ديدار در تاريخ ۱۳۸۷/۲/۱۰ برگزار گرديد.
بسمه تعالی
شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ايران به همراه شورای انجمن اسلامی معلمان قم ضمن حضور در بيت حضرت آيت الله العظمی منتظری با ايشان ديدار و تبادل نظر کردند. مشروح سخنان ديدارکنندگان و سپس سخنان فقيه عاليقدر چنين است :
آقای محمدی (مسئول دفتر مرکزی انجمن اسلامی معلمان ايران):
ضمن عرض تشکر همان گونه که اطلاع داريد انجمن اسلامی معلمان قبل از انقلاب تشکيل شد و مؤسس آن شهيدان بهشتی ، باهنر و رجايی بودند و برخی ديگر که الان بين ما نيستند و تعدادی هم شهيد شده اند. اين انجمن همواره در جريان مبارزات به ويژه در آموزش و پرورش منشأ اثر بوده است و در حقيقت واسطه ای است ميان مسئولين آموزش و پرورش و معلمين سراسر کشور که به قم آمده اند تا از محضر علما کسب فيض کنند. دوستانی که خدمت رسيده اند همگی از پيش کسوتان عرصه تعليم و تربيت و مديران اجرايی اين بخش و بخش های ديگر بوده اند که متأسفانه در انتخابات اخير علی رغم سوابق درخشان خدمت و مديريت به اتهام عدم التزام به اسلام برخی از آنان رد صلاحيت شدند.
آقای الحسينی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان):
من هم به نوبه خودم تشکر میکنم . بحثی که فعلا مطرح است ارتباط فرهنگ عمومی جامعه و خرافاتی است که روز به روز به آنها دامن زده میشود و خود موجب نابهنجاری هايی شده است ، که اين روند به شدت روی جامعه اثر گذاشته و از سويی فرقه گرايی به ويژه در نقاط سنی نشين تشديد شده است . بحث ديگر انفعال مردم است که به شدت مردم از جهت سياسی تحقير شده اند، رأی آنها کم اثر شده است و وضعيت انتخابات مجلس هشتم را هم که ملاحظه فرموديد. وضعيت فقر عمومی هم از مباحث مهم است که توان و رمق از مردم گرفته شده است و اين تحقيرهای همزمان در عرصه سياسی و اقتصادی موجب شده است که فقر فرهنگی هم شدت يابد. خروجی های مدارس از دو دسته خالی نيستند يا آدم های افراطی تربيت شده اند که به ظاهر عبادت میکنند، اما به شدت از منطق گريزان هستند، افرادی خشک و متعصب که موجب زدگی ديگران هم شده اند. دسته ديگر آدم هايی هستند که از آن طرف لائيک شده و هيچ قيد و بند مذهبی ندارند. اين رفتارها همگی عکس العمل کارهای مسئولان فرهنگی ، سياسی و اقتصادی است و رفتار نظام تعليم و تربيت روی آنها اثر گذاشته است . متأسفانه بحث فقر اقتصادی معلمين هم موجب شده که آنها انگيزه کافی برای تدريس نداشته باشند. با توجه به خط فقری که اعلام شده - ۶۵۰ هزار تومان در ماه - معلمان زير خط فقرند و بر اين اساس ، شغل دوم و سوم آنها اجازه نمی دهد متوجه تعليم و تربيت شوند. تحقيرهای عمومی روی آنها هم اثر گذاشته است و سبب شده است بچه های مردم که امانت دست آنها هستند از لحاظ علم و تربيت موفق نباشند.
اميدواريم علمای حوزه که خود اين دردها را احساس میکنند ما را راهنمايی کنند، چاره انديشی کنند که ما هم بتوانيم وظيفه مان را به خوبی انجام دهيم .
