شنبه 23 دی 1385

"شورش، روايتی زنانه از انقلاب"، کتاب تازه مهرانگيز کار

مهرانگيز کار
کتاب جديد مهرانگيز کار از سوی نشر "باران" در سوئد منتشر شد. اين کتاب در قالب خاطره تنظيم شده است و آن را زنی تعريف می‌کند که نام ندارد. مهرانگيز کار در پيشگفتار کتاب نوشته است: "او هم‌سرنوشت، هم‌نسل، دوست و همسايه‌ام بوده است. هر دو در فضای حياتی واحدی زيسته‌ايم. چه بسا او هم‌زاد من است."

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

شورش
مهرانگيز کار
چاپ نخست ۲۰۰۶
نشر باران، سوئد
شابک: ۶-۰۸-۸۵۴۶۳-۹۱


کتاب شورش، روايتی زنانه از انقلاب، نوشته‌ی مهرانگيز کار به همت نشر باران منتشر شد.

شورش، در قالب خاطره تنظيم شده است و آن را زنی تعريف می‌کند که نام ندارد. مهرانگيز کار در پيشگفتار کتاب نوشته است: «او هم‌سرنوشت، هم‌نسل، دوست و همسايه‌ام بوده است. هر دو در فضای حياتی واحدی زيسته‌ايم. چه بسا او هم‌زاد من است.»

به عقيده‌ی او، دختری که در فاصله‌ی سال‌های ۵۷-۱۳۳۲ از خودش و ميهنش سخن می‌گويد، «می‌تواند افرادی از نسل‌های زنانی را که در اين فاصله زمانی بالغ و کارآمد شده‌اند نمايندگی کند.»

کتاب شورش در دو فصل تدوين شده است. در جلد اول، اين دختر، در اهواز و در يک خانواده‌ی پر جمعيت پرورش يافته و از خود سخن می‌گويد و از ديگرانی که در شهر و مدرسه و خانواده احاطه‌اش کرده‌اند.

مهرانگيز کار می‌گويد که اين روايت در بخش خانگی شخصی و خانوادگی هيچ ربطی به من ندارد اما در بخش اجتماعی و سياسی در بيش‌تر موارد با راوی، هم ريشه و هم تبار و هم داستانم.

در فصل اول شورش به سال‌های بعد از کودتای ۱۳۳۲ پرداخته می‌شود. نويسنده در اينباره می‌گويد: «در آن دوره برخی عوامل تجددگرا اعم از دولتی و غير دولتی، عصيان‌های دختران خانواده‌های سنتی را به سوی سوادآموزی و فعاليت‌های اجتماعی هدايت می‌کردند و شيوه‌ها را به گونه‌ای برمی‌گزيدند تا حساسيت‌های مذهبی و اخلاقی خانواده‌ها جريحه‌دار نشود. با اين وصف تلاش برای کمک‌رسانی به اين دختران در بيش‌تر موارد با واکنش اعتراضی خانواده‌ها روبه‌رو می‌شد.»

به عقيده‌ی وی «شورش‌های خانگی زنان پراکنده بوده و در جامعه‌ی درگير با فقر و بی‌سوادی و اختناق سياسی به هم نپيوسته است. هرگاه ايران وارد يک دوران از تحول و جهش سياسی شده، اين شورش‌ها پوسته‌ی خود را شکافته و بيرون زده است. مثلاً جنش تنباکو به تبعيت از يک روحانی در خانه‌ی شاه قاجار شکل زنانه به خود گرفت. جنبش باب و بهائيت به همت قره‌العين با ويژگی‌های زنانه در تاريخ تحولات ايران به ثبت رسيد. در انقلاب مشروطيت شورش‌های خانگی زنان تا حدود معينی که مجاز بود رنگ سياسی و عدالت‌خواهی به خود گرفت. اما حضور زنان در رويدادهای مشروطه‌خواهی با وجود نرخ ۹۰ درصدی بی‌سوادی که ۱۰ درصد با سواد هم اغلب مرد بودند، از ظرفيت کافی برخوردار نبود و جامعه برای تحمل زنان در حرکت‌های وسيع اعتراضی چندان آمادگی نداشت.»

به عقيده‌ی وی، شورش‌های زنانه در يکصد و پنجاه سال اخير، مناسبات خانوادگی را در ايران متلاطم ساخته و هر چند در خفا صورت‌بندی شده، همواره در هر فرصتی که دست داده خود را در جای ديگری غير از خانه تعريف کرده است.

مهرانگيز کار، راوی اين کتاب را گزارشگر آرزوهای بربادرفته‌ای می‌داند که به سودايش بارها قد راست کرده و بارها کمر خم کرده است.

