کاهش وزن در هتل پر ستاره اوين و نکاتی در ارتباط با آزادی جهانبگلو، سعيد سلطانپور

[email protected]
خوشبختانه آقای جهانبگلو هم آزاد شد. بعد از آزادی از زندان و قبل از ديدن خانواده به ايسنا رفت.
وی در آنجا سخنانی گفته که بريده هايی از آن را مرور می کنيم.

“رفتم ايسنا که کار خبرنگاران را راحت کرده باشم..
در يک ماه اول ملافات نداشتم .بعد از ۳ ماه رفتم انفرادی با تلويزيون و روزنامه . برای همه چيز پزشک در انجا بود. تحت هيچ فشار روحی و روانی نبودم. رفتار دستگير کننده ها خشن نبود. بازجوها بسيار مودب بودند. من تصميم گرفتم خودم کارم را در زندان دنبال کنم لذا وکيل نگرفتم. وضع غذا خوب بوده و کاهش وزن هم طبيعی است. زندانيان ديگر هم دوش و هم توالت داشتند. من “قربانی“ هستم. من خودم تصميم گرفتم اين حرفها را بزنم انها اعتراف نگرفتند. “

قبل از هرچيز بايد اضافه کنم که من قصد ندارم که اين سخنان را دليل ضعف ايشان بدانم. آنان که مقاومت کردند جای تحسين دارندو انان که نتوانستند نبايد به هيچ .جه سرزنش کرد زيرا هر انسانی در قبال فشارهای وارده ظرفيتی دارد. مگر اينکه کسی ادعای رهبری داشته باشد که بالطبع بايد از اين امتحان سهمگين “پيچ توبه “ سربلند بيرون بيايد .
تمام اين مطالبی که جهانبگلو به ايسنا گفته است ، اتفاقا نقض حقوق يک شهروند و يک انسان است که پايمال شده است. حق داشتن و دسترسی به وکيل ،‌ملاقا ت با خانواده ،‌تفيهم اتهام در مدت ۲۴ ساعت و نگهداری در سلول انفرادی که برای درهم شکستن زندانی که به عنوان شکنجه سفيد معروف است ،‌حقی است که حتی در قوانين نوشته شده ولی عمل کرده نشده جمهور ی اسلامی هم در ان تاکيد شده است. رفتن به ايسنا هم به عنوان معتبرترين سايت خبری دانشجوئی در داخل کشور هم با نظر وزارت اطلاعات بوده است زيرا مصاخبه با کيهان مانند ابراهيم نبوی که چندی بعد از آزادی با کيهان مصاحبه کرد ، با توجه به انزوای کيهان اعتبار ی نداشت .

تقارن آزادی

آزادی جهانبگلو نشان از ضعف جناح امنيتی دارد که قصد داشت در استانه پاسخ هسته ای با پخش اعترافات جهانبگلو ، اتحاديه اروپا را بر عليه جمهوری اسلامی وادارد.
. آزادی جهانبگلو چراغی است به اتحاديه اروپا که جمهور ی اسلاميحقوق بشر را رعايت ميکند. ازادی جهانبگلو و سخنان وی مبنی بر پذيرش اتهام عليه منافع ملی بهترين هديه به اتحاديه اروپاست که جديدا در مورد نقض حقوق بشر نق می زند. آزادی جهانبگلو و تاکيد احمدی نژاد بر عدم تهديد اسرائيل ، حضور خاتمی در واشنگتن و مذاکره با کارت همه باعث سخت تر شدن کار نو محافظه کاران آمريکا در اتخاذ تحريم . اجماع جهانی عليه ايران خواهد بود.
سخنان رفسنجانی در مجلس خبرگان در مورد امکان استفاده از جريان رجوی توسط آمريکا حرف تاره ای است که با شکست سياسی اسرائيل در لبنان مطرح شده است. اصرا ر اين جريان بر ماندن در عراق عليرغم خلع سلاح شدن و نيز تبديل نام پادگان اشرف به شهر اشرف که باعث سر خوردگی نيروهای سازمان شده است ، اين تئوری را تقويت ميکند.

