شنبه 27 بهمن 1386

رهبری سياسی و اهميت سلامت روانی، (بخش نخست)، مسعود نقره کار

مسعودنقرهکار
رياست جمهوری آقای احمدی نژاد دستاورد هايی نيز داشته است، توجه به ضرورت تعادل و سلامت روانی "رهبر سياسی" نمونه ای از اين دستاورد هاست. گفتار و کردار آقای احمدی نژاد حساسيت لازم برای عدم" انتخاب " رهبرانی که مبتلا به عدم تعادل و اختلا ل های روانی و رفتاری هستند را برانگيخته است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

پيشگفتار

هدف از طرح چنين بحث و موضوعی بهيچوجه توهين به آقای احمدی نژاد , رييس جمهور حکومت اسلامی نيست. گفتن ندارد که ايشان فردی تحصيلکرده و با هوش هستند , اما تاريخ و زندگی نشان داده اند که اين محاسن برای اينکه سياستمداری لايق و انسان بود, کافی نيست. تجربه های تاريخی و زندگی , بويژه پديده ی حکومت اسلامی , حکايت اين دارند که تحصيلات دانشگاهی و کسب عناوينی همچون " استاد" و " دکتر" و " مهندس " تضمينی برای صحت و سلامت روانی نيست. امروزه در آسايشگاه ها و بيمارستان های روانی نه فقط اساتيد تحصيلکرده , فراوانند پيامبران, و امامان و نوابغ ديوانه و ديوانه های نابعه !
. "......در بيمارستان روزبه تهران ما هميشه تعداد بسيار زيادی امام زمان داشته ايم .... ما هميشه برای دانشجويان توضيح می داديم که دليل کثرت امام زمان ها در تيمارستان های ايران در اينجاست که هر چند منشا اين اختلالات فيزيکی است اما نحوه بروز آن ها جنبه قرهنگی و اجتماعی دارد, يعنی همان جنون بزرگ منشی يا عظمت طلبانه در اينگونه بيماران که خود را بنوعی منجی جامعه و ديگران می دانند.... در جامعه ايران با زمينه فرهنگی و مذهبی که دارد گرايش اينگونه بيماران به اينکه خود را امام يا بر گزيده يا قرستاده بشمارند بالطبع وسيعتر و پرشمارتر است......" (۱)
آنچه سبب ساز طرح اين بحث و موضوع شده است گفتار و کردار آقای احمدی نژاد است که با توجه به موقعيت پر اهميت و حساسی که دارد , مورد توجه و بررسی روانشناسانه و روانپزشکی قرارگرفته است, به اين اميد که تا ديرترنشده اختلال ها درمان و پيشگری های لازم نيز انجام شوند.
اينکه اشاره کردم قصد من توهين به آقای احمدی نژاد نيست به اين دليل است که : متاسفانه در جوامعی شبيه به جامعه ی ما به غلط بيماری ی روانی را يک داغ و ننگ , و بيان اش را نيزنوعی توهين تلقی می کنند, در حاليکه اين نيز نوعی بيماری ست به مانند ساير بيماری ها که درمان نکردن و پنهان نگه داشتن آن برای بيمار و اطرافيان اش می تواند حطرناک و مرگبار باشد.
ترديدی نيست که من " عدو" ی افکار و رفتار ارتجاعی و ضد انسانی آ قای احمدی نژاد و حکومت اسلامی هستم اما به خاطر " سوگند" ی که خورده ام نمی توانم در برابر خطری که افکار و کردارشان , شخص ايشان , مردم ميهنم , و مردم جهان را تهديد می کند , سکوت کنم. و اين هم گفتن ندارد که تنها آقای احمدی نژاد نيست که علايم عدم تعادل و اختلال روانی از خود بروز داده است , اين علايم را در گفتار و کردار اکثر رهبران و مسؤلين حکومت اسلامی و پيروان شان می توان ديد , در اين ميانه اما حال آقای رييس جمهور بدليل پيشرونده شدن توهم ها و هذيان های شان رو به وخامت بيشتری گذاشته است.
در اين مقاله پرونده ی آقای رييس جمهور را در چند قسمت دنبال می کنيم :
سابقه بحث يا سابقه ی بيمار , وضعيت کنونی بيمار, پيشگيری و درمان بيمار .

