پيام هيئت سياسی - اجرايی سازمان فداييان خلق ايران (اکثريت)
به مناسبت فرا رسيدن سی و هفتمين سالگرد بنيان گذاری جنبش فدائی
باورمند به آزادی و دمکراسی
پايدار در مبارزه برای عدالت اجتماعی و سوسياليسم
فداييان خلق!
به شما درود میفرستيم و به نمايندگی از سوی اعضای سازمان فداييان خلق ايران (اکثريت) فرا رسيدن سی و هفتمين سالگرد بنيان گذاری جنبش فدائی را به يکايک شما شادباش میگوييم.
در سالگشت ۱۹ بهمن ياد رنج و رزم صدها و هزاران فدايی خلق در دوران طولانی حيات جنبشمان را ارج مینهيم و به همۀ رفقائی که در ساليان دراز با مايه گذاشتن از جان و جوانی خود در اين راه پرسنگلاخ طی طريق کردهاند، احترام میگذاريم و در برابر آنان سر تعظيم فرو میآوريم.
۱۹ بهمن پيش و بيش از هر چيز يک نماد است، نماد وحدت گروههای مختلف و راديکال چپ و زايش جنبشی پوينده در راه سوسياليستم در بطن خفقان رژيم سلطنتی. هم از اين روست که گر چه وحدت گروههای بنيانگذار و تشکيل "چريکهای فدايی خلق" در بهار سال ۱۳۵۰ جامۀ عمل پوشيد، ۱۹ بهمن به عنوان روز بنيانگذاری جنبش فدايی، به تاريخ معاصر کشور ما راه يافته است و به اين عنوان همواره و هر ساله از سوی فداييان خلق در هر جا و تحت هر شرايطی بزرگ داشته میشود.
سالها و دههها از ۱۹ بهمن میگذرد. در گذر اين ايام بسيار چيزها در ميهن و جهان ما تغيير يافته است. ما نيز تغيير کردهايم. جنبش ما ديگر آن جوانۀ نورسته نيست، بلکه بيش از سه دهه و نيم از عمر آن ميگذرد. دهه های پربار و پرثمر.
ما فداييان خلق در درازای اين همه سالها از انحراف و اشتباهاتی مبرا نبودهايم. اما ادعای ما اين است که نيروهای جنبش فدايی از گذر اين سالها و دههها و از خطاهای خود بسيار آموختهاند و آنها را در عمل بکار بسته اند.
اما دگرگونیها، خطاها و درسآموزیها در يک چيز خللی وارد نياورده است، در باور ما به سرانجامی عادلانه برای جامعۀ بشری و در تلاش بیدريغ ما برای برپايی جامعه ای که حرف اول و آخر را در آن دمکراسی و عدالت اجتماعی میزند.
جنبش ما در دورانی از حيات خود خواسته و ناخواسته، خودآگاه و ناخودآگاه به برخی از ارزشهای انسانی و عادلانه چون آزادی و دمکراسی کم بها داده است. از اين رو است که ما امروزه در نگاه خود جای برجسته ای را برای آزادی، حقوق بشر و دمکراسی قائل هستيم و عميقا اعتقاد داريم که آزادی با عدالت اجتماعی ، دمکراسی با سوسياليسم پيوند عميقی دارند و از هم تفکيک ناپذيرند. به نظر ما همه انسانها از خرد برخوردارند و خردمندی و آزادی دو جز بهم پيوسته اند و سلب آزادی از فرد به معنی نفی خردورزی آن است. اما آزادی بدون عدالت اجتماعی به شکل گيری جامعه ای منجر ميشود که در آن تنها اقليتی از جامعه از آزادی بهره ميگيرند و بقيه در قيد تامين حداقل معاش ميمانند. از نگاه ما سوسياليسم بدون دمکراسی به توتاليتاريسم می انجامد و دمکراسی بدون سوسياليسم به تداوم حيات نظام استثماری سرمايه داری منجر ميگردد. ما عميقا به سوسياليسم دمکراتيک باور داريم.
دوستان عزيز!
سالگرد ۱۹ بهمن همزمان با سالگرد انقلاب بهمن است. انقلاب بهمن سال ۱۳۵۷ به عمر نظام سلطنت پهلوی نقطه پايان گذاشت و جای آن را نظام جمهوری اسلامی گرفت. اما در اين دگرگونی نه آزادی در کشور ما تامين گرديد، نه دمکراسی استقرار پيدا کرد و و نه اکثريت مردم ما به رفاه نسبی دست يافت. آنچه نصيب مردم ما شد همانا داغ و درفش، فقر و فلاکت بود.
از سوی ديگر رشد بيش از صد در صدی جمعيت در ۳۰ سال گذشته، توسعهنيافتگی، استيلای سرمايهداری لگامگسيختۀ تجاری و دلالی بر شئونات اجتماعی، اقتصادی و سياسی کشور، رشد بی سابقه رانت خواری و فساد، بیبرنامگی و برنامههای مخرب اقتصادی حکومت و حيف و ميل سرمايهها و دارايیهای کشور منجر به افزايش نرخ بالای بيکاری، گسترش فقر، تورم روزافزون و تعميق شکافهای اجتماعی و طبقاتی در جامعه گرديده است. از جمله نشانههای اين وضعيت نامطلوب فحشا، کودکان خيابانی و کارتونخوابی است.
