در روز ۲۰ مارس ۲۰۱۷، کمیته رسیدگی به حقوق افراد با نیازمندیهای ویژه (معلولین یا افراد با آسیب عضو یا اعضایی از بدن) سازمان ملل، ۱۷امین اجلاس خود را در ژنو آغاز کرد. ششرنگ (شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی) با ارائه یک گزارش سایه به این کنفرانس، عملکرد آسیبرسان سیستم بهداشتی درمانی نسبت به افراد اقلیتجنسی ایرانی را گزارش کرده و در این خصوص پیشنهاداتی ارائه کرده است تا در نهایت در همایش بررسی دورهای، در رابطه با جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد. شادی امین به عنوان نماینده شش رنگ، در این اجلاس ضمن ارائه گزارش آلترناتیو، به عنوان ناظر گفتوگوهای کمیسیون با هیئت دولتی ایران حضور دارد.
گزارش سایه ششرنگ براساس تحقیق این سازمان بر روی آزارهای ثبت شدهای است که افراد لزبین، گی و ترنسجندر (از جمله افراد با معلولیت سایکوسوشیال) به دلیل گرایش جنسی و هویت جنسیتی در سیستم بهداشت و درمان ایران با آن مواجه شدهاند.
این گزارش به طور خاص بر دو حوزه متمرکز شده است. یکی اقدامات منسوخ شبهعلمی با عنوان «درمان اصلاحی» به هدف «درمان» همجنسگرایی و دیگری عملهای تغییر جنس که بدون رضایت آگاهانه و آزادانه افراد ترنسجندر، و به طرز فجیعی دور از استانداردهای پزشکی و درمانی انجام میشوند. این عملهای جراحی افراد ترنس را به آسیبهای روانی و فیزیکی بلندمدت، کمتوانی و معلولیت مبتلا میسازند. در ادامه الزامات قانونی و پزشکی از جمله عقیمسازی اجباری را برای برخورداری از خدمات آموزشی، استخدام و سایر خدمات اجتماعی بررسی میکند.
اکنون در ۱۷امین جلسه این کمیته، دو گزارش سایه در رابطه با ایران ارائه شده است که پس از طرح آنها، تیم نماینده جمهوری اسلامی ایران در این جلسه موظف به پاسخگویی به سوالات مطرح شده توسط اعضای کمیته است.
گزارش سایه اول مربوط به شبکه ششرنگ و همانطور که ذکر شد در رابطه با اقلیتهایجنسی و عواقب درمانهای غیراستاندارد تغییرجنسیت و روشهای رواندرمانی برای همجنسگرایی است و گزارش سایه دوم نیز از یک نهاد حقوق بشری دیگر به نام «Advocates for human rights» در رابطه با مجازات قطع عضو در ایران میباشد.
۱. مقدمه
در قانون کشور ایران، رابطه جنسی با همجنس جرم محسوب میشود و مجازات آن از شلاق تا مجازات اعدام است. این احکام شامل افراد زیر هجده سال که براساس قوانین حقوق بشر کودک هستند هم میشود به طوریکه دختران از نه سال قمری و پسران از پانزده سال قمری در خطر این مجازاتها قرار دارند. حکم قانون در رابطه با مردان همجنسگرا بنا بر تعریف قانون، بر اساس «فاعل» و «مفعول» بودن و تعلق دینی آنها متفاوت است. در قوانین ایران در رابطه جنسی همجنسخواهانه همراه با رضایت طرفین، برای فرد مفعول حکم اعدام صادر خواهد شد. در چنین رابطهای برای فرد فاعل در صورتی حکم اعدام صادر میشود که او متاهل باشد و یا مسلمان نباشد اما فرد مفعول مسلمان باشد. اگر فردی مورد تجاوز قرار بگیرد فرد فاعل حکم اعدام میگیرد و فرد مفعول به عنوان قربانی، از مجازات اعدام رهایی مییابد. محکومیت برای مرتبه چهارم به رابطه جنسی همجنسخواهانه برای مردان بدون دخول (تفخیذ) یا رابطه جنسی همجنسخواهانه برای زنان (مساحقه) حکم اعدام را به دنبال دارد. مجازات سه بار اول تفخیذ و مساحقه صد ضربه شلاق است.
