- مطالبات دانشجويان بايد صورتبندی و به برنامه تبديل شود
تهران- خبرگزاری کار ايران
سعيد رضوی فقيه، دبير انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا و عضو سابق دفتر تحکيم وحدت که در فرانسه ساکن و مشغول تحصيل است، در گفتوگويی با خبرنگار" ايلنا" به آسيبشناسی جنبش دانشجويی بهخصوص دفتر تحکيم وحدت پرداخت.
رضوی فقيه اعتقاد دارد که در ايران با «جنبش دانشجويی» روبرو نيستيم و «جريان دانشجويی» موجود بايد با توجه به تجربه فعاليتش در يک دهه گذشته، اهداف خود را بازتعريف و استراتژیهای جديدی طراحی کند. وی مطالعه بيشتر درباره جامعه ايران، شناخت روابط بينالملل و تاثير معادلات آن بر جامعه ايران را نيز نياز جريان دانشجويی برای پيشبرد اهداف خود میداند. رضوی فقيه تاکيد میکند که جنبش دانشجويی در نقطه صفر قرار دارد و بايد همه چيز را از اول شروع کرد.
«جنبش دانشجويی» نداريم
دبير انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا ابتدا با ارائه تعريفی از جنبش دانشجويی، گفت: نمیتوان به تجمع چند نفر دانشجو «جنبش دانشجويی» گفت. جنبش دانشجويی بايد مطالبات مشخصی داشته باشد و بتواند برای تحقق اين مطالبات، مجموعهای از دانشجويان را به عنوان بدنه اجتماعی پشت سر جنبش قرار دهد.
وی افزود: بايد سازمانی برای رهبری جنبش دانشجويی در جهت رسيدن به مطالبات وجود داشته باشد و اين مطالبات در برابر کسانی مطرح شود که مانع تحقق آنها هستند. با توجه به اين تعريف، در ايران با جنبش دانشجويی روبرو نيستيم و بايد بين جامعه دانشجويی, جريانات دانشجويی و جنبش دانشجويی تفاوت قائل شويم.
دفتر تحکيم وحدت دچار ضعف تشکيلاتی است
رضوی فقيه با بيان اينکه عملکرد دفتر تحکيم وحدت در سالهای گذشته بر فضای کنونی دانشگاهها و ضعف جنبش دانشجويی تاثيرگذار بوده است، گفت: ما به عنوان دفتر تحکيم وحدت حرفهايی زديم که نتوانستيم عملی کنيم. مطالباتی مطرح کرديم که نتوانستيم به آنها برسيم و دچار شکست و ناکامی شديم. اين ناکامیها باعث شد دانشجويان نسبت به اينکه دفتر تحکيم وحدت بتواند مطالبات آنها را پيگيری و يک جنبش را که استمرار و تداوم داشته باشد، نااميد شدهاند. نقدی که دفتر تحکيم به دولت اصلاحات داشت، اين بود که نمیتواند اهداف و شعارهايش را محقق کند و حالا نوک پيکان اين نقد به سمت خود آنهاست. آنهايی که بيرون نشستهاند، میگويند دفتر تحکيم وحدت تبديل به ماشين صدور بيانيه و انجام مصاحبه شده است و غير از اينها هيچ کار ديگری از آن برنمیآيد. اين نااميدی بيرون از جامعه دانشگاهی و همچنين در ميان خود دانشجوها نسبت به دفتر تحکيم وجود دارد.
دبير انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا در تبيين شرايط فعلی دفتر تحکيم وحدت، گفت: اول اينکه دفتر تحکيم وحدت تشکيلات خود را بازسازی نکرده است و دچار ضعف تشکيلاتی بيشتری نسبت به گذشته است. ارتباط بين دفتر تحکيم و انجمنهای اسلامی به عنوان مولفههای سازنده اين تشکل ضعيف است و اين ارتباط ارگانيک و تعريفشده نيست. دفتر تحکيم فعلی کمتر از گذشته توانايی رهبری انجمنهای اسلامی را دارد.
