شفقنا: حجتالاسلام ناطقنوری در دیدار اعضای انجمن اندیشه و قلم گفت: روحانیت شیعه در ادوار مختلف تاریخ کشور، مرجع همه طبقات جامعه بوده است، البته در سالهای اخیر این جایگاه تغییرات فاحشی پیدا کرده و گروه مرجع مردم امروز الزاما روحانیت نیست که باید این موضوع آسیبشناسی شود.
او افزود: عدهای بر این قائلاند که شاید دلیل این موضوع، ورود روحانیت به مدیریت اجرائی کشور و حضور در جایگاههای مدیریتی است، بنده فکر میکنم این حرف، جامع نیست و دوران درخشان اوایل انقلاب و دفاع مقدس با همه فرازونشیبها که اوج محبوبیت روحانیت و نافذبودن نظرات آنان است، نشان میدهد که حضورشان در اجرا نمیتواند بهتنهایی عامل تغییر رویکرد جدید در جامعه باشد، البته نحوه عملکرد ما در این سالها محل بحث و بررسی است.
ناطقنوری یادآور شد: از طرف دیگر چنانچه بارها گفتهام، فقدان احزاب شناسنامهدار و صاحب آرمان و نظریه خلأ بزرگی را در هدایت و راهبری جامعه به وجود آورده و تحقق مردمسالاری را هم دچار اختلال کرده است. او افزود: امروزه بیش از ۲۴۰ نحله و به تعبیر مقام معظم رهبری، قبیله سیاسی وجود دارد که قریب به اتفاق آنان فاقد مواضع روشن مبتنی بر نظریهپردازی و مرامنامه هستند، منابع درآمدی و نحوه فعالیت سازمانی روشنی ندارند و تکلیفشان نسبت به نیازهای راهبردی جامعه روشن نیست به همین خاطر هم حضور مؤثری در جامعه ندارند. ناطقنوری ادامه داد: خب در چنین شرایطی، طبیعی است که مثل کشتی بیلنگر در شرایط متغیر سیاسی، دائما از این سو به سوی دیگر تغییر موضع میدهند. او گفت: از جمله مشکلات گروهها و احزاب سیاسی، فقدان جوانگرایی است؛ متأسفانه این مهم، مانند موارد بسیار دیگر، در حد شعار باقی مانده است. او افزود: باید برای نسلهای جوانتر فرصت حضور را فراهم کرد و از انرژی و فکر نو آنها در همه شئون جامعه ازجمله فعالیتهای سیاسی به طور جدیتر استفاده کرد. ناطقنوری تأکید کرد: بنده در مشی سیاسی خودم سعی در پایبندی به این حرف داشتهام؛ هم در بهکارگیری نیروهای جوان در حوزه مسئولیتهایی که داشتم و هم از مجلس پنجم به بعد، با وجود اینکه در انتخابات مختلف امکان رأیآوردن داشتهام ولی از کاندیداتوری صرفنظر و رسما هم اعلام کردهام که معتقدم رجال سیاسی باید برای قبول مسئولیت در کشور، عمری را تعریف کنند و به آن پایبند باشند.
ناگفته پیداست چنانچه در سایر ممالک دنیا هم رسم است باید برای انتقال تجربیات و نظرات آنان به نسلهای جدید، تدبیری اندیشید. او یادآوری کرد: بنده زمانی که در سال ۶۰ وزیر کشور شدم، تنها ۳۸ سال داشتم. البته نمیخواهم شرایط خاص اوایل انقلاب و شکلگیری نظام را نادیده بگیرم اما تجربه اعتماد به جوانان اگرچه در آن مقطع از سر ناچاری اتفاق میافتاد ولی بسیار باارزش و مفید بود. او افزود: در دوران شکلگیری جهاد سازندگی مرحوم شهید دکتر بهشتی مکررا به بنده میگفتند سعی کنید از نیروهای جوان استفاده کنید و بگذارید تجربه کسب کنند؛ هرچند هزینهبر باشد. ناطقنوری افزود: در تاریخ صدر اسلام هم موارد قابل توجهی وجود دارد که بهطور مثال پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) زمانی که میخواهند برای اداره امور مدینه نمایندهای اعزام کنند، یک جوان ۲۱ساله را انتخاب میکنند که اتفاقا به مذاق افراد باتجربه و مسن هم خوش نیامد.
ناطقنوری گفت: به هر تقدیر جای آن است که اهل حل و عقد برای خلأ حزب آن هم با شرایط لازم در عرصه سیاست ایران و همچنین مفاهیمی از جمله نحوه تعامل احزاب با ساختارهای نظام ولایی، فکر سازندهای کنند. او افزود: درباره خودم هم چون مورد کنجکاوی بسیاری از دوستان بوده است، باید بگویم اگر از مسئولیتی کنارهگیری میکنم، دلیل اصلی آن بازگذاشتن میدان برای نسل جدیدتر است؛ اگرچه این منافاتی با حضور در موقعیتهای مشورتی که تجربه افراد در آنها کارساز است، ندارد و همچنان در خدمت نظام و انقلاب هستم.