آقای دوزدوزانی (عضو انجمن ، اولين فرمانده سپاه و وزير ارشاد شهيد رجايی):
بنده هم از بزرگواری حضرتعالی تشکر میکنم . هفته معلم است و لازم ديديم خدمت بزرگان برسيم . دوستان مطالبی گفتند که حرف همه است . بحث آميخته شدن جامعه به خرافات خيلی جدی است و جامعه را تحت تأثير قرار داده است . جامعه ما "اسلاميت " را يدک میکشد اما اسلامی که استشمام میکنيم ظاهرا از اسلام حقيقی دور است . از يک سو شعارها و فرياد و سر و صدا هست اما از محتوا خالی شده ايم . من پيش خود فکر میکردم اگر ما از اسلام دم نمی زديم بهتر بود. در هر حال در اين وضعيت احساس کرديم لازم است خدمت بزرگان برسيم که بدانيم واقعا حوزه و علما برای اين معضل چه طرحی و برنامه ای دارند تا با پيگيری آن به وضعيت روشنی برسيم تا اسلام زلال و ناب را که بتواند قرائت های مختلف را جواب دهد بهتر بشناسيم و بتوانيم شبهات را پس بزنيم . درباره انجمن اسلامی معلمان هم که اطلاع داريد در جريان انقلاب و پس از آن حرکت های موفقی داشت و اعضای آن دارای سوابق درخشانی در دوره های مختلف مجلس بوده اند ولی امثال اين جانب به عنوان عدم التزام عملی به اسلام معرفی میشوم و توسط شورای نگهبان رد صلاحيت شده ام . خيلی هم راحت در اين نظام چنين تهمتی میزنند. اميدوارم با رهنمودهای خود ما را راهنمايی فرماييد.
آيت الله العظمی منتظری :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
در وهله اول از آقايان تشکر میکنم که احساس مسئوليت کرده ايد و زحمت میکشيد و مطالب و مشکلات را مطرح میکنيد. همين احساس مسئوليت شما مطلب مهمی است که اميدوارم به نتايج خوبی برسد.
آيت الله خمينی (ره) شعارهايی مطرح کردند چون : "استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی ". ايشان درباره آزادی بيان در پاريس میگفتند: "در حکومت آينده ما حتی کمونيست ها هم آزادند تا نظرات خودشان را مطرح کنند". ما هم به پيروی از ايشان به مردم وعده آزادی داديم . گفتيم : در رژيم آينده ديگر کسی زندانی نمی شود، تبعيد نمی شود ان شاء الله اوضاع عوض خواهد شد. خود مرحوم آيت الله خمينی بارها میگفتند: ميزان رأی مردم است اما با اين همه شعار و حرف کار به جايی رسيده است که افراد با سابقه ، متدين و خدمتگزار به مسلمان نبودن متهم میشوند و به آنان تهمت میزنند که ملتزم به اسلام نيستند. آيا فکر کرده اند متهم کردن افراد مسلمان ، معتقد و متدين به عدم التزام به اسلام گناه بزرگی است . اين "تفسيق " مردم است ، آيا شرعا جايز است ؟! برخوردهايی که در ايام انتخابات شد واقعا خلاف شرع و قانون بود. بندگان خدا را با انحصارطلبی از حقوق خود محروم کردند. بارها عرض کردم فلسفه وجودی اصل ۹۹ اين بود که در زمان شاه دولتی ها در امر انتخابات دخالت میکردند. میگفتند فلانی بايد از صندوق ها بيرون بيايد. پس از انقلاب در مجلس خبرگان برای جلوگيری از دخالت های متصديان امور و برای جلوگيری از تکرار وضعيت سابق آنجا مطرح شد به نظرمان آمد شورای نگهبان نظارت کند چون منصوب از طرف امام و لابد نهادی قديس اند و جلوی دخالت ها و تصرف ها را خواهند گرفت و ضامن اجرای آزادی در جامعه خواهند بود. غافل از اين که آقايان خودشان را فعال مايشاء قرار داده اند و انتخابات شده است دو مرحله ای ، اول آقايان انتخاب میکنند سپس مردم از بين منتخب های آنان انتخاب میکنند. در اين دوره که وزارت کشور هم وارد اين کارها شد. اين درست نيست که اگر کسی ما را قبول ندارد او را انگ عدم التزام به اسلام بزنيم و مزاحم او شويم ، يا بگوييم او متعهد نيست . يک وقتی من به مرحوم امام خمينی گفتم آقا! يک کسی است میگويد من با رجوی رفيقم به او هم علاقه دارم و از آخوندها و حتی آيت الله خمينی خوشم نمی آيد اما میخواهم دنبال کسب و کارم باشم ، و کاری هم با شما ندارم ، آيا اين شخص بايد در زندان نگه داری شود يا آزادش کنيم ؟ ايشان گفتند: برای چه نگهش داريم من نه خدايم نه پيامبر نه امام معصوم ! حالا من را قبول ندارند نداشته باشند. وقتی قصد ضربه زدن ندارد برود دنبال زندگی اش با هر عقيده ای که دارد.
