حسین علیزاده - نگام
در اقدامی برای بسیاری غیرمترقبه مهدی خزعلی در مصاحبه با یک تلویزیون اینترنتی نامزدی خود را برای ریاست جمهوری سال ۹۶ اعلام کرد. به طور قطع می توان باور داشت که نفس اعلام کاندیداتوری او (صرف نظر از این که به کجا بیانجامد) آرایش انتخابات پیش رو را تحت تأثیر قرار خواهد داد. به بیان دیگر، مهدی خزعلی به دلایل عدیده، این ظرفیت را دارد که یک تنه به "چهره ای جریان ساز" نه صرفاً در انتخابات ۹۶ بلکه در سپهر سیاسی ایران تبدیل شود. به عبارت دیگر، اگر اینک در سپهر سیاسی ایران جریان های اصلی درون نظام به دو دسته اصلاحطلب و اصولگرا تقسیم می شوند، مهدی خزعلی با اشراف بر هر دو این جریان ها از ظرفیتی برخوردار است که "جریان سومی" را رقم بزند.
از رصد کردن کنش های سیاسی مهدی خزعلی در سال های اخیر از جمله حمایت او از روحانی در انتخابات ۹۲، اصرار او بر مشارکت فعال در انتخابات ۹۴، انتقاد صریح از سردار سلیمانی به عنون اصلی ترین چهره ای که در اقدامی مغایر منافع ملی پای ایران را به حضور نظامی در سوریه کشاند، بیانیه اخیرش در فراخوان جهت "حضور نیافتن" در راهپیمایی ۲۲ بهمن، رویکرد انتقادی از انفعال روحانی در ۴ سال ریاست جمهوری اش به ویژه در پرونده حصر رهبران سبز، افشاگری در مورد به قتل رسیدن هاشمی رفسنجانی و... می توان دریافت که او و جمع همفکرانش برای خود یک برنامه کار سیاسی تعریف شده تا انتخابات ۱۴۰۰ در نظر دارند.
مهدی خزعلی کیست؟
"آقازاده" لقبی است که در ادبیات سیاسی پس از انقلاب باب شد تا به طعنه به فرزندان مقامات ارشد نظام اشاره داشته باشد که از رانت خانوادگی به پول و قدرت و اعتبار دست یافته اند. مهدی خزعلی گرچه فرزند آیت الله ابوالقاسم خزعلی (متوفای ۱۳۹۴)عضو خبرگان و شورای نگهبان است، اما، سهمش از سفره انقلاب بارها زندان و ضرب و شتم بوده است. او چشم پزشک، مدیر انتشارات حیّان (ناشر کتاب های پزشکی) و بنیانگذار مؤسّسهٔ فرهنگی انتشاراتی اباصالح است. در سال های اخیر، او "سرای قلم" را به عنوان مرکزی برای تضارب آراء مختلف راه اندازی کرده است.
یکی از مهم ترین بارزه مهدی خزعلی جرأت او برای مصاحبه کردن از درون ایران با رسانه های خارج از کشور است. با توجه به تسلط او به مبانی سیاست داخلی جمهوری اسلامی و همچنین مبانی عقیدتی و فکری شیعه، مصاحبه های او با صدای امریکا و بی بی سی و رادیو فردا با تِم سیاسی فراتر رفته حتی با شبکه تلویزیونی کلمه (صدای اهل سنت که با بحث های چالشی اش علیه مبانی شیعه اعتراض شدید روحانیان را درآورده) وارد مناظره های عقیدتی شده است.
اما، مهم ترین برجستگی که از سال ها پیش موجب شد نام مهدی خزعلی بر سر زبان ها بیافتد اختلاف دیدگاه او با پدرش بود. آیت الله خزعلی را می توان یکی از محافظه کارترین روحانیان دانست که در قوام بخشیدن به شاکله کنونی جمهوری اسلامی در دوران رهبری آیت الله خمینی و خامنه ای نقش بسزایی ایفا کرد. وی از حامیان احمدی نژاد و سپس سعید جلیلی در انتخابات ۸۴ و ۹۲ بود. وی احمدی نژاد را «مورد تأیید و موافقت امام غایب» می دانست. در مقابل مهدی خزعلی از آغاز ریاست احمدی نژاد وی را فردی مبتلا به "اختلالات روانی" توصیف کرده بود.
به رغم تمام احترام و ادبی که مهدی خزعلی همواره برای پدرش قائل بود، مشی و منش سیاسی پدر و پسر از زمین تا آسمان متفاوت بود. برای درک شکافی که بین این پدر و پسر به وجود آمد و در گذر زمان به ویژه پس از انتخابات ۸۸، ژرف تر شد همین بس که پدرش در نامه ای از او اعلام برائت نمود. آیت الله خزعلی در این نامه نوشت:«مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته. هر چه نصحیت میکنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا میشوم اثر نمیکند... دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمیکنم...ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست... خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از "شر او" مصون و محفوظ بفرماید.»
فاصله گرفتن چنان استوانه ای در جمهوری اسلامی از پسرش آن شد که که مهدی خزعلی چندبار به زندان بیافتد و در اعتصاب غذا تا آستانه مرگ پیش برود. او ساز مخالف خود با پدر را "جهاد" در مسئله "رفع ظلم و استبداد" اعلام کرد.
