Sunday, May 21, 2017

صفحه نخست » ژوليت بينوش: دلم براى كيارستمى تنگ شده

Kiarostami_Binoche.jpgآرش عزیزی ـ ایران ‎وایر - خودش دیگر نیست اما در جشنواره «کن» هر جا که می‌روی، حرفش هست.. عباس کیارستمی را می‌گویم. کن جشنواره امسال برای اولین بار بدون «عباس کیارستمی»او برگزار می‌شود اما در همین غیاب فیزیکی هم جشنواره میزبان آخرین فیلم او، «۲۴ فریم» هست. حضور دارد. شاید مهم‌ترین همکار هنری کیارستمی که امسال در کن شرکت کرده، «ژولیت بینوش» است؛ جای افسوس است که این ستاره فرانسوی دیر به کارگردان ایرانی رسید، مگرنه شاید چه آثار دیگری که با هم خلق نمی‌کردند.

در جنب جشنواره به گفتگو با ژولیت بینوش نشستم. گفتگو گرفتن با او به این آسانی‌ها نبود و برنامه را بارها عقب و جلو کردیم تا این‌که بالاخره فرصت کرد. چند دقیقه ای با زحمت فرصت می یابیم در بالاترین طبقه هتل «ماریوتِ» کن با این هنرپیشه فرانسوی به گفت و گو بنشینیم. بعد از بارها عقب و جلو کردن برنامه، بالاخره جلوی دوربین «ایران‎وایر» می نشیند و از خاطراتش از کیارستمی، از سینمای ایران و، سفرش به کشورمان می گوید.

فضای آماده کردن گفت وگو هر چقدر چند با دنگ و فنگِ معمول ستاره‌ها همراه بود اما خود بینوش که وارد شد، با سخاوت و صمیمیت صحبت کرد.حرف زد و اسم ایران و کیارستمی که آمد، متاثر شدنش واضح بود. بینوش امسال با «بگذار خورشید وارد شودِد» به کارگردانی «کلر دنی» به کن آمده است،؛ فیلمی که بخش «دو هفته با کارگردانان» جشنواره کن را افتتاح کرد.

اما گفت وگوی ما بیش تر صرف گذشته شد که چنان‌که بینوش خودش می‌گوید دنبال برنامه‌ریزی نیست و زندگی را مرحله به مرحله طی می‌کند.

***

* این اولین جشنواره کن است که با فیلمی از عباس کیارستمی بدون حضور خود او اما متاسفانه خود او دیگر نیست.؛ می‌توانید برایمان بگویید چه احساسی در این مورد دارید؟
- دلم برایش تنگ شده (مکث می‌کند). اما جالب این است که وقتی آدم عاشق کسی است، حتی وقتی او دیگر رفته، هنوز همان‌جا است،. چرا که احساسات به آدم امکان می‌دهند هنوز آن فرد را در درون خود داشته باشی؛ -- در قلبت و در فکرت. او البته خیلی زود رفت و همه ‌مان همین را احساس می‌کنیم. چون او واقعا سینما را تغییر داد. دلم برایش تنگ شده. اما برای من، او هنوز همین‌جا است. .

* از سینمای ایران در سال‌های اخیر بگوییم. یادم هست چند سال قبل که فیلم «جعفر پناهی» این‌جا به کن آمده بود، با احساس بسیار راجع به آن او صحبت می‌کردید. نظرتان راجع به اوضاع امروز سینمای ایران چیست؟ پس از عباس و با سایرین چیست؟؟‌ به ویژه پس از مطرح شدن عباس در سینمای جهان و آمدن سایرین؟ آیا موفق شده است روی پای خودش بایستد؟
- صد در صد. عباس واقعا دری را گشود. یعنی چون به صورت بین‌المللی شناخته شد، در را برای سایر کارگردانان در ایران گشود. ایران مدت‌ها خیلی از دنیا دور بود و اما البته الان واضح است که درهایش دارند دوباره باز می‌شوند. یعنی دیگر مردم می‌توانند به ایران بیایند و کارگردانان ایرانی می‌توانند به خارج سفر می کنند. گرچه هنوز خیلی دشوار است. به نظرم کاری که سینما و هنر می‌توانند انجام دهند و انجام هم می‌دهند، ایجاد ارتباط بین مردم و امکان دیدن فرای مرزها است؛ فرای مسائل سیاسی و مسائل مذهبی. مثلا به موضوع آزادی زنان و نیاز به این آزادی که می‌رسیم، می‌بینیم که از طریق سینما و از طریق هنر کارهای خیلی مهمی می‌توان انجام داد. و هنوز کلی کار هست که باید برای زنان انجام داد. باور من این است. در جهان غرب می‌گوییم زنان آزاد هستند. بله ما حجاب نداریم و مجبور نیستیم حجاب بگذاریم اما به نظر می‌رسد موازین دیگری در کار هستند. ؛ مثلا باید روی فرش قرمز کفش پاشنه‌ بلند بپوشیم با این‌که دردناک است. یا کرست‌های سخت که آن‌ها هم دردناک هستند. خود من هم بخشی از قضیه هستم. کفش پاشنه بلند می‌پوشم با این‌که به من ضربه می‌زند. خیلی شجاعت می‌خواهد که با پای برهنه یا کفش‌های خیلی تخت به جشنواره بیایم و. چنین چیزی خیلی عجیب خواهد بود. اما من شجاعتش را ندارم. نکته خیلی جالبی است. .