اين ايام مصادف است با هفته معلم و شهادت آيت الله مرتضی مطهری که میبينيم همزمان با اين ايام نام ايشان مطرح میشود، عکس ايشان پخش میشود; در صورتی که خوب است فقط جنبه شعاری و صوری نباشد و واقعا اهداف ايشان بيان شود. واقعيت مطلب اين است که در اقشار زحمت کش جامعه ما مظلومتر از قشر معلم وجود ندارد. برای اين که حقوق و درآمد آنها از نصف يک زندگی فقيرانه هم کمتر است . اگر صاحب مسکن نباشد که اين حقوق دريافتی آنها کفاف کرايه خانه را هم نمی دهد - امامان عليهم السلام ما اگر مشکلات داشته اند حداقل مستأجر نبودند - در حالی که پست های زيادی در کشورهست که به بهانه های مختلف حقوق های کلانی دارند، پول های کلانی به خارج از کشور میدهند ولی معلم ها از نظر معيشت در رده پايينی قرار دارند. با اين که اگر به فرهنگ و تعليم و تربيت اهميت میدهيم اگر آينده کشور و آيندگان را میخواهيم بايد به همين قشری که فرزندانمان را در مدارس تربيت میکنند بها بدهيم . هر کسی میآيد وعده هايی میدهد، بر اثر فشارها معلم ها تحصن و تجمع میکنند اما جز وعده و وعيد خبر ديگری نيست . اگر به دنبال فراگيری معارف دينی هم هستيم در همين مدارس میتوانيم زمينه سازی کنيم و مبانی دينی فرزندان را تقويت و محکم کنيم . ان شاء الله مسئولين از خواب غفلت بيدار شوند و در مسئله مهم فرهنگ ، تعليم و تربيت واقعا سرمايه گذاری کنند.
اين ايام ضمنا مصادف است با درگذشت عالم ربانی ديگر مرحوم آيت الله حاج شيخ نعمت الله صالحی که حقيقتا از علمای زاهد و با تقوا بود. و متأسفانه مورد ظلم واقع شد، با اين که کتب با ارزش ايشان خواندنی است . من کتاب با ارزش "غلو" ايشان را نخوانده بودم - شما به بحث خرافات و غلو اشاره کرديد - اخيرا من اين کتاب را تا آخر خواندم ، خيلی با ارزش است . حالا هم غلو و خرافات در جامعه دارد رشد پيدا میکند. دين ، امامت ، امام زمان (عج ) جنبه ابزاری پيدا کرده است . مسئله دارد لوث میشود، جوری میشود که کم کم نسل جوان میگويد اصلا پيداست خبری نيست . يک روز بحث استقبال از ايشان مطرح میشود. اينها استفاده ابزاری از اسلام و امام زمان (عج ) است و گناه بزرگی است . بارها گفته ام زمان شاه اگر کار خلافی میشد به آن رنگ و بوی اسلام نمی دادند. حالا چند نفر از آقايان خودشان را اسلام مجسم میدانند.
واقعيت اين است که با اين جور برخوردها مردم را از دست میدهند. بايد کاری کرد که دل مردم به دست آيد، بيت المال مال اين مردم است . اين گونه نيست که اختيارش دست چند نفر باشد هرجور بخواهند تصميم گيری کنند. اگر ولايت فقيه هم در قانون اساسی آمده معنی اش اين نيست که يک نفر همه کاره باشد و مابقی مردم اهميت نداشته باشند. در قانون اساسی ما فقط اصل ولايت فقيه نيست ، اصول ديگری هم هست مانند اصول مربوط به حقوق ملت . آنها را رها کرده اند فقط همين را گرفته اند. و تا چيزی گفته میشود میگويند: "مرگ بر ضد ولايت فقيه " و آن را چماق کرده اند برای زدن بر سر افراد. اين ولايت فقيه را ما پر و بال داديم ، کتاب درباره اش نوشتيم ، ولايت فقيه يعنی فقيه ناظر باشد که احکام اسلامی در کشور اجرا شود، نه اين که يک نفر فعال مايشاء باشد. پيامبر(ص ) و حضرت امير(ع ) هم خودشان را فعال مايشاء نمی دانستند. خود اميرالمؤمنين در خطبه ۲۱۶ فرمودند:"فلا تکفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطیء" يعنی شما از گفتار حق و مشورت عادلانه صرف نظر نکنيد. من ذاتا فوق خطا نيستم . حضرت با اين که معصوم اند اين گونه حرف میزنند و خود را ذاتا فوق خطا نمی دانند. حالا جوری شده است که هر کس انتقادی و اشاره ای به آقايان میکند فورا به زندان محکوم میشود. از باب مثال حجة الاسلام آقای هادی قابل با سوابق انقلابی اش و خدمت پس از انقلاب ، يا آقای عمادالدين باقی - که از حقوق زندانيان دفاع میکرد - زندانی شده اند.
در هر صورت مشکلات بسيار است ولی با اين حال اميدوارم نااميد نشويد، عافيت طلبی و بی تفاوتی پيشه نکنيد و به فکر جامعه باشيد و صبر و تحمل داشته باشيد. سوره "والعصر" را بخوانيد که انسانهای با ايمان را دارای صبر و تحمل میداند و میگويد آنها تواصی به حق و صبر میکنند. انسان با احساس مسئوليت نبايد از مشکلات هراس داشته باشد. فوقش زندان میکنند يا میکشند. يک وقت يکی از بزرگان به من گفت : ائمه (ع ) در مقابل حکومت ها ساکت بودند، گفتم : که اولا: ساکت نبودند اگر ساکت بودند پس چرا شهيدشان میکردند و ثانيا; امام حسين (ع ) هم جزو ائمه بودند. گفت : حالا او حسابش جداست . گفتم : يعنی امام حسين (ع ) امام نبود؟! در زيارت نامه امام حسين (ع ) میخوانيم : "اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتيت الزکاة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنکر" پس بايد از امام حسين (ع ) الگو گرفت و ايشان را اسوه قرار داد و بی تفاوت نبود و به اندازه قدرت و توان از دين اسلام و حقوق مردم دفاع کرد.
مشکلات اقتصادی مردم هم که اشاره کرديد واقعا مهم است . نفتی که الان حدود ۱۱۵ دلار است و پيش بينی میشود تا ۲۰۰ دلار هم برسد با اين حال اقشار بی بضاعت جامعه در زندگی شان بهبودی ايجاد نشده است . اين پول ها بايد برای مردم صرف شود و حداقل زندگی شان را بتوانيد تأمين کنيد.
خداوند کسانی را که دلسوزند و زحمت میکشند اجرشان بدهد، رفتگان خاک درجاتشان را عالی کند و به شما هم توفيق و اجر عنايت فرمايد و عاقبت همه ما را ختم به خير نمايد.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .
۱۳۸۷/۲/۱۱
دفتر آيت الله العظمی منتظری