سابقه ی بحث

گفتار و کردار آقای احمدی نژاد, به ويژه هنگام کانديداتوری رياست جمهوری ,ترديد آفرين و سؤال بر انگيز تر شد, و بيش از هر کس نظرروانشناسان و روانپزشکان را به خود جلب کرد. البته معنای اين سخن اين نيست که بيماری ايشان از آن هنگام آغاز شد, زمينه های بيماری آقای احمدی نژاد را می بايد در سال های پيش از رياست جمهوری اش جستجو کرد . در دوران انتخابات, بربستر زمينه ها ی پيشين , علايم اندک اندک شدت ياقتند .در واقع حضور ايشان در سخنرانی های انتخاباتی , ويژگی های گفتاری و رفتاری ايشان را بر ملا تر کرد . "پيشگويی" ايشان مبنی بر اينکه رييس جمهور خواهد شد, آنهم درست در شرايطی که در نظر سنجی ها حدود ۱ در صد از سؤال شوندگان از رياست جمهوری او حمايت می کردند , بروز علايم را هشدارمی داد. پيشگويی ای که درآن پای امام زمان به ميان کشيده شد, و تلاوت " دعای تعجيل" برای زمينه سازی ظهور آن حضرت پشتيبان اش بود. بعد ها هم ايشان به معجزات ريز و درشت دورو برشان در زمان انتخابات اشاره داشتند:
" دولت نهم حاصل نذر و روزه ۱۰۰ روزه مردم يا قرايت صلوات است "(۲). اما واقعيت اين است که در تحقق اين" پيشگويی " تشکل ها و ارگان های سربازان بنام وگمنام امام زمان بيش از خود حضرت ايفای نقش کردند. مريم بهروزی, دبير کل جامعه زينب نيز تاييد کرده است :" احمدی نژاد فردی تشکيلاتی بوده , کار تشکيلاتی انجام داده, و به نوعی از طريق تشکيلات رييس جمهور شده است "(۳) , تشکل هايی که " مدرسه حقانی" و فرقه مصباحيه وحجتيه و بسيجيان و سپاهيان و مامورين وزارت اطلاعا ت هسته های اصلی اش بودند, که وضو گرفته با تلاوت " دعای تعجيل", و گاه با چند شناسنامه به پای صندوق ها ی رای رفتند.
امروز با توجه به مجموعه ی علايم , چه پيش از رياست جمهوری و چه پس از آن , می توان نشان داد که رييس جمهور حکومت اسلامی , آقای محمود احمدی نژاد مبتلا به بيماری " اسکيزو افکتيو( نوعی شيزوفرنی يا روان پارگی ), و نارسيسسم ( خود شيفتگی بدخيم)"( ۴) بوده و هست. من به برخی علايم که به تشخيص کمک می کنند, اشاره می کنم :(۵)
۱- بزرگ نمايی وبزرگ جلوه گری در رفتاروپندار , و خيال آفرينی های عظمت طلبانه :
(Grandiosity in Behavior or Fantasy)
وخامت حال رياست جمهورهنگامی اوج خود را نشان داد که پيرامون سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال۱۳۸۴ اظهار نظر کرد , و ماجرای " هاله نور" و جذابيت شگفت انگيز و " ميخ و مات " کننده اش را ثبت " تاريخی" کرد:
سايت"بازتاب", که نظرات آقای محسن رضايی و شرکايش را بازمی تاباند (۶) , اوايل آذر ماه ۱۳۸۴ فيلم کوتاهی را به نمايش گذاشت, که نمايش فيلم ديدار احمدی نژاد با آيت الله جوادی آملی بود.احمدی نژاد دراين ديدار درباره سفرش به نيويورک و سخنرانی در مجمع سازمان ملل گفت:
" .....ما به نيويورک که رفته بوديم، قبل از آن‌که برويم خيلی جوسازی بود، تهديد کرده بودند که اگر بيای، دستگيرت می‌کنيم. گفتم: من می‌آيم. گفتند: پس امنيت را برقرار نمی‌کنيم. گفتم: پس حتما آنجا خبری هست که مخالفت می‌کنند. من می‌آيم. خدمت آقا هم عرض کردم، همين را فرمودند، گفتند: حتما بايد اين سفر انجام شود، خودشان آنقدر عليه ما تبليغ کرده بودند که همه گوش‌ها و چشم‌ها را به سمت ما متوجه کرده بودند که اين هیأت کی هست.
