سه شنبه 5 تیر 1386

ميرحسين موسوی، "تصوير برابر اصل"، حميد فرخنده

ميرحسين موسوی
برخلاف بسياری از دولتمردان چپ يا محافظه کار جمهوری اسلامی که با زير پا گذاشتن آرمان های انقلابی، سال به سال از تصوير اوليه ی خويش فاصله گرفتند، سه دهه بعد از انقلاب، ميرحسين موسوی اما بيش از هر شخصيت سياسی نظام اسلامی به تصوير خويش وفادار مانده است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

hamid_farkhondeh@hotmail.com

ميرحسين موسوی، آخرين نخست وزير جمهوری اسلامی با سخنرانی در مراسم بزرگداشت آيت الله بهشتی سرانجام سکوت بيست ساله ی خود را شکست. رئيس "دولت خدمتگزار" برای ايرانيان يادآور سال های جنگ، اقتصاد دولتی، سهميه بندی ها و کوپن است. در آواخر دهه ی شصت، با از ميان رفتن پست نخست وزيری و شروع دوران سازندگی، هرچند ميرحسين موسوی به عضويت مجمع تشخيص مصلحت نظام درآمد، اما مصلحت زمان انقلابی گری چپ هايی مانند وی را برنمی تابيد. اگر دوستان و همفکران ميرحسين موسوی از جمله دانشجويان پيرو خط امام با حذف از قدرت به موسسات تحقيقاتی و مراکز آموزشی رفتند تا دوران دگرديسی خاموش خويش را طی کرده و در سال های پايانی دوره ی دوم رياست جمهوری هاشمی رفسنجانی در قامت اصلاح طلبی به صحنه ی سياسی کشور بازگردند، اما آخرين نخست وزير جمهوری اسلامی نه حاضر شد حاشيه ی خلوت فرهنگستان هنر را با نامزدی رياست جمهوری از سوی دوستان خويش در هفتمين دوره ی انتخابات رياست جمهوری عوض کند و نه در سال ۸۴، در زمان عسرت نامزدی شايسته برای اصلاح طلبان در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، پذيرفت بدون قبول شروطش ["کانال تلويزيونی مستقل" برای ارتباط با مردم و "کنترل نيروی انتظامی"]، به دعوت اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات پاسخ مثبت دهد.

نخست وزير سابق سخنرانی خود تحت عنوان "رمز ضرورت بازگشت به انديشه های شهيد بهشتی" را با عاريت گرفتن تمثيلی در دنيای هنر از کارهای آنجلا واروس "نقاش فرنگی"، آغاز کرد. سخنرانی ميرحسين موسوی گريزی بود نوستالژيک به دوران انقلاب. دورانی که فرهنگ ساده زيستی، عدالت خواهی، توجه به نيازهای اقتصادی مردم بويژه اقشار کم درآمد يا "مستضعفين" در مرکز توجه همه نيروهای انقلابی و حاکمان جدبد بود. نخست وزير دوران جنگ هشت ساله فاصله گرفتن از ارزش های عدالت خواهانه و مردم گرايانه ی انقلاب طی سی سال گذشته را به اختلاف کپی هايی پی در پی تشبيه کرد که از عکسی اوليه گرفته می شود. کپی هايی با پوسته و نشانی از اصالت آغازين اما به کلی متفاوت.
هرچند سخنرانی ميرحسين موسوی انتقادی دردمندانه از اوضاع اقتصادی کشور، گسترش بی سابقه ی فقر و بی تفاوتی مسئولان کشور بود، اما سخنان وی بيش از آنکه رو به آينده داشته باشد در حسرت گذشته بود. شايد برخی اميدوار بودند مهندس موسوی در لباس دولتمرد آينده ی اصلاح طلبان در اولين سخنرانی رسمی خود بعد از سال ها سکوت، از آينده و تحول خواهی سخن بگويد، اما او ترجيح داد در جامه ی انقلابی ای آرمانخواه و تنها مانده، برای ارزش های گذشته مرثيه ی سرايی کند. ترجيح داد فاصله ی خود را با آنچه که وی قوانين خشک و بی روح اقتصاد و آمار و ارقام خواند، حفظ کند، برخلاف دوستان ديروز خويش همچنان اقتصاد را اخلاقی ديده و برای برون رفتن از مشکلات اقتصادی کشور "اقتصاد اخلاقی" را توصيه کند. گفتمانی که عليرغم تفاوت شخصيت و کلام نخست وزير پيشين با رئيس جمهور کنونی، تشابهات فراوانی با گفته ها و وعده های محمود احمدی نژاد دارد.

اقبال اصلاح طلبان به ميرحسين موسوی قبل از هرچيز از اينروست که شورای نگهبان را جرات آن نيست تا نخست وزير مورد علاقه و حمايت آيت الله خمينی را از صافی خود رد نکند. ميرحسين موسوی اما تنها کارت برنده ی اصلاح طلبان در جدال با شورای نگهبان در آستانه انتخابات رياست جمهوری يا مجلس نيست، نشانه ی کف اصلاح طلبی و سرمايه گذاری اصلاح طلبان بر سياست های تدافعی در مقابل محافظه کاران نيز هست.

به نظر می رسد در مورد محبوبيت مهندس موسوی در ميان مردم از سوی اصلاح طلبان اغراق می شود. ميرحسين موسوی در دوران سکوت طولانی خويش در جملاتی که اينجا و آنجا از او نقل قول شده است، هرگز خود را مدافع اصلاح طلبی نشان نداده است. اصولا سکوت طولانی يک شخصيت سياسی اگر نشان بريدگی از سياست نباشد، علامت نارضايتی از همه ی جناح های موجود است.

ميرحسين موسوی اما نخست وزير دهه ی شصت، سياهترين سال های حيات جمهوری اسلامی است. در دوران مسئوليتش در قدرت، فاجعه ملی قتل عام زندانيان سياسی اتفاق افتاد، سکوت گورستان بر دانشگاهها و ساير مراکز آموزشی کشور سايه افکنده بود، قلم ها شکسته شد، هنرمندان قلع و قمع شدند، بزرگترين مهاجرت ايرانيان از کشور در تاريخ ايران معاصر اتفاق افتاد و ماشين "دولت خدمتگذار" سال ها جزيی از پروژه ی ادامه ی جنگ بی حاصل بود. اما او نه در آن سال های سياه، نه در دوران اصلاحات و نه اکنون که بعد از بيست سال سکوت خويش را شکسته است از اين سياهکاری ها چيزی نمی گويد. گذشته از اين، اميد اصلاح طلبان برای انتخابات آتی در سخنرانی طولانی خويش هرچند از عدالت اجتماعی می گويد و بر لزوم اجرای اصل ۴۳ قانون اساسی برای ريشه کن کردن فقر و احترام به کرامت انسانی تاکيد می کند، اما حتی يکبار از "اصلاحات"، "دمکراسی"، "آزادی" و "مردمسالاری"، حتی دينی اش، نام نمی برد.

برخلاف بسياری از دولتمردان چپ يا محافظه کار جمهوری اسلامی که با زير پا گذاشتن آرمان های انقلابی، سال به سال از تصوير اوليه ی خويش فاصله گرفتند، سه دهه بعد از انقلاب، ميرحسين موسوی اما بيش از هر شخصيت سياسی نظام اسلامی به تصوير خويش وفادار مانده است.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ميرحسين موسوی، "تصوير برابر اصل"، حميد فرخنده' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016