جهانبگلو و شريعتی

باز هم با آرزوی اينکه هر چه سريعتر بتوانيد به هند برا ی ادامه تحقيق برويد و در سرزمين امن تری سکنی بگزيند که کرامت انسانی يک سنت جاری شده باشد . در انجا مسلما مصاحبه جهانبگلو متفاوت خواهد بود مايلم اين نکته را بياد دکتر جهانبگلو بياورم که انزمان که در تابستان ۲۰۰۴ در جلسه ای در دانشگاه تورنتو در در رد تفکر دکتر علی شريعتی با طعنه به پائين بودن نمره تزش در دانشگاه سوربن پاريس نتيجه گرفتيد که نظرات وی ارزش علمی بالائی ندارد . مسلما بر نظرات دکتر شريعتی ايراداتی وارد است و قابل نقد است کمااينکه نقدهای اصولی هم علاوه بر ضديت های بی شمار بر نظرات وی نوشته شده است . شريعتی هم انسان بود و اشتباه داشت ولی به آنچه که می گفت باور داشت وی به خدا و مردم و مبارزه بر عليه ديکتاتوری باور داشت و به همين دليل هم حسرت شنيدن يک آخ را بر دل شکنجه گران ساواک گذاشت در دورانی که شاه ديکتاتور محبوب غر ب بود . اتحاديه اروپا و کاخ سفيد و وزير امورخارجه کانادا برای دستگير شدن شريعتی هيچ اعتراضی نمی کردند. و اصلا در ان دوران اختناق شديد کسی از مردم جرئت حمايت از وی را نداشت.

وی تنهابه خدا توکل می کرد و بر مردم تکيه می کرد . هيچگاه با سياستمداران استعماری نشست و بر خواست نکرد و از حمايت هيچ جناحی از حاکميت هم بر خوردار نبود. بيشتر از ۴۰ سال عمرش را در زندان گذراند و هر بار بر ايمانش به خدا و مردم افزوده شد .وی تلاش کرد دين را زمينی کند و بهمين دليل شريعتی معلم انقلاب شد و هنوز هم کتابهايش جز پرفروش ترين کتابها در ايران د رنزد جوانان است .

فلسفه ای که برابر ی وآزادی و عرفان را تبين ميکند و بدرد زندگی روزمره مردم جهان می خورد مسلما با فلسفه ای که د ر خلا ی مردم و يا در کنار سياست بازان جهانی که در خدمت سرمايه دار ی جهانی هستند ، تفاوت جدی دارد .

مقاومت د رزندان
زندان ، زندان است حتی اگر اجازه خروج از کشوری را به شما ندهند شما زندانی هستيد . اگر شما را به اتهام بيان افکارتان دستگير کرده اند يعنی صدها دگر انديش را مجبور به خود سانسوری کرده اند.

اوينی که من ميشناسم اوينی است که هنوز سالها بعد از آزادی با شنيدن نام ان در سرزمين آزاد بدون اختيار خاطرات وحشتناک شکنجه ها و فريادها ی نو جوانانی که از زندگی چيزی نديده بودند و نشکفته پرپر شدند . و صدها تير خلاص های شبانه در تپه های اوين را برا ی من زنده ميکند . .
اينکه بر اثر سرکوب شديد مخالفان و دگر انديشان و مهاجرت ميليونی انان ،‌ ايران آرامش گورستان را پيدا کرده است که هيچ کسی جرئت ندارد از استبداد انتقاد کند ،‌دليل بر دمکرات بودن يک سيستم نيست. از مرحوم مهندس بازگان ياد بگيريم که گفته بود اين حرفهای من در بيرون ازز ندان ملاک است نه آنچه که ممکن است بعدا در زندان بگويم .

آن انديشه ای را که انسان درآزادی کسب ميکند به هيچ وجه نمی توان در اسارت بازپس گرفت. ممکن است که انسان سکوت کند ولی امکان ندارد که از ان عقايد دست بر دارد. آيا گاليله ازادعای گرد بودن زمين دست بر داشت. ؟
خدايا آنچه را که بيش از توان ماست بر ما تحميل نکن - قرآن

ان جريانات سياسی که از حق مشروع جهانبگلو به عنوان يک انسان به بهانه اينکه وی در خط آمريکاست دفاع نکردند ،‌نشان می دهد که انان هنوز از تاريخ انقلاب عليرغم پرداخت بهای سنگين ، درس نگرفته ا ست. والبته فکر نمی کنم انها استعداد ياد گرفتن را داشته باشند .
برای رسيدن به کرامت انسانی در کشورمان ايران نياز به فداکار ی و صبر و برنامه ريزی است. دفاع و تلاش برای نهادينه کردن حقوق انسانها و شهروندی شرط لازم بر ای رسيدن به اين کرامت انسانی است.
با ارزوی آزادی تمامی زندانيان سياسی و دگرانديش

www.kanoun-e-bayan.blogspot.com