دفتر تحکيم وحدت دچار سردرگمی تئوريک است
رضویفقيه افزود: دوم اينکه دفتر تحکيم وحدت دچار سردرگمی تئوريک است و مواضع فکری مشخصی را مشاهده نمیکنيم. يعنی اينکه جنبش دانشجويی بايد مطالبات خود را مشخص، سپس آنها را دستهبندی کند و راجع به آن نظريه بسازد و از اين نظريهها که کلان هستند، متناسب با واقعيات، برنامههای عملی و استراتژی بيرون بکشد و برمبنای استراتژی، تاکتيک طراحی کند و بعد اينها به عمليات تبديل میشوند.
وی تصريح کرد: بچههای دفتر تحکيم وحدت به دليل فقدان تئوری، تحليل مشخصی از اوضاع ندارند. اينکه بگوييم اوضاع بد است، دموکراسی وجود ندارد، چند تا دانشجو تعليقی وجود دارد و چند تا نشريه در سال گذشته توقيف شده است، تئوری و تحليل نيست بلکه مجموعهای از دادههای خبری است که همه آن را دارند.
رضویفقيه خاطرنشان کرد: با روشن نبودن تئوری، اعتراضها و تجمعات هدف پيدا نمیکند. به طور مثال در يک اعتراض دانشجويی معلوم نيست که مطالبات صنفی پيگيری میشود يا از اين مسائل بهرهبرداری سياسی میشود. آيا جنبش دانشجويی به دنبال گسترش دموکراسی در سطح کشور است يا میخواهد ساختار سياسی را دموکراتيک کند. اينها با هم متفاوتند اما میتوانند با هم همپوشانی داشته باشند. در يک منظومه تئوريک، اينها به خوبی تعريف میشوند و نسبتهای آنها با هم مشخص میشود که متاسفانه چنين چيزی مشاهده نمیشود.
دبير انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا با اشاره بروز ضعف تئوريک جنبش دانشجويی در عمل، گفت: اهداف کوتاهمدت و بلندمدت مشخص نيست و جنبش دانشجويی نمیتواند نسبت خود را با پديدههای اطرافش تعريف کند. جغرافيای مخاطبان ما به عنوان فعالان و رهبران جنبش دانشجويی و حد و مرز آن کجاست؟ آيا دانشجوهای دموکرات بدنه جنبش حساب میشوند يا دانشجويان مذهبی اين نقش را ايفا میکنند؟ جنبش چه نسبتی با آنها دارد و اين مطالبات کی و کجا در ذهن ما بروز پيدا کرده است که جنبش دانشجويی آن را مطرح میکند؟ اينها سوالهای بیجواب جنبش دانشجويی در حال حاضر است.
رضوی فقيه گفت: اگر ما به عنوان فعالان جنبش دانشجويی میگوييم که به دنبال آزادی هستيم، بايد مشخص کنيم که فرض مثال آقايان فلان اجازه تدريس در فلان دانشگاه را ندارد يا فلان نويسنده کتابش از ارشاد مجوز چاپ نگرفته است و اينها نقض آزادی بيان و آزادی آکادميک است و ما به دنبال مطالبه چنين آزادیهايی هستيم. وقتی به طور مبهم و صرفا شعاری میگوييم، «آزادی»، میخواهيم معلوم نيست چه نوعی و تا چه حدی از آزادی را در شرايط فعلی که قابل دسترس باشد، مد نظر داريم.
مطالبات دانشجويان بايد صورتبندی و به برنامه تبديل شود
وی افزود: اگر میخواهيم جنبش دانشجويی داشته باشيم، بايد مطالبات اکثر دانشجويان را پيدا کنيم، آنها را صورتبندی کنيم و سپس در قالب برنامههای ايجابی يا سلبی و اعتراضی مطرح کنيم. برای مثال اگر خودمان برنامهای برای ارزان کردن ارزاق عمومی نداريم ولی به افزايش قيمت ارزاق عمومی اعتراض کنيم و جواب بگيريم، يا به ما میگويند وضع همين است و توانايی اقتصادی ما بيشتر نيست يا میگويند برنامههايی برای چند وقت آينده وجود دارد تا قيمتها را کاهش دهيم اما در صورت پيگيری منظم مطالبات صورتبندیشده در قالب برنامهها و شعارهای مشخص، میتوانيم از جنبش دانشجويی صحبت کنيم.