وقتی در خيابان‌ها راه می‌رفتيم، به هر ساختمانی می‌رفتيم، همه توجهات به سمت هیأت ايرانی بود، کأنه هيچ کس ديگری نبود. من روز آخری که سخنرانی کردم، تقريبا همه سران بودند يکی از همان جمع به من گفت: «وقتی تو شروع کردی «بسم‌ا..» و «اللهم» را گفتی، من ديدم يک نوری آمد، تو را احاطه کرد و تو تا آخر در يک حصن و حصاری رفتی»؛ اين را من خودم هم احساس کردم که فضا يک دفعه عوض شد و همه حدود بيست‌وهفت، هشت دقيقه تمام، اين سران مژه نزدند. اين‌که می‌گم مژه نزدند، غلو نمی‌کنم. اغراق نيست، چون نگاه می‌کردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار يک دستی همه آنان را گرفته بود، آنجا نشانده بود. چشم‌ها و گوش‌هايشان را بازکرده بود که ببينيد از جمهوری اسلامی پيام چيست." (۷)
بروز اين نشانه ی آشکار از سوی آقای احمدی نژاد, واکنش هايی را به همراه داشت , اين واکنش ها سبب شدند که آقای احمدی نژاد و حواريون به ناچار به" تکذيب " و استراتژی " دروغ مصلحت آميز" روی آورند:
"....حجت الاسلام کعبی که در جلسه حضور داشت , هاله نور را تکذيب کرد.همچنين در ادامه با رد شايعات و نقل‌هايی که از اين جلسه پخش می‌شود تأکيد کرد: تنها چيزی که در آن جلسه مطرح نشد، هاله نور و مانند آن بود که همه شايعه و جنگ روانی است، من با آقای الهام هم تماس گرفتم و ايشان گفت من هم اطلاعی ندارم و ما چنين چيزی در آن جلسه نشنيده‌ايم و معلوم نيست اين شايعات از کجا نشأت می‌گيرد و دامن زده می‌شود..." (۸)
البته آقای احمدی نژاد در آغاز رياست جمهوری شان نيز نشانه هايی از بيماری بروز داده بودند, برای نمونه ادعا کرده بودند که با امام زمان ارتباط دارند و ميثاقی را ايشان و کابينه شان برای همکاری در اختيار امام زمان قرار داده اند تا امام زمان امضا کند.
" توهم , هذيان گويی و جنون خود بزرگ بينی" در اين حد باقی نماند و به سطح ارتباط با خدا نيز رسيد:
" ..... يکی از من پرسيد فلانی می گويند تو ارتباط داری, گفتم بله دارم , پرسيد واقعا" ارتباط داری؟ با چه کسی؟ و من گفتم با خدا ارتباط دارم..........مگر حتما" بايد در اين قرن از دل کوه شتر بيرون بيايد تا دوستان قبول کنند معجزه را. مگر همين انقلاب معجزه نبود؟ مگر امام (ره) معجزه نبود؟ "(۹)
".....اين رييس جمهور امريکاهم مثل ماست . يعنی به ايشان هم الهام می شود..... ( البته )الهام از نوع شيطانی اش , شيطان به رييس جمهور امريکا الهام می کند......." (۱۰)
پس از چندی اطرافيان " مات و مبهوت " ايشان خواستند که رياست جمهور با خبرنگاران ترک مصاحبه کند چرا که می پنداشتند :"..... شما را در ترکيه دوست دارند و بيل بوردهای شما را کنار کوفی عنان می گذارند......... " و ايشان پاسخ می دهند : " ..... , همه من را دوست دارند".
و کم نيستند اين دست " فرمايشات " : " دنيا دارد به سرعت احمدی نژادی می شود" , حتی " مردم امريکا از من تقاضا کردند با آن ها صحبت کنم "
کار اين خود شيفتگی و گسست از واقعيت به جايی رسيد که به طنز طعنه می زد: ايشان در رابطه با سفرهای استانی شان گفتند: " اين سفر های استانی روی رهبران دنيا نيز تاثير داشته و گاهی که ما تماس می گيريم , می گويند به سفر های دوره ای يا استانی رفته است .." (۱۱) , يعنی رييس جمهور فقيد امريکا , جان. اف . کندی هم که اهل سفر های استانی بود, ازآقای احمدی نژاد يادگرفته بود !

۲- انکار ( Denial) از علايمی ست که در اين دوره از بيماری ايشان بروز چشمگيری داشت. يک نمونه اش را در رابطه با ماجرای " هاله نور" درمصاحبه با مايک والاس از شبکه تلويزيونی CBS شاهد بوديم. والاس از احمدی نژاد پرسيد:" اين درست است که شما گفته ايد در هنگام سخنرانی در اجلاس سازمان ملل هاله نوری آمد وشما را احاطه کرد و....؟" , آقای رييس جمهور حکومت اسلامی گفتن چنين حرفی را, که ضبط
ويديويی نيزشده است , انکار کردند وگفتند " اين موضوع را در روزنامه ها خواندند".