مهدی خزعلی کنشگری آگاه به زوایای نظام
چنانچه دانسته شد مهدی خزعلی (۱۳۴۴) پرورش یافته در خانواده ای سیاسی- مذهبی است. پدرش از ارکان مهم نظام جمهوری اسلامی بود. دروس حوزه و دنشگاه را تا مدارج بالا فراگرفته است. او در اشاره به سوابق حضورش درسخت ترین جبهه های جنگ ۸ ساله خودش را "بسیجی خیبر" توصیف می کند. از همین رو، ارتباط تنگاتنگی با بدنه سپاهیان و بسیجیان منتقد در درون این دو نهاد مهم دارد که منابع دسترسی او به بسیاری از زوایای پنهان نظام هستند.
همچنین ژرفای شناسایی او از ارکان نظام تا حد همسایگی دیوار به دیوار با منزل احمد جنتی و خاطرات رسوا کننده از آن دوران جنتی می رسد. بسیاری از رجال سیاسی جمهوری اسلامی را با جزئیات زندگی شخصی شان از جمله منابع درآمد آنان می شناسد. سخنور و صریح اللهجه است. از جمله همین صراحت لهجه و فاش گویی او برخی را وا داشته او را سوپاپ اطمینان نظام بدانند که هر از چندگاه انتقادی روانه حاکمیت کند.
از جمله انتقادات صریح او، نامه معروفش به علی خامنه ای است که با طعنه ای تلخ نوشت:«چرا نرمش قهرمانانه را از دوستان انقلاب دریغ می کنید؟»
بازخوانی فرازهایی از نامه خطاب به «مقام محترم رهبری جناب آقای [نه آیت الله] خامنه ای» خالی از لطف نیست. او می نویسد:«سلام نمی گویم، چرا که جواب سلامم را در گذشته نداده اید... بی پرده می گویم:"جناب آقای خامنه ای ،همه دین گریزی و دین ستیزی جوان امروز را به پای شما می گذارند، آبرویی برای اسلام نمانده است... مرجعیت شیعه آزرده است، روحانیت همراه نیست، علما درد دلشان را با ما می گویند، طلبه جوان سرشار از خشم است و همه از ترس داغ و درفش لب فرو بسته اند، می دانند هر که بنویسد یا لب بگشاید، سرش بر دار کنند... از احمدی نژاد نوشتم، از او دفاع کردید، از مرتضوی گفتم، از او حمایت کردید! حال بفرمایید بصیرت کدام یک بیشتر است؟ هشت سال پیش نوشتم که او سرزمین سوخته ای تحویل ما می دهد و چنین شد و امروزهرزه علف های او را درو می کنید... شما که در برابر بیگانگان تن به نرمش قهرمانانه دادید، چرا این نرمش را از دوستان انقلاب دریغ می فرمایید؟»
سورپرایز مهدی خزعلی
در پی آخرین زندان که به بهانه فراخوان برای حضور نیافتن در راهپیمایی ۲۲ بهمن صورت گرفت و به دنبال اعتصاب غذایی که منجر به آزادی او شد، مهدی خزعلی به دوستان نزدیکش گفته بود که "سورپرایزی" در راه خواهد بود. اینک او خود را نامزد انتخابات کرده است. با این اقدام، وی نه تنها در برابر اصولگرایان ایستاده که از آن مهم تر در برابر روحانی ایستاده است.
او دستآورد روحانی را جز در پرونده هسته ای ناچیز می داند. در ارزیابی او، روحانی می خواهد تا برای چهار سال دیگر رأی سبز مردم را در سبد خود بریزد و آخرش چیزی مضحکی به نام "منشور شهروندی" را تحویل مردم دهد. خزعلی معتقد است روحانی در مساله حصر رهبران سبز کاهلی کرده است. او به رغم تمجید از چند چهره خدوم دولت روحانی، کارنامه جنایت امثال پور محمدی (وزیر دادگستری) را مایه ننگ دولت روحانی دانسته است.
پرش چهار گام
از رصد کردن فعالیت های مهدی خزعلی می توان دریافت که او "پرش چهار گام" را در دستور کار سیاسی دارد. این چهار گام عبارتند از:
گام یکم؛ تغییر فاز کشور با دعوت از رفسنجانی در انتخابات ۹۲ که منتهی به سرکار آمدن روحانی شد.
گام دوم؛ تغییر فاز وضعیت مجلس با شعار "مشارکت در انتخابات ۹۴ حتی با تک رأی به علی مطهری".
گام سوم؛ مشارکت فعال در انتخابات ۹۶ با هدف رأی آوردن خودش یا متعهد کردن روحانی به وعده هایش.
گام چهارم؛ تغییر فاز کلی نظام با انتخابات ۱۴۰۰ به ریاست جمهوری خودش یا یکی از نزدیکانش.
رد صلاحیت
با اعلام نامزدی خزعلی بسیاری از معادلات انتخابات دستخوش تحول می شود. در نظامی که در آن چهره هایی مثل رفسنجانی و حسن خمینی رد صلاحیت شده اند، امکان رد صلاحیت مهدی خزعلی نیز محتمل است. اما، در عین حال در نظامی که ناگزیر است در برابر فشارها خزعلی را از حبس آزاد کند، امکان تأیید صلاحیت او نیز نامحتمل نیست. تردیدی نیست که مهدی خزعلی از عقبه ای بلند در درون بسیج و سپاه و روحانیان خاموش و به ویژه در جنبش سبز برخوردار است. نامزدی خزعلی (حتی در فرض رد صلاحیت) بیش از آنکه چالشی برای اصولگرایان باشد چالشی برای روحانی است. اگر رد صلاحیت شود دستکم با روحانی اتمام حجت کرده و اگر تأیید صلاحیت شود می توان معتقد بود که حمایت شمار زیادی از بدنه جنبش سبز را همراه داشته باشد.