شنبه 13 مهر 1387

سرسختی ايران دست و پای روسيه را می‌بندد، پيوتر گنچاروف، برگردان از الاهه بقراط

در شرايطی که پس از صدور قطعنامه ۱۸۳۵ به ابتکار روسيه به وجود آمده است، تهران نمی‌تواند انتظار هيچ کمکی از سوی روس ها داشته باشد. اين قطعنامه رژيم ايران را موظف به اجرای مفاد قطعنامه‌های پيشين کرده است و روسيه خود را موظف به اجرای قطعنامه اخير می‌داند. به اين ترتيب اگر تهران از اجرای آن سر باز زند، روسيه نمی‌تواند با اقدامات شديدتر عليه ايران مخالفت کند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

قطعنامه اخير شورای امنيت درباره برنامه اتمی ايران، که با توافق يکصدای اعضای آن صادر شد، نوعی اولتيماتوم به شمار می‌رود زيرا در آن از رژيم ايران چيزی جز اجرای سه قطعنامه قبلی خواسته نشده است. از اين رو نمی‌توان تصور نمود که گام بعدی شورای امنيت و گروه پنج بعلاوه يک، در صورتی که ايران مفاد قطعنامه‌های پيشين را اجرا نکند، چيزی کمتر از تحريم‌های شديدتر باشد. تفسير پيوتر گنچاروف مفسر خبرگزاری روسی نووستی (۲ اکتبر) را در اين زمينه می‌خوانيد:

قطعنامه اخير شورای امنيت سازمان ملل متحد تهران را بيش از قطعنامه‌های ديگر خشمگين ساخت. قطعنامه‌های پيشين در مقايسه با قطعنامه اخير، تحريم‌هايی را عليه ايران در نظر گرفته بودند. در عين حال، يک تفاوت ديگر اين قطعنامه با آنهای ديگر اين است که با توافق متحدانه آراء به تصويب رسيد.
نماينده ايران در سازمان ملل متحد اين قطعنامه را «غيرقابل قبول و غيرسازنده» خواند. علی لاريجانی رييس مجلس شورای اسلامی صريح‌تر و به طرزی غيرديپلماتيک چنين گفت: «موضع آژانس بين‌المللی انرژی اتمی درباره ايران و رفتار موذيانه گروه پنج بعلاوه يک نقش روند مذاکرات را کمرنگ می‌کنند. حالا برای اين بازی سياسی (يعنی مذاکرات) بايد تصميمات ديگری گرفت.»
در اين ميان قطعنامه ۱۸۳۵ بنا بر نظر تهيه‌کنندگان آن با اين هدف صادر شده است که روند مذاکرات را که از سوی رژيم ايران قطع شده است، دوباره زنده کند.

ليکن چه چيزی در اين قطعنامه که در آن تحريم جديدی منظور نشده و بر از سرگيری مذاکرات تأکيد می‌کند، تهران را خوش نيامد؟ همانا اين پيام که در آن از ايران خواسته شده است مطالبات مندرج در سه قطعنامه پيشين و هم چنين درخواست سازمان انرژی بين‌المللی انرژی اتمی را به طور «همه جانبه و فوری» اجرا نمايد.

پيام قطعنامه ۱۸۳۵

نکته درست در همين مطالبه است. اين «پيام خاموش» مبنی بر «اجرای همه جانبه و فوری» چيزی جز يک اولتيماتوم را تداعی نمی‌کند. بعلاوه، با اين قطعنامه فضا برای بازی ايران تا سطح حداقل کاهش داده می‌شود. تهران اينک عملا نمی‌تواند عليه چيزی ادعا کند. فوقش بتواند جنبه حقوقی توقف غنی‌سازی اورانيوم را که در قطعنامه‌های پيشين به عنوان پيش‌شرط برای ادامه مذاکرات عنوان شده است، مطرح کند. يا کارآيی بازرسان آژانس بين‌المللی انرژی اتمی را که خواهان ارائه مستندات بيشتر از سوی تهران و هم چنين امضای پروتکل الحاقی هستند، تا بر اين اساس امکانات بيشتری برای بازرسی بيابند، مورد پرسش قرار داده و مانع بازرسی‌های اعلام‌نشده از سوی آنها شوند.

با اين کار اما ايران بر مواضعی تکيه خواهد کرد که پيشاپيش از دست رفته‌اند و هر دليلی هم که عنوان کند، هيچ پشتيبانی در شورای امنيت نخواهد نيافت.