۳ - پراهميت پنداشتن خود, خود بزرگ انگاری وغلو کردن در توانايی ,
(Grandiose sense of self- importance and Self- aggrandizement)
اين نشانه ها ازعلايم "خود شيفتگی بد خيم " است که جناب احمدی نژاد حامل آن هاست .ايشان درآستانه رياست جمهوری شان ادعا کردند که :
" آزادی حقوق شهروندی موجود در کشورما درهيچ کجای دنيا به اين اندازه نيست."(۱۲)
" نظام جمهوری اسلامی ايران مترقی ترين نظام حکومتی درجهان است ."(۱۳)
" اين طور نيست که انقلاتی کرديم و حالا به نوبت حکومت کنيم مثل حکومت های ديگر, خير! اين انقلاب می خواهد به حکومت جهانی برسد"(۱۴)
".....در ادامه همان سفربه جزيره بالی وارد شديم....در اين ميان تعدادی زيادی ازدانشجويان هندو به ديدار ما آمدند . آنها فرياد می زدند Ahmadinejad we love you ( احمدی نژاد ما عاشق تو هستيم). اين وضعيت را ما يک ماه بعد در کشور چين هم داشتيم. جايی که دانشجويان نيمه شب به ديدار ما آمدند و برنامه ريزی کردند و سازماندهی کردندو ابراز علاقه به ما می کردند....."(۱۵)" ... در امريکا دانش آموزان امريکايی می گفتند اينجا نمی گذارند ما صدای شما را بشنويم . اين دانش آموزان به من شماره تلفن هايشان را دادند و گفتند شما زنگ بزنيد ما صدايتان را پشت بلند گوی مدرسه می گذاريم تا همه بفهمند شما جه می گوييد....." (۱۶)
"....در جريان سفر به آمريکا نيز وضعيت همين بود. آنجا از طرف دانشگاه کلمبيا مدام به ما فشار می‌آوردند که می‌خواهيم يک بحث علمی با شما در دانشگاه داشته باشيم. من ابتدا مخالفت می‌کردم چون مجبور بوديم يک روز بيشتر بمانيم و بر همين اساس می‌گفتم به دليل مشغوليت فراوان نمی‌توانيم بياييم. منتها بعد از ورود ما به آمريکا، ديگر از طرف دانشگاه آمدند و گفتند شما حتماً بياييد. خلاصه ما قبول کرديم. ولی من همان موقع به اطرافيان گفتم که دولت آمريکا اجازه نخواهد داد اين جلسه برگزار شود چرا که سخنان ما همه چيز آنها را به هم خواهد ريخت. بعد هم ديديد که اجازه ندادند و گفتند نمی‌توانيم امنيت دانشگاه را تأمين کنيم ...."(۱۷)
" ...چندی پيش که به نيويورک رفته بودم، جاهايی که ماشين آهسته‌تر می‌رفت، جوانان آمريکايی که مرا می‌شناختند با ديدنم دست‌های‌شان را مشت می‌کردند. "(۱۸).
«...ايران به سرعت در حال اضافه کردن به چرخه‌های سوخت اتمی است تا بتواند به کشور صادر کننده سوخت هسته‌ای تبديل شود... پيشرفت در مسير هسته‌ای به منزله حرکت قطاری است که فاقد دنده عقب و ترمز است اما فرمان و هدايت آن در دستان انسان‌های صالح است " (۱۹)
" از تمام دنيا برای حل مشکلات شان با ما تماس می گيرند و می خواهند تا ما به وسيله دانشمندانمان مشکلات آن ها را حل کنيم و اين مساله باعث شده است تا نظام های استکباری از اين امر عصبانی با شند."(۲۰)
"......رئيس جمهور فقر ، فساد و تبعيض را پايان انديشه های مادی غرب خواند و گفت: امروز دنيا از وضع موجود بشدت خسته شده و بدنبال الگوی جديدی می گردد و تنها جايی که می تواند اين الگو را در مقابل
جهانيان قرار دهد ايران است و اين يک احساس مسئوليت است. (۲۱)
"... هرجا می‌رويم نام ايران می‌درخشد. چشم ملت‌ها به ايران است... روزانه ده‌ها هزار نامه از سراسر جهان پيش من می‌آيد که در آنها اقشار مختلف سراسر جهان ضمن بيان وضعيت نامناسب خود از ما می‌خواهند که ايران مقتدر بماند و روزی بتواند آنها را هم از دست طاغوتيان نجات دهد... مردم جهان از ما می خواهند که
نجاتشان دهيم".(۲۲)
و بديهی ست که گسست او از واقعيت نيز در حدی باشد که نفهمد در ميان مردمی اين سخن را بر زبان می آورد که به گفته ی خود آقای رييس جمهور از دسترسی به آب آشاميدنی سالم محروم هستند. ( ۲۳)
توهم ها ی آقای رييس جمهوربه حدی پيشرفته شد که گمان کرد, و بيان کرد که : " ملت ايران در آينده نزديک به قدرت بلا منازع جهان" تبديل خواهد شد و يا در مورد تهديد های امريکا بر اين نظر بود که:
"....آن‌ها که هميشه در دنيا دم از جنگ می ‌زدند امروز در مقابل ايران جا زده ‌اند و جرات نمی ‌کنند از اين حرف‌ها بزنند...."(۲۴)

(Lack of Empathy) ۴- فقدان يکدلی ,همدلی وقلب واقعيت برای اثبات خود
ويژگی های انديشگی و کردارآ قای احمدی نژاد دررابطه بادگرانديشان سياسی و اقليت های مذهبی , به ويژه يهودی ها و بهايی ها پوشيده نيست . انتصاب مصطفی پورمحمدی به عنوان وزير کشور و محسنی اژه ای به عنوان وزيراطلاعات, که هر دو از آمران و عاملان قتل عام زندانيان سياسی و عقيدتی وکشتار دگرانديشان هستند, و نيز مشاوری چون روح الله حسينيان , که با افتخار گفته است " زمانی قاتل بوده است " روشنگر اين واقعيت است.