او در مقدمه کتاب نوشته است: «او همان است که در شناسنامه‌اش جنبش تنباکو به ثبت رسيده و در يک لحظه‌ی سرنوشت‌ساز تاريخی به پيروی از يک روحانی، قليان‌ها را در خانه‌ی شاه قاجار شکسته است. شايد اميد داشته تا تقدير زنانه‌اش را تغيير بدهد.

او همان است که در شناسنامه‌اش نام قرةالعين ثبت شده است. در دامان چنان مادری آموخته است که می‌توان در تاريک‌ترين ادوار تاريخی، با مردان هم‌سرنوشت چهره به چهره و روبه‌رو نشست و برخاست کرد.

او همان است که قمرالملوک وزيری را پشت سر دارد و می‌داند اگر بخواهد می‌تواند در محاصره‌ی دشمنان زنانگی و هنر، پرده‌نشينی را ادامه دهد، اما آواز دلنشين و جاودانه‌اش را به‌گوش همگان برساند.

او همان است که انقلاب مشروطه را پشت سر دارد و فراموش نکرده است مشروطه‌خواهان در مجلس برآمده از انقلاب، چگونه او را در جای مجانين و صغار از حق رأی و نمايندگی محروم ساختند.

او همان است که با انقلاب سفيد شاهانه از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ زيسته است و حق رأی و برخی اصلاحات قانونی به‌صورت عطايای ملوکانه به او اهدا شده است. هنوز که هنوز است بابت اين عطايا از سوی تمام مخالفان دينی، روشنفکری و ملی شاه سرزنش می‌شود.

او همان است که ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را شاهد بوده و می‌داند يکی از مهم‌ترين ريشه‌های اين واقعه‌ی خونين حق رأی اعطايی ملوکانه به زنان بوده است. اقدام شاه خون روحانيون را به‌جوش آورده تا جايی که سينه در برابر گلوله‌های سرکوب سپر کرده‌اند.»

زن، در بحران ملی شدن نفت، کودک است و تازه بعد از آن بالغ می‌شود. او به‌خاطر می‌آورد در آن دوران زنانی برای تقويت نهضت، خود را زير تانک سرکوبگران انداختند و عمده جمعيت زنان ايران با هدف تقويت بنيه‌ی اقتصادی کشور، به دکترمحمد مصدق که توزيع و خريد اوراق قرضه‌ی ملی را طرح کرده بود از هر سو ياری رساندند.

راوی به محض رسيدن به بلوغ جسمی با مدعيان خانگی نبرد کرده، با موانع اجتماعی پنجه در پنجه افکنده تا سرانجام جوان شده و خود را به چشمه‌های زلال بالندگی رسانده است. در آن‌جا با انواع پيدا و پنهان سنت‌های مردسالارانه که حضور زنانه‌اش را تاب نمی‌آورند آشنا می‌شود. او اين سنت‌ها را نه فقط در بافت ذهنی دينداران، که در ذهنيت پرتکاپوی روشنفکران هم‌عصر خود کشف می‌کند و از آن صدمه می‌خورد.

او در سال ۱۳۵۷ به صفوف انقلاب می‌پيوندد و به هر سوراخی سرمی‌کشد تا - به قول نويسنده- جلوه‌های گوناگون تحجرگرايی را بشناسد، اما هرگز فرصتی به دست نمی‌آورد تا نقشی به دلخواه ايفا کند.

نويسنده توضيح داده است: «او هر که هست، آگاهانه می‌خواهد تاريخ مذکر را با گوهر زنانه بيارايد. می‌شود از او که بسيار کج و معوج حرکت کرده انتقاد کرد. می‌شود او را بر کرسی اتهام نشاند، اما نمی‌شود انکار کرد که او سال‌هايی از تاريخ انقلاب اسلامی را با تمام وجود زيسته است و نگاه زنانه و پر تشويش خود را در تاريخ‌نويسی بعد از انقلاب دخالت داده است.»

راوی بی نام کتاب «شورش»، در فصل دوم، از سال‌های پس از انقلاب، می‌گويد. به عقيده‌ی کار انقلاب ۱۳۵۷، رويدادی است با منشا و مبنای زنانه که جنسيت در آن مثل الماس می‌درخشد. هرچند کمتر به ماهيت زنانه‌اش پرداخته‌اند. نگاه زنانه در تاريخ‌نويسی ايران از سال ۱۳۵۷ به بعد است که بر نگاه مردانه افزوده خواهد شد و تاريخ مذکر بی‌گمان تبديل به تاريخ دوجنسی می‌شود.

کتاب شورش و کتاب‌های ديگر نشر باران را از کتابفروشی‌های محل زندگی خود به‌خواهيد و يا مستقيما از نشر باران خريداری کنيد.

www.baran.st
info@baran.st

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به '"شورش، روايتی زنانه از انقلاب"، کتاب تازه مهرانگيز کار' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016