* فیلم شما امسال فیلم افتتاحیه «دو هفته با کارگردانان» بود؛ رمان فیلم زیبایی که بر خلاف انتظارها بر اساس کتابی از «رولاند بارت» است. یعنی اصلا خیلی‌ها نمی‌دانستند او داستان را نوشته است.اما حالا آن کتاب فیلم شده...
- البته الهام‌گیری غیرمستقیم از کتاب است؛. یعنی اصلا مثل کتاب نیست. این نکته مهمی است که بدانید. ؛ الهامی آزاد است. بیش تر، کار کارگردان و داستانِ فیلم‏نامه‌نویس است.

* بله، اما حضور بارت هنوز در آن خیلی احساس می‌شود. شما در این فیلم در اوج بازی خود بودید. وقتی آدم به فیلم‌های قبلی‌تان نگاه می‌کند، به نظر می‌رسد راه خاصی را در سالیان اخیر دنبال کرده‌اید که در این فیلم واقعا به حاصل نتیجه رسیده است. فیلم در این بخش «دو هفته با کارگردانان» است گذاشته شده و چنین جایگاه مشخصی را اشغال کرده است. اما آیا از مسیر حرفه بازیگری‌تان خود راضی هستید؟ سال‌ها قبل معروف بود می گفتند که شما پیشنهاد بازی در «پارک ژوراسیک» به کارگردانی یکی از فیلم‌های «استیون اسپیلبرگ» امریکایی را رد کردید و در عوض، در فیلم‌های آقای «آبی» به کارگردانی «کریستوف کیشلووسکی» لهستانی بازی کردید [بینوش به پیشنهاد کارگردان آمریکایی برایی بازی در «پارک ژوراسیک» نه گفت و در عوض در «آبی» ظاهر شد-آ.ع].. آیا امروز ترجیح می‌دهید جای دیگری بودید؟ مثلا فیلمی در قسمتی جایی دیگر بازی می کردید؟ یا؛ فیلمی که اسکار می‌گرفت؟
- یعنی شیوه انتخاب مسیر سفرم؟ به نظرم آدم باید معایب خودش را بپذیرد و انتخاب‌هایی را که در آن زمانِ مشخص صحیح بودند را بپذیرد. دلیل نیست که تصمیم‌های درستی بوده باشند اما در آن زمان درست بوده اند. من خیلی به گذشته نگاه نمی‌کنم و بیش تر علاقه ‏مند حال هستم؛ یعنی صرف زمان حال می‌شوم. پس حتما اشتباهاتی کرده‌ام اما اشکالی ندارد. این‌ها بخشی از سفر آموزش است. تصمیماتی هم گرفته ام که شاید عجیب و غریب بوده باشند. تمام فیلم‌هایم عالی نیستند اما وقتی عالی است که امکان داشته باشد بتواند در کسانی که آن‌را تماشا می‌کنند، تحول ایجاد کند. باور من این است. موفقیت وقتی است که به آدم‌ها امکان می‌دهد وارد موضوعی شوند که باعث می‌شود خودشان و یا بخشی از جهان ‌را بهتر بفهمند؛ قدمی به سوی خودشان یا دیگران. به این می‌گویند موفقیت.

* کارگردانی هست که دوست داشته باشید با او همکاری کنید؟
- لابد خیلی ها هستند اما من این‌گونه به موضوع فکر نمی‌کنم. چه طور بگویم، اهل برنامه‌ریزی نیستم. می‌توانم با کسی که کارش را دوست دارم، صحبت کنم. با عباس کیارستمی هم همین کار را کردم. به او گفتم خیلی دوست دارم با هم همکاری کنیم اما برای او این به آن معنی بود که اول باید هم‏دیگر را بهتر بشناسیم تا شاید بتوانیم کاری در کنار هم‏دیگر انجام دهیم. فکر می‌کنم او می‌خواست اول اثباتی در این مورد داشته باشد که من بتوانم به سوی او بیایم. این بود که آمدم ایران و برای او ثابت شد که می‌توانیم با هم همکاری کنیم. من از قبل به موضوع فکر نمی‌کنم اما وقتی اتفاق می‌افتد، می‌افتد دیگر.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy