"در یک رابطهی روشنفکری با مردی آشنا شدم که فکر میکردم مثل خودم فکر میکند. از اوایل ازدواج بهانهگیریها شروع شد. چرا با دوستانت دست میدهی. چرا مردان موقع صحبت کردن تو را مخاطب قرار میدهند".
روایت از تهران
"چندین بار تصمیم گرفتم از او شکایت کنم یا به پزشکی قانونی بروم که بدنم را که دچار کبودی و کوفتگی بود، نشان دهم. آنقدر سرم را به دیوار کوبیده و موهایم را کشیده که همیشه سردرد دارم. ولی آبروی دخترانم همیشه دلیل انکار من بوده است".
روایت از کرج، زن مهاجر افغانستانی
"وقتی مهمان میآید و یا مهمانی میروند تمام جزئیات رفتار را زیر نظر داشت و راجع به جزئیات حرفهای زن، دعوا به راه میانداخت. اگر زن ساکت بود میگفت چرا ساکت بودی، اگر میخندید میگفت زیادی خندیدی. در تمام موارد و این سالهای ازدواج که به ۱۵ سال میرسد، همیشه و همهجا، اعتماد به نفس را در زن کشته است و همیشه هوش و ذکاوت خود را به رخ میکشد و از علم و دانش خود حرف میزند".
روایت از رشت
"آره، من قلبم پاک بود. شوهرم میگفت من تو رو با دنیا عوض نمیکنم، به شوهرم گفتم: میگن دختره گم شده، در جوابم گفت گم شه که کسی آثارش رو نبینه. باور کردم که راست میگه. اونقدر دلم پاک بود که گفتم نذر کردم تا سه روز نشده کاغذ عقدش رو بیاورند در خونهام تا از شک دربیام. همه به من میگفتن شوهرت دختره رو برده. راست میگفتن دوتایی با هم از روستا غیب شدن".
روایت از بندرعباس
اینها سطرهایی از روایتهای زنان خشونتدیده است که از گوشههای مختلف ایران به کارزار رسیده است؛ روایتهایی بسیار ملموس که شاید اگر بنشینی پای صحبت هر زنی بتوانی دور یا نزدیک هر یک را بشنوی. برای جمعآوری همین روایتها بود که کارزار منع خشونت خانوادگی شکل گرفت؛ روایتهایی بسیار دردناک، تلخ که شنیدن آن اگرچه ناخوشایند اما لازم است، لازم برای گوشهای ما که دیگر عادت کردهاند به بد شنیدن و عبور کردن تا فراموش نکنیم اگر بدی را میشنویم باید به دنبال راهحلی برای آن باشیم. ما میخواهیم با هر چه در دست داریم این روایتها را منعکس کنیم و بیتفاوتی جامعه را در مقابل آن به چالش بکشیم.
۴ آذرماه ۱۳۹۵ در آستانهی روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، ما تعداد انگشتشماری از فعالان حقوق زنان کارزار "منع خشونت خانوادگی" را به راه انداختیم. این کارزار هدف سادهای را تعیین کرد که در حرکتهای پیشین بسیاری از فعالان حقوق زنان مستتر بود؛ حساسیت سازی جامعه نسبت به مسئلهی خشونت خانگی علیه زنان. این هدف را با دو اقدام مشخص پیگیر شدیم. ابتدا جمعآوری روایتهای زنان خشونتدیده و شاهدان خشونت خانوادگی از این پدیدهی اجتماعی تا در نبود آمار نشان دهیم چقدر این مسئله جدی و غیرقابل پوشش است و گواهی است بر ضرورت سازماندهی همهجانبه برای پیشگیری از آن. دوم، جمعآوری نظرات افراد، بهویژه زنان خشونتدیده برای پیشنویس قانونی جهت منع خشونت خانوادگی علیه زنان. خوشبختانه پیش از این حرکت، جمعی از وکلا توانسته بودند پیشنویس قانونی را برای منع خشونت خانگی تهیه کنند. اما همچنان لازم است جامعهی مدنی و زنان نسبت به اینکه چگونه قانونی میخواهند، نظر بدهند. از همینرو نظرات و روایتهای آنان را طی کارگاههای آموزشی-ترویجی کارزار و از طریق شبکههای اطلاعرسانی دریافت میکنیم. دفترچههای ترویجی بسیار کوچکی هم داریم که در آن توضیح دادهایم کارزار منع خشونت خانوادگی چیست و چه اهدافی را دنبال میکند.
از ابتدا هم گفتیم کارزار سندی ندارد. سندیت آن، خواستهی آن است. ما صرفاً در جهت تسهیل خواستههایمان ابزاری را طراحی میکنیم که میتواند در طول مسیر تغییر یابد؛ ابزاری که سعی میکنیم با تجربهای که در طی مسیر کسب میکنیم هر چه سادهتر و کارآمدتر سازیم تا اقشار متفاوت زنان بتوانند آنها را به کار ببرند. مثلاً کارتهای سادهای با پیامهای ساده که افراد را ترغیب میکند تا تجربهی خود یا اطرافیان خود در رابطه با خشونت خانگی را بر روی کاغذ بیاورند. یا کارگاههای آموزشی-ترویجی بسیار ساده که در آن ضمن توضیح دربارهی چیستی خشونت و پیامدهای آن، به اهمیت نوشتن تجارب و قانونی برای پیشگیری از خشونت خانگی به عنوان یک راهحل اشاره کرده و روایتهای زنان شرکتکننده را به همراه نظرشان نسبت به پیشنویس قانون جمع میکنیم.
هیچ توهمی نسبت به نیروی اجتماعیای که این کارزار را به راه انداخته نداریم. میدانیم تعدادمان کم است و انتظار نداریم با این زمان کم (یک سال) و تعداد کم بتوانیم بسیار گسترده عمل کنیم اما باور داریم به دلیل اهمیت موضوع میتوانیم در بین همان زنانی که سعی میکنیم با نیروی انسانی اندکمان نزدشان برویم، نفوذ کنیم. این خواسته را نه کافی اما بسیار لازم میدانیم.
شما هم اگر داوطلب هستید تا در این حرکت اجتماعی فعالیت داشته باشید به ادمین کانال تلگرام کارزار (@pdvci) یا ایمیل کارزار ([email protected]) پیغام بفرستید.
برای آشنایی بیشتر با کارزار طرح کارزار و دفترچهی راهنمای آن را بخوانید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نقل از [خط صلح]