تبليع وخواست" محو کشوراسراييل از روی کره زمين" نيز نمونه ديگری ست . در کناراين"خود شيفتگی" و برتری طلبی مذهبی ,انکار وا قعيت " هولوکاست" , يعنی کشتار ميليون ها يهودی در خلال جنگ جهانی دوم, حکايتی بود.!
"...رئيس جمهور کشورمان با اشاره به اينکه آمريکايی‌ها به دنبال خاورميانه جديد هستند، متذکر شد: ما هم بر اين عقيده‌ايم که خاورميانه جديد حتما محقق خواهد شد البته بدون اسراييل...." (۲۵)
احمدی نژاد با اين دست اظهار نظرها خود را به "سوسيال نازيست ها" , نه فقط در عرصه اجتماعی و سياسی, درعرصه خودشيفتگی نژادی نيز نزديک تر کرده است.
به اين ترتيب آقای احمدی نژاد ضمن اينکه درک خود را از دموکراسی نشان می دهد , ابايی ندارد که بگويد حتی خودی ها و ولی نعمت های اش را هم تحمل نمی کند : "...... رييس‌جمهوری پنجشنبه در سخنانی احزاب کشور را متهم به باج‌گيری و زياده‌ طلبی کرد. احمدی‌نژاد در همايش طلاب مبلغ ماه رمضان با تاکيد بر اين‌که يکی از مهم‌ترين کارهای دولت آزادسازی بوده است، گفت: «يکی از آزادسازی‌های دولت اين بود که نظام اجرايی کشور را از قيد مطالبات پايان‌ناپذير احزاب رها کرد، اين دولت هيچ نيازی به حزب ندارد و من يک ريال هم به آن‌ها باج نداده و تا آخر هم نخواهم داد، دولت تلاش کرده تا مردم را از اسارت عده‌ای که خود را مالک اين مردم می‌دانند رها کند.» اين اظهار نظرحتی صدای خودی ها يی مثل " حزب موتلفه" را در آورد .(۲۶)
قلب واقعيت ها, چهره ی ديگر آقای رييس جمهور" پندار باف و عظمت طلب" را بر ملا می سازد : و دروغگويی , حتی نوع " غير مصلحت آميزش " به نا همدلی های ايشان اضافه شد!. در شرايطی که رييس دولت " امام زمان " می داند که در اسلام " دروغگو دشمن خدا" ست, اما " مثل ريگ " دروغ می گويد. برای نمونه , ايشان در دوره ی مبارزات انتخاباتی برای رياست جمهوری گفت:
«.... من مخالف رانت‌خواری و استيلای خانوادگی بر ثروت کشور هستم. من دست مافيای قدرت و قبيله را از نفت کوتاه خواهم کرد و جانم را به پای آن خواهم گذاشت. نفت بايد بر سر سفره‌های مردم باشد. بحث بر سر بی‌عدالتی، تخريب کرامت انسان‌ها و توسعه فقر و فساد است. بياييد در اين موارد گفت‌وگو کنيم. حرف‌های من خيلی روشن است. اگر در کانديدای خود نکات مثبتی می‌بينيد ما دست‌بوس و مخلص هستيم.»(۲۷)
ونيز طوری وانمود کرد که به آزادی های فردی و اجتماعی , و به ويژه آزادی پوشش زنان و مردان درايران وفادار خواهد ماند.
"........واقعا" مشکل ما اينه که مدل موی بچه ها چه جوری باشه ؟.....واقعا" مشکل ما اينه که مردم جه لباسی بپوشند؟......." (۲۸)....و ده ها وعده و وعيد ديگر.