اين «پيام خاموش» در قطعنامه ۱۸۳۵ در عين حال فضای روسيه را نيز که همواره دليلی برای اگرچه نه جلوگيری، دست کم جهت ملايم کردن تحريم‌ها يافته است، برای بازی محدود می‌کند. اين در حاليست که اتفاقا روسيه نقش ويژه‌ای در پيشبرد قطعنامه اخير بازی می‌کند.

همه می‌دانند هيئت نمايندگی روسيه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از شرکت در جلسه‌ گروه پنج بعلاوه يک که قرار بود در آن درباره تحريم‌های جديد عليه ايران گفتگو شود، خودداری کرد و اين در حالی بود که به عقيده ناظران، برنامه اتمی ايران يکی از مباحث مهم شصت و سومين جلسه سازمان ملل ‌بود. مسکو موضع خود را بسيار ساده چنين اعلام کرد: هيچ نيازی به يک گفتگوی فوری نيست و موضوع را می‌توان از طريق سياسی حل و فصل کرد.

حالا اما روسيه به عنوان کشوری موضع می‌گيرد که بنا به ابتکار وی طرح قطعنامه ۱۸۳۵ برای بحث و بررسی به شورای امنيت ارائه شد. اين بدين معنی است که روسيه نيز موظف است پيشبرد قطعنامه اخير را تضمين کند.

در اين ميان، تهران اعلام کرده است اين قطعنامه را با وجود اينکه هيچ تحريمی در آن پيش‌بينی نشده، نخواهد پذيرفت. به اين ترتيب، شورای امنيت مطابق معمول به تهران فرصتی برای فکر کردن خواهد داد که البته نتيجه‌ای به دنبال نخواهد داشت. پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آيا شورای امنيت سازمان ملل متحد بايد يک قطعنامه ديگر صادر کند که در آن از ايران خواسته شود تمامی قطعنامه‌های تا کنونی را اجرا کند؟!

البته که چنين اتفاقی نخواهد افتاد. گام‌های بعدی گروه پنج بعلاوه يک را، البته شايد بدون روسيه، به سادگی می‌توان پيش‌بينی کرد. همانگونه که سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه، اطلاع داد، شرکای گروه پنج بعلاوه يک پيش از اين در ملاقات وزرای امور خارجه درباره قطعنامه‌ای عليه ايران تبادل نظر کردند که بر اساس آن می‌بايد «تحريم‌های به شدت سختگيرانه‌تری» در نظر گرفته شود. اين تحريم‌ها می‌بايد عملا راه را برای انسداد اقتصادی ايران بگشايند.

از همين رو، شرکای روسيه در گروه پنج بعلاوه يک پس از فرصتی که برای فکر کردن به ايران داده می‌شود، به احتمال زياد برنامه خود را در مورد تحريم‌های شديدتر پيش خواهند برد. روسيه هم نخواهد توانست با اين برنامه مخالفت کند.

در چنين شرايطی، روسيه ديگر به هيچ وجه نمی‌تواند کمکی به تهران بکند. هم اکنون تهران موضع خود را اعلام کرده و روسيه را به دليل ابتکارش مورد انتقاد قرار داده است. آنگونه که کاظم جلالی، سخنگوی کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس گفته است، نقش روسيه در تصويب قطعنامه اخير مخرب بوده است. او اظهار داشت اين نقش بايد منتظر «واکنش معينی» از سوی جامعه ايران باشد.

آنچه اما بيشتر تعجب بر می‌انگيزد، اظهارات رييس جمهوری محمود احمدی‌نژاد بود که در يک کنفرانس مطبوعاتی در حاشيه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نيويورک به مشکل ارسال سوخت اتمی از روسيه به ايران اشاره کرد. او گفت ايران نمی‌تواند «بر روی کشورهايی تکيه کند» که تهيه سوخت اتمی را برای تأسيسات اتمی در دست ساختمان اين کشور قول داده بودند. به گفته احمدی‌نژاد به همين دليل ضروريست ايران سيستمی به وجود بياورد که اتفاقا تمامی دعوای اتمی بر سر آن است.

اينک اين پرسش بيش از پيش مطرح می‌شود کدام کشورها هستد که ايران ديگر نمی‌تواند برای تهيه سوخت اتمی خود به آنها اعتماد کند؟ بنا بر واقعيت امروز، تنها از يک کشور می‌توان نام برد: روسيه.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سرسختی ايران دست و پای روسيه را می‌بندد، پيوتر گنچاروف، برگردان از الاهه بقراط' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016