به گزارش انصاف نیوز، «علیرضا بهرامی» روزنامه نگار در یادداشتی درباره ی خاطره ای از مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت:
خواندن کتابهای خاطرات زندانیان سرشناس قبل از انقلاب، این نکته را برای ما مشخص و تاکید می کند که در کسوت روحانیت، در زمانی که قرار نبود حکومتی به دست آید و مناصبی تقسیم شود، سه شخصیت بودند که هم بسیار زندانی شدند و هم بسیار شکنجه. جالب که هر سه نیز بعدا در ساختار قدرت، مساله دار شدند: آقایان طالقانی، منتظری و هاشمی رفسنجانی.
یکی از زندانیان مقاوم و سرشناس آن دوران، «احمد احمد» است. او خاطره ای دارد از هاشمی رفسنجانی که خیلی جالب است. می گوید، ماه رمضان بود و ما چند نفر از زندانیان، هرکدام به دلیلی در انفرادی بودیم. هاشمی رفسنجانی یکی از ما بود که آنجا خلاقیت جالبی به خرج داد. بالای سلولهای انفرادی منفذهای هواکش کوچکی بود که همه به هم وصل بودند. او خودش را بالا می کشید و بازوهایش را اهرم می کرد و درحالی که آویزان بود، به مناسبت ماه رمضان برای ما سخنرانی ایراد می کرد، صدایش در سلولها می پیچید. یک بار که وسط سخنرانی، زندانبانها آمدند، هرچه اشاره کردیم، متوجه نشد. در را باز کردند و دیدند حاج آقا آن بالا آویزان است و وعظ می کند. به پایین کشیدندش و در حالی که به باد کتک گرفته بودند، از سر عصبانیت، تصمیم گرفتند روزه اش را با نوشاندن آب، بشکنند. ما در سلولهایمان چند دقیقه صدای حاصل از مقاومت او را می شنیدیم و انگار دست و پا می زد و سرش را تکان می داد که صدای خس خس نفسهایش می آمد. تا عاقبت موفق شدند مقداری آب در گلویش خالی کنند. فضا و حال و هوای ما را غم گرفت؛ از آن همه اهانت که به خرج دادند.
چند ماه بعد او را به طور اتفاقی در حمام زندان، رو در رو ملاقات کردم که خیلی ابراز لطف کرد، گفتم حاج آقا حکمت آن همه مقاومت چه بود؟ شما که می دانستی آن اتفاق در آن شرایط، روزه ات را نمی شکند، چرا کاری کردی که آنقدر اذیتت کنند؟ گفت، بله درست است، می دانستم اما با اینها باید با همین شیوه، با لجاجت و مقاومت رفتار کرد، باید کاری کرد که همیشه از مقاومتها کلافه باشند و آب خوش از گلویشان پایین نرود...