رضویفقيه در پاسخ به سوالی مبنی بر اينکه آيا تاکيد بر کار نظری و تئوريک باعث تضعيف عملگرايی جنبش دانشجويی نمیشود،گفت: من نمیگويم جنبش دانشجويی نبايد کار سياسی بکند يا فعالان سياسی بايد سياست را تعطيل کنند بلکه میگويم بدون داشتن يک حد مشخصی از تئوری و پشتوانه فکری، کار سياسی به روزمرگی میافتد.
وی تصريح کرد: جنبش دانشجويی بايد فعاليتش را پروژهای تعريف کند و آن پروژه بر مبنای حداقل مطالعات علمی راجع جامعه ايران و نسبت آن با جامعه جهانی باشد. متاسفانه نهتنها در حوزه جنبش دانشجويی بلکه در ساير حوزهها تحليلها از شرايط کشور در يک حوزه بسته ملی صورت میگيرد و از اينکه ايران در خاورميانه و خاورميانه در آسيا و آسيا قسمتی از جهان است و معادلات سياسی و اقتصادی و اجتماعی ايران با مسائل سياسی و اقتصادی و اجتماعی جهان پيوند خورده است، غفلت میشود. چگونه میتوانيم در صورتی که امنيت ملی يا تماميت ارضی ما توسط برخی سلطهگران جهانی در خطر باشد، بدون توجه به اين مولفهها معادلات داخلی کشور را حل کنيم.
جنبش دانشجويی مواضع خود را در قبال مسائل بينالمللی مشخص کند
رضوی فقيه با بيان اينکه جنبش دانشجويی بايد مواضع خود را در قبال مسائل بينالمللی مشخص کند، گفت: اگر حاکميت ملی و مستقلی نداشته باشيم، دموکراسی چه معنايی خواهد داشت؟ البته میتوانيم خيلی سادهانديش باشيم و بگوييم در صورت تهاجم نظامی خارجی اوضاع بهبود پيدا میکند ولی اين راه حل با واقعيتهای دنيای ما سازگار نيست و دموکراسی از اين طريق به هيچ کشوری صادر نشده است.
وی افزود: اوضاع کشورهايی که به اسم دموکراسی فتح شدند، به مراتب بدتر از دورانی است که در آنها ديکتاتورها حکومت میکردند. البته يک نکته مهم اين است که هنگام مطالعه در يک فضای ذهنی صرف، مشغول روياپردازی نشويم. زمانی ما در جنبش دانشجويی خودمان را مشغول اسمها و ايسمها کرده بوديم که يکی از آن اسمها «اصقلاب» به معنای «اصلاحات انقلابی» بود و فکر میکرديم راه حل را پيدا کردهايم اما اين اصطلاح بايد اتفاق میافتاد تا اين اسم فايدهای داشته باشد. اگر شما اصلاحات را در کشور انجام بدهيد اما اسمش را اصلاحات نگذاريد و چيز ديگری بگذاريد، مهم نيست. مهم اين است که اتفاقی در جامعه بيفتد و تاثيرات عينی و ملموس مثبت داشته باشد. برای چنين اتفاقی در عين حال که عناصر خودآگاه، تلاشگر و مختار تاثير دارند، بايد حداقلی از پشتوانه مردمی برای خود داشته باشد تا در شرايط عينی جامعه تغيير ايجاد کند. از طرف ديگر بايد سعی کنيم از سادهانديشی ژورناليستی فاصله بگيريم و اولويتهای واقعی را تشخيص دهيم.
جامعه فعلی ايران بيش از آزادی به آگاهی و اخلاق نيازمند است
دبير انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا گفت: به نظرم جامعه فعلی ايران بيش از آزادی به آگاهی و اخلاق نيازمند است و اين حکم هم شامل جنبش دانشجويی و هم نخبگان سياسی و هم توده مردم میشود. بايد پرسيد چه مقدار از نخبگان سياسی و فعالان جنبش دانشجويی که خودشان را توزيعکننده کالای روشنفکری در جامعه ايرانی میدانند، در زمينههايی مثل رعايت حقوق ديگران و تمايل برای گفتوگو کردن به قصد حل مشکلات به جای اعمال خشونت را ترويج کردهاند و درباره آن نظريه ساختهاند.
رضوی فقيه، وضعيت کار گروهی در جنبش دانشجويی را ضعيف ارزيابی کرد و گفت: يکی از مهمترين مشکلات جنبش دانشجويی و حتی فراتر از آن، تشکيلاتگريزی و انضباطگريزی است و حتی نخبگان ما هم اهل کار تشکيلاتی نيستند. مثلا میبينيد يک فرد از شورای مرکزی يک گروه به شورای مرکزی گروه ديگری منتقل میشود بدون آنکه مشخص شود طبق چه مکانيزمی اين اتفاق افتاده است.
وی ادامه داد: در نظامهای حزبی پيشرفته دنيا، انتقال از يک حزب به حزب ديگر اتفاق میافتد ولی مکانيزم مشخصی دارد. به طور مثال فردی در يک فرايند نسبت به مبانی فکری حزب خود بیاعتماد میشود و پس از يک دوره فترت، به نتايج جديدی میرسد و به حزب ديگری میپيوند يا از طريق مذاکره فردی به حزب جديد میپيوند که آن هم اتفاق نادری است اما در ايران به قاعده تبديل شده است که افراد در طی چند سال، چند بار از شورای مرکزی يک حزب به شورای مرکزی حزب ديگری منتقل شوند. اين اتفاق به اين دليل رخ میدهد که ما وقتی در يک جا به نقطه اوج نمیرسيم، سريع جای خودمان را عوض میکنيم و عضو حزب ديگری میشويم و شانس خودمان را آنجا امتحان میکنيم. با توجه به مباحث قبلی، يکی از کارهايی که میتوانيم انجام بدهيم، همين مطالعه تشکيلاتگريزی ايرانيان است.
هر کس جلوی در خانهاش را جارو کند
رضوی فقيه درباره راهحل مشکلات فکری و عملی جنبش دانشجويی گفت: در دوره هشت سال اصلاحات، دانشجوها با هم يا تک تک روزنامه و کتاب میخواندند اما فرهنگ مطالعه و پژوهش عميق بايد در ميان دانشجويان نهادينه شود. وقتی يک مفهوم کليدی مثل اصلاحات را به عنوان فرايندی برای اصلاح ساختار و رفتار سياسی در کشور به کار میبريم، حداقل يک کتاب خوب درباره آن بخوانيم. البته با خواندن يک کتاب نبايد کتابزده بشويم و بگوييم فلانی گفته استبداد در ايران اساسا ريشه در وضعيت اقليمی و آب و هوايی دارد پس چرا برای دموکراسی مبارزه کنيم؟ مطالعات بايد به صورت جدی مبتنی بر داشتن يک پرسش و مجهول و تلاش برای يافتن پاسخ آن پرسش باشد.
وی افزود: دوم اينکه کارهای تشکيلاتی کوچک را در دانشگاهها فعال کنيم. در دانشگاه ميان دوستان و افراد دور و بر خودمان کارگروههای فکری و عملی کوچک و منظمی را تشکيل بدهيم. وقتی در خوابگاه هستيم يا میخواهيم به کوهنوردی و تفريح برويم، يک مساله را انتخاب کنيم و بر سر آن بحث کنيم و از نظرات هم مطلع شويم، به شرط آنکه با خواندن يک کتاب دچار احساس همهچيزدانی نشويم و سوالهای خودمان را با اهل نظر هم مطرح کنيم و مسالههای دسته جمعی و گروهی را در اولويت قرار دهيم.
دبير انجمنهای اسلامی دانشجويان در اروپا ادامه داد: از اين هستههای اوليه دانشجويی ممکن است يک تشکيلات و جنبش قوی بيرون بيايد که مبتنی بر يک پيشينه مشترک فکری است اما مطلب مهمتر آن است که مشخص کنيم اهداف و مطالبات قابلدسترس ما چيست و آن هسته مطالعاتی دچار اين توهم نشود که چون به يک نتايجی راجع به توسعه يا موانع توسعه در ايران رسيده است، رسالت تاريخی دارد که همه اين موانع را ظرف چند سال در کشور برطرف کند.