اما آقای رييس جمهور در عمل خلاف گفته های اش را پيش برد.اين گوشه ای از شکواييه ی کسی ست که به آقای رييس جمهور اعتماد کرده و به ايشان رای داده بود:
"......به محرمی که اين روزها وارد آن شده‌ايم قسم که من به شما رأی داده‌ام، اما خدا خدا می‌کنم که دست‌های غيبی اين بار عليه شما به کار افتند و مقدمات سؤال از شما را در مجلس فراهم آورند، البته نه برای برکناری شما، تا شايد تلنگری بخوريد و از کارهای غيرمبنايی و کارشناسی‌نشده بپرهيزيد.
با اين وضعيت لجام‌گسيخته گرانی‌ها از چند ماه ديگر بنزين هم سهيمه‌بندی می‌شود، آن وقت است که بايد نشست و عدالت به روش شما را تحليل کرد. نه اين‌که سهميه‌ بندی بد است، اما با برنامه‌هايی که شما در گذشته از خود نشان داده‌‌ايد و در وضعيت عادی، اجناس دو برابر معمول رشد قيمت داشته‌اند، يقين بدانيد که ما و ديگر مردم بايد کوچ کرده به کوه و کمر برويم، آن وقت شما بمانيد و آقای چاوز و مورلس و اورتگا.
با سفر به آمريکای جنوبی‌تان که موجب تأخير يک ماهه در ارايه بودجه به مجلس شد، ميزان اهتمامتان را به مقوله اقتصادی و معيشتی مردم ديدم. خدا سال آينده را به خير کند. چون «سالی که نکوست، از بهارش پيداست»(۲۹) و......
و يا با پندار بافی های اش واقعيت را واژگونه می نماياند , ايشان درپاسخ به سوال خبرنگار شبکه NRC هلند درخصوص ميزان آزادی در ايران گفت : " .... در ايران آزادی کامل و مطلق وجود دارد و همه شخصيت‌ها و گروه‌ها می‌توانند آزادانه نظر خود را اعلام کنند...."(۳۰)
که با گذر زمان ميزان" دروغ های مصلحت آميز و غير مصلحت آميز"و بزرگنمايی ها ی دور از واقعيت ايشان حيرت انگيزتر شده اند :
".....امروز ملت ايران حتی در بين يهوديها ,بودايی ها و مسيحی ها جزو عزيز ترين ملت هاست "(۳۱)
"..... بيش از ۲ ميليارد جمعيت از دست يابی ايران به انرژی هسته ای خوشحال شده و جشن گرفتند....."(۳۲)

(Need to Admiration)۵- نياز به ستايش
نياز به ستايش دراحمدی نژاد درغالب يک" فروتنی دروغين" ," لات منشانه" و " الفقرالفخری" ازسويی , و خيال آفرينی کاذب و"مذهبی" از سوی ديگرجلوه گری می کند. ماجرای سخنرانی و ديدارهای روان پريشانه ی ايشان درنيويورک , و روابط شان با امام زمان و خدا نمونه اند.
اين نياز آقای احمدی نژاد تا آن حد است که عکاسی را فرا بخواند تا از ايشان در حالت چهار زانو نشسته پای سفره ی نان و پنيری فقيرانه , و يا خوابيدن روی زمين , عکس بگيرد و به سراسر جهان ارسال کند.
احمدی نژاد خود را نماد نيکی , خير, مهر و عدالت می پندارد , و به همين دليل نيز قابل ستايش. ايشان هر آن کس که با اوست مهرورز و عدالت جو می داند , و الباقی راکسانی که چيزی از مهر و عدالت نمی دانند:
".......احمدی نژاد که در کنگره نهايی پرسش مهر سخن می گفت، به پرونده اتمی ايران اشاره کرد و گفت: اروپايی ها دارند موضعشان را درست می کنند و شرقی ها هم که از قبل موضعشان مشخص بود، غير متعهدها هم از قبل با ما بودند،
فقط يکی دو تا از اين کشورها مانده اند که آنها هم چيزی از مهرورزی و عدالت نمی دانند".(۳۳)

۶- اختلالات خلق و خويی ( مانيک- دپرسيوsivseprDe Manic ) نيز در ايشان ديده شده است . نا آرامی و قدم زدن به هنگام بر گزاری جلسات , تند خويی , پرخاشگری , فحاشی و فرياد زدن از سويی و ساکت و خجول و کم حرف بودن از سويی ديگر شمه هايی از اين اختلالا ت است (۳۴) .از ميان علايم اختلالات خلق وخويی , وشخصيتی ,آنگونه که اطرافيان شان نيز گفته اند بر شدت بی تابی ايشان ( Agitation) نيزافزوده شده است.
