فرارو- مردم خوزستان به تنگ آمدهاند. تا کِی باید صبر کنند تا گردوخاک چشم و دهان و گوششان را پر کند؟ تاز آنکه چندروز پیش منابع حیاتی آبی و برقی منطقه هم قطع شد و درد روی درد مردم گذاشت. همین هم شد که مردم امروز برای اعتراض تجمع کردند و نوشتهای را به نمایش گذاشتند: "با انتقال آب کارون خوزستان را جهنم نکنید!" آیا خوزستان جهنم خواهد شد؟
به گزارش فرارو، البته این اولینبار نبود که برق خوزستان در زمستان قطع میشد. شاید اینبار فقط صدای مردم کمی بیشتر شنیده شد.
در این میان و در لابلای همه مشکلات زیست محیطی خوزستان، از سد گتوند و شوری کارون گرفته تا زمینهای کشاورزی که تنها روی درصد کمی از آنها میشود کار کرد، انتقال آب کارون نگرانکننده است.
به گفته احمد سیاحی -معاون عمرانی استاندار خوزستان- ۸۵ درصد از آب مورد نیاز شهرهای خوزستان از کارون تامین میشود و انتقال این آب یکی از دلایل افزایش ریزگردها در این سالها بودهاست.
قائممقام وزیر نیرو نیز گفته انتقال آب را، چارهای برای خوزستان نمیبیند و انتقال آب در ظرفیت این حوزه نیست.
با اینحال و هرچند که انتقال آب کارون یکی از مشکلات آن است، اما به نظر میرسد مشکلات محیطزیستی این منطقه پیچیدهتر از این حرفهاست.
پیچیدگیای که تنها ۱۷ میلیارد تومان از بودجه ۱۱۳ میلیاردتومانی برای بهبود شرایط را تا کنون به خود اختصاص داده، رقمی که هنوز دردی را دوا نکردهاست.
محمد دوریش - مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست- در اینباره میگوید : "آیا برای استانی که قطب تولید نفت و گاز ایران است و عوارض آلایندگی یکی از پالایشگاههایش- پالایشگاه آبادان- هر سال فقط حدود ۸۲ میلیارد تومان است، تأمین ۱۷۰۰ میلیارد تومان اینقدر سخت و ناشدنی است؟ در حالی که اگر فقط یک درصد از درآمد نفتی خوزستان را صرف مسائل محیطزیستی این استان میکردیم امروز با این بحرانها مواجه نمیشدیم و لازم نبود اینقدر گناه را به گردن کانونهای بیابانی خارج از ایران بیندازیم چرا که آنچه در دو سه سال اخیر به وقوع پیوسته عمدتاً گرد و خاک ناشی از کانونهای داخلی بوده که خودمان ایجاد کردیم."
این کارشناس و فعال محیط زیست در گفتگو با فرارو معتقد است که خوزستان نیز از تصمیمهای غلط محیط زیستی و توسعهای کل ایران رنج میبرد و بدون آنکه شناخته شود برای محیط زیست آن تاکنون تصمیم گرفته شدهاست.
محمد درویش درباره انتقال آب کارون گفت: انتقال آب به طور کلی از نظر اخلاق محیطزیستی یک عملِ اشتباه است و نخواهد توانست مشکلی را حل کند.
به گفته این کارشناس ما در اصفهان و یزد نیز تجربه انتقال آب را داشته و دیدهایم که طرحی شکستخورده است. زمانیکه در اصفهان تونل انتقال آب کوهرنگ تاسیس نشده بود، وضعیت آبی این شهر بهتر بود؛ آنموقع زایندهرود و گاوخونی به مرحله خشکشدن نمیرسید.
وی همچنین ادامه داد: انتقال آب در مورد آب کارون نیز غلط از آب درآمد چون بدون توجه به اکولوژیک سرزمین انجام شده و سبب شد تا این اکوسیستم تغییر کند.