رضوی فقيه افزود: سوم اينکه سعی کنيم برنامههايمان را با توجه به توانايیها و بضاعت اندک يک جنبش دانشجويی برنامهريزی کنيم. اين نکته از ضرورتهای کار در دنيای جديد است که هر کس بايد جلوی در خانه خودش را جارو کند و قرار نيست هر کسی تلاش کند شهردار بشود و دستور بدهد تا رفتگرهايش شهر را جارو کنند. نيت بسياری از ما در جنبش دانشجويی اين بود که اول بايد شهرداری را تصرف کنيم و بعد يک سيستم گسترده برای رفت و روب شهر طراحی کنيم، در حالی که درست اين است که اول ياد بگيريم جلوی خانه خودمان را جارو کنيم و بعد از اينکه اهل يک کوچه جلوی در خانه خودشان را جارو کردند، بيايند کوچه را جارو کنند و اگر اهل کوچههای ديگر همين طور عمل کنند، آنگاه شهر پاکيزه میشود.
وی تصريح کرد: چهارم اينکه جنبش دانشجويی مطالبات و نيازهای واقعی مردم را شناسايی و پيگيری کنند و برای پيگيری خيلی از اين مطالبات نيازی نيست که در وهله اول جنبش دانشجويی با بدنه حاکميت برخورد داشته باشد. چه اشکالی دارد که بخشی از فعالان جنبش دانشجويی کشور راجع به مسائلی مثل آلودگی هوا، دختران فراری و اعتياد مطالعه کنند، اطلاعات را جمعآوری و درباره آن موضوع در جامعه دغدغه و حساسيت ايجاد کنند.
رضوی فقيه گفت: معتقدم در عين اينکه در حوزه سياسی برنامهريزی و فعاليت میکنيم و حرف میزنيم، بايد در يک حوزه مخصوص به خودمان هم فعاليت کنيم اما مواظب باشيم ارتباط منطقی اين دو حوزه را حفظ کنيم. به طور مثال اگر قرار است در حوزه کوچک خودمان مطالبات زنان را شناسايی و پيگيری کنيم، نياييم با يک جهش توجيهنشده خواهان سکولار شدن حکومت شويم.
وی افزود: معتقدم جنبش زنان و پيگيری مطالبات آن ارتباط زيادی به پيگيری مطالبه سکولار شدن جامعه ندارد البته اشکالی ندارد اگر جايی که به دنبال مطالبات اجتماعی هستيم و به سد سياست و سياستمداران برخورد کرديم، میتوان گفت که برای رسيدن به اهداف و مطالبات مشروع اجتماعی خودمان خواهان برخورد با اين قسمت از ساختار سياسی هستيم.
رضوی فقيه گفت: سال گذشته در فرانسه يک جنبش دانشجويی قوی، گسترده و منضبط در اعتراض به يک بند از قانون جديد کار در فرانسه به وجود آمد و اعتراضهای اين جنبش علاوه بر وزير کار به طور غيرمستقيم متوجه رييسجمهور و نخست وزير نيز شد و نخستوزير فرانسه را در شرايطی قرار داد که قيد کانديداتوری برای انتخابات رياستجمهوری آينده را زد و در نهايت جنبش دانشجويی موفق شد و دولت قانونش را پس گرفت.
advertisement@gooya.com |
|
وی ادامه داد: اين يک نمونه از جنبش دانشجويی است که روی يک مطالبه جدی و مشروع اجتماعی میايستد و نتيجه میگيرد اما مطالبه جنبش دانشجويی ما تغيير ساختار سياسی است در حالی که اگر يک جنبش دانشجويی بتواند مطالبات و امتيازات اجتماعی بگيرد و دولت را به تدريج در محدوده کوچکی محصور کند، نيازی به تغيير در ساختار سياسی نيست زيرا حکومت مطلوب يعنی يک دولت کوچک که امتيازات اجتماعی و مدنی مردم را به آنها واگذار کرده است و اين همان استراتژی «هر کس جلوی در خانهاش را جارو کند»، است.
رضوی فقيه در پايان با تاکيد بر اينکه از نظر وی جنبش دانشجويی در يک نقطه صفر قرار دارد و همه چيز را بايد از اول شروع کند، گفت: فکر میکنم دانشجويان بايد از طريق هستههای کوچک ابتدا روح دانشکده و سپس روح دانشگاه را فتح کنند و بعد برای فعاليت وارد جامعه شوند.