۷- فرافکنی( projection )
ناديده پنداشتن ضعف ها و خطا های خود و فرافکندن آن ها بر ديگران از ديگر نشانه ها و ويژگی های آقای احمدی نژاد است. برای نمونه:
آقای احمدی نژاد رهبران حکومت امريکا را جبار و ظالم می داند , و از آن ها می خواهد که" تواب" شوند و به راه ايشان گام بگذارند (۳۵) . او می خواهد " پنجره ای به سوی نور" برای آن ها باز کند. اين برون فکنی و فرافکنی ظلم و جباريت از سوی رييس جمهوريک حکومت ظالم و جبار, ازعلايم بيماری های مورد اشاره است . آقای رييس جمهور با اين برون فکنی می خواهد قلب واقعيت کند و بزرگ ترين دروغ اش را بر زبان آورد و بگويد : " من و حکومت اسلامی ظالم و جبار نيستيم , ديگران ظالم و جبارند" !!

...ادامه دارد

*********
زيرنويس :
۱ - احمدی نژاد : بيماری که خود از روانپريشی خويش بی خبر است, نظر يکی از روانپزشکان برجسته داخل کشور, سايت ايرانيان, اول دسامبر۲۰۰۵
۲-سخنرانی احمدی نژاد, دوشنبه ۲۹ آبانماه ۱۳۸۵
۳-مريم بهروزی, دبير کل جامعه زينب, ۲۶ مرداد ماه ۱۳۸۵, آفتاب
۴- بيماری روانی" خود شيفتگی" يا " نارسيسم" نوعی اختلال ونابسامانی شخصيت است Disorder Personality )." نارسيس" در افسانه های يونان جوان زيبايی ست که با ديدن تصوير خود درآ ب ستايشگر,عاشق وشيفته ی خود می شود, تلاش اواما برای د ست يابی به معشوق اش , يعنی بازتاب چهره ی زيبايش درآ ب , به جايی نمی رسد و نقش برآب می شود. سرانجام اين جوان زيبا تغييرشکل می يابد و به گل نرگس تبديل می شود.
خود شيفتگی در مواردی طبيعی ست( به ويژه درکودکان) اما نوع بيماری زايش می تواند" خوش خيم" و يا " بد خيم" باشد.
در کنار عوامل فيزيکی( بدنی) و بهم ريختگی تعادل Biochemical بدن , که درهر بيماری روانی می تواند ازعلل بيماری باشد, قدرت , پول , مورد ستايش و توجه قرار گرفتن, زيبايی و حس" خود ويژه" بودن در بروز اين بيماری نقش ايفا می کند.
به همين خاطر است که نوع بدخيم اين بيماری از جمله بيماری های شايع در ميان رهبران سياسی , سياستمداران وهنرمندان است. تجربه زندگی نشان داده است که بسياری از اين بيماران نه به گل نرگس که به داسی برای دروی زيبا ترين گل ها بدل شده اند.
تصور می شد که نارسيست ها می بايد زيبا رو و خوش اندام باشند اما واقعيت غير از اين است, که می بينيد. از مطرح ترين نارسيست ها در عالم سياست می توان به ژنرال پتن( Patton) , ژنرال مک آرتور و ميلوسويچ اشاره کرد. از بيل کلينتون نيز به عنوان يک نارسيست" خوش خيم" نام برده اند. نارسيست ها چنان خود را فدرتمند می پندارند که تصور نميکنند کسی قادر به کشف خطا هايشان باشد. ما جرا های سکسی آفای کلينتون , از برجسته ترين و محبوب ترين رهبران سياسی در امريکا, به ويژه ماجرای داخل کاخ سفيد! از اين زاويه آب می
خورد ند. در ميان هنرمندان غيروطنی نيز" رابرت گراهام " يک نمونه نارسيست ناب است.
۵- در باره ی آقای احمدی نژاد می توانيد به برخی از مقاله ی من مراجعه کنيد:
- مسعود نقره کار , آقای احمدی نژاد و بيماری روانی" خود شيفتگی" , سايت گويا ژانويه ۲۰۰۶
- مسعود نقره کار, احمدی نژاد و بوش: معجزه های هزاره سوم , سايت عصر نو , ماه مه ۲۰۰۶
- مسعود نقره کار : حال آقای رييس جمهور وخيم تر می شود " ( سايت اخبار روز- ۲۸ اکتبر )۲۰۰۶
- مسعود نقره کار : "توهم ها و هذيان های پيشرونده" يک رييس جمهور , سايت اخبار روز , سال ۱۳۸۵
- مسعود نقره کار : در باره ی" جذابيت "های آقای احمدی نژاد , سايت گويا , پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۸۶
- مسعود نقره کار : " ديکتاتور حقير" و" تحقير ملی " , سايت گويا , يکشنبه ۸ مهر ماه ۱۳۸۶
۶- تارنمای بازتاب با تغيير نام به تارنمای" تابناک" به کار خود مشغول است.
