شنبه 6 مرداد 1386

اعتراض به انتشار کتاب "زندانی تهران"، نامه‌ جمعی از زندانیان سابق به انتشارات پنگوئن

جولای ٢٠٠٧

در ماه آوریل ۲۰۰۷ کتابی به نام «زندانی تهران» از سوی انتشارات پنگوئن به زبان انگلیسی منتشر شد. نویسنده‌ی کتاب، خانم مارینا نمت مدعی است که «زندانی تهران» خاطرات او از دو سال و دو ماهی است که در تهران زندانی بوده است.
انتشار هر کتابی که به روشن شدن حقایق پوشیده در زندانهای جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در دهه ٨٠ میلادی،کمک کند، طبعا مایه خوشحالی همه ماست که آن سالهای سیاه را در زندان گذرانده ایم. کسانی نیز در بین ما، امضاکنندگان این نامه، خاطرات و شهادتهای خود را از زندان انتشار داده اند، که بعضی از آنها به زبانهای دیگر هم ترجمه شده اند.

اما باید بگوئیم که کتاب خانم مارینا نمت خشم مارا برانگیخت. صحنه ها و فضاهای این کتاب نه تنها به روشن شدن حقایق زندان هیچ کمکی نمی کند، بلکه برعکس حقیقت را وارونه و مخدوش جلوه می دهد. این فضاها و صحنه ها غیرواقعی هستند. برای مثال تنها چند نمونه را یادآوری می کنیم:
- صحنه اعدامی که خانم نمت شرح می دهد، آنقدر غیرواقعی است که تنها می تواند از تخیل نویسنده ناشی شده باشد.
- فضای بی درو پیکر و خارج از کنترل زندان و ورود و خروج بی مانع زندانی به همراه بازجو، تصویر سلولهای انفرادی ٢٠٩، زندان و رفتار بازجوها و نگهبانان که همگی برای مناسب شدن داستان مارینا نمت شکل می گیرند، با واقعیت اوین در آن سالها کاملا بیگانه است.
- فضائی که بطور زیرکانه در این کتاب برای حذف چهره دیگر زندان، یعنی چهره مقاومت، صورت می گیرد، از نظر ما توهین به تمامی زندانیان سیاسی ایران، به‌ویژه زندانیان سیاسی زن است.

در این نامه متاسفانه امکان آن نیست که روایتها و اطلاعات نادرست کتاب «زندانی تهران» را صفحه به صفحه برای شما نشان دهیم.

اگر خانم مارینا نمت این کتاب را بعنوان داستان و یا رمان معرفی می‌کرد، مسئله متفاوت بود. اما ایشان در تمام گفتگوهایی که با رسانه‌های گروهی داشته‌ اند، بارها بر «واقعی» و «مستند» بودن کتاب پافشاری کرده اند.
این استدلال هم که ما اخیرا در مصاحبه مارینا نمت با برنامه تلویزیونی فارسی صدای آمریکا شنیدیم، مبنی بر اینکه قصد وی ارائه روایت‌ها و خاطرات شخصی بوده و نه تصویر زندان، از مسئولیت نویسنده در قبال حقیقت نمی کاهد. این خاطرات «شخصی» در زندان اوین می گذرد نه در چهاردیواری خانه. بنابراین هر خاطره شخصی از زندان در عین حال تصویری است از آن زندان در زمانی معین.
ایراد و اعتراض ما به کتاب خانم نمت شخصی بودن خاطرات او نیست. اعتراض ما جایگزین کردن تخیل است به جای واقعیت، ساختگی بودن کتاب است و مخدوش ساختن چهره واقعی زندان.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

ما امضاء‌کنندگان زیر که خود سال‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی زندانی بوده ایم و با شیوه‌های بازجویی، شکل برپایی دادگاه‌های چنددقیقه‌ای(حتا در بهداری زندان و در کنار تخت زندانی)، رفتار زندانبانان و بازجوها، صحنه‌های اعدام و... آشنا هستیم، چاپ این روایت‌های مخدوش و ساختگی را توهین به خود و هزاران زندانی سیاسی می دانیم که در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی به جوخه مرگ سپرده شدند. ما مستند سازی وقایع زندان و حوادث دهشتناک آن را وظیفه خود می دانیم و در این راه می کوشیم.


امضاء کنندگان:
سودابه اردوان، ١٣٦٠ تا ١٣٦٩؛ هادی امینیان، دهه ٦٠؛ منیره برادران ١٣٦٠ تا ١٣٦٩؛ بهروز برومند دهه ٦٠؛ همنشین بهار،١٣٦٠ تا ١٣٦٧ ؛ فریبا ثابت، ١٣٦٢ تا ١٣٦٩؛ گلرخ جهانگیری، ١٣٦٠؛ سودابه جزنی، ١٣٦٠ تا ١٣٦٢؛ مینازرین، ١٣٦٠ تا ١٣٦٩؛ بهروز سورن دهه ٦٠؛ عزیزه شاهمرادی، ١٣٦٣ تا ١٣٦٨؛ شهاب شکوهی، ١٣٦٢ تا ١٣٦٨؛ بهاره طوقانیان، ١٣٦٠ تا١٣٦٩؛ ستاره عباسی دهه ٦٠؛ رحمت غلامی(مافان)١٣٦٢ تا ١٣٦٧؛ رضا فانی یزدی،١٣٦٢ تا آخر ١٣٦٧؛شهرام فرد، ١٣٦٨؛شمس فتحی دهه ٦٠؛ سیاوش کوهرنگ، ١٣٦٦ تا ١٣٦٩؛ کبری متین زاده دهه ٦٠؛ ایرج مصداقی، ١٣٦٠ تا ١٣٧٠؛ محمدرضا معینی دهه ٦٠؛ فائزه منزوی،١٣٦٠ تا ١٣٦٢؛ ؛ اکرم موسوی،١٣٦٠ تا ١٣٦٥؛ مریم نوری، ١٣٦٤ تا ١٣٦٩.

در همين زمينه:

Copyright: gooya.com 2016