قانون پوشش اجباری جمهوری اسلامی ایران بر اساس تعاریف زنانه-مردانه نیز سبب تبعیض و خشونت علیه اقلیتهای جنسی میشود. این قانون بهانه به دست نیروهای شبهنظامی بسیج و نیروی انتظامی میدهد تا با توجه به پوشش افراد و آنچه آنها آن را از لحاظ اسلامی نامناسب میدانند، افراد را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده و دستگیر کنند. زنان و دختران در ایران در صورت نداشتن حجاب اسلامی دستگیر شده و محکوم به پرداخت جریمه مالی و یا حبس میشوند. این تبعیض که همه زنان را شامل میشود بر روی زنان لزبین و ترنسجندر که کلیشههای جنسیتی رایج را اجرا نمیکنند بیشتر از دیگران فشار وارد میکند. همچنین آنها ممکن است به دلیل علاقهشان به استفاده از پوششهای اصطلاحا مردانه به «مبدلپوشی» متهم و به تحمل ضربات شلاق محکوم شوند. مردانی که آرایش میکنند و حالات و رفتاری از خود بروز میدهند که براساس کلیشههای جنسیتی اصطلاحا «زنانه» تصور میشوند نیز در خطری مشابه قرار دارند. خطر دستگیری، زندان، شکنجه و تجاوز این افراد را تهدید میکند.
۲. «درمانهای اصلاحی» منجر به آسیب
در ایران هیچ تمرکز خاصی بر روی نیازهای سلامت روانی اقلیتهایجنسی وجود ندارد. بسیاری از اقلیتهایجنسی در ایران از انزوای اجتماعی، تصویر تحریف شده از خود و غم و اندوه عاطفی رنج میبرند که نتیجهی انگ بودن و جرم بودن بیان جنسیتی متفاوت و علاقهشان به همجنس است. این مسائل سبب میشود تا این افراد به ارائه دهندگان خدمات بهداشتی مراجعه کنند. تا درباره تردید و استرس روحیای که با توجه به گرایش جنسی و هویت جنسیتیشان حس میکنند، گفتگو کنند. با این حال اغلب، افراد درمییابند که متخصصان در سیستم درمانی فاقد دانش لازم در حوزه گرایش جنسی و هویت جنسیتی هستند و نسبت به گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتیای که انتظارات برساخته از جنسیت در جامعه را به چالش میکشند متعصب هستند. این فقدان دانش ضمن تقویت همجنسگراستیزی و ترنسجندرستیزی، موجب تضعیف سلامت روانی و استرس در اقلیتهای جنسی میشود.
بسیاری از متخصصان درمانی در ایران هنوز بر این باورند که همجنسگرایی یک بیماری روانی است و تنوع جنسیتی یک وضعیت پاتولوژیک است. بر همین اساس و به جای کمک به مراجعه کنندگان برای درک و پذیرش هویتشان، درمانهایی را پیشنهاد میدهند تا همجنسگرایی، مبدل پوشی و دیگر انواع بیان جنسیتی را درمان کنند.
ششرنگ روایت تعدادی از افراد لزبین، گی و ترنسجندر از جمله نوجوانان را مستند کرده است. این افراد برای کنترل یا تغییر الگوهای برانگیختگی جنسی و بیان جنسیتی، مورد مداخلات شبه پزشکی از جمله مداخلات روانپزشکی، هورمون درمانی، داروهای غیرضروری و درمان شوک الکتریکی قرار گرفتهاند. این افراد در مصاحبههایشان، به ششرنگ گفتهاند که این درمانهای اصلاحی برای تغییر گرایش جنسی و بیان جنسیتیشان سبب ایجاد آسیب روانی، درد جسمی، حالتهای افسردگی، از دست دادن علاقه و لذت، احساس گناه و یا بیارزش دانستن خود، اختلال در خواب یا اشتها، کمبود انرژی و ضعف در تمرکز در ایشان شده است. آنها از این موضوع شاکی هستند که پزشکان خطرات و آسیبهای ناشی از درمان اجتنابی را پنهان کرده و در ارائه درمانهای جایگزین برای خودآگاهی و پذیرش فردی کوتاهی نمودهاند.