۷- سايت بازتاب , ۶ آذر ۱۳۸۴. و ر.ک به شهروند , شماره ۷۵۰ ۱۱ آذر ۱۳۸۴
۸- خبرگزاری رسا , تارنمای بازتاب ۱۴ آذر۱۳۸۴
۹و۱۰- نقل از نشريه آفتاب _ اخبار روز, يکشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۸۵- ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶
۱۱- احمدی نژاد در نشست خبری با حضور خبرنگار رسانه ها , سه شنبه ۲۳ آبان ماه ۱۳۸۵
۱۲- گويا نيوز , ۳ ارديتهشت ۱۳۸۴
۱۳ - پنجشنبه۲۵ فروردين۱۳۸۴- سخنرانی در مسجد ابوالفضل بوشهر
۱۴- انصار نيوز , دوشنبه , ۳۰ خرداد
۱۵و۱۶ و ۱۷ – ر. ک به منبع شماره ۹ و ۱۰
۱۸- مصاحبه احمدی نژاد با شبکه جهانی جام‌جم: درايران امکان ديکتاتوری وجود ندارد، ايسنا / گويا و دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۸۶
۱۹- مصاحبه ی رسانه ای احمدی نژاد , به نقل از بازتاب , ۵ خرداد۱۳۸۵
۲۰-- سخنرانی در ايلام و سيستان و بلوچستان, ايلنا , آذر ماه ۱۳۸۴
و معنای " تمام دنيا "را از همين گزارش می توان در يافت : "..... به گزارش خبرنگار «بازتاب»، در طول دو سال گذشته دکتر احمدی‌نژاد به ۳۵ کشور خارجی سفر کرده که در اين ميان جمهوری آذربايجان و ترکمنستان سه بار، عربستان سعودی، ونزوئلا، مالزی و سوريه دو بار، کشورهايی بوده‌اند که احمدی‌نژاد بيشترين سفر را به آنها داشته است.
ارمنستان، قزاقستان، قرقيزستان، افغانستان، الجزاير، ‌بلاروس، کويت، عمان، امارات، قطر، اندونزی، چين، سنگال، گامبيا، کوبا، نيکاراگوئه و اکوادور ديگر کشورهايی بوده‌اند که احمدی‌نژاد به آنها سفر کرده است.
دکتر احمدی‌نژاد با انجام ۳۵ سفر خارجی در کمتر از دو سال، رکورددار سفرهای خارجی در ميان رؤسای
جمهور شد. ( سايت بازتاب ۱۱ شهريور۱۳۸۶)
۲۱- احمدی نژاد در امارات متحده , بازتاب , ۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۶
۲۲- گفت و گوی احمدی نژاد با خبرنگاران در پايان سفر ش به خوزستان, امروز, ۴ بهمن ۱۳۸۵
۲۳- سخنرانی در ورزشگاه بخش قرچک , دوشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۸۵ ( فارس نيوز, دوشنبه ۹ ابان ۱۳۸۵)
۲۴- احمدی نژاد هنگام تقديم لايحه بودجه به مجلس , ۲۱ ژانويه ۲۰۰۷( اول بهمن ماه ۱۳۸۵)
۲۵- به گزارش فارس, بازتاب ,۱۲ مرداد۱۳۸۶
۲۶- به گزارش فارس , تارنمای بازتاب شهريور ۱۳۸۶
۲۷- خبرگزاری ايسنا , ۳۰ خرداد ۱۳۸۴
۲۸- از پيام های تبليغاتی احمدی نژاد , خرداد۱۳۸۴
۲۹- پيام احمدی نژاد برای سفره های خالی, بازتاب ۲ بهمن ۱۳۸۵
۳۰- مصاحبه ی رسانه ای محمود احمدی نژاد , ۶ شهريور ۱۳۸۶
۳۱- سايت" گويا" , اول تير ماه ۱۳۸۵
۳۲-احمدی نژاد در جمع مردم شهرستان زرنديه , پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۵
۳۳- گزارش واحد مرکزی خبر وابسته به راديو و تلويزيون دولتی ايران , راديو فردا, ۱۸ شهريور ۱۳۸۶
۳۴- احمدی نژاد : بيماری که خود از روانپريشی خويش بی خبر است, نظر يکی از روانپزشکان برجسته داخل
کشور, سايت ايرانيان, اول دسامبر۲۰۰۵
۳۵- نامه احمدی نژاد به بوش , و به مردم امريکا, ۸ آذر ماه ۱۳۸۵

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رهبری سياسی و اهميت سلامت روانی، (بخش نخست)، مسعود نقره کار' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016