اين مطلب براى جواب گرفتن نوشته نمى شود. اين مطلب حتى براى هشدار و تحذير به باديگارد سابق خامنه اى نوشته نمى شود. نويسنده حتى مى داند كه اين موجود و موجوداتى امثال او، پاسخ «شرعى» شان به اين گونه مسائل چيست! اول از آن كه خواهند گفت تو مسلمان ترى يا ما؟ تو بيشتر مى فهمى يا ما؟ بعد، از تاريخ صدر اسلام، دويست سيصد حديث موثق خواهند آورد كه باديگارد حضرت محمد هم مثلا به پر و پاچه ى عايشه نگاه كرد و حضرت فرمود: ايرادى ندارد!
نه. با اين تيپ اشخاصِ بغايت وقيح، دهن به دهن نمى توان گذاشت و نمى توان آن ها را به زشتى كارى كه كرده اند و مى كنند مجاب كرد. و اصولا، از يك مشت آدم رذل، كه امروز به ضرب و زور وابستگى به «بيت» و داشتن اسلحه و قدرت، احساس خدايى مى كنند، چه انتظارى مى توان داشت؟:
هر كارى، تاكيد مى كنم هر كارى براى اين جانوران جايز است، چون طبق نظر خمينى، موضوع اصلى، حفظ حكومت اسلامى ست به هر شكل و صورتى، حتى با ترك نماز و گفتن دروغ و هر كار ديگرى كه ظاهرا در اسلام حرام و غير جايز است!
حسين جبارى، كه به گفته ى خودش سال ١٣٦٠ وارد سپاه شده و مدتى محافظ هاشمى و بنى صدر و خامنه اى بوده، در گفت و گو با مشرق نيوز مى گويد:
«...خانواده بنیصدر به طور مثال از لباسی استفاده میکردند که زیر لباس مشخص بود!... من یک یا دو دختر بنى صدر را حضور ذهن دارم.... یک شب در منزل مادر بنیصدر واقع در شریعتی بالاتر از دروازه شمیران مهمانی خانوادگی داشتند.
در مهمانی خانوادگی همه که محرم نیستند، افراد مختلفی هستند که از درجه محارم فراتر رفته بود. من عازم محل پست خود در پشت بام بودم و در اتاق باز بود. نگاهم افتاد و دیدم ظاهراً همه با هم محرم هستند! یک میز بیضی شکل بزرگ در خانه بود، دیدم زن و مرد بیحجاب دور این میز ایستادهاند. واقعاً به من شوک وارد شد که وی رئیسجمهوری کشور اسلامی است، این خانواده و این تشکیلات؟!... در راه خانه بنیصدر بهعنوان یکی از اعضای تیم محافظت رهبری بودیم به آقا در خصوص وضعیت خانوادگی بنیصدر گفتم که در جواب با تعجب گفتند مگر چنین چیزی میشود. عرض کردم: بله. خانواده و دخترش بیحجاب هستند. امروز که حجاب شل و ول شده هنوز در سطح شهر باب نشده ولی خانواده بنیصدر با دامن و جوراب نازک ظاهر میشدند. پیراهن حریر بود که زیر آن کاملاً معلوم بود...»
اين موجود كثيف رسما و علنا مى گويد، خانواده بنى صدر، يعنى زن و دختر او از لباسى استفاده مى كردند كه زير لباس، و لباسْ زيرِ آن ها مشخص بود...
من، به شما، دو عكس از جنيفر لوپز و هيفا وهبى نشان مى دهم كه نه لباس نازك، بلكه لباس تورى پوشيده اند، و نه لباس زير، بلكه تمام تن و بدن شان پيداست.
شما، به سبك مسلمانان پاكچشم، به اندازه ى يك نظر، كه معمولا آقايان متشرع همان يك نظر را هم به كسى نمى اندازند، به اين دو نگاه كنيد. حتى دو ثانيه بر تصوير آن ها مكث كنيد. با وجود اين كه از قبل مى دانيد كه دو خانم، لباس باز و بدن نما مى پوشند، محال است، محال است، محال است، بتوانيد با آن يك نگاه، تن و بدن شان را از وراى لباس تورى شان تشخيص دهيد!
