون این دستگاه گرفتار شده اند و از خدا می خواهند راه خروجی برایشان دست و پا شود. تردیدی نیست که نظام توانسته است از اوباش برای خود ارتشی فراهم کند که قادرخواهد بود به خیابانها رفته و به روی مردم آتش بگشاید. ولی آیا خواهند توانست دربرابر میلیون ها نفر در خیابان ها قرارگیرند؟ مسلما خیر!
تایم: نظرتان در مورد آخرین بسته پیشنهادی اروپا و آمریکا در چهارچوب مذاکرات هسته ای چیست؟
پهلوی: اینها آنقدر فکرشان برروی مسئله هسته ای متمرکز مانده است که دیگر اصل مطلب را از یاد برده اند. حتی اگر معجزه ای هم صورت بگیرد و شما بتوانید مشکل هسته ای را حل و فصل کنید و به یک بده بستان امنیتی با رژیم دست یابید، آنوقت چه خواهد شد؟ تکلیف تروریزم در قالب متعارف و غیرهسته ای اش چه می شود؟ آیا معنی یک چنین بده بستانی این نخواهد بود که ازاین پس، در زمینه غیرهسته ای، دست رژیم را کاملا باز خواهید گذاشت؟
تایم: شما خیلی جوان بودید وقتی مجبور به تبعید شدید، اینطور نیست؟
پهلوی: آری، همینطوراست. من هفده سال و نیم بیشتر نداشتم. تبعید برای من همواره بیشترجنبه مادی داشته است تا معنوی، چرا که در ذهن و درخیال خود هیچگاه میهنم را در طی این سالها ترک نکرده ام. قوی ترین محرک من همین حضور ذهن و تداوم پیوند با درون ایران است.
تایم: آیا براستی فکرمی کنید هرگز به کشور خود باز خواهید گشت؟
پهلوی: این برای من، نه یک رویا، که یک یقین است.
تایم: تا چه حد به بازسازی پادشاهی در ایران اعتقاد دارید؟
پهلوی: این برعهده ایرانیان است تا در این مورد تصمیم بگیرند. تا زمانی که محتوای نظام آینده بردموکراسی و حقوق بشراستوارباشد، شکل آن اهمیتی ندارد. اعتقاد راسخ شخص من این است که نظام پادشاهی پارلمانی اگراز نظام جمهوری تواناترنباشد، هیچ از قابلیت های آن درنهادینه کردن یک دموکراسی پایدار کم ندارد. نود و پنج درصد از محتوای قانون اساسی آینده، در هردو صورت، یکی خواهد بود: سامانی دموکراتیک استوار برساختاری متشکل از تمامی اهرم های توازن و کنترل. تمام تفاوت در این خواهد بود که شما شخص اول مملکت را اعلیحضرت خطاب خواهید کرد و یا جناب رئیس جمهور!
http://www.time.com/time/europe/magazine/article/0,13005,901060619-1202897,00.html