در این بخش از گزارش برخی از روایتهای ثبت شده از لزبینها و ترنسها پیش از تغییر جنس ارائه شده است.
در سال ۲۰۱۳ گزارشگر ویژه سازمان ملل نگرانیهای خود را از «سوء رفتار هموفوبیک از سوی متخصصان سیستم درمانی» ابراز داشت و خواهان لغو قانونهایی شد که به مداخلات غیرقابل بازگشت از جمله عملهای هنجارسازی اندام جنسی، عقیمسازی غیرداوطلبانه، درمانهای اصلاحی یا تبدیلی بدون رضایت آزادانه و آگاهانه فرد مجوز میدهد.
ششرنگ بر این باور است که درمانهای اصلاحی افراد لزبین، گی و ترنسجندر (از جمله افراد مبتلا به معلولیت سایکوسوشیال) در ایران بر اساس رضایت آگاهانه صورت نمیپذیرد. چرا که این به اصطلاح درمانها در بستر انگ اجتماعی، طرد از خانواده، عدم دسترسی به منابع برای آگاهی و پذیرش خود و عدم دریافت اطلاعات کافی از مزایا و خطرات چنین درمانهایی انجام میشود.
۳. عملهای تغییرجنس غیراستاندارد و اجباری
در ایران افراد ترنسجندر برای به رسمیت شناخته شدن توسط قانون و دریافت مدارک شناسایی ملزم به انجام عملهای تغییر جنس از جمله عقیمسازی اجباری هستند. این امر با استانداردهای جهانی مراقبت بهداشتی برای افراد ترنسجندر، ترنسکشوال و افراد با هویت جنسیتی ناهمخوان در تضاد است. بر اساس این استانداردها، لزوما تمام افراد ترنسجندر خواهان یا نیازمند مثلث درمانی تجربه زندگی در نقش دلخواه، هورمونهای جنسیت دلخواه و عمل جراحی بر روی اندامهای جنسی و خصیصههای جنسی دیگر نیستند.
مقامات ایران گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی متفاوت را نمیپذیرند. افرادی که با الگوهای کلیشهای زنانگی و مردانگی رایج همخوان نباشند به دو گروه مجزا و مرتبط «بیماران ترنسکشوال» و «منحرفان همجنسگرا» تقسیم میشوند.
کیفیت خدمات درمانیای که افراد ترنسجندر در چنین عملهایی دریافت میدارند فاقد استانداردهای پزشکی، ناهمگام با عرف پزشکی و حق برخورداری از سلامت است. عملهای جراحی تغییر جنس اغلب منجر به پیچیدگیهای پزشکی خطرناک از جمله خونریزی شدید، عفونت شدید، جای زخم، درد مزمن و فیستول رکتوواژینال شده است. علاوه بر این ترنسها در ایران از ظاهر غیرعادی اندام جنسی بازسازی شده یا قرار گرفتن اندام جنسی در محل غیرعادی و تنگی وازن شکایت داشتهاند.