از این گذشته دیگر سیاستهای ما درباره آب نیز به اعتقاد این فعال محیط زیست اشتباهات زیادی داشته است؛ مثلا در یزد صنایع آببَر زیادی وجود دارد؛ مانند صنایع سفالسازی، کاشی و فولاد که بافت اجتماعی این شهر را هم تغییر داد.
وی در اینباره ادامه داد: یزد زمانی جزو امنترین شهرهای کشور بود، اما به دلیل توسعه صنایع نامبرده در آن نیروهای کاری از دیگر مناطق و ارزان در آن مشغول به کار شدند و این منجر به ایجاد مشکلات فرهنگی شد.
درویش درباره اصفهان نیز توضیح داد: یا مثلا اصفهان زمانی واقعا نصفِ جهان بود؛ این شهر زمانی شهری توریستی در آسیای جنوب غربی شناخته میشد. افزایش کشاورزیِ پایدار و صنایع فولاد اما به اصفهان نیز ضربه زد.
بنابراین به گفته مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست ما باید برای هر منطقهای باتوجه به واقعیتهای اکولوژیکی آنجا تصمیم بگیریم. مگر آنکه در منطقهای نتوانیم آب شُرب مردم را تامین کنیم و مجبور شویم تن بدهیم به سدسازی که البته این باید اتفاقی نادر باشد؛ که در کشور ما برعکس است.
درویش همچنین با اشاره به وضعیت مصرفی آب شرب در ایران ادامه داد: تنها ۸درصد از آب مصرفی در ایران به آب شُرب اختصاص پیدا میکند و در واقع ما در سختترین خشکسالیها هم نباید در تامین آب شرب مشکل داشته باشیم.
وی اظهار کرد: البته باید بدانیم که متوسط مصرف هر ایرانی ۲۸۰ لیتر آب در روز است که با استاندارد جهانی که ۱۰۰ لیتر در روز است فاصله زیادی دارد. اما مهم آن است که چرا به این میزان مصرف رسیدهایم.
درویش با ذکر مثالی ادامه داد که آب در دسترس در کشوری مانند اتریش از ایران کمتر است اما آنها توانستهاند میزان مصرفشان را به کمتر از ۱۲۰ لیتر در روز برسانند و این یک دلیل دارد؛ مدیریت درست مصرف.
این فعال محیطزیستی معتقد است در ایران باید بر روی مدیریت مصرف آب کار کنیم. مثلا آبها باید قیمت بیشتری داشته باشد و قوانینی وضع نکنیم که پرمصرفی را ترویج کند.
وی همچنین با اشاره به دورریز مواد خوارکی ادامه داد: بخش زیادی از آب در ایران با دور ریزِ مواد خوراکی از بین میرود، چراکه برای تولید مواد غذایی نیاز به آب هست و ایرانیها سالانه ۳۵ میلیون تُن مواد غذایی دور میریزند. بنابراین به طور کل از آبِ دو-سوم سدها در ایران به طرز صحیح استفاده نمیشود.
مشکل خوزستان چیست؟
وی با برگشتن به بحث خوزستان گفت: در رابطه با خوزستان نیز مانند تمام کشور مهمترین مشکل چیدمان توسعه در کشور است که با وابستگی معیشتی به آب و خاک شکل گرفتهاست.
درویش همچنین به وابستگی ایران به آب و خاک اشاره کرده و اظهار کرد: این در حالی است که ما مطابق با کشورهایی که در کمربندی خشک جهان قرار دارند حرکت نکردهایم؛ ما باید به سمت اشتغالهایی میرفتیم و برویم که کمترین وابستگی را به آب و خاک دارند.
این کارشناس همچنین معتقد است که ما باید به جای این وابستگی پتانسیل کشور را در زمینههای دیگر تقویت میکردیم، مثلا گردشگری را ترویج کنیم تا شغل ایجاد شود، هر گردشگر میتواند برای یکنفر شغل ایجاد کند.
به گفته او ما با استفاده از این پتانسیلها میتوانیم کشور نخست منطقه باشیم، در حالی که با وابستگی به آب و خاک این فرصت را از خودمان گرفتهایم.
محمد درویش درباره وابستگی به آب و خاک در خوزستان نیز توضیح داد: همین وابستگی به خاک و آب؛ خوزستان را نیز به این مرحله رسانده است. در آنجا رویآوردن به صنعت و کشاورزی ناپایدار و ایجاد مجازی آب برای استانهای مرکزی از تصمیمات اشتباهی بوده که آب منطقه را کم کردهاست.
وی تاکید کرد: به طور کل یکی از اشتباهاتی که در خوزستان اعمال شده، رو آوردن به کشاورزی بود که نتیجه خوبی نداشت.
درویش همچنین با تشریح وضعیت کشاورزی خوزستان گفت: خوزستان ۱۷ میلیون محصول کشاورزی که برابر با ۱۱ درصد تولید کل است تولید میکند. در حالی که خوزستان ۳۲ درصد از آبهای سطحی را در اختیار دارد.
وی تاکید کرد که ما بهجای این باید خودمان را در بخش نرمافزاری کشاوری قوی کنیم که اگر این اتفاق بیفتد دیگر نیازی نیست تا حق آب بیشتری را به کشاورزی اختصاص دهیم تا منجر به افزایش فرسایش خاک شود.
چه بلایی بر سر خوزستان آمده است؟
محمد درویش پاسخ میدهد که متاسفانه دولتهای نهم و دهم با استراتژیای برابرِ این ضربالمثل عمل میکرد: هر آنکس که دندان دهد، نان دهد!
وی با اشاره به سیاستهای اشتباه محیطزیستی احمدی نژاد اظهار کرد: آقای احمدینژاد در دوران ریاستش تشویق به کشاورزی میکرد آنهم با این تفکر که شما کشاورزی کنید آب آن از طرفِ خداوند تامین خواهد شد. با همین طرز تفکر بود که با پدیده نشست زمین روبرو شدیم و به بیابانزایی دست زدیم.
درویش ادامه داد: پس از ۸ سال تازه به صرافت این افتادیم که گفتمان آب را شکل دهیم که کاری طولانی و نیازمند زمان است و باید آنقدر شهامت داشته باشیم تا تصویر درستی از وضعیت محیط زیستیمان ارائه کنیم.
به گفته او همچنین در رابطه با خوزستان نیز ما نیازمند یک برنامه بلندمدت هستیم. البته نه به این معنا که آن را رها کنیم. در کوتاه مدت باید بحران را در غرب کرخه مهار کنیم و آبهای آن را به کانون اصلیشان بازگردانیم و تمامی مراکز بحرانی فرسایش باد را مهار کنیم.
درویش اشارهای نیز به اقدامات درست انجامشده در گذشته کرد و گفت: آنچه در دهههای ۴۰ و ۵۰ در غرب کرخه انجام شد برابر بود با ۱۰۰ هزار جنگلکاری در غرب کرخه تا جلوی فرسایش بادی گرفته شود. موضوعی که حالا متوقف شده و بهجای جلوگیری از بیانزایی آن را تشدید هم کردهایم.
وی همچنین ادامه داد: امروز خوزستان با ۳۵۰ هزار هکتار کانون بحرانی تولید گرد و غبار روبروست. باید به سرعت این کانونها را در دستور طرحهای تثبیت شن قرار دهیم.
وی تاکید کرد که البته این تایید که بخش زیادی از گردوخاکهای خوزستان از مرزهای غربی وارد ایران شده و سازمان ملل اخیرا آن را تایید کرده است.
درویش در انتها نیز اظهار کرد که حالا دیگر پدیده ریزگردها در خوزستان یک پدیده فرامرزی شناخته میشود و قرار است توسط سازمان ملل نشست مشترکی با کشورهای غربی از جمله عراق برگزار شود تا جلویِ تشدید این ریزگردها گرفته شود و حیات به خوزستان برگردد.