جمهوری اسلامی که با شعار دفاع از مستضعفين و برچيدن حلبیآبادها قدرت را در دست گرفت، بانی جامعه ای گرديد که در يک قطب آن فقر و بيکاری در ابعاد عظيمی انباشته شده و در قطب ديگر ثروتهای بيکران در دست اقليتی غارتگر متمرکز شده است.
ياران گرامی!
در طی دو دهه اخير نظام سرمايهداری پس از فروپاشی اتحاد شوروی و کشورهای هم پيمان آن، بر جهان مسلط شده است. پیآمد سلطۀ جهانی سرمايهداری افزايش شکاف ميان کشورهای فقير و غنی، ميان اقشار مختلف اجتماعی حتی در کشورهای سرمايهداری پيشرفته است. روند پس گرفتن امتيازات اجتماعی که طبقات و اقشار زحمتکش در طی دههها مبارزۀ اجتماعی در کشورهای سرمايهداری پيشرفته به دست آورده بودند، کماکان ادامه دارد.
پيامدهای تسلط سرمايهداری زمينه را برای رشد جنبشهای اجتماعی عدالتخواهانه و نيرو گرفتن چپ فراهم آورده است. به حکومت رسيدن نيروهای چپ در بيشتر کشورهای آمريکای جنوبی و نيز چرخش به چپ در تعدادی از کشورهای اروپايی نشانه بارز اين امر است.
در کشور ما نيز بجهت گسترش فقر، بيکاری، تعميق شکاف طبقاتی و رشد ناهنجاریهای اجتماعی، گرايش به انديشههای چپ در حال رشد است. هم اکنون گرايش چپ در دانشگاههای کشور به يک نيروی جدی تبديل شده و با سيمای چپ و با شعار آزادی و برابری برآمد کرده است. چپ نيروئی پويا و ماندگار در جامعه ما است و با سرکوب ارگانهای امنيتی از صحنه سياسی کشور حذف نخواهد شد. جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ صدها تن از نيروهای چپ را به جوخه های اعدام سپرد و هزاران تن از آنان را وادار به مهاجرت کرد، اما قادر نشد ريشه چپ را از جامعه ما بکند. امروز ما شاهد سربرآوردن نسل جديدی از چپ هستيم. دستگيری گسترده دانشجويان چپ توسط ارگانهای امنيتی جمهوری اسلامی هم به ريشه کن شدن چپ در جامعه ما منجر نخواهد گشت.
ياران عزيز!
امروز چپ ايران از تجربه گرانبار چندين دهه فعاليت در صحنه سياسی کشور و تجربه جهانی چپ برخوردار است. ضرورت دارد که آن تجربيات به کار گرفته شود، نگرشهای حاکم بر چپ در سطح ملی و جهانی مورد نقد قرار گيرد و برپايه آن، نگرشها و برنامه چپ سوسياليستی تدوين گردد. سازمان ما در دهه گذشته گامهائی در اين جهت برداشته است و کنگره دهم در ادامه اين اقدامات با آگاهی بر اين ضرورت، کميسيونی را انتخاب و وظيفه تدقيق نگرشهای چپ و تدوين برنامه را به آن سپرد.
کميسيون با اين نگاه فعاليت خود را آغاز کرده است که کار سترگ تدوين نگرشها و برنامه چپ دمکرات نه وظيفه يک سازمان، بلکه کار مشترک نيروهائی است که بر پيوند تنگاتنگ بين دمکراسی و سوسياليسم باور دارند.
رفقای گرامی!
کنگره دهم سازمان ما بر ضرورت تشکيل حزب چپ فراگير، دمکرات و مدرن پای فشرد و از ارگانهای سازمانی خواست که در راه تحقق آن گام بردارند. ما برآنيم تا همراه با تدوين نگرشها و برنامه چپ سوسياليستی، لازم است گامهای عملی برای همکاری و سرانجام وحدت نيروهائی که به دمکراسی و سوسياليسم اعتقاد دارند، برداشت و برای تحقق آن برنامه ريزی کرد.
به نظر ما لازمه تشکيل حزب چپ فراگير، دمکرات و مدرن پيوند بين نيروهای چپ معتقد به دمکراسی و سوسياليسم در داخل و خارج از کشور و پيوند بين نسل جديد چپ با نسلهای قبلی چپ است. اميدواريم تلاشها برای وحدت چپ سوسياليسی و سرانجام تشکيل حزب چپ به ثمر نشيند و چپ دمکرات بتواند در صحنه سياسی کشور و در دفاع از منافع کارگران و مزد بگيران نقش شايسته ايفا کند.
هيات سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران(اکثريت)
۱۷ بهمن ۱۳۸۶