بر اساس تحقیق ششرنگ، جراحان اغلب اطلاعات کافی در خصوص عواقب و ریسکهای جراحی، تکنیکهای مختلف جراحی، محدودیتها، ریسکها و پیچیدگیهای هر تکنیک را در اختیار افراد قرار نمیدهند. تمامی این موارد با بحث رضایت آگاهانه مرتبط است. بر اساس استانداردهای بهداشت سلامت افراد ترنسکشوال، ترنسجندر و افراد با هویت جنسیتی ناهمخوان، جراحان موظف هستند که تمام اطلاعات مربوطه را به طور کتبی با زبان قابل فهم برای فرد و به طور تصویری شرح دهند. سپس تصاویر قبل و بعد از افراد تحت عمل قرار گرفته توسط جراح در گذشته از جمله موارد ناموفق را به فرد نشان دهند. بایستی فرد برای مطالعه و تصمیمگیری زمان فراوان در اختیار داشته باشد.
بر اساس یافتههای این تحقیق، جراحان در مواردی به قصد «تخفیف» دادن، جراحی را به شیوههای غیراستاندارد با حذف بیهوشی عمومی و مراقبت بعد از عمل، در خارج از اتاق عمل و حتی گاهی بدون بازسازی اندام جنسی انجام دادهاند.
ششرنگ روایتهایی در دست دارد از جراحانی که برای کاهش هزینهها، به افراد پیشنهاد فشرده کردن چند جراحی در یک جلسه را دادهاند. از جمله در یک مورد، جراح برای لیلا ترنس مرد به زن، تمامی عملهای ارکیکتومی، پینکتومی، واژینوپلاستی، کلیتروپلاستی، لابیاپلاستی و بازسازی پستان را در یک مرحله انجام داده است. وی میگوید که این عمل درد بسیار وحشتناکی به جا گذاشته و عضوهای فوقانی و تحتانی او همزمان آسیب دیدند. لیلا که پیش از عمل اطلاعات مفهوم و معناداری از دکتر دریافت نکرده بود، پس از عمل نیز بدون دریافت مراقبتهای پزشکی لازم، با یک تاکسی به هتل رفته و به مدت سه روز در اتاق هتل در کما بود. او پس از سه روز در حالی که سینههایش به دلیل عفونت شدیدا ورم کرده بود، از کما بیرون آمد و خود را غرق خون یافت. این عفونت میتوانست ظرف چند ساعت با درگیر کردن قلب، منجر به مرگ او شود. ششرنگ لااقل از سه مورد مرگ افراد ترنسکشوال در اثر فقدان جدی مراقبتهای بهداشتی پس از عمل جراحی مطلع است.
ششرنگ در پایان به کمیته حقوق افراد با نیازمندیهای ویژه (معلولین) پیشنهاداتی داده است تا در برخورد با مقامات ایران از هیئت ایرانی سوال شود.
پینوشت:
کنوانسیون حقوق افراد با نیازمندیهای ویژه (CPRD) برای اولین بار در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۶ در مقر سازمان ملل در نیویورک، تصویب شد و در تاريخ ۳۰ مارس ۲۰۰۷ برای امضا توسط کشورها گشوده شد. این کنوانسیون بيشترين امضاكننده را در تاریخ سازمان ملل در روز اول افتتاح داشت؛ به طوریکه ۸۲ کشور مواد اصلی این کنوانسیون و ۴۴ کشور پروتکل اختیاری آن را امضا کردند و در طول یک سال بیش از صد کشور در جهان به آن پیوستند. این کنوانسیون اولین معاهده جامع حقوق بشر در قرن ۲۱ است که از ۳ مه ۲۰۰۸ به اجرا گذاشته شده و از آن تاریخ تا زمان حال کمیته رسیدگی به حقوق افراد با نیازمندیهای ویژه به بررسی وضعیت افراد در کشورهای عضو این کنوانسیون میپردازد.
این کنوانسیون حاصل سالها تلاش سازمان ملل برای برای تغییر نگرش و رویکرد به افراد معلول است. ایران از جمله امضا کنندگان قطعنامه بدون پذیرش پروتوکلهای الحاقی آن است. برای مشاهده اینکه کدام کشورها همه یا بخشی از این کنوانسیون و پروتکل آن را امضا کردهاند میتوانید به نقشهی جهان در لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.un.org/disabilities/documents/2016/Map/DESA-Enable_4496R6_May16.jpg