حال چگونه است كه اين مسلمان ناپاك و هرزچشم، توانسته از پشت لباس حرير، لباس زير خانم هاى بنى صدر را ببيند، و چنين بى پروا و وقيح از آن سخن بگويد. يعنى حتى او بايد اين قدر اطمينان داشته باشد كه آستر لباس خانم ها، به رنگ بدن نبوده، بلكه خود بدن بوده كه ايشان رويت كرده است.
حكم چنين آدم كثيفى كه به زن نامحرم -به قول خودشان- چنين چشم ميدوزد و آن ها را زير اشعه ايكس وقاحت خود قرار مى دهد چيست؟!
چنين موجودى كه نام مسلمان بر خود نهاده، آيا واقعا به قرآنى كه حتى حاضر است به خاطر آن آدم بكشد معتقد است؟ قرآنى كه مى گويد: ای پیامبر، به مردان مومن بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم ) بپوشند...
يا به محمدى كه اين دين را آورده معتقد است كه مى گويد: کسی که دیده خود را از نگاه به زن نامحرم سیراب کند، خداوند در قیامت چشمان او را بوسیله میخهای آتشین و آتش پر میکند و چون حسابرسی مردم به پایان برسد، او را در جهنم میاندازد؟
همان طور كه گفتم، پاسخ همراه با هرّه كرّه ى اين موجودات هرزه را مى دانيم:
ما به خاطر ماموريت اسلامى مان به كشف لباس زير خانم هاى بنى صدر پرداخته ايم و چون به قصد لذت نبوده و سيراب هم نشده ايم، دچار ميخ آتشين نخواهيم شد! هارهارهار!
آرى! اگر با اين هشدارها و تحذيرهاى جهنمى، كسى به راه راست هدايت مى شد، الان در جهان اسلام، اين همه فساد و كثافتكارى و گناه وجود نداشت.
براى ما فقط اين عبارت باديگارد سابق خامنه اى اهميت دارد كه مى گويد:
«... در راه خانه بنیصدر بهعنوان یکی از اعضای تیم محافظت رهبری بودیم به آقا در خصوص وضعیت خانوادگی بنیصدر گفتم که در جواب با تعجب گفتند مگر چنین چیزی میشود. عرض کردم: بله. خانواده و دخترش بیحجاب هستند...»
مى گوييم اين مردك، حسين جبارى، رذل است و بى حيا. خامنه اى كه امروز لقب آيت الله العظمى و امام را هم يدك مى كشد چطور؟ او كه اين سخن را از محافظ اش مى شنود چه واكنشى نشان مى دهد؟
من كه اسلام ام، يك نام است و اسلام از خانواده به ارث رسيده، و هيچ قيد و بندى هم در زندگى نداشته ام و به هيچ مجازات ماوراء طبيعى هم اعتقاد ندارم، اگر مثلا رفيقى از زن رفيق ديگر چنين بگويد، بدون ترديد او را كتك مفصلى خواهم زد و به رفيق ديگرم خواهم گفت از اين دوست مشترك مان فاصله بگير چرا كه چشم كثيفى دارد و غير از چشم كثيف اش، زبان اش هم كثيف است چرا كه چيزى را كه ديده و ناخوشايند بوده، آمده در همه جا جار مى زند.
آرى جناب خامنه اى! اخلاق داشتن به شعار هاى داغ و آتشين دادن نيست. ما تن و بدن همسر و خواهر و دختر رفيق مان، نيمه پوشيده هم باشد، يعنى حتى آن لباس زير مد نظر باديگاردتان هم وجود نداشته باشد، محال است به او چشم بدوزيم و خيره شويم، نه به خاطر سيخ جهنمى، بلكه به خاطر ارزش معرفت و اخلاق، و ارزش روابط انسانى و دوستانه مان. البته نه آن اخلاقى كه شما كه رهبر هرزه هاى مسلمانيد، منادى اش هستيد.