دوشنبه 21 مرداد 1387

وصيت نامه سيدعلی شاه هخا منه ای، طنزنوشته ای از اسد مذنبی

اينک که جهان درانديشه تحريم ماست و من قراراست جام شوکران راسربکشم و ارتحال بنمايم، ششصدپنجاه و پنج کشور و قصبه و ولايات جزو امپراتوری مقام ولايت است وگرچه در تمامی اين ولايات ما سکه يک پول هستيم اما مردم آن ممالک از سکه های ما بهره ورند ودر ايران دارای احترامند ولی ايرانيان را به آن کشورها راه نمی دهند و ازآنان طلب ويزا می کنند، جانشين من ولايتعهد ملاگهر بايد مثل من در حفظ اين ولايات کوشا باشد و راه نگهداری اين قصبات و ولايات اين است که در امور داخلی آن ها مداخله بکند و مذاهب و شعائر آنان را ضاله اعلام نمايد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

پس از آن که يقين کردی که ارتحال من قطعی است، آنگاه کفنی را که خودم دوخته ام برمن بپيچان و مرا در تابوت شيشه ای قرار ده و مردم را وادارکن تا بيايند و مرا ببينند و يقه پاره نمايند، سپس برايم بقعه و باگاه برپا کن و زيارت نامه ترتيب بده و جيب زائران را خالی نما که هم منبع درآمدت خواهد بود وهم خواهی توانست ميزان وفاداری افراد به مقام ولايت رابا آن بسنجی، مملکت را هرساله يکماه بمناسبت ارتحال من تعطيل کن و دفتر شعر برايم فراهم بياور، آنگاه عالمان گشنه از سراسرعالم برمزارم گردبياور و به آنان دلارو طعام ده تا مرده مرا ستايش نمايند و بريش زنده هايم بخندند و خواهی ديد که بعدازچند سال برای هميشه من جاودان خواهم زيست و سران مملکتی برسرپايبندی به انديشه های گهربارمن يکديگر را لت و پار خواهندکرد و اين کارها را به فرزندت نيز ياد بده چون بدبخت تو نيز خواهی مرد زيرا که سرنوشت آدمی اين است که اگر کس و کار ودينار نداشته باشد برای هميشه خواهد مرد، خواه ولی امرمسلمين عالم باشد خواه مريلين مونرو و کس در اين جهان باقی نخواهد ماند مگر با بقعه و بارگاه و يک مشت مداح وعامی

اکنون که من آماده ارتحال می شوم تو کرور کرور دلارسبزدر خزانه داری و اين دلارها يکی از ارکان قدرت توست، زيرا قدرت مقام ولايت فقط و فقط به چفيه وسرنيزه نيست بلکه به دلارهای نفتی نيزهست البته به خاطر داشته باش تو بايد به اين خزانه بيفزايی نه اين که از آن بکاهی، من نمی گويم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن و به حسن خيرالله و احمد شکرالله وجاسم يدالله مده، زيرا قاعده اين است که هنگام ضرورت از خزانه غيب به امدادگران غيبی بدهند، اما در اولين فرصت از ايران خودرو و شرکت نفت و گاز و بنيادهای ريز و درشت بگير و به خزانه واريز کن ضمنا بر رونق صنعت مصادره نيز بيفزا

کانالی که من می خواستم بين رود سياه و دريای سرخ به وجود آورم ( کانال جماران- مسکو) به اتمام نرسيد و تمام کردن اين کانال از نظر جنگ هسته ای بسيار اهميت دارد پس تو بايد آن کانال را به اتمام رسانی و عوارض مخالفت با آن بايد آن قدر سنگين باشد که ناخدايان وباخدايان ترجيح بدهند که ازحول و حوش آن عبور نکنند

هميشه ديوان وعمال ديوان را بر مردم مسلط کردم و برای اين که ديوان بر مردم مسلط شوند، قانون شهربلخ را وضع کردم که اعمال ديوان با مردم را توجيح کند و اگر اين قانون را حفظ نمايی عمله حکومت مردم را سرويس خواهند نمود و تو باخيال راحت خلافت خواهی کرد، دوستان و نديمان خود را به کارهای مملکتی بگمار و به آنان علاوه برمزيت دوست بودن دلارنيز بده زيرا که فقط دوستی خشک و خالی برای آنها کافی نيست چراکه اگردوستان و نديمان را به کارهای مملکتی نگماری می شوند سربارت ونانخوارت
توصيه ديگر من به تو اين است که مدام خدا وخلايقش را نصيحت کنی اما خودت هرگز هيچ پندی مشنو، ناصح را گاز بگير و با انبر داغ برفرق منتقد بکوب چون هر دوی آنان آفت خالی بندی خليفه اند

اکنون من سپاهی و بسيجی به مناطق چهل و چند گانه تقسيم کرده و آنان را به الباقی نقاط مملکت فرستادم تا درآن قلمروان نظم و امنيت برقرار کنند، ولی فرصت نکردم سپاهی و بسيجی به ديگر جهات جهان بفرستم و تو بايد اين کار را به انجام برسانی

با خلايق محشور مباش، درهمه حال با امت سخن از بلندی بگو و سعی کن فاصله ات با آنان هماره بيش از چهل صدگز باشد، تا می توانی امت را گرسنه بدار که که مردمان سير از شيرگرسنه خطرناک ترند ولی از نشئه جات هيچ دريغ مکن چرا که تا امت اهل حال نباشد معنای سخنان باحال ترا نخواهند فهميد، چرا که مقام ولايت بايد مدام طوری سخن بگويد که دنيا گيج شود وجهت ترجمه و تفسير آن مترجم و مفسرازچين وماچين بياورند

امدادهای غيبی وسپاهيان را پاس دار و کيلو کيلو به آنان درجه و دينار اعطا کن، اگر با آنان حال نمايی آن ها ممکن است نتوانند مقابله به مثل کنند و به تو حال بدهند ولی در ميدان جنگ تلافی خواهند کرد وبرای حفظ خلافتت بر روی مين خواهند رفت ولو به قيمت کشته شدن خودشان باشد وديگران

دشمن را ازياد مبر که هزار دوست به يک دشمن نيارزد،هرگز ازويران کردن دست برندار چرا که دراينصورت کشور رو به آبادی خواهی گذاشت و تو وخاندانت رو به ويرانی، زيرا قائده اينست که ياخليفه و خزانه اش بايد آباد شوند يا ملک و مردمانش، در ويران کردن نيز دانشگاه و دستگاه عدالت و سازمان برنامه را در درجه اول قرار بده

عفو و دوستی را فراموش کن و بدان که بعد ازخالی بندی برجسته ترين صفت ولی فقيه گيردادن است و سخاوت به خودی، وگيردادن بايد موقعی شدت يابد که دستگاه خلافت تو از خالی بندی عاجز باشد و در خطر

بيش از اين چيزی نمی گويم،اين وصيت نامه را مافوق قانون قرار ده و گا و بيگاه به آن استناد کن و بر فرق مخالفان بکوب، اينک برويد و مرا تنها بگذاريد زيرا احساس می کنم اينبار تحريم ها جدی است ومرگم نزديک شده و بايد شربت شوکران را سربکشم.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'وصيت نامه سيدعلی شاه هخا منه ای، طنزنوشته